بـ𓂆راےاو
#دلی بدنی که چیدمش علی نشد .
02:55 .
صاح الامام : یا ولدی ..
اینا کینه دارن از اسمت علی .
به گمونم برای همینه که ، صد و ده تکه شده جسمت علی ..
تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک ،
گیسویِ دخترکِ منتظرش ، ریخت به هم .
تیـر را با سـرِ زانوش کشید از چشمش ،
حیف از آن چشم ، که مژگانِ ترش ریخت به هم .
کِتف ها را که تکان داد ، حسیـن افتـاد و
دست بگذاشت به رویِ کمرش ، ریخت به هم .
نـه فقط ضرب عمود آمد و ابرو وا شد ..
خورد بر فرقِ سرش ، پشتِ سرش ریخت به هم .
تیر بود و تبر و دِشنه ، ولی مادر دید ،
نیزه از سینه که ردّ شد ، جگرش ریخت به هم .
بـ𓂆راےاو
اهل خیمه دستامو بگیرید .
60.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شرمندم و از شرم ، خونی شده اشکم .
هر کس ز پدر کينه به دل داشت تو را زد ،
یک پير نحيف نيزه نداشت ، با عصا زد .
انقدر زد آخر که عصا شد دو سه تکه ،
راضي نشد و بر دهنت با کف پا زد !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترش داره نگاه میکنه .
بـ𓂆راےاو
تو رو قربة الی الله میزد .
مرا شنیدن این نَقل ؛ بیشتر لرزاند ،
که قاتلان تو دیشب ، نماز شب خواندند .