﷽ #صوت 🎵 ⚜هر روز یک پادکست مهمان باشید⚜ 🔅این نیوفلدر1⃣ است🔅 ⚪

 نویسنده : یاسین حجازی

⚪ 

نیوفُلدر،پنجره ای نو ✔حتما از هدست استفاده کنید تا بیشتر بهره مند شوید🎧😊 -_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_- #نیوفلدر #یاسین_حجازی @Hashamdar313

🎤 سلسله مباحث "محبوب مقتدر" فصل سوم : رجعت 📖محرم سال ۱۴۰۰ 📌 جلسه اول 📚 با موضوع : مسئولیت و محبت #جعلنی_ممن_یکر_فی_رجعتکم #کاروان_اباعبدالله #مهدی_یاران @Hashamdar313

🎤 سلسله مباحث "محبوب مقتدر" فصل پنجم : تبعیت 📖محرم سال ۱۴۰۲ 📌 جلسه اول 📚 با موضوع : ملاک حق و باطل #الحق_ما_رضیتموه_الباطل_مااسخطتموه #مسلم_بن_عقیل #مهدی_یاران @Hashamdar313

🎤 سلسله مباحث "محبوب مقتدر" فصل سوم : رجعت 📖محرم سال ۱۴۰۰ 📌 جلسه دوم 📚 با موضوع : رجعت و همراهی #جعلنی_ممن_یکر_فی_رجعتکم #مسلم_بن_عقیل #مهدی_یاران @Hashamdar313

🎥 | #نماهنگ 🔅 فلیرحل معنا... 🎤 باصدای: #مهدی‌عزیزی 🎛 تنظیم: #استودیو‌مهدی‌یاران ⚫️ #محرم۱۴۴۵ @mahdi_yaran_ir

📻کتاب صوتی "فتح خون " ⚜️روایت محرم⚜️ 🔰به قلم شهید سیدمرتضی آوینی🔰 📚 فصل دوم : کوفه/بخش اول #فتح_خون #کوفه #بهشت_TV #مهدی_یاران @Hashamdar313

📻کتاب صوتی "فتح خون " ⚜️روایت محرم⚜️ 🔰به قلم شهید سیدمرتضی آوینی🔰 📚 فصل دوم : کوفه/بخش دوم #فتح_خون #کوفه #بهشت_TV #مهدی_یاران @Hashamdar313

📻کتاب صوتی "فتح خون " ⚜️روایت محرم⚜️ 🔰به قلم شهید سیدمرتضی آوینی🔰 📚 فصل دوم : کوفه/بخش سوم #فتح_خون #کوفه #بهشت_TV #مهدی_یاران @Hashamdar313

🔰سنگ مزار رقیه خاتون😭 #رقیه_خاتون @Baregheh313

🎤 سلسله مباحث "محبوب مقتدر" فصل سوم : رجعت 📖محرم سال ۱۴۰۰ 📌 جلسه سوم 📚 با موضوع : رجعت انگیزه ای برای جهاد #جعلنی_ممن_یکر_فی_رجعتکم #حر_بن_یزید_ریاحی #مهدی_یاران @Hashamdar313

📻کتاب صوتی "فتح خون " ⚜️روایت محرم⚜️ 🔰به قلم شهید سیدمرتضی آوینی🔰 📚 فصل سوم : مناظره عقل و عشق #فتح_خون #مناظره_عقل_و_عشق #بهشت_TV #مهدی_یاران @Hashamdar313

📝 | #دلنوشته 🔅#ارسالی‌مخاطبین‌ #روضه‌مهدی‌یاران 💠 #شب‌سوم #محرم رسید... شبی که سه سال منتظرش بودم... دقیقا از وقتی که فهمیدم دختر دار شدم وقتی که یه ماهه اش بود و راهی #کربلا شدیم... قرار بود خادم موکب باشیم تو راه نجف کربلا و اسم موکب #دمعةرقیه بود همونجا نذر #حضرت‌رقیه کردمش حتی اسمشم ریحانه گذاشتیم به نیت #ریحانه‌الحسین شب سوم هر سال منتظر بودم دخترم سه ساله بشه و شب سه روسری سرش کنم و ببرم هیئت دیشب بالاخره انتظارم به پایان رسید با ذوق آماده اش کردم تو هیات با هر نگاه بهش بغض میکردم و خانم سه ساله رو یاد میکردم آخرای هیات یهو صدای گریه ریحانه رو از تو جمعیت شنیدم اول فکر کردم منو گم کرده گریه میکنه اما یه دفعه دیدم بغل یه خانومیه و دستش به گوششه گوشواره اش تو دستش بود و گوشش خونی شده بود روضه شب سوم من کامل شد😭 تو بازی با بچه ها دست یکی خورده بود به گوشواره اش... دختر من کجا و دختر ارباب کجا... ولی این اتفاق درست تو سه سالگی ریحانه و شب سوم محرم واقعا عجیب بود... خانم سه ساله قلبم بیشترش از قبل برات میتپه... همیشه هوامونو داشتی از این به بعدم دستمونو ول نکن... #دلنوشته #ام_ریحانه #رقیه_خاتون @Hashamdar313