eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ نگارمن،بيا ڪہ ازسرشعف فداےقامتٺ ڪنم دوچشم را تمام لحظہ هاے من فداے يڪ تو بياو پاڪ ڪن ز حدیث انتظار را 💚💛 ـــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
بعضی‌ها در ها هرکاری می‌کنند تا .. بعضی‌ها هم در بعضی ها کاری کردند کارستان و تا آخر شدند! مراقب باشیم از جا نمانیم: ... که آسید مرتضی آوینی هم گفت: زمان ما را با خود برده‌است، و شـ‌هدا ... ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
🌷پیامبر اکرم(ص) ✍هرکس هر روزاز روے محبت بر من سہ فرستد برخداست که اورا همان روز یا همان شب بیامرزد✨ 📚 بحار ج۹۴ ص۶۹ ــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥لحظه زیبای اعلام بارگشایی درهای حرم امام رضا(ع) و شوق و اشتیاق زائران برای زیارت السلام علیک یا شمس الشموس✋ ــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #شهید_حسن_باقری 💐✍100 خاطره کوتاه از شهید قسمت :
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐✍100 خاطره کوتاه از شهید قسمت : 13 66- خرمشهر رو برومان بود. نصفه هاي شب با حسن از كارون رد شديم. به چند قدمي گشتي هاي عراقي رسيديم . حسن با دقت سنگر ها و جابه جايي دشمن راديد. گفت« مثل اينكه هيچ تغييري نداده ان. » گفتم « پس بار اولت نيست كه مي آيي اين جا؟» گفت « نه. از عمليات فتح المبين دارم مي آم و مي رم. الان خيالم راحت شد، معلومه هنوز متوجه جابه جايي هاي ما نشدند. عمليات بيت المقدس را بايد زود تر شروع كنيم.» ـــــــــــــــــ💠💠ــــــــــــــــ 67- با اين كه بچه هاي شناسايي تي تيش ماماني نبودند، اما تاول پاها خيلي اذيتشان مي كرد. حسن با سوزن تاول هاشان را تركاند. گفت« باند پيچي كنيد. شب دوباره بايد بريد شناسايي.» ــــــــــــــــ💠💠ـــــــــــــــ 68- پيش نهادشان براي آزادي خرمشهر ، جنگ شهري و كوچه به كوچه بود . حسن گفت« نه. اول شهر را محاصره مي كنيم، بعد عراقي ها را تو خناب اسير مي كنيم.» صف طولاني اسرا رد مي شد؛ روي دست هاشان زير پوش هاي سفيد. ـــــــــــــــ💠💠ـــــــــــــــــ 69- تك عراقي هاي نزديك پل خرمشهر شديد بود و فرمانده خط با حسن چند متر عقب تر ، توي يك گودال ، گرم بحث . – آقا من مي گم همه برگردند عقب. – بابا تو برو قرارگاه ، جاي من. فرماندهي تيپ با خودم. همه همين جا مي مونيم. جنگ خلاصه شده تو همين محور . اگه عقب بياييم كه يعني شكست عمليات. ـــــــــــــــــ💠💠ــــــــــــــــ 70- گنبد سوراخ سوراخ مسجد جامع خرمشهر ديده مي شد. تانك و نفر برهاي عراقي سالم تو بيابان جا مانده بود. بچه ها مي خواستند غنيمت بگيرندشان ، حسن پشت بي سيم گفت « همشو آتيش بزنيد. دود و آتيش ترس عراقي ها را چند برابر مي كنه. زود تر عقب نشيني مي كنند.» ادامه دارد...... ــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
▪️نـام پـدر : تقی ▪️تـاریخ تـولـد : ۱۳۱۹/۱۲/۰۴ ▪️مـحل تـولـد : خمین ▪️تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۱/۰۳/۰۵ ▪️مـحل شـهادت : دشت عباس ▪️عـملیـات : بیت المقدس تا سوم ابتدایی درس خواند. پاسدار بود. ازدواج کرد و صاحب پنج پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. پنجم فروردین ۱۳۶۱، در دشت عباس بر اثر – توسط نیروهای عراقی شهید شد. تا کنون اثری از پیکرش بدست نیامده است. برادرش ابوالفضل نیز شهید شده است. ـــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از تهران تا سومالی و دمشق... روایت مردی که نمی‌خواست تصویری از او منتشر شود و سرانجام در سوریه آسمانی شد ... 💐 شهید مدافع حرم حاج شعبان نصیری گرامی باد ــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
✍️ پیامبراکرم(ص): هركس يك شبانه‌روز از بيمارى پرستارى كند، خداوند او را با ابراهيم‌خليل محشور مى‌كند. 📚ثواب‌الاعمال ص ۳۴۱ ـــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_چــهارم(۲) ✍و من دیگر عابر بداخلاقِ خانه مان را ندیدم،
🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 (الف) ✍که انگار دنیا چشم دیدن همین را هم نداشته و چوب لای چرخِ خوشی شان میخ کرد. در این بین،درد میانمان،مشترک بود و آن اینکه هانیه هم با گروهی جدید آشنا شد. رفت و آمد کرد و هر روز کم حرف تر و بی صداتر شد. شبها دیر به خانه می آمد... در مقابلِ اعتراضهای عثمان،پرخاشگری میکرد. در برابر برادرش پوشیده بود و او را نامحرم میخواند، از اصول و شرعیات عجیب و غریبی حرف میزد و از آرمانی بی معنا درست شبیه برادرم دانیال! آن ها هم مثل من یک نشانی میخواستند اما تلاش ها بی فایده بود. هیچ سرنخی پیدا نمیشد! نه از دانیال،نه از هانیه و این من و عثمان را روز به روز ناامیدتر میکرد و بیچاره مادر که حتی من را هم برای خود نداشت فقط فنجانی چای بود با خدا ! دیگه کلافه شده بودیم. هیچ اطلاعاتی جز اینکه با گروهی سیاسی و مذهبی برای مبارزه به جایی از آلمان رفته اند،نداشتیم چه مبارزه ای؟ دانیال کجای این قصه بود؟ مبارزه...مبارزه...مبارزه... کلمه ای که روزی زندگی همه مان را نابود کرد... حسابی گیج و کلافه بودم اصلا نمی فهمیدم چه اتفاقی افتاده. من و دانیال مبارزه ای نداشتیم برای دل بریدن از هم. اصلا همین مبارزه حق زندگی را از ما گرفته بود و هر دو قسم خورده بودیم که هیچ وقت نخواهیمش..اما حالا!!! نمیدانستم در کدام قسمت از زندگیم ایستاده ام. عثمان با شنیدن این کلمه تعجب نکرد،تنها جا خورد...و فقط پرسید: - مبارزه؟؟ مگر دیگر چیزی برای از دست دادن داریم که مبارزه کنیم؟؟ و من مدام سوالش را تکرار میکردم. و چقدر ساده،تمام زندگیم را؛در یک جمله به رخم کشید این مسلمان ترسو! ای کاش زودتر از اینها با هانیه حرف میزد و تمام داشته هایش را روی دایره میریخت و نشانش می داد که چیزی برای مبارزه نمانده. 🔨 حکم صادر شد،مسلمانها دیوانه ای بیش نیستند. اما برادرم دوست داشتنی بود. پس باید برای خودم می ماند. حالا من مانده بودم و تکه های پازلی که طراحش اسلام بود باید از ماجرا سر در می آوردم. حداقل از مبارزه ای که دانیال را از من جدا کرد.و تنها سرنخهای من و عثمان چند عکس بود و کلمه ی مبارزه ادامه داردـ........ @khamenei_shohada 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌸🍂🌼
✍ ڪلام شــهید پيام خون شهدا اين است كه تا آخرين نفس و تا آخرين قطره خون كه داريد از اسلام دفاع كنيد و بر عقيده خود استوار باشيد. مبادا با ناملايمات و سختي ها كمبودها و گرفتاري ها بر شما غلبه كند و خداى ناخواسته از عقيده خود دست برداريد و امام را تنها بگذاريد كه اگر چنان شود هيچ ميدانيد كه خون مقدس تمام شهدا پايمال شده است. ــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا