eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
68 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃با سلام سخنی با خوانندگان: 👇 به اطلاع شما سروران گرامی میرسانم با همراهیتون در رمان 👈 (پروانه ای در دام عنکبوت🕷) ما را خوشحال نمایید. این رمان الهام گرفته از خاطرات زنانی است که در چنگ داعش قرار گرفته اند, صحنه ها و خاطرات بسیار شنییع و مخالف شرع و عرف وجود داشته که از داستان حذف شده و انچه میخوانید گوشه ی کوچکی از خاطرات دردناک این زنان است. کپی از رمانها ازاد با ذکر نام نویسنده(حسینی) باماهمراه باشید... با تشکر 🙏🙏 در خانه بمانیم تا زنجیره قطع کنیم ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
🍃با سلام سخنی با خوانندگان: 👇 به اطلاع شما سروران گرامی میرسانم با همراهیتون در رمان 👈 (پروانه ای
🦋🕸🕷🦋🕷🕸🦋🕷🕸 بسم الله القاصم الجبارین... به نام خداوندی که بهترین انتقام گیرنده از ظلم کنندگان است,به نام خداوندی که مهربان ترین بربنده های ضعیف ومنتقم ترین بربنده های ظالم است.... درخانواده ای ایزدی درموصل عراق چشم به دنیا گشودم ,هدیه ی ایزد یکتا که دراعتقادما الهه ی تمام خوبیها ومالک تمام اسمانها وزمین است ,به پدرومادرم,چهار فرزند بود,اول برادر بزرگم طارق که بیست ویک ساله,است وپس ازان خودم سلما ,هیجده ساله وبعداز من,خواهرم لیلا پانزده ساله واخرین بچه هم عماد زیبا وشیرین زبانمان که چهارسال بیشتر نیست که پا دراین دنیای خاکی نهاده است,البته یک برادر دیگر هم بین من ولیلا بوده که به گفته ی مادرم درکودکی دراثربیماری و تب بالا ازدنیا میرود. امسال اولین سال خانه نشینی ام بود ,چون به قول بابا به حدکافی,باسواد شده بودم وبابا اجازه تحصیلات عالیه را به من نمیدهد ,اخه همزمان شده با حملات گروه منحوسی به اسم داعش,درست است که هنوز پایشان به شهرما بازنشده است اما پدرم معتقداست که جایمان درخانه امن تراست. محله ای که در ان زندگی میکنیم معروف به محله ی ایزدیها است چون اکثرا ایزدی مذهب هستند اما چند تایی هم مسلمان, همسایه مان است,نمونه اش همین همسایه سمت راستی مان که نامش ابوعمراست ما گهگاهی باهم امدورفت داشتیم وحتی من وخواهرم به ابو عمر,عمو میگفتیم ,تااینکه یک روز زن ابوعمر که به او ام عمروخاله هاجر میگفتیم به خانه مان امد ومرا برای پسربزرگش عمر خواستگاری کرد..... خاله هاجر از عشق پسرش به من برای مادرم صحبت میکرد ومن ولیلا هم از پشت پرده ای که دوتا اتاق راازهم جدا کرده بود گوش میکردیم. لیلا ریز ریز میخندیداز بازویم ویشگون میگرفت ,اما من اصلا از عمر خوشم نمیامد ,ازنظر من چشمان عمر مثل دوزخ سوزان بود وچهره اش,مثل ابلیس ترسناک☺️ البته اگر پای علی درمیان نبود شاید ,طوری دیگر راجب عمرقضاوت میکردم وکمتراورابه,شکل ابلیس,میدیدم... راستی نگفتم,علی پسر خاله ام است,خاله ام مثل پدر ومادرم ایزدی بوده اما بعداز ازدواجش بایک مرد مسلمان شیعه,خاله صفیه هم شیعه میشود,علی پسربزرگ خاله است ودوسال از طارق بزرگ تراست وتازگیها با طارق زیاد رفت وامد میکند ,علی رانمیدانم اما من دل درگرو مهر علی داده ام.... از مطلب دور نشویم....خاله هاجر ,خلاصه کلام را به مادرم گفت وخیلی هم عجله داشت تا ما زودتر جواب دهیم وسریع مراسم عروسی رابگیرند ,گوییا عمر سفری درپیش دارد که قبل ازمسافرت میخواهد نوعروسش رابه خانه ببرد... اما.... ادامه دارد... 🕷 🕸🕷 🦋🕸🕷 🕷🦋🕸🕷 🕸🕷🦋🕸🕷 🦋🕸🕷🦋🕸🕷 ┄┅─✵❤️🕊❤️✵─┅┄ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
🦋🕸🕷🦋🕷🕸🦋🕷🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #قسمت_اول بسم الله القاصم الجبارین... به نام خداوندی که بهتری
بابت تاخیر در قسمت اول پوزش میخوایم 😔☺️ دوستاتون رو هم دعوت کنید رمان مذهبی بسیار زیبا و جذابی هست با فوروارد رمان تو گروههاتون و یا گروههایی که عضو هستید ما رو حمایت کنید 😍🌹
✍رهبر معظم انقلاب درباره آمریکا اینچنین فرمودند : 💉💊 کدام عاقلی به شما اعتماد میکند که شما بیایید برای او دارو بیاورید. ممکن است داروی شما یک وسیله ای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدید.هیچ اعتباری ندارید .به شما اعتمادی نیست.ممکن است یک دارویی را شما تجویز کنید یا وارد کشور کنید که این ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش بشود. 99/1/3 چگونه میتوان به صهیونیست که دشمن خونی ماست اعتماد کرد❓ ┄┅─✵❤️🕊❤️✵─┅┄ @khamenei_shohada
👌پست اینستاگرام مادر شهید رسول خلیلی به مناسبت تولد شهید رسول خلیلی ⚘رسول جانم: تو را ❄️دانه های سفید برف پاییزی از آسمان برایم هدیه آوردند ... ❤️ تو برای زمین "مهمان" بودی رسولم ❤️ و درست سالها بعد نزدیک همان روز ها تو را با باران 🌧 به سمت آسمان 🖐بدرقه کردم ...🌷 🥀خیالم راحت هست که روز میلادت حضرت خانم زینب سلام الله علیها برایت کم نمی گذارد...⚘⚘ 🎈" تولدت مبارک پسرِ آسمانیَم "🎈 ┄┅─✵❤️🕊❤️✵─┅┄ @khamenei_shohada
💠 و 🔸مسئله‌ی مهدویت در شمار چند مسئله‌ی اصلی در چرخه و حلقه‌ی معارف عالیه‌ی دینی است💯 🔹مثل مسئله‌ی نبوت مثلاً،اهمیت مسئله‌ی مهدویت را در این حد باید دانست!چرا؟🤔 🔸چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن است،همان چیزی است که همه‌ی انبیاء،همه‌ی بعثتها برای خاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداخته‌ی بر اساس عدالت و با استفاده‌ی از همه‌ی ظرفیتهائی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده✨ 🔹یک چنین دورانی است دیگر، دوران ظهور حضرت مهدی (سلام اللَّه علیه و عجّل اللَّه تعالی فرجه).🌹 💫بیانات در دیدار اساتید و فارغ‌التحصیلان تخصصی مهدویت 🗓۱۳۹۰/۰۴/۱۸
❤️کمال واقعی «ماجرای نیمروز» و «خانه امن» کیست؟ شخصیت اصلی سریال «خانه امن» «کمال» نام دارد که مأموری است که سرتیم پرونده‌های امنیتی است. نام «کمال» برای این بازیگر تصادفی انتخاب نشده است و همچنین در سریال «خانه امن» تصویر شهیدی در اتاق عملیات را می‌بینیم که این تصویر متعلق است به شهید «علی کمالی» (معروف به کمال) یکی از سربازان گمنام امام زمان (عج) که در راه امنیت کشور به شهادت رسید. شهید کمال یکی از شهدای امنیت است. او در دهه ۶۰ و در اوج روزهایی‌که گروهک منافقین با عملیات خرابکارانه سعی در نا امن کردن فضای کشور داشتند، حضوری چشمگیر در طراحی و اجرای عملیات‌ها علیه این گروهک معاند داشت؛ عملیات‌هایی که در نهایت منجر به شناسایی و متلاشی شدن بسیاری از خانه‌های تیمی منافقین و در نهایت برقراری امنیت شد. شناسایی محل استقرار موسی خیابانی یکی از سرکردگان منافقین و به هلاکت رساندن او از جمله عملیات مهمی است که شهید کمال در طراحی و اجرای آن حضور داشت. شخصیت «کمال» در مجموعه فیلم‌های «ماجرای نیمروز» با الهام از این شهید بزرگوار طراحی شده است. دست‌اندارکاران سریال «خانه امن» نیز به منظور ادای احترام به این شهید والا مقام، ضمن به تصویر کشیدن تصویری از قاب عکس او در اتاق عملیات، نام شخصیت اصلی سریال نيز به نام ایشان کرده‌اند.
ایستادن پای امام زمان خویش ۲۱ آذر ماه سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| برای فرج حضرت دعا کن، برات دعا میڪنه... تاکی‌بشینیم‌بگیم‌أین‌الطالب‌بدم‌المقتول‌بکربلاء؟؟ خسته‌شدیمـ..! بخدا‌خسته‌شدیم..! |• های انتظار
بصیـــــــــرت
🦋🕸🕷🦋🕷🕸🦋🕷🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #قسمت_اول بسم الله القاصم الجبارین... به نام خداوندی که بهتری
🦋🕸🕷🦋🕸🕷 همان وقتی که خاله هاجر امده بود ,راجب من وعمر صحبت کند,طارق هم از راه رسید. پدرم یک نخلستان دراطراف موصل داردکه رسیدگی به نخلها وجمع اوری محصول و...به عهده طارق است ومغازه ی خرما فروشی درموصل راپدرم اداره میکند,امروز طارق زودتراز نخلستان امد ومتوجه خاله هاجرشد,طارق ازخانواده همسایه مان اصلا خوشش نمیاید,حالا چرا؟؟من هم نمیدانم.... طارق وارد اتاق شد وگفت:لیلا....سلما گوش وایستادین؟؟مگه ام عمر چی میگه که براتون جالبه؟ من ولیلا اروم جا خوردیم ,خاله هاجرتاصدای طارق راشنید بلند شد وگفت:ام طارق من حرفم را زدم ,خدامیدونه دخترای تورامثل دخترا ی خودم دوستشون دارم ودلم میخوادخوشبخت بشن حالا دیگه خبراز شما....بلندشدوخداحافظی کرد ورفت. طارق رفت داخل اون اتاق وروبه مامان:این عمری(معمولا به اهل سنت اطلاق میشه) اینجا چی میخواست؟؟ مادرم انگاری برای خودش خواستگارامده باشد شرم داشت بگه,بهش حق میدادم اخه اولین باربود که برای دخترش خواستگارامده بود واولین فرزندی بود که میخواست ازدواج کند,سرش راانداخت پایین وخیلی اروم که حتی ما به سختی صداش رامیشنیدیم گفت:سلما رابرای پسربزرگش عمر خواستگاری کرد... طارق مثل یک خروس جنگی از جا در رفت وگفت:بیجا کرده زنیکه ی عمری با اون پسر وطن فروشش... مادر:پسرم هرکسی برای خودش دین ومذهبی داره همونطورکه ما ایزدی هستیم انها هم مسلمان وسنی مذهبند,هم ما وهم اونها به خدای یکتا اعتقادداریم ,دلیلی ندارد که به همسایه مان بی احترامی کنیم واونا راوطن فروش بدانیم... طارق سری تکان داد وزیرلب هی هی کرد وداشت به بیرون ازاتاق میرفت که خیلی نامحسوس به من اشاره کرد تا پشت سرش برم. خیلی ناراحت بودم,ازروی طارق خجالت میکشیدم,انگار با خواستگاری ام عمر,من گناه بزرگی مرتکب شده بودم,روی حیاط رفتم وطارق گفت:بیا پایین توزیرزمین کارت دارم,یه چیزایی هست که باید بدونی وحرکت کردطرف زیرزمین. وقتی طارق رفت داخل,برگشتم بالا ووقتی مطمین شدم مادرم حواسش به من نیست وسرگرم کارهای خونه است ,منم رفت طرف زیرزمین...لیلا هم میخواست بیاد که بااشاره بهش فهموندم مراقب مامان باشه که طرف زیرزمین نیاد... ادامه دارد.... 🕷 🕸🕷 🦋🕸🕷 🕷🦋🕸🕷 🕸🕷🦋🕸🕷 🦋🕸🕷🦋🕸🕷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ویدئوی زیبا که چنگیز حبیبیان هنرمند عزیز آذری که در واکنش به هذیان‌گویی اردوغان ، در پیج اینستاگرامی خود منتشر کرد... @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 می‌کِشمت سوی خویش، این کشش از عشق ماست 🔹گفتگو با سردار رحیم نوعی اقدم، از رزمندگان دوران دفاع مقدس و فرماندهان جبهه مقاومت درباره شباهت های آقامهدی باکری و حاج قاسم سلیمانی @khamenei_shohada
‍ 👈شهدا🌷از بچه هاشون دل کندند تابچه های من و تو در امنیت باشند 🔴حال بگویید قیمت این لحظات چند؟ نازدانه شهید مدافع حرم @khamenei_shohada
⭕️ آذری ها یه داشتن که کیلومترها از خاک ایران رو آزاد کرد و خودش مفقود شد و دلش نیومد دو متر از خاک ایران رو بگیره ... فقط سپاه عاشورا براتون کافیه! @khamenei_shohada
🌿 تاریخ تولد: ۱۳۵۹/۹/۷ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۸/۸/۷ محل شهادت: سوریه(لاذقیه) وضعیت تأهل: متاهل با یک فرزند مزار شهید: بهشت زهرا(س) _قطعه۵۳ ┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#حامد_سلطانی🌿 تاریخ تولد: ۱۳۵۹/۹/۷ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۸/۸/۷ محل شهادت: سوریه(لاذقیه)
🍃 او تک پسر خانواده بود، اما این امر باعث نشد هدفش را گم کند. حامد از ۱۹ سالگی به عنوان سرباز مشغول به خدمت شد و سپس به عضویت درنیروی قدس سپاه پاسداران درآمد .🌺 برای دفاع از حرم آل الله به صورت مستشاری بار‌ها به سوریه اعزام شده بود، در پی یک عملیات تخریب به شهادت رسید و سرانجام مزد زحماتش را در سالروز شهادت امام رضا (ع) گرفت.🌹 از زبان پدر شهید ⇦او به ماموریت‌های زیادی می‌رفت. به دیر آمدنش به خانه عادت کرده بودیم، اما از زمانی که داوطلبانه به سوریه رفت، دلتنگی‌مان رنگ دیگری به خود گرفت. مادرش هم بی قراری می‌کرد. حامد در آخرین خداحافظی تغییر کرده بود، برای اولین بار حلالیت طلبید. 🕊🖤 وقتی پیکرش را از سوریه آوردند و در معراج‌الشهدا بعد از ۴۰ روز دیدمش، به او گفتم ما را هم شفاعت کن.» 😭🌸 🥀 💙 ┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
🔖#معرفی_شهدا نام : مجید نام خانوادگی : عسکری جمکرانی نام پدر : عباس تاریخ تولد : ۱۳۵۳/۵/۳ - قم🇮🇷 دی
❇️ 💠شهید ▫️همسر شهید نقل می‌کنند: هربار که قرآن می‌خواند، دفترچه‌ای از جیبش در می‌آورد و درون آن یادداشتی می‌کرد؛ به این کارش عادت کرده بودم؛ با خدا عهد کرده بود هر روز قرآن بخواند. ▫️بعد از شهادتش که وسایلش را برایم آوردند، قرآنش هم درون جیبش بود؛ قرآن را که باز کردم دیدم لای قرآن کاغذی است که درونش یادداشت کرده از آیه چند تا چند قرائت کرده است؛ آیه‌های یادداشت‌شده را که شمردم، دیدم هر روز ۱۴ آیه قرائت می‌کرده است؛ آخرین علامت ✔️ برای روزی بود که به شهــادت رسیده بود؛ آری، او تا شهادت به عهدش وفا کرده بود. 🌺 🍃🌺 🌸🍃🌺 🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
⭕️ «خاک میخوریم، اما یک وجب خاک نمی‌دهیم.» .┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada
زمین می لرزد از گامش که در وقت رجزخوانی صدای پلکِ چشمی هم ز دشمن در نمی آید یدالله است و شیرافکن که از یک گردش چشمش نفس در سینه می ماند و بالاتر نمی آید اینجا مهد سلیمانی ها و باکری هاست ┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد داروهای خارجی برای درمان : ⭕️ شما آمریکایی‌ها متّهمید به اینکه این ویروس را شما تولید کرده‌اید؛.. وقتی این اتّهام وجود دارد کدام عاقلی به شما اعتماد می‌کند که شما بیایید برای او دارو بیاورید؛ ممکن است داروی شما یک وسیله‌ای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدهد. ممکن است یک دارویی را شماها تجویز کنید که این ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش بشود اگر کسی را به عنوان درمان‌کننده و پزشک بخواهید بفرستید، ممکن است او بخواهد بیاید اینجا، اثر عملی سمّی را که تولید کرده‌اند را از نزدیک ببیند، چون گفته می‌شود که با استفاده‌ی از آشنایی‌های ژنتیک ایرانی که از وسایل مختلفی بدست آورده‌اند، یک بخشی را بالخصوص برای ایران درست کرده اند.» ۹۹/۱/۳ 🔰 پ.ن: آیا به نظر شما اصرار حسن روحانی و وزارت بهداشت برای واردات واکسن خارجی خطرناک عجیب نیست؟!! ┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
🦋🕸🕷🦋🕸🕷 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #قسمت_دوم همان وقتی که خاله هاجر امده بود ,راجب من وعمر صحبت کند
🦋🕸🕷🦋🕷🕸🦋🕷🕸 : طارق روی تخت چوبی ونمور داخل انباری نشسته بود با خرماهایی که گذاشته بودیم خشک بشود خودش راسرگرم کرده بود ,تا اومدم اشاره کرد به کنارش وگفت:بیا بشین,یک سری حرفهایی هست که باید بشنوی تا بتونی درست تصمیم گیری کنی,اولا حتما از کشت وکشتاری که درسوریه وعراق پیش اومده شنیدی ومیدونی تمام این جنایات مربوط به گروه شیطانی به اسم(داعش)میشه که خودشون را مسلمان میدونند ,کما بیش خبرهایی هست که داخل عراق این گروه چشم طمع به موصل دارند ودوست دارند موصل مرکز وپایتختشان بشود ,اگر این اتفاق بیافته با اطمینان میگم که هیچ کدام از ماها زنده نخواهیم ماند ,اخه رفتارشان با شیعه ها که مانند خودشون مسلمانند وتوبحثهای اعتقادی باهم اختلاف دارند نشون میده که با ما چه رفتارهایی خواهند داشت,سلما خواهرم ,باورت میشه اینها شیعه ها راکه مثل خودشان مسلمانند وادعا میکنند پیامبرشان یکی هست,سرمیبرند وپوست بدنشان راجدا میکنند وانها راتکه تکه میکنند ,حالا باما که به قول انها کافرهستیم چه برخوردی خواهند داشت؟؟ ازحرفهای طارق مو بر بدنم راست شد وبا لکنت گفتم:یا ایزد پاک به توپناه ان شاالله به لطف ایزد یکتا ازشرشون درامان باشیم ,حالا این چه ربطی به خاله هاجر وپسرش دارد؟؟ طارق:ربط که زیاد داره,به همون ایزد پاک قسم میخورم که همین عمر ,پسرخاله هاجر داشت تبلیغ گروه داعش رامیکرد خودم با دوتا گوشم شنیدم وبا دوتا چشمم دیدم که سنگ حکومت اسلامی داعش رابه سینه میزد ومیگفت اگر این حکومت به مرکزیت موصل برپا بشه ,اینجا بهشت روی زمین میشه و...کلا دارن مردم شهر را برای ورود داعش تهییج واماده میکنن ,حالا حاضری باهمچین کسی زیریک سقف زندگی کنی؟؟ محکم سرم راتکان دادم وگفتم:من از قبل ازاین حرفها هم نظرمثبتی نداشتم . طارق لبخندی زد وگفت:یه موضوع دیگه هم باید خیلی قبل ازاین بهت میگفتم اما فکرمیکردم هنوز موقعش نرسیده اما حالا بااین احوالات فکر میکنم باید بگم...راستش خیلی وقت پیش علی پسرخاله صفیه تورا از من خواستگاری کرد,اولش فکرمیکردم به خاطر رفقاتی که بین ماهست این پیشنهاد رامیدهد اما کم کم متوجه شدم ازاینا فراتره وانگار خودت رادوست داره.... اگر خودت موافقی,یه سری حرفها هست که باید باحضورعلی بشنوی....حالا چی میگی؟؟ وااای از این حرف طارق گر گرفتم وسرخ شدم...اخه حرف دلم را زد.... سرم را پایین انداختم و... ادامه دارد... 🕷 🕸🕷 🦋🕸🕷 🕷🦋🕸🕷 🕸🕷🦋🕸🕷 🦋🕸🕷🦋🕸🕷
30.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*کجایند آنان که در صحنه پیکار ، شمشیرهاشان را از غلاف بیرون کشیده ، هر گوشه از میدان نبرد را دسته دسته و صف به صف فرا می گرفتند ؟* *آنان جوانمردانی بودند که در پایان هر مصاف از بقاء زندگانی بازگشته از کارزار سپاه خود ، شادمان نمی شدند و از بابت مرگ سرخ کشتگانشان از کسی تسلیت نمی خواستند ،*چشمانشان از شدت گریه خوف بر درگاه جلال ربویی به سفیدی گراییده*شکم هاشان بر اثر روزه داری لاغر گشته و پوست لبانشان بر اثر مداومت بر دعا و ذکر حق خشکیده.* *رنگ رخسارشان از فرط شب بیداری زرد گشته و غبار فروتنی و تواضع چهرهاشان را پوشانده آنان برداران من هستند که از این سرای فانی سفر می کنند پس سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت بر لب بگزیم .* برگرفته  از کلام امیرالمومنین امام علی (ع) - نهج البلاغه - کلام 120* شهید شهید ┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 |نماهنگ ویژه دعای فرج ‎الهی عظم البلا با صدای دل نشین علی فانی أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج دعا برای ریشه کن شدن ┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada
سردار قاسم سلیمانی: خیلی فکر کردم که اگر بخواهیم از عالم اسلامی کسانی را برای دفاع از حرم جذب بکنیم چه نامی برای آنها بگذاریم، دیدم پرجاذبه‌ترین نام که می‌شود به این حرکت جهادی جدید اطلاق کرد، نام مدافعین است. ┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄ @khamenei_shohada