⚪️ گرامی باد 12بهمن سالروز ورود امام خمینی(ره) به ایران و آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی
#امام_آمد
🇮🇷طرح| رهبرمعظم انقلاب: در دهه فجر بر سر در هر خانهای پرچم جمهوری اسلامی بزنید
#پرچم_ایران_بالاست
#امام_خامنه_ای:
اولین انقلابی که با مردم شروع کرد، با مردم ادامه داد، حرف خود را عوض نکرد ، راه خود را تغییر نداد و اهداف خود را کم و زیاد نکرد . #انقلاب_اسلامی_ایران است.
#دهه_فجر
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضور رهبر انقلاب بر
مزار شهیدان بهشتی، باهنر و رجایی، شهدای انقلاب و #دفاع_مقدس و شهدای مدافع حرم. ۹۸/۱۱/۱۲
#دهه_فجر
هدایت شده از استودیو ولایت
AUD-20200201-WA0001.mp3
4.06M
🎙 کلیپ صوتی |
توصیه سپهبد قاسم سلیمانی به جوانها!
#ملت_شهدا
#فرازی_از_وصیتنامه
#شهید_عبدالله_میثمی
و خدایا تو گواهی در این لحظه كه در خدمت مقام وحدانیت، این كلمات را می نویسم بسی شرمنده و شرمسارم، چرا كه بندگان تو را می بینم كه در جبهه های حق بر علیه باطل می جنگند و در سنگرهای خود وصیتنامه های شهید وارانه می نویسند. خدایا دلم می سوزد كه چرا به زمین چسبیدم
🔻تاریخ تولد : ۱۳۳۴/۰۳/۰۹
🔻محل تولد : اصفهان
🔻تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۱۲
🔻محل شهادت: شلمچه
#نمایندہ_حضرت_امامخمینی
#در_قرارگاہ_خاتمالانبیاء
#سالروز_شهـادت 🌹🕊
بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_شصت_هفت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_شصت_هشت 8⃣6⃣
ب دور خودم میچرخم و ی دفعه نگاهم روی دراتاقت خشڪ میشود...
اززیر در...درست بین فاصله ای ڪ تا زمین دارد سایه ی ڪسی👤 را میبنم ڪ پشت در ،داخـــــل اتاقت ایستاده...! احساس ترس و تردید..!بااحتیاط ی قدم ب جلو برمیدارم...
باز هم صـــــدای تو🗣
ـ بیا!...
آب دهانم را بزور از حلق خشڪ یده ام پایین میدهم.باحالتی آمیخته از درماندگی و التمـــــاس زیر لب زمزمه می ڪنم
ـ خدایا...چرااینجوری شدم! بسه!
سایه حرڪت می ڪند.مردد ب سمت اتاقت حرڪت می ڪنم.دست راستم را دراز می ڪنم و دستگیره را ب طرف پایین آرام فشارمیدهم...
در باصـــــدای تق ڪوچڪ و بعد جیر ڪشیده ای بازمیشود. هوای خنڪ ب صورتم میخورد..طعـــــم تلخ و خنڪ عطرت درفضـا پیچیده. دستم راروی سینه ام میگذارم و پیرهنم را درمشتم جمـــــع می ڪنم. چ خیـــــال شیرینی ست خیـــــال❣ توووووو!...
سمت پنجره اتاقت می آیم ... یاد بوسه ای ڪ روی پیشانی ام نشست..چشمانم را میبندم و باتمـــــام وجود تجسم می ڪنم لمس زبری چهره مردانه ات را...
تبسمی تلـــــخ...سرم میسوزد از یاد توووو...!
یدفعه دستی روی شانه ام قرار میگیرد و ڪسی از پشت بقدری نزدیڪ ام میشود ڪ لمس گردنم توسط نفسهایش را احساس می ڪنم..دست ازروی شانه ام ب دورم حلقــه میشود. قلــــبم دیوانه وار میتپد...
صدای تو ڪ لرزش خفیفی بم ترش کرده درگوشم میپیچد
ـ دل بِ ڪَن ریحانه...ازمن دل بِ ڪَن!
بغضم میترڪد😭...تِ ڪانی میخورم وبا دودستم صـــــورتم را میپوشانم.بازانو روی زمین می افتم و درحالی ڪ هق میزنم اسمت را پشت هم تِ ڪرار می ڪنم..همـــــان لحظه صدای زنگ تلفن 📱همراهم از اتاق فاطمـــــه را میشنوم...
بیخیال گوشهایم را مُح ْڪَم میگیرم..
نمیخـــــاام هیچی بشنوم...
هیچی!!
زنگ تلفن قطـــــع میشود ودوباره مخاطب سمج شانسش را امتحان می ڪند...
عصبی اَه ڪشیده و بلندی میگویم و ب اتاق فاطمـــــه میروم.صفحه ی گوشیم روشن و خاموش میشود.نگاهم ب شماره ناشناس میفتد...تمـــــاس را رد می ڪنم
"برو بابا ..."
ڪمتراز چندثانیه میگذرد ڪ دوباره همان شماره روی صفحه ظاهرمیشود..
" اه!! چقدر سیرسش!"
بخش سبز روی صفحه را سمت تصـــویر تلفن می ڪشم
ـ بلهههه؟؟
ـ سلام زن داداش..!
باتردید میپرسم
ـ آقا سجاد؟
ـ بله خودم هستم...خوب هستید؟
دلم میخـــــااهد فریاد بزنم خوب نیستم!!...اما اڪتفا می ڪنم ب ی ڪلمه
ـ خوبم!!
ـ میخـــــاام ببینمتون!
متعجب درحالی ڪ دنبال جواب برای چندسوال میگردم جواب میدهم
ـ چیزی شده؟؟😳
ـ ن! اتفـــــاق خاصی نیست...
" نیست؟ پس چرا صدایش میلرزید"
ـ مطمئنید؟....من الان خونه خودتونم!
ـ جدی؟؟؟.. تاپنج دقیقه دیگه میرسم
ـ میشه ی ڪَم از ڪارتون رو بگید
ـ ن!...میام میگم فعلن یا علی زن داداش
و پیش ازآن ڪ جوابی بدم.بوق اِشغال در گوشم میپیچد...
"آنقدر تعجب ڪرده بودم ڪ وقت نشدبپرسم شمارمو ازڪجا آورده!!!"
بافِ ڪْر این ڪ الان میرسد ب طبقه پایین میروم..حســـــین آقا با هیــجان علی اصغرراڪول ڪرده و درحیاط میدود.. هرزگاهی هم ازڪمردرد ناله می ڪند..
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
✫┄┅═══════════┅┄✫
🔮ڪانال بصیرتی و شهدایی خـامنــــه اے شهـــــدا
http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88
شہــدابامعرفتند
نشان بہ آن نشان ڪہ خونشـان جارے شد
تارشدڪنیم
آماده شویم
سربـازشویم وجـارے
آیـاخوب دینمــــان را اداڪردیم در ازاے معرفتشــان؟
#شبتون_شهدایی