ایستادن پای امان زمان خویش
امروز ۱۹ اردیبهشت سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم
#جواد_الله_کرم
#حسن_قاسمی_دانا
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
🌹بازگشت شهید پس از ۴ سال🌹
#شهید_جواد_الله_کرم🌹
تاریخ تولد: ۲ / ۴ / ۱۳۶۰
تاریخ شهادت: ۱۹ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: تهران
محل شهادت: خان طومان / سوریه
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
بصیـــــــــرت
🌹بازگشت شهید پس از ۴ سال🌹 #شهید_جواد_الله_کرم🌹 تاریخ تولد: ۲ / ۴ / ۱۳۶۰ تاریخ شهادت: ۱۹ / ۲ / ۱۳۹۵
🌹علي اكبر متولد بهمن 89 و زهرا متولد بهمن 93 دو يادگار شهيد هستند🌷او داوطلبانه به سوریه رفت. همرزم← شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی میکردیم✨ فرمانده جواد گفت: بچهها امشب کمتر شوخی کنید🌷 تعجب کردم، به شوخی گفتم: «جواد نکنه داری شهید میشی»🌷 گفت: «آره نزدیکه» هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم🥀همه لحظهای سکوت کردند. یکی از بچهها دوربین آورد و گفت: «بگذار چند تا عکس بگیریم»📸 قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، و فردایش جواد شهید شد🕊️ او مورد اصابت دو گلوله به دست و سينهاش قرار گرفت🥀 اما به دليل وظيفهشناسی منطقه را ترک نکرد🌷 تا اينكه گلوله ديگری به سفيدرانش اصابت کرد🥀🖤 با حمله نيروهای تكفيری، پيكر او در منطقه جا ماند و جاویدالاثر شد🥀 سالها خانواده چشم انتظار بودند🥀تا اینکه سرانجام پس از ۴ سال پیکرش شناسایی شد🌷 و در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ به وطن بازگشت🕊️ دو فرزندش با پیکر پدرشان دیدار کردند!❤️🌹
#سالروز_شهادت
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
جزئیات جدید از ترور سردار سلیمانی
🔹یاهونیوز در گزارشی تفصیلی بر اساس مصاحبه با ۱۵ مقام آمریکایی نوشته: آمریکاییها در ترور سردار سلیمانی با رژیمصهیونیستی و مأموران امنیتی کردستان عراق همکاری داشتند.
🔹ماموران کُرد با لباس کارمندان فرودگاه، هواپیما را به محل پارک هدایت کرده و چمدانهای تیم سردار سلیمانی را حمل میکردند و وظیفهشان شناسایی سردار و تایید ورود او بود.
🔹اسرائیل نیز که شماره موبایل سردار سلیمانی را داشت، روی ردیابی موبایل او کار میکرد. به گفته آمریکا سردار پیش از پرواز ۳ بار موبایل خود را عوض کرده بود. اعضای ارتش مخفی، معروف به گروه ضربت نارنجی نیز همان شب در بغداد حضور داشتند، تا سیگنالهای موبایل سردار را ردیابی کنند.
🔹در محل ترور نیز سه تکتیرانداز به شکل مثلثی خودرو را زیر نظر داشتند که دوربین یکی از آنها به مانیتورهای سفارت آمریکا وصل بود. فرمانده عملیات ویژه دلتا فورس پشت مانیتورها نشسته بود.
🔹بعد از اصابت موشک به خودرو اول، راننده خودرو دوم تختهگاز میرود تا از مهلکه خارج شود اما با گلوله تکتیرانداز متوقف و سپس توسط پهپادها بمباران میشود.
#حاج_قاسم
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
📜 دلنوشته همسر شهید محمدجعفر حسینی برای شهدای حادثه تروریستی مدرسه سیدالشهدا کابل
💠 دخترم! عروسکت بیتاب بود، لالایی که برایش میخواندی را از بر شده بودم... آهسته بغلش کردم با همان ظرافتی که تو در آغوشت میکشیدی!!! برایش لالایی خواندم؛ نگران نباش عزیزکم! روی پایم خواباندمش! عروسکت عادت داشت... اسمش چی بود؟ یادم آمد! بهار... نازدانهی من قول میدهم دیگر اسمش را فراموش نکنم؛ وقتی از مکتب میرسیدی سری به قابلمه و بشقاب پلاستیکیات هم میزدی؛ امروز کمی نامرتب بود... به سلیقه خودت چیدمشان! لباسهای چیندار صورتی و گلدارت را هم بوییدم...
#افغانستان_تسلیت
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
💌بسمـ رب الشـهدا..
|💔| #سـردارشهیـدسیـدشفیعشفیعی🍃🌼
تاریخ تولد: ۱۳۳۹
محل تولد: رودبار
تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۰۲/۱۷
محل شهادت: خانطومان_سوریه
وضعیت تأهل: متأهل_داراے۴فرزند
محل مزارشهید: جاویدالاثر
#دربارهےشهیـد👇🌹🍃
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
بصیـــــــــرت
💌بسمـ رب الشـهدا.. |💔| #سـردارشهیـدسیـدشفیعشفیعی🍃🌼 تاریخ تولد: ۱۳۳۹ محل تولد: رودبار تاریخ شهادت
#دربارهےشهیـد👇🌹🍃
✍...سردارشهیدسیدشفیع شفیعی،اهل شهرستان رودبارو برادرسردارشهیدسیدصادق شفیعی ازشهدای سالهای دفاع مقدس استان گیلان است.وی ازفرماندهان قرارگاه نیروی قدس سپاه بود.
شهیدشفیعی طی سال های اخیر به عنوان فرمانده درجبهات مختلف درگیری باتروریست های تکفیری دراستان حلب سوریه حضور داشت.
پیکرشهید پس ازشهادت به دست گروه های تکفیری افتاد.
#ختمصلواتبهنیابتتعجیلدرامرظهور #یوسفزهرا(عج)
#سلامتیرهبرعزیزمان #امامخامنهای🥀
#بهنیابتازشهید #سید_شفیع_شفیعی
#اندازهارادتتانبهشهداگل #صلواتهدیهکنید🥀
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
اینهمه سکوت جهانیان اصلا قابل درک نیست
#افغانستان_تسلیت
ـــــــــ🇮🇷بصـــیرت مجازے🇮🇷ــــــــ
☑️ @Baserat_ir
⭕️امنیت اتفاقی نیست
◾️شهادت ۵۵ دانشآموز دبیرستان سیدالشهدا و مردم عادی بر اثر انفجارهای پیاپی در کابل
✅همین خواب را برای ایران دیده بودند که با جانفشانی مدافعان حرم این اتفاقات در ایران نمیافتد
#افغانستان_تسلیت
#امنیت
#مدافعان_حرم
گفت : مشکلی نیست؛ در عوض میدانشان در دیپلماسیشان دخالت نمیکند!
گفتم : بله! افغانستان دیپلمات زیاد دارد ولی مرد میدان کم دارد؛ برای همین است که خون دخترانش ریخته میشود...
#افغانستان_تسلیت
#سرطان_اصلاحات_آمریکایی
بصیـــــــــرت
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #قسمت_پنجاه_و_شش ناگهان صدای گریه پسرک پشتی بیشترشد,از پسربزرگ
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت_پنجاه_و_هفت
عماد رابغل کردم وزار زدم...
عماد هم که انگار به تنها ارزوی عمرش رسیده بود وپناهگاه امنی برای عقده گشایی یافته بود محکم به بغلم چسپیده بود وگریه میکرد,اشکهای من وعماد در هم امیخته بود ,صحنه ای بود که هر سنگدلی را به گریه وامیداشت.با صدای ناریه به خود امدم ومتوجه شدم کلی بچه کوچک وبزرگ دورم راگرفته ومردی داعشی وبااصطلاح اموزگار بچه ها هم انطرف تر مارا نگاه میکرد وبه بچه ها فحش وناسزا میگفت ومیترساندشان تا به سرکلاس بروند.
ناریه:خدا راشکر خواهر...بالاخره گمشده ات رایافتی...بهت گفتم اگر به برادران مجاهد دولت اسلامی,برخورد کرده باشد,جایش امن است.
ناریه نزدیک اموزگار بچه ها شد وکمی باهم صحبت کردند وبعد به سمتم امد وگفت:بیا برویم پیش من که خیلی کار داریم,فیصل هم داخل سوئيت خواب است.
داخل كانكس شديم،عجب بزرگ وجاداربود،از بیرون اصلا اینجور به چشم نمیامد.
یک قالی سه درچهار بعدش حالتی دراورده بودند مثل اوپن اشپزخانه وانطرفش هم یخچالی کوچک واجاق گاز وظرفشویی ودری داخل اشپزخانه بود که احتمالا به حمام ودسشویی باز میشد،در کل جم وجور ومناسب,زندگی یک زوج جوان بود.
باخود فکرکردم عجب دولتهای خبیثی پیدا میشوند که اینچنین امکاناتی فراهم میکنند وازاین حیوانات خون اشام حمایت میکنند,هدفشان ازاینهمه کشت وکشتار چیست؟بی شک اهداف خبیثانه وسیاستمدارانه ای پشت این اعمالشان پنهان شده....
ناریه:بیا بشین سلما جان،راستش تا دوروز قبل این سوئيت را با خواهری دیگر شریک بودم ,اما چون ایشان زوج جهادی یک مجاهد شدند,الان من وفیصل تنها اینجا زندگی میکنیم,اگر قبول کنی به دولت اسلامی خدمت کنی،با مجاهدارشد صحبت میکنم که تووپسرت همینجا پیش خودم مهمان باشید.
البته شاید من وفیصل مهمان توباشیم...یه اقداماتی کردم که..... درهمین حین فیصل که گوشه ای روی تشک خوابیده بود بیدارشد وناریه نگاهی محبت امیز به او کرد وگفت...ولش کن ،بعدا سرفرصت برایت تعریف میکنم...الان خسته ایم بیا چیزی بخوریم وتووعمادوفیصل اینجا استراحت کنید,من باید بروم که کارهایم عقب ماند...
بلندشدو پاکت شیری ازیخچال دراورد,لیوانی شیرریخت وسرکشید،چادروروبنده اش رامرتب کرد وگونه فیصل رابوسید وازماخداحافظی کرد.وگفت:سلما جان مراقب بچه ها باش...خوش بگذردودرراپشت سرش بست.
عجب زن خونگرمی بود,درتعجبم چطورجذب ادامخواران داعش شده بود.
ادامه دارد...
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷
#نویسنده_حسینی
#کپی_باذکرمنبع