eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
42.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🌺منتظر امام زمانت باش مثل شهدا.. منتظر یعنی شهید مصطفی ردانی پور توی جبهه ها شب جمعه که میشد دعای کمیلش رو که میخوند میزد به دل بیابونا... میدوید توی بیابونا صدامیزد یابن الحسن...یابن الحسن...گریه میکردو صدا میزد...اونقدر که بی هوش میشد... دوباره دوستاش بیدارش میکردن دوباره زجه میزد یامهدی.. و یاد شهدا
شده و روضه مرا ریخت به هم فاطمه آمده و”کرب وبلا" ریخت به هم 🌹 مهدی زین الدین هرگاه شهدا را شب جمعه یاد کردید، آنها شما را نزد سیدالشهدا (ع) یاد می کنند... @khamenei_shohada 🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
🌼دلم میگیره شب جمعه😭😭 🌼اللهم عجل لولیک الفرج 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ دیریسٺ ڪہ آواره ے دشتی آقا رفتی و دوباره برنگشتی آقا ... شاید ڪہ تو آمدے و دیدے خوابیم از خیر تماممان گذشتی آقا... شرمندتیم مولا 😔😔 ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ @khamenei_shohada ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
✍ارزش خواندن دارد حتما مطالعه کنید عزیزان ⤵️ ماجرای اسیر عراقی که با زمزمه گریه میکرد یکی از رزمندگان تخریبچی لشکر 10 سیدالشهدا (ع) در بیان خاطره‌ای از همدلی رزمنده‌ها با یک اسیر عراقی به خاطر ارادت به امام حسین (ع) مطلبی را نقل کرده است که در ادامه آن را می‌خوانید. «بین عملیات کربلای 4 و 5 بود که در خط شلمچه با بچه‎های تخریب لشکر 10 در رفت و آمد بودیم. وانتی داشتیم که اتاقش را برداشته بودند و برادر حاج احمد خسروبابایی راننده‌اش بود. یک شب که برای انجام کار محول‌شده‌ای به خط رفتیم در مسیر برگشت به سمت عقب گفتند بچه‌‎ها یک سرگرد عراقی را هم اسیر کرده‌اند که باید شما وی را عقب ببرید. ادامه👇
آن اسیر را در حالی‌که پتویی روی سرش انداخته بودیم عقب وانت سوار کردیم. مراقب بودیم که هوس فرار به سرش نزند. از خط مقدم که فاصله گرفتیم بچه‌هایی که جلو نشسته بودند ضبط ماشین را روشن کردند. صدای حاج منصور بود که داشت پخش می‌شد. حاجی نوحه‌ای می‌خواند که آخرش یا حسین مظلوم داشت و همه بچه‌هایی که پشت وانت نشسته بودیم آن را با هم زمزمه می‌کردیم و سینه می‌زدیم. من روی گوشه پتویی نشسته بودم که افسر اسیر عراقی روی سرش کشیده بود. یک لحظه احساس کردم با هربار زمزمه یا حسین مظلوم، اسیر عراقی هم زیر پتو تکان می‌خورد. گوشه پتو را مقداری بالا زدم. دیدم اسیر عراقی هم دارد آرام آرام با دستش به سینه می‌زند و با ما یا حسین مظلوم می‌گوید. به دوستان گفتم بچه‌ها این اسیر هم دارد سینه می‌زند. پتو را کنار زدیم و با عربی دست و پا شکسته از وی چند تا سوال کردیم. آن اسیر عراقی به ما فهماند که شیعه است و به زور وی را آورده‌اند و خودش را معرفی کرد. گفت اسم من کاظم است و اهل کاظمین هستم. این را که شنیدیم برایش کمپوت باز کردیم و وقتی هم به نیروهای دیگر تحویلش دادیم سفارشش را کردیم».
🌹معاون اموزش و پرورش فیروزاباد بود. میزش را گذاشته بود پشت درب ورودی. 🌹هر مراجعه کننده ای که وارد اداره می شد تمام قد جلویش می ایستاد چه با او کار داشت چه نه… شهادت سال۱۳۶۵ شلمچه 🔅🔆می گفت ارزو دارم اگر شده چند دقیقه حکومت امام زمان (عج)را درک کنم. ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ @khamenei_shohada ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴🌴 ✍زائرین گرامی از همگی التماس دعا داریم 🙏 نائب زیاره شهدای بزرگوار و رهبر عزیزمان باشید 💚 خادمین خودتان و بنده حقیر گناهکار😭 را از دعای خیر خود بی نصیب نگردانید🙏🙏 سلام ما جاماندگان را به ارباب برسانید التماس دعا 🌴🌴🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از زمینِ ڪربلا . . . خورشیدهـا برخاسته عشق از قافلہ ، ۷۲ سر می‌ خواسته عاشق شبیه خوانی حضرت زینب وحضرت رقیه.وحضرت علی اکبر بود واخر درجوارحضرت زینب وحضرت رقیه ودر روز نزدیک به ولادت حضرت علی اکبر شهید شد پاسـدار مدافع حـرم تعزیه خوان ؏ @khamenei_shohada