❁﷽❁
☘ گاهے باید مڪث ڪرد
روے لبخنـدهایت
نگاه هایت
هرڪدامشان پیامے دارند
ڪہ مےتواند نجات دهنده ے
حال وروز این روزهایمان باشد
گاهے نگاهے سردار
#سردارشهیداسدالله_پازوکی
#صبحتون_شهدایی
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_حسین_صافي #شهید_نوجوان #کانال_خامنه_ای_شهدا @khamenei_shohada
°•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•°
✦✧✦ڪوچڪتریڹ ۺهید دفــــاع مقــــدس...✦✧✦
❇️نامش حسین بود،اهل شهرستان جم،استان بوشهر"...
در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را مے گیرد و بہ محل اعزام مے برد تا رضایت دهد براے رفتن حسین...
عملیات بیت المقدس،حسین را بہ آرزویش رساند...
〽️شب عملیات بهش گفتند:حسین تو نیا حسین گفت:من براے سقایے با شما مے آیم حسین،تیربارچے را بہ هلاڪت رساند تا گردان در محاصره را نجات دهد.
🔷رزمنده اے آب خواست حسین آب آوردسر حسین بالا آمد و خمپاره اے...😔
و اینگونه بود کہ حسین،حسینے شد...😭
#شهید_حسین_صافي
°•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•°
💮 با ما همراه باشید
در ڪانال خامنه ای شهدا💮
@khamenei_shohada
✿﴾﷽﴿✿
شرمندگی از شــهدا دگر بس است!!
گر مرد رهی بسم الله..
میدان عمل باز است..
از شرمندگی درا ..!!
شــهدا فقط شرمنده نمی خواهند!!
رهرو می خواهند.
رهروی شــهدا باشیم...
@khamenei_shohada
˙·•°❁ #شهید_شناسی ❁°•·˙
❦ شهید #محمد_کامران
◈ ولادت: ۱۳۶۷
◈ شهادت :۱۳۹۴
↶ مسئولیت:سرباز بی بی زینب (س)
#محل_شهادت:سوریه
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
˙·•°❁ #شهید_شناسی ❁°•·˙ ❦ شهید #محمد_کامران ◈ ولادت: ۱۳۶۷ ◈ شهادت :۱۳۹۴ ↶ مسئولیت:سرباز بی بی زین
🔸❧•❈•🔶•❈
•✦✧#وصیٺـــــ نـامہ✧✦•
#شهید_محمد_کامران
❊⇠هرچه از خداوند میخواهید فقط از باب نماز اول وقت وارد شوید. همیشه برای همدیگر طلب دعای خیر کنید، زیرا دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به اجابت میرسد.
❊⇠از تمامی همکاران و برادران و خواهران دینی خود درخواست دارم که نکند مانند مردم کوفه پشت رهبری را خالی بگذارید و او را تنها بگذارید که گرگهای درنده آماده این چنین موقعیتهایی هستند.
❊⇠از خواهرانم میخواهم که با حیا و خود سرخی خونم را را هدر ندهند و از برادرانم نیز خواهانم که غیرت علوی خود را حفظ کنند و به دنیا نفروشند. بنده خونم و شاهرگم را میدهم که تا مردم ایران و تمامی شیعیان و مسلمانان جهان در آرامش و آسایش زندگی کنند و جانم را فدا امر و دستور امام خامنهای و سردار و سرلشگرم حاج قاسم سلیمانی میکنم، انشاءالله خداوند حافظ مملکتم باشد.
#وصیتنامه
🌹هـدیه نثـار ارواح طیبـه شـهدا و امـام شـهدا صلواتـــــ
★°•°•°•°❈°•°•°°•°•°❈°•°•°•°★
🔮ڪانال بصیرتی و شهدایی خامنه ای شهدا
@khamenei_shohada
#پسر_حزب_اللهی ها بخونن انرژی بگیرن...
#خواهرا هم بخونن امید بگیرن...
نمیشه که فقط از خانوما بگیم
همیشه وقتی از #حجاب و#حیا حرف میزنیم از #خانم ها میگیم...
از #چادری ها میگیم...
اما امروز میخوام بگم:
سلامت باشه اون پسری که،
محاسن داره و بهش میگن داعش،عصر حجری،پاچه بزی...
ولی خم به ابرو نمیاره!
سلامت باشه اونی که،
پاتوقش مزار #شهدا س...
سلامت باشه کسی که،
جای #پرورش_اندام و تزریق_بازو...
پرورش #ایمان میکنه و#خودسازی!️
سلامت باشه پسری که،
سرش و خم می کنه تا سنگ فرشای خیابونا رو ببینه...
نه #ناموس مردمو!
سلامت باشه هر چی پسره که،
#بلوز آستین بلند میپوشه و #شلوار_کتان...
نه #لباس_تنگ و #شلوار_جاستین!
سلامت باشه اونی که،
نه #مدونا میشناسه نه #الیزابت_تیلور...
دختر رویاهاشم #سلنا_گومز نیست!
سلامت باشه اون مردی که،
وقتی تو تاکسی میبینه دوتا خانم نشستن،
نمی ره وسطشون بشینه..
سلامت باشه اون پسری که،
بلده مکبر باشه و #نماز اول وقتش حجته..
سلامت باشه هرکی که،
پیشش، روبروش، کنار دستش، تو کلاس، با "امنیت" میشینی و انگار نه انگار کنارش #دختر نشسته...
@khamenei_shohada
#بدون_شرح
هرچه گشتیم متنی برای این تصویر پیدا نکردیم
خودتان چیزی به فکرتان میرسد که بنویسید...!؟
#شهدا_شرمنده_ایم
🍃💟 @khamenei_shohada
#الله_اڪبر
🍁🔸
همسر شهید مدافع حرم مسلم خیزاب :
به خاطر شهادت همسرم
گریه نمی کنم
ولے
به خاطر
وضعیت حجاب جامعه
ناراحتم و گریه می کنم...
#شهدا_شرمنده_ایم
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 0⃣4⃣ 🌺 چم امام حسن(ع) 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 براي اولي
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠
🌺 قسمت 1⃣4⃣
🌺 اسیر
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
از ويژگيهاي ابراهيم، احترام به ديگران، حتي به اسيران جنگي بود. هميشه اين
حرف را از ابراهيم ميشنيديم كه: اكثر اين دشمنان ما انسانهاي جاهل و ناآگاه
هستند. بايد اسلام واقعي را از ما ببيند. آن وقت خواهيد ديد كه آنها هم مخالف
حزب بعث خواهند شد. لذا در بسياري از عملياتها قبل از شليك به سمت دشمن در
فكر به اسارت درآوردن نيروهاي آنها بود. با اسير هم رفتار بسيار صحيحي داشت.
سه اسير عراقي را داخل شهرآوردند. هنوز محلي براي نگهداري آنها نبود.
مسئوليت حفاظت آنها را به ابراهيم سپرديم. هر چيزي كه از طرف تداركات براي مــا مي آمد و يا هر چيزي كه ما ميخورديم. ابراهيم همان را بين اســرا توزيع ميكرد. همين باعث ميشد كه همه، حتي اسرا مجذوب رفتار او شوند.
كمي هم عربي بلد بود.در اوقات بيكاري مي نشست و با اسرا صحبت ميكرد.
دو روز ابراهيم با آنها بود، تا اينكه خودرو حمل اسرا آمد. آنها از ابراهيم سؤال كردند: شما هم با ما مي آيي؟ وقتي جواب منفي شنيدند خيلي ناراحت شــدند. آنها با گريه التماس ميكردند و ميگفتند: مــا را اينجا نگه دار، هر كاري بخواهي انجام ميدهيم. حتي حاضريم با بعثيها بجنگيم!
٭٭٭
عمليات بر روي ارتفاعات بازيدراز آغاز شد. ما دو نفر كمي به سمت بالای
ارتفاعات رفتيم. از بچه هاي خودي دور شديم. به سنگري رسيديم که تعدادي عراقي در آن بودند. با اسلحه اشاره كردم که به سمت بيرون حركت كنيد.
فكر نميكردم اينقدر زياد باشــند! ما دو نفر و آنها پانزده نفر بودند. گفتم:
حركت كنيد. اما آنها هيچ حركتي نميكردند!
طوري بين ما قرار گرفتند كه هر لحظه ممكن بود به هر دوي ما حمله كنند.
شايد هم فكر نميكردند ما فقط دو نفر باشيم!
دوباره داد زدم: حركت كنيد و با دســت اشاره كردم ولي همه عراقيها به افسر درجه داري كه پشت سرشان بود نگاه ميكردند!
افسر بعثي ابروهايش را بالا مي انداخت. يعني نرويد! خيلي ترسيدم، تا حالا در چنين موقعيتي قرار نگرفته بودم. دهانم از ترس تلخ شد. يك لحظه با خودم گفتم: همه را ببندم به رگبار، اما كار درستي نبود.
هر لحظه ممكن بود اتفاق بدي رخ دهد. از ترس اسلحه را محكم گرفتم. از
خدا خواستم كمكم كند. يكدفعه از پشت سنگر ابراهيم را ديديم. به سمت ما مي آمد. آرامش عجيبي پيدا كردم. تا رسيد، در حالي كه به اسرا نگاه ميكردم گفتم: آقا ابرام، كمك! پرسيد: چي شده؟!
گفتم: مشكل اون افسر عراقيه. نميخواد اينها حركت كنند! بعد با دست، افسر را نشان دادم. لباس و درجهاش با بقيه فرق داشت و كاملاً مشخص بود.
ابراهيم اســلحه اش را روي دوشش انداخت و جلو رفت. با يك دست يقه افسر بعثي و با دست ديگر كمربند او را گرفت و در يك لحظه او را از جا بلند كرد! چند متر جلوتر او را جلوي پرتگاه آورد.
تمامي عراقيها از ترس روي زمين نشســتند و دستشان را بالا گرفتند. افسر بعثي مرتب به ابراهيم التماس ميكرد و ميگفت: الدخيل الدخيل، ارحم ارحم و همينطور ناله ميكرد. ذوق زده شــده بودم، در پوست خودم نميگنجيدم،
تمام ترس لحظات پيش من برطرف شــده بود. ابراهيم افسر عراقي را به ميان اسرا برگرداند. آن روز خدا ابراهيم را به كمك ما فرستاد.
بعد با هم، اسرا و افسر بعثي را به پايين ارتفاع انتقال داديم.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۰۵ الی۱۰۶
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
ادامه دارد......
@khamenei_shohada
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠
🌺 قسمت 2⃣4⃣
🌺 نیمه شعبان
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
عصر روز نيمه شــعبان ابراهيم وارد مقر شــد. از نيمه شب خبري از او نبود.
حالا هم كه آمده يك اسير عراقي را با خودش آورده!
پرسيدم: آقا ابرام كجايي، اين اسيركيه!؟
گفت: نيمه شب رفته بودم سمت دشــمن، كنار جاده مخفي شدم. به تردد خودروهاي عراقي دقت كردم. وقتي جاده خلوت شــد يك جيپ عراقي را ديدم، با يك سرنشــين به ســمت من مي آمد. ســريع رفتم وسط جاده، افسر عراقي را اسير گرفتم و برگشتم.
بيــن راه بــا خودم گفتم: اين هم هديه ما براي امــام زمان(عج)ولي بعد، از حرف خودم پشيمان شدم. گفتم: ما كجا و هديه براي امام زمان(عج).همان روز بچه ها دور هم جمع شديم. از هر موضوعی صحبتي به ميان آمد
تا اينكه يكي از ابراهيم پرسيد:
بهترين فرمانده هان در جبهه را چه كساني ميداني و چرا؟!
ابراهيــم كمي فكر كرد و گفت: تو بچه هاي ســپاه هيچكس را مثل محمدبروجردي نميدانم. محمد كاري كرد كه تقريباً هيچكس فكرش را نميكرد.
در كردســتان با وجود آن همه مشــكلات توانســت گروههــاي پيشمرگ كــرد مســلمان را راه اندازي كنــد و از اين طريــق كردســتان را آرام كند.
در فرمانده هان ارتش هم هيچكس مثل ســرگرد علي صياد شيرازي نيست.
ايشــان از بچه هاي داوطلب ساده تر است. آقاي صياد قبل از نظامي بودن يك جوان حزب اللهي و مومن است.
از نيروهاي هوانيروز، هر چه بگردي بهتر از ســروان شيرودي پيدا نميكني،شيرودي در سرپل ذهاب با هليكوپتر خودش جلوي چندين پاتك عراق را گرفت.
با اينكه فرمانده پايگاه هوايي شــده آنقدر ساده زندگي ميكند كه تعجب ميكنيد! وقتي هم از طرف ســازمان تربيت بدني چند جفت كفش ورزشــي آوردند يكي را دادم به شيرودي، با اينكه فرمانده بود اما كفش مناسبي نداشت.
همان روز صحبت به اينجا رســيد كه آرزوي خودمان را بگوئيم. هر كسي چيزي گفت. بيشتر بچه ها آرزويشان شهادت بود.
بعضي ها مثل شهيدسيد ابوالفضل كاظمي به شوخي ميگفتند: خدا بنده هاي خوب و پاك را ســوا ميكند. براي همين ما مرتب گناه ميكنيم كه ملائكه سراغ ما را نگيرند! ما ميخواهيم حالا حالاها زنده باشم. بچه ها خنديدند و بعدهم نوبت ابراهيم شد.
همــه منتظر آرزوي ابراهيم بودند. ابراهيــم مكثي كرد وگفت: آرزوي من شهادت هست ولي حالا نه! من دوست دارم در نبرد با اسرائيل شهيد شوم!
٭٭٭
صبح زود بود. از سنگرهاي كمين به سمت گيلان غرب برگشتم. وارد مقر سپاه شدم. برخلاف هميشه هيچكس آنجا نبود.
كمي گشتم ولي بي فايده بود. خيلي ترسيدم. نكند عراقيها شهر را تصرف كرده اند!
داخل حياط فرياد زدم: كســي اينجا نيست؟! درب يكي از اطاقها باز شد.
يكي از بچه ها اشاره كرد، بيا اينجا!
وارد اتاق شدم. همه ساكت رو به قبله نشسته بودند!
ابراهيم تنها، در اتاق مجاور نشسته بود و با صداي سوزناک مداحي ميكرد.
براي دل خودش ميخواند. با امام زمان(عج) نجوا ميكرد. آنقدر سوز عجيبي در صدايش بود كه همه اشك ميريختند.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۰۷ الی۱۰۸
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
ادامه دارد.......
@khamenei_shohada
شلختہ تر از #سرباز ها ندیدهام
از #جنگ ڪہ بر مے گردند
یڪے #دستش را
یڪے #پایش را
یڪے #دلش را
و حواس پرتترین آنها
خودش را جا مے گذارد ...
#شهدا_شرمنده_ایم
@khamenei_shohada
#تلنگر
◣● زخـمهایتـاڹ
یـادماڹ رفتــ
و #آرماڹهایتاڹ را
#قابــ گرفتیم
و سالی یڪ هفته هم
برایتـاڹ #یـادواره میگیریم
☜ ایڹ تـمام #سهم شـما در زندگی ما دنیـاییهاست!
#مدیونیم
#شهدا_شرمنده_ایم
🍁#کبوترانه میگردم
گِرد تصاویرتان...
#ردّی از #گــذشته ها
مانده روی #قلبـم
که #دلتنگـــم میکند بسیار
شهید #حسین_یوسف_اللهی.
.
.به ما بپیوندید👇
. ✨ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#روز_شمار_دفاع_مقدس 🗓 ۲۵ خرداد • ولادت شهید محمدعلی رجایی (استان قزوین، شهرستان قزوین) (۱۳۱۲ ه.ش
#روز_شمار_دفاع_مقدس
🗓 ۲۶ خرداد ماه سال ۱۳۹۷ هجری شمسی
• شهادت شهید محمد بخارایی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۴ ه.ش)
• شهادت شهید محمد صادق امانی همدانی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۴ ه.ش)
• شهادت شهید مرتضی نیک نژاد (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۴ ه.ش)
• شهادت شهید رضا صفار هرندی (۱۳۴۴ ه.ش)
• ولادت شهید محمد علیاننژادی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۷ ه.ش)
• عملیات شهید رستیم و آزاد شدن منطقه «دهلاویه» از لوث وجود مزدوران بعثی عراق (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید جهانگیر نارنجی کاهو (استان خراسان رضوی، شهرستان درگز) (۱۳۶۰ ه.ش)
• ولادت شهید مدافع حرم محمدمهدی مالامیری (۱۳۶۴ ه.ش)
• شهادت شهید علیرضا احمدی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
• شهادت شهید مدافع حرم مصطفی جعفری (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)
• تشییع پیکر شهدای غواص در تهران (۱۳۹۴ ه.ش)
#کانال_بصیرتی_شهدایی_خامنه_ای_شهدا
@khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺پاهای تاول زده غواصان
📹 صحنه هایی کمتردیده شده از تمرین غواصان در کارون پیش از عملیات، دوران #دفاع_مقدس
☑️ @khamenei_shohada
چونکه صبح آمد و چشم باز شد
قلب من با چشم تو همراز شد
غرق رحمت میشود آنروز که
صبحش با یاد توآغاز شد...
#صبحتون_شهدایی
#یادشهداباصلوات
🆔 @khamenei_shohada
دنیــا را دیدند
ولے نخــواستند...
#روح_شان بزرگ تر از دنیــا بود
خــدا بہ فرشتهها گفت:
بیــاورید شان ...
اینها #سهمشان پــرواز است
#برای_شهدا_رسانه_باشیم
#پرواز
ว໐iภ ↬ @khamenei_shohada🕊🕊
🌷باید خاڪریزهای جنگ را
بکشانیم به شهر ! یعنـی
نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم.
💐در نتیجه جامعه بیمه می شود و یار
برای امام زمان "عج" تربیت میشود.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🕊
@khamenei_shohada
#شهادت
قلبے است
ڪہ خون حیات را
در شریان هاے سپاه حق
مےدَواند وآن را زنده
نگہ مےدارد...
#شهیدآوینے
#اللهـــــم_الرزقناشہـــــاده
@khamenei_shohada
˙·•°❁ #شهید_شناسی ❁°•·˙
❦ شهید #سبزعلی_خداداد
◈ ولادت: ۱۳۳۸
◈ شهادت :۱۳۶۵
↶ مسئولیت: فرمانده تیپ مهدی (عج) در عملیات بیت المقدس
#محل_شهادت:ام الرصاص کربلا ۴
@khamenei_shohada