eitaa logo
🇵🇸 باصرین|Baserin
153 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
17 فایل
بسم‌رب‌المهدی♥️ جات‌خالی‌بود‌رفیق‌خوش‌اومدی😉 کپی؟ حذف نام راضی نیستیم وابسته‌به‌گروه‌فرهنگی‌پایگاه‌حضرت‌معصومه(س) شنوای‌حرفاتون↶ https://harfeto.timefriend.net/17185200066043
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس نوشته ها رو با دقت مطالعه کنید👆 و با کمال تعجب همه این علائم سالهاست در ایران رواج پیدا کرده! @Baserin313
فرمود: بیشترین ناله ها و زجر اهل جهنم از است! پ.ن: تسویف یعنی؛ کار امروز را به فردا انداختن، از فردا نماز خواندن، از فردا ترک گناه کردن، از فردا اخلاق بد را کنار گذاشتن، از فردا کاری را شروع کردن، ؛.... | جامع‌السادات،ج۳،ص۴۶ @Baserin313
ﷺ بسم تعالی🌱 رمان"دخترشینا" . . . . گفتم:((نه. اما خیلی ناراحتم. یک دفعه دلم برای حاج آقایم تنگ شد.)) پسر بچه ۱۴ ۱۵ ساله توی آن تاریکی ایستاده بود و به من نگاه می‌کرد. دلم براش سوخت. گفتم:(( مادر بیچاره‌اش حتماً الان ناراحت و نگرانش است این طفلی‌ها توی این تاریکی چه کار می‌کنند؟!)) محکم جوابم را داد:(( می‌جنگند.)) بعد دوربینش را از توی ماشین آورد و گفت:(( بگذار یک عکس در این حال از تو بگیرم.)) حوصله نداشتم. گفتم:(( ول کن حالا.))توجهی نکرد و چند تا عکس از من و بچه‌ها گرفت و گفت:(( چرا انقدر ناراحتی؟!)) گفتم:((دلم برای اینجا بچه‌ها، این جوان‌ها، این رزمنده‌ها می‌سوزد.)) گفت:((جنگ سخت است دیگر.)) ما وظیفه‌مان این است، دفاع. و شما زن‌ها هم وظیفه‌ای دارید: تربیت درست و حسابی این جوان‌ها اگر شما زن‌ها نبودین که این بچه‌های شجاع به این خوبی تربیت نمی‌شدند.)) گفتم:(( از جنگ بدم می‌آید. دلم می‌خواهد همه در صلح و صفا زندگی کنند.)) گفت:(( خدا کند امام زمان"عج" زودتر ظهور کند تا همه به هم تا همه به این آرزو برسیم.)) با تاریک شدن هوا، صدای انفجار خمپاره‌ها و توپ‌ها بیشتر شد. سوار شدیم تا حرکت کنیم. صمد برگشت و به سنگرها نگاه کرد گفت:(( این‌ها بچه‌های من هستند. همه فکرم پیش این‌هاست. غصه من این‌هاست. دلم می‌خواهد هر کاری از دستم بر می‌آید، برایشان انجام بدهم.)) تمام طول راه که در تاریکی محض و با چراغ خاموش حرکت می‌کردیم، به فکر آن رزمنده بودم و با خودم می‌گفتم:(( حالا آن طفلی توی این تاریکی و سرما چطور نگهبانی می‌دهد چطور شب را به صبح می‌رساند.)) فردای آن روز همین که صمد برای نماز بیدار شد، من هم بیدار شدم. همیشه عادت داشتم کمی توی رختخواب قلب بزنم تا خواب کاملاً از سرم بپرد. بیشتر اوقات آنقدر توی رختخواب می‌ماندم تا صمد نمازش را می‌خواند و می‌رفت؛ اما آن روز زود بلند شدم، وضو گرفتم و نمازم را با صمد خواندم. بعد از نماز، صمد مثل همیشه یونیفرم پوشید تا برود. گفتم:(( کاش می‌شد مثل روزهای اول برای ناهار می‌آمدی.)) خندید و طوری نگاهم کرد که من هم خندم گرفت. @Baserin313
ﷺ بسم تعالی🌱 رمان"دخترشینا" . . . . گفت:(( نکند دلت برای حاج آقایت تنگ شده...)) گفتم:(( دلم برای حاج آقایم که تنگ شده؛ اما اگر ظهر را بیایی، کمتر دلتنگ می‌شوم.)) در را باز کرد که برود، چشمکی زد و گفت:(( قدم خانوم! باز داری لوس می‌شوی‌ها.)) چادر را از سرم درآوردم و توی سجاده گذاشتم. صمد که رفت، بلند شدم و رفتم توی آشپزخانه. خانم‌های دیگر هم آمده بودند. صبحانه را آماده کردم. آمدم بچه‌ها را از خواب بیدار کردم. صبحانه را خوردیم. استکان‌ها را شستم و بچه‌ها را فرستادم طبقه پایین بازی کنند. در طبقه اول اتاق بزرگی بود پر از پتوهایی که مردم برای کمک به جبهه‌ها می‌فرستاند. پتوها را در آن اتاق نگهداری می‌شد تا در صورت نیاز به مناطق مختلف ارسال شود. پتوها را تا کرده و روی هم چیده بودند. گاهی بلندی بعضی از پتوها تا نزدیک سقف می‌رسید. بچه‌ها از آن با آنها بالا می‌رفتند. سر می‌خوردند و اینطوری بازی می‌کردند. این تنها سرگرمی بچه‌ها بود. بعد از رفتن بچه‌ها شیر سمیه را دادم و او را خواباندم. خودم هم لباس‌های کثیف را توی تشت ریختم تا ببرم حمام و بشویم که یک دفعه صدای وحشتناکی ساختمان را لرزاند. همه سراسیمه از اتاق بیرون آمدند. بچه‌ها از ترس جیغ می‌کشیدند. تهش را گذاشتم زمین و دویدم پشت پنجره.قسمتی از پادگان توی گرد و خاک گم شده بود. خانم‌ها سر و صدا می‌کردند و به این طرف آن طرف می‌دویدند. @Baserin313
السلام علیک یا فاطمه زهرا🤚 ‌ مادر من فاطمه، حرمت دارد... نه فقط شبه عبایی مشکیست که سرت بندازی و خیالت راحت که شدی چادری و محجوبه! 🔸🔹🔸 چادر مادر من فاطمه، حرمت دارد قاعده، رسم، شرایط دارد شرط اول همه اش نیت توست... محض اجبار پدر یا مادر یا که قانون ورودیه دانشگاه است یا قرار است گزینش شوی از ارگانی یا فقط محض ریا شایدم زیبایی، باکمی آرایش! نمی ارزد به ریالی خواهر... 🔹🔸🔹 چادر مادر من فاطمه،شرطش است عشق به حجب و حیا به نجابت به وفا عشق به چادر که برای تو و امنیت تو خاکی شد تا تو امروز شوی راحت و آسوده کسی سیلی خورد خون این سیل شهیدان همه اش با هدف تو ریخته شد 🔸🔹🔸 خواهرم حرمت این پارچه ی مشکی تو مثل آن پارچه مشکی کعبه والاست یادگار زهراست نکند چادر او سرکنی اما روشت منشت بشود عین زنان غربی خنده های مستی چشمک و ناز و ادا عشوه های ناجور 🔹🔸🔹 به خدا قلب خدا می گیرد به خدا مادر من فاطمه شاکی بشود به همان لحظه سیلی خوردن لحظه پشت در او سوگند خواهرم چادر مادر من ، ، حرمت دارد 🔸🔹🔸 خواهرم! من،پدرم ایل و تبارم همه ی دار و ندارم به فدایت حرمتش را نشکن.... صلی الله علیک یا فاطمه زهرا سلام الله علیها❤ 🥺 🖤 @Baserin313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وضو قبل خواب فراموش نشه (: شبتون در پناه مادر... 🥀🖤
حضرت امیرالمومنین فرمودند: «بشارت باد تو را، كسى كه عُشر[یک دهم] از شبى را با اخلاص و براى بدست آوردن ثواب الهى نماز گزارد، خداوند به ملائكه اش گويد: براى اين بنده من معادل آنچه در شب رويش و رشد مى كند، اعم از دانه ها و برگها و درختان به عدد نِى ها و شاخه هاى خرما و گياهان، حسنه بنويسيد @Baserin313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا