هدایت شده از نبرد ما ✍️ سید مسعود موسوی
♦️وزیر پیشنهادی اطلاعات در جلسه کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس:
با ۵۳ #سرویس_اطلاعاتی خارجی در تقابل هستیم./ کشف ۳۰ بمب آماده انفجار بعد از شهادت آیت الله رئیسی
🔺مشروح نکات مهم مطرح شده توسط حجتالاسلام خطیب در پست بعدی
#سواد_امنیتی #امنیت_ملّی #وزارت_اطلاعات #جنگ_اطلاعاتی #مقابله_با_خرابکاری #رصد
#نبرد_ما
⭕ @nabardema
بعدِ نذرِ صلوات ، بالاخره یه ماشین از راه رسید
هنوز حرفی نزده بودم که راننده گفت ؛
تا فلکه ی بعدی بیشتر نمیرم خانوم
گفتم ؛ ممنون ، همینم غنیمته، دیرم شده
به فلکه رسید ، فلکه رو رَد کرد
گفتم پیاده میشم آقا
گفت؛ هوا گرمه ، ماشینم دیر گیر میاد
گرچه رام دور میشه ولی شما رو تا مسیرتون میرسونم
با زبون و قلبم ازش تشکر کردم
کرایه رو بهش دادم ، گفت ؛ کرایه نمیگیرم
گفتم؛ زحمت کشیدین
گفت؛ تا حالا خیلی بیشتر از کرایه م گرفتم !
فقط خانوم یه خواسته ای اَزتون دارم
با تعجّب و تردید گفتم ؛ بفرمایید
گفت ؛ ..
✍ ادامه دارد..
🇵🇸بسیج مداحان شهرستان نیشابور
بعدِ نذرِ صلوات ، بالاخره یه ماشین از راه رسید هنوز حرفی نزده بودم که راننده گفت ؛ تا فلکه ی بعدی
گفت؛
میخوام دختر شوهر بدم
گفتم شاید شمام بتونین تو این امرِ خیر کمک کنین !
با خودم گفتم ؛
خُب بنده ی خدا کرایه رو که دادم خودت قبول نکردی
حاضرم هزینه ی ماشینِ دربستم بدم
تازه عوضِ فاتحه ، سوره تبارکم برا امواتِت میخونم
دیگه شوهر دادنِ دخترِ تو به من چه دَخلی داره آخه ؟!
دید چیزی نمیگم گفت ؛
دخترم پزشکه
با تعجّب گفتم ؛ چه عالی !
- دارم واسَش دنبالِ یه شوهرِ خوب میگردم
تازه فهمیدم میخواد چی بگه !
دیگه هیچی نگفتم تا حرفش و ادامه بده
فهمیدم با آدمِ فهیمی طَرَفَم
گفت؛ فقط دلم میخواد اَهل باشه و با اخلاق
البته مُهندسم بود اشکالی نداره !
تو دلم به حرفش خندیدم و با سکوتم تاییدش کردم که ادامه بده
گفتم ؛ حاج آقا نیکی و پرسش؟!
نیازی نیست شما برا دخترتون همسر پیدا کنین
شرایطِ ایشون اونقد مناسب هست که نیازی به نگرانیِ شما نیست
گفت ؛ نه خانوم ! من یه پدرم
سرنوشتِ دخترم برام خیلی مهمّه
گفتم؛ البتّه
یه کاغذ از جیبش درآورد و گفت؛
این شماره ی منزلِ ماست
من شرایطِ دخترم و گفتم
دعاتون میکنم اگه کیسِ مناسبی داشتین به حاج خانومِ ما معرّفی کنین
چیزی نمونده بود به مقصد برسم
ادامه داد و گفت؛
حاج خانوم از این کارایِ من ناراحت میشه ، میگه ؛
مگه دخترِ ما رو دستمون مونده که این کارات و میکنی
آخه مرد ! مردم چی میگن؟
ولی من میگم ؛
حاج خانوم بِزا مردم هر چی میخوان بگن
آدم باید کارِ درست و انجام بده !
برا من فقط ، این مهمّه که یه جوونِ خوب برا دخترم به عنوانِ شریکِ زندگیش پیدا کنم !
با این حرفش به یادِ این حرفِ خدا افتادم که فرمود؛
( الذی خَلَقَ المَوت وَالحیاه لِیَبلُوَکُم اَیُّکُم اَحسَنُ عَمَلا )
اصلاً هدف ازخلقتِ مرگ و زندگی اینه که کارِ خوبتر و انجام بدی
حالا هر کی هر چی میخواد بگه
( البتّه کارِ خوب از نظرِ خدا !)
گفت؛ میدونین خانوم ؟
وقتی از سَرِ کار برمیگردم خونه
هر مسافری رو که ماشین گیرش نیومده سوار میکنم ، هوا گرمه
خَستَم که هستن
اِنقد دعا میکنن واِنقد دعاشون زود میگیره که نگین و نپرسین!
شاید باوَرِتون نشه
ولی من حاجتایِ بزرگم و از همین راه از خدا میگیرم
الانم میدونم با کمک و دعایِ امثالِ شماها برا دخترم یه شریکِ خوب پیدا میشه ان شاءالله
و این حاجَتَمَم ، مثلِ همه ی حاجتایِ دیگم برآورده میشه
مونده بودم چی بگم؟!
واقعاً بعضیا چقد زرنگ و
نُکته سَنجَن !
شاید باور نکنین ولی راست میگفت
آخه من شخصاً خودم از اونروز به بعد
انگار که یه ماموریتِ مُهمّی بهم داده باشن ، با جون و دل ، به هر کی که شرایطِ پسرش با دخترِ ایشون جور بود شماره رو دادم
و مطمئنّم که تا حالا از بین این همه خواستگار ، بالاخره یه نفر به عنوانِ دامادِ ایشون پذیرفته شده !
این مطلب و میدونستم ولی کاملاً بهم ثابت شد که ؛
کمک کردنِ به مردم و کمک گرفتن و بهره بردن از دعایِ خیرشون ، از بهترین راههایِ برآورده شدنِ حاجاته !
# انتظار
داستانای واقعیِ این روزا
از بالای پشت بوم ، نِگام از قُلّه ی کوههایِ دوردست به پایین کشیده میشد و چند تا کوچه اونورتر، رو یه ساختمونِ شیک ، سُر میخورد
پرده هایِ قشنگ و چراغایِ روشن
پنجره هایِ بزرگ و سایه ی دو سه تا بچه ی شاد و شنگول که زیرِ نورِ چراغ ، با هم بازی میکردن و بالا پایین میپریدن
از ظاهرِ امر، معلوم بود که خونواده ی شادی دارَن تو اون خونه زندگی میکنن
و من هر وقت به اون خونه زُل میزدم خدا رو شکر میکردم و دعا میکردم که ای کاش ، همه ی بچه های دنیا تو خونه هاشون زیرِ سایه ی پدر مادراشون همینجوری شاد و سرزنده زندگی کنن
دقت کردین بعضی وقتا ذهنتون رو یه چیزی قُفل میکنه و با اینکه اهلِ سَرَک کشیدن تو کارِ دیگران نیستین ولی دوست دارین تَهِش و بدونین ؟
حسِّ من نسبت به اون خونه اینجوری بود !
بدونِ اینکه بفهمم چرا دلم میخواست راجع به اون خونه بیشتر بدونم
روزا میگذشت و احساسِ من نسبت به آدمایِ اون خونه ، احساسِ خوشبختیِ عمیقی بود
و دوباره غروب و پشت بوم و اون خونه ی شادمانی
اصلاً انگار مثلِ تعقیباتِ نمازم شده بود
دَمِ غروب و بالا پشت بوم نشستن و بازیِ بچّه هایِ خونه ی شیکِ چند تا کوچه اونورتر و دیدن !
و راستی که این بچّه ها چقدر شاد و پُر انرژیَن
خدا رو هزار مرتبه شکر
خدا کنه همه ی بچه های دنیا همینجور و همینقد شاد و سرزنده باشن
و همیشه این دعا ، حُسنِ خِتامِ رَصَدِ اون خونه ی شیک بود
صدایِ زنگِ تلفن ، از دنیایِ شادِ اون بچه ها بیرونم آورد
و ناخواسته واردِ دنیایِ خشک و جدّیِ بزرگام کرد
🇵🇸بسیج مداحان شهرستان نیشابور
و دوباره غروب و پشت بوم و اون خونه ی شادمانی اصلاً انگار مثلِ تعقیباتِ نمازم شده بود دَمِ غروب
یکی از آشناها بود میگفت؛
فردا قرارِ برا بچه هایِ یه موسسه ی خیریّه غذایِ نذری ببرن
ازمن خواست که تو بُردنِ غذاها بهش کمک کنم
فرداش رفتم برا کمک
غذاها آماده شد
پرسیدم ؛ غذاها برا کدوم موسسه س؟
گفت؛ موسسه ی امام علی (ع)
گفتم ؛ خدا قبول کنه و
سوارِ ماشین شدم
گرمِ صحبت شدیم و یه آن دیدم انگار خیابونا به نظرم آشنا میان!
خوب که نیگا کردم دیدم نه
اصلاً انگار واقعاً آشنان
گفتم ؛ اینجا کار دارین؟ یا..
گفت؛ آره دیگه اینجا کار دارم
دوباره گرمِ صحبت شدیم و یه مقدار که تو کوچه ها رفت، ترمز زد
- خُب دیگه رسیدیم
گفتم؛ سریع برو کارِت و انجام بده
دیرمون نشه
گفت؛ پیاده شو بابا
رسیدیم دیگه
سَرَم و چرخوندم که پیاده شَم
درِ ماشین و وا کردم
نگام افتاد به یه ..
به یه ساختمونِ شیک ..
بی رمق شدم
دلم نمیخواست سَرَم و بلند کنم
انگار فشارم افتاده بود
همراهَم که متوجّهِ حالِ خرابم شده بود صدا زد ؛
چِت شد یِهو ؟!
با لُکنَت گفتم؛ یعنی اینجاس؟!
موسسه ی امام..؟!
جایگاه و اهمیت مسجد در حکومت عدل الهی:
ظهور در مسجد الحرام
نماز در مسجد الاقصی
زندگی در مسجد سهله
حکومت در مسجد کوفه
این سبک زندگی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران ظهور است.
روز جهانی مسجد گرامی باد.
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
هدایت شده از نبرد ما ✍️ سید مسعود موسوی
‼️ #مهم 🔻 #نتایج_آخرین_بررسی_ها
🔴 عامل #سقوط_بالگرد شهید رئیسی چه بود؟
🔹یک منبع آگاه امنیتی درباره پرونده سقوط بالگرد رئیس جمهور شهید گفت: پرونده سقوط هلی کوپتر آیت الله رئیسی بصورت کامل در نهادهای نظارتی و امنیتی تکمیل و برآوردهای نهایی درباره علت سقوط حاکی از آن است که گروه پروازی و مسوولان امر به جزء ۲ مورد تمام پروتکلهای لازم برای تشریفات و امنیت رئیس جمهور را رعایت کرده اند.
♦️این منبع آگاه افزود: بنا بر پروتکلهای #استاندارد_امنیتی در سفر رئیس جمهور، از دو نوع هلی کوپتر استفاده شده و بر اساس تدابیر امنیتی از پیش تعیین شده بالگردها دارای جی پی اس نبودند.
🔺بنابر گفته وی، همچنین این بالگردها به جهت اینکه عمده سامانههایشان از نوع مکانیکی بوده اساسا امکان خرابکاری از نوع جَمر و هک سامانههای الکترونیکی نیز منتفی است. از طرفی مبتنی بر روندهای امنیتی در مسیر رفت و برگشت لیدرهای پروازی مطابق پروتکلهای از پیش تعیین شده تغییر کرده اند.
♦️ وی درباره بررسیهای به عمل آمده در خصوص احتمال وجود عوامل شیمیایی نیز گفت: در بررسیهای انجام شده هیچ نشانهای از عوامل شیمیایی و مواد آسیبزا نیز یافت نشده است.
🔺این منبع امنیتی همچنین درباره بررسی عوامل انسانی نیز گفت: حدود ۳۰ هزار نفر پس از این حادثه مورد آنالیز امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفتهاند و نتایج این بررسیها نیز حاکی از عدم وجود عامل انسانی بوده و هیچ عامل مشکوکی شناسایی نشده است.
♦️وی افزود: هواشناسی یک شب قبل شرایط پروازی لازم را به تیمهای پروازی اعلام کرده بود و تیمهای پروازی باید قبل از ساعت ۱۳ پرواز را انجام میدادند.
🔺این منبع آگاه درباره دو عامل شناسایی شده نیز گفت: هنگام شروع پرواز تأخیری که به سبب دیدارهای رئیس جمهور پیش آمده وضعیت هوایی را نامطلوب کرد و از طرف دیگر وزن بالای بالگرد در فشار هوایی آن منطقه عامل مهمی در عدم توانایی خلبان برای کنترل بالگرد بوده است. در این زمینه بررسیها حاکی است بالگرد حامل شهید رئیسی ۲ نفر بیش از پروتکلهای امنیتی را حامل بوده و زمانی که خلبان توده مه را مشاهده کرده و خواسته بالگرد را در ارتفاع پروازی مناسب تنظیم کند قدرت بالگرد کشش کافی را برای این اقدام نداشته و در محدودیت دید حاصل از مه برخورد با کوه حادث شده است.
♦️وی در پایان گفت: نهادهای امنیتی و اطلاعاتی بررسیهای دقیق خود را تکمیل کردهاند و اطمینان قطعی وجود دارد که آنچه اتفاق افتاده یک حادثه بوده است.
#سواد_امنیتی #امنیت_ملّی #حفاظت_شخصیت
#امنیت_پرواز #بالگرد #پروتکل_امنیتی #ردیاب
#نبرد_ما
⭕ @nabardema
آنچه پزشکیان گفت و آنچه واقعیت داشت
پس از آنکه مسعود پزشکیان در جلسه رأی اعتماد وزیران مدعی شد عباس صالحی و فرزانه صادق انتخاب رهبری برای وزارت بودهاند مشخص شد تماس رهبر انقلاب با آقای صالحی(گزینه پیشنهادی پزشکیان برای وزارت ارشاد) جهت اعلام عدم مخالفت رهبری برای انتقال ایشان از روزنامه اطلاعات به وزارت ارشاد بوده است.
اکنون روایت دیگری از حضور فرزانه صادق در وزارت راه نیز منتشر شده است.
طبق گفته رحمتالله بیگدلی عضو شورای راهبری؛ خانم صادق گزینه شورای راهبری برای وزارت راه بوده است و رهبری صرفا در مقابل مخالفت برخی چهرهها، وزارت یک خانم در این وزارتخانه را بلامانع دانستهاند.
نشر دهید تا دروغگویان و ساکتین در مقابل این دروغ بزرگ و ظلم به رهبری رسوا شوند.