4_5906523206818204562.mp3
2.05M
#سنتی
سالها باشد که بر مهرت دچارم یا حسین
روز محشر چشم برلطف تو دارم یا حسین
قلب خود را کرده ام غمخانه ی غمهای تو
هر محرم در عزایت اشکبارم یاحسین
روز عاشورا بسوزم همچو زینب خواهرت
داغدار داغهای پر شمارم یا حسین
من به درگاه حسینی نوکری ناقابلم
این مرا باشد نشان افتخارم یا حسین
گرچه من لایق نیم.،اما قبولم کن شها
عشق تو باشد همه دار وندارم یا حسین
کربلایت کعبه ی آمال مردان خداست
بهر دیدارش همیشه بیقرارم، یا حسین
ای خوشا سیر حرمها داخل بین الحرم
نام زیبای تو بر لبها شعارم یا حسین
✍(اسماعیل تقوایی)
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
4_5800960822012282456.mp3
1.74M
#واحد
شب های عاشقی محرم
پیچیده تو صحرا ، عجب بوی سیبی
با گریه می خونم ، امون از غریبی
ای وای ، قسم به اون شکسته سینه
بیا بریم حسین مدینه
داغ تو خواهرت نبینه
چه کربلایی ، چه نینوایی
میاد از این دشت ، بوی جدایی
خوابتو دیدم ، رو نیزه هایی
حسین ، عزیز زهرا
پر از اضطرابم ، پر از اشکه چشمام
که دنیا رو بی تو ، یه لحظه نمیخوام
اینجا ، پر از سپاه کینه دوزه
قراره پیر بشم یه روزه
تو خیمه معجرم بسوزه
اعوذ بالله ، من الکربلا
تو هر قنوتم ، میخوام از خدا
تو رو نبینم ، روی نیزه ها
حسین ، عزیز زهرا
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
4_5931366998465317007.mp3
5.64M
#شور
امام زمان مناسب برای همه مجالس
يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ
فانوس شبهای تاریک منی
درسته من از تو خیلی دور شدم
اما حس میکنم نزدیک منی
يابنَ طه وَ الْمُحْكَمات
يَابنَ يس وَ الذّاريات
يَابْنَ الطّورِ وَ الْعادیات
یا بن الحسن
باعث عزتم
خلوص نیتم
فُزتُ بِحُبِ المَهدی
کردی حمایتم
دادی هویتم
فُزتُ بِحُبِ المَهدی
مأمن و باورم
صحبت آخرم
فُزتُ بِحُبِ المَهدی
" لبیک لبیک یا صاحب زمان "
لا یُمکِنُ الفرار مِن حُکومَتِک
دنیا تحت امر صاحب الزمان
کاش اسم من هم باشه در زمرهٔ
سربازان عصر صاحب الزمان
یَابْنَ الْأَعْلامِ اللّائِحَةِ
یَابْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَةِ
یَابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ
یا بن الحسن
سید هاشمی
امیر فاطمی
منتقم کربوبلا
کلید فتح باب
وارث بو تراب
منتقم کربوبلا
با تیغ حیدری
میکنی محشری
منتقم کربوبلا
" لبیک لبیک یا صاحب زمان "
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
#حضرت_رقیه_شهادت
#محاوره
#عامیانه
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکیای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونَش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت میکشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمیتونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو میبندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه میخندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
میخوام امشب سرت تا صبح
به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوبِ
ازینجا رفتنم باشه
دیگه چشماتو واکردی
منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن
منم چشمامو میبندم
#هادی_جانفدا
ا﷽ا
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم
از زبان زجر(لعنت الله علیه)
خسته ام بس که بین این صحرا
در پی تو دویده ام ای طفل
چکمه هایم خراب شد از بس
خار از آن کشیده ام ای طفل
نام من را شنیده ای تاحال
خوب بشنو که نام من زجر است
از من و شغل من چه می دانی
کار هر صبح و شام من زجر است
دیدم از دور با کسی انگار
درد دل بی حساب میکردی
چه کسی را در این بیابان ها
مادر خود خطاب میکردی
به امید کمک مباش ای طفل
احدی بین دشت هرگز نیست
زحمتم دادی و نمی دانی
در مرامم گذشت هرگز نیست
وقتی از روی ناقه با لگدم
به روی خاک با سر افتادی
باید این را حساب میکردی
که تو با بد کسی درافتادی
از همان لحظه نیزه پدرت
با غضب در زمین فرو رفته
همه فهمیده اند کار من است
از منِ زجر آبرو رفته
از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها)
بس کن ای زجر کم گزافه بگو
گرچه طفلم ولی یلی هستم
جز خدا از کسی نمی ترسم
نوه مرتضی علی هستم
اگر آهم درآید از سینه
کار تو اشک و آه خواهد شد
هرکسی با رقیه در افتد
روزگارش سیاه خواهد شد
تو مرا هر چقدر هم بزنی
باز هم جان نمی سپارم من
مقصد آخرین من شام است
با حبیبم قرار دارم من
من خبر دارم او شهید شده
ورنه بی من نمی رود سفری
خواستم عمه غصه کم بخورد
زده ام خویش را به بی خبری
من اگر که تو را حلال کنم
ولی از حرمله نمیگذرم
از کلام رباب فهمیدم
پیش لشکر خجل شده پدرم
قصد دارم در انتهای قیام
آبروی یزید را ببرم
بعد هم با خیال آسوده
می روم، می روم سوی پدرم
#علی_ذوالقدر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
🩸جملاتی که دل سنگ را آتش میزند... | درد و دلهای حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر بریده پدر در خرابه شام ...
در نقلها آمده است:
🥀 در يكي از شبهاي اقامت اسيران در خرابه شام، حضرت رقيه (عليهاالسلام) پدرش را در خواب ميبيند و پريشان از خواب برمي خيزد. او گريه كنان ميگويد: من پدرم را ميخواهم! هر چه اهل خرابه خواستند او را ساكت كنند، نتوانستند.
📋 فَعَظُمَ ذلكَ عَلىٰ أهلِ الْبَيتِ، فَضَجّوا بِالْبُكاءِ و جَدَّدوا الْأحزانَ، و لَطِمُوا الْخُدودَ، و حَثّوا عَلىٰ رُؤوسِهِم التُّرابَ، و نَشَروا الشُّعورَ
▪️داغ همه از گريه او تازه تر گرديد و همه به گريه و زاري پرداختند و بر صورت ها لطمه زذند و خاک بر سر ریختند و موی پریشان کردند.
🥀 صدایشان به گوش یزید رسید. آن ملعون گفت چه شده است؟ گفتند: دختر خردسال امام حسين (عليهالسلام) پدرش را خواب ديده است و او را ميخواهد.
📋 قالَ ارْفَعُوا رَأسَ أبيها و حَطّوهُ بَينَ يَدَيْها لِتَنظُرَ إليه، و تَتَسَلّىٰ به. فَجاؤوا بِالرَّأسِ الشَّريفِ إلَيْها مُغَطّىٰ بِمِنْدِيلٍ دِيبَقِيٍّ، فَوَضَعَ بَينَ يَدَيْها،
▪️یزید گفت: سر بريده پدرش را برایش ببرید تا به آن نگاه کند و آرام بگیرد.
پس آن سر مطهر را در درون طبقي نهادند و روي آن را با پارچه اي پوشاندند و جلوي او گذاشتند.
🥀 شدت ضعف و گرسنگي، كودك را به توهّم انداخته بود. او گريه ميكرد و ميگفت: من كه غذا نخواستم؛ من پدرم را ميخواهم. مأموران گفتند: اين پدرت است. وقتي رقيه سلاماللهعلیها روپوش را كنار زد، دید سر بريده پدر است. آن را برداشت و به سينه چسباند و دلسوزانه ميگفت:
📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الّذِي خَضَبَكَ بِدِمَائِكَ؟
▪️اي پدر! چه كسي صورتت را با خون سرت رنگين كرد؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي قَطَعَ وَرِيدَكَ؟
▪️ چه كسي رگهاي گلويت را بريد؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي اَيتَمَنِي عَلي صِغَرِ سِنِّي؟
▪️چه كسی مرا در اين خردسالی يتيم كرد؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن بَقِيَ بَعدَكَ نَرجُوهُ؟
▪️ای پدرجان! به چه کسی بعد از تو امید داشته باشیم؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِليَتِيمَةِ حَتَّي تَكبرُ؟
▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟
▪️چه كسي بانوان را در پناه خود ميگيرد؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَيَاتِ؟
▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان ميدهد؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلعُيُونِ البَاكِيَاتِ؟
▪️چه كسي اشك از چشمهاي اشك بار پاك ميكند؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّايِعَاتِ الغَريبَاتِ؟
▪️چه كسي زنان آواره را مأوا ميدهد؟
يَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟
▪️چه كسي موهاي پريشان مان را ميپوشاند؟
📋 يَا اَبَتَاه! مَن بَعدُكَ؟وَا خَيبَتَاه مِن بَعدِكَ، وَا غُربَتَاه! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي لَكَ الفِدَاءُ! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاءٌ!
▪️ پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي! كاش پيش از ديدن اين روز كور ميشدم!
📋 یاَ اَبَتَاهُ! لَيتَنِي تَوَسَّدتُ التُّرَابَ وَ لا اَریٰ شَيبَكَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ
▪️كاش چهره در خاك ميبردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم.
🥀 سپس آن قدر گريه كرد تا از هوش رفت و ناله اش براي هميشه خاموش گرديد. صداي گريه بالا گرفت و مصيبتي ديگر بر دل داغدار اهل بيت علیهمالسلام نشست.
📚نفس المهموم،ص۴۵۶
📚أسرار الشّهادة،ص ۵۱۵
✍ سلام تازه ز ره آمده، گلویت کو؟!
سلام همسفر نی سوار من بابا
چقدر حرف برای تو داشتم حالا
بیا کمی بغلم کن قرار من، بابا
من از خرابه نشینی و گریه خسته شدم
تو هم ز سنگ لب بام و ضربه خسته شدی
منم شبیه رخ عمه ام شکسته شدم
تو هم ز نیزه نشینی پدر شکسته شدی
تمام درد تنم را ز یاد بردم من
تنور خانه ی خولی چه کرد با سر تو
تو چوب خوردی و من هم لگد عزیز دلم
فدای نرگس چشمت سه ساله دختر تو
شنیده ای سر بازار ها چه شد یا نه؟!
شنیده ای سر بازار زیورم گم شد
مپرس معجر خود را چگونه گم کردم
فقط بدان سر بازار معجرم گم شد
به عمه گفته ام امروز شانه ای بزند
به گیسوان پریشان و مختصر مویم
از آن زمان که تو رفتی همه کسم شده است
تمام درد و دلم را به عمه میگویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر نام تو زیباست؛ یا امام حسین
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
روضه (از سفر آمدی و روشن شد) - حاج محمود کریمی.mp3
5.89M
روضه (از سفر آمدی و روشن شد)
در رثای #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها)
از مجموعه صوتی #رثای_ماندگار
با مداحى حاج محمود كريمى
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
واحد (گفتم به خود یا که خبر از ما نداری) - حاج محمود کریمی.mp3
3.12M
واحد (گفتم به خود یا که خبر از ما نداری)
در رثای #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها)
از مجموعه صوتی #رثای_ماندگار
با مداحى حاج محمود كريمى
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
سه ساله، سه سـال از گل کمتر نشنیده و اگرچه شب های کربلا زیادی شب اند و تاریک؛
اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است...
آخر اینجا پاسبان ِ خیام عباس است و تا عمو هست امنیت هست و بابا هست و
داداش علی اکبر هست.
اما امان از غروب عاشورا و بی عمو ماندن
امان از لحظهٔ خطابِ علیکن بالفرار😭
امان از چهل منزل اسیری و صدای تازیانه
امان از نیمه شب خرابهٔ شام و بهانهٔ های غریبانه برای دیدن بابا
#میکشی_مرا_حسین
واحد رسانه بسیج وکانون مداحان شهرستان نیشابور
@BASIJMD
راستی رقیه جان؛ تو نمیدانی؟
تا پایان قصهٔ خرابههای دنیا،
چند شب دیگر باید بخوابیم و بیدار شویم ؟
#میکشی_مرا_حسین
واحد رسانه بسیج وکانون مداحان شهرستان نیشابور
@BASIJMD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- از تو سؤال میکنم انگشترت کجاست..؟!
| با حال مناسب ببینید |
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD
90.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« حسین جان با دل سوخته اومدم آقا جان »
با مدّاحی: حاج #مهدی_رسولی
🗓روضه شنبه شب ۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
#میکشیمراحسین
#واحدرسانهبسیجوکانونمداحانشهرستاننیشابور
@BASIJMD