🌹خوابی که همسر شهید احمدیروشن در حضور رهبرمعظم انقلاب تعریف کردند و قولی که رهبرانقلاب دادند...
🌹سالگرد شهید مصطفی احمدی روشن
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
╭┅─🇮🇷✊🇮🇷─┅۰╮
@Basijvelayat1
╰┅──────┅╯
۲۱دی ماه سالروز شهادت
مردی از تبار جهاد و شهادت درراه پیشرفت و عظمت مردمی که به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشسته اند
وچه شیرین است،مصطفـی می دانست ...
ڪہ چه راه سختی در پیش دارد
خستہ نمی شد
همیشہ بہ دوستانش می گفت :
ظهور اتفاق می افتد
مهم این است ڪہ
ما ڪجای این ظهـور باشیم
در زمان شهادت دانشجوی دکترای دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان این دانشگاه به شمار می رفت که مسئولیت معاونت بازرگانی سایت هسته ای نطنز را نیز به عهده داشت. به گفته دوستانش وی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود
طوری کار کنی که تاب دیدنت رانداشته باشند
وبرای نابودیت هزینه کنند
آری،جنس شهید #مصطفی #احمدی روشن ازاین نوع بود،
دشمن تاب وطاقت دیدن وکارکردنش رانداشت
یادش گرامی و راهش پر رهرو
شهدا را یاد کنیم باذکر صلوات بر محمد و آل محمد
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
╭┅─🇮🇷✊🇮🇷─┅۰╮
@Basijvelayat1
╰┅──────┅╯
بسیج ولایت
▪️این عکس از آخرین عکس های آقا مصطفاست...
چند روز مانده به شهادت
حس این عکس ما رو یاد این آیه قرآن میندازه:
سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ
(فرشتگان هنگام ديدارِ بهشتيان به آنان مىگويند) بخاطر استقامتى كه كرديد، بر شما درود باد. پس چه نيكوست سراى آخرت...
.
.
▪️شب حادثه از زبان دوست مصطفی:
شب پیش از حادثه، خانم و بچه ها را فرستاده بودم خانه مادرم اینا کرج. قرار بود به یک سفر کاری بروم لرستان. آن شب در خانه تنها بودم. ایام اربعین بود، دلم هوای آقامصطفی را کرد. دوتا شماره ازش داشتم شروع کردم به شماره گرفتن. یکی از شماره ها می گفت در دسترس نیست. یکی هم هرچه بوق می خورد کسی جواب نداد....
.
▪️ آن شب هم قسمت نبود آن صدای نازنین را بشنوم. فردا شد؛ حال عجیبی داشتم نمیدانستم چه مرگم شده، سفر نرفتم، قرار کاری داشتم، رو به راه نبودم، نمی دانستم چرا؟ خانه ماندم. یکی دو ساعت بعد خانمم اینا از کرج برگشتند. ساعت ۱۰ بود. کمی بعد نزدیک ظهر بود که یکی از بچه ها از دوستان مشترک من و مصطفی زنگ زد.
.
▪️گفت: احمدی روشن دکترا دارد؟ گفتم: نه چطور؟ گفت: این احمدی روشن که می گویند ترورش کردند مصطفای خودمان نیست؟ نفهمیدم یعنی نتوانستم مکالمه را ادامه بدهم ریختم به هم، وسط خانه بلند شدم به قدم زدن. تلویزیون را روشن کردم. شروع کردم اینور و اونور به پرس و جو، نتیجه این بود بله مصطفی ترور شده. خانمم خیلی بهم ریخته بود. مصطفی علاقه خاصی به سادات داشت. خانم ما را خانم سادات صدا می کرد. هر دفعه هم که می آمد خانه ما، یک روسری چیزی برای خانمم هدیه می گرفت.
.
▪️حالا من دستپاچه شده بودم و مدام سعی می کردم به این شک پناه ببرم که این مصطفی هست یا نیست؟ با اینکه مطمئن شده بودم. حالا با صدای بلند گریه می کردم. خانمم هم آن طرف داشت گریه می کرد. بچه ها دوباره یکی یکی زنگ زدند. یک عده دانشگاه جمع شدند.
.
▪️پسرخاله خانم مصطفی زنگ زد و برگشت گفت: بچه ها همه خانه مصطفی هستند، پاشو بیا اینجا. سریع یک ماشین گرفتیم و با خانم و بچه راه افتادیم رفتیم. دیدم بابا و مامان و همه بچه ها جمع هستند. بعد رفتیم پیکرش را ببینی. به پیکرش که رسیدم جمله ای به او گفتم، یعنی رفتم جلو و گفتم: آقامصطفی این رسمش نبود...
یکی از همکارانش میگفت تا همین شب آخر داشت برنامه هایش را جمع و جور میکرد و جلسات و کارها را به من میسپرد
چگونه نبودنش را باور کنم...
.
🔺به نقل از: دوست شهید
منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
╭┅─🇮🇷✊🇮🇷─┅۰╮
@Basijvelayat1
╰┅──────┅╯
بسیج ولایت
⬛️ روزنگار شهادت
۲۱دی ماه سال ۹۰؛ روز شهادت مصطفی
ساعت ۸صبح
▪️ آقامصطفی معمولا سیاه نمی پوشید، مثلا این طور نبود که دهه اول محرم را کامل سیاه بپوشد. سال ۹۰ یعنی همان سالی که شهید شد گفت: من امسال می خواهم تمام محرم را مشکی بپوشم.
صبح روز حادثه که نزدیک اربعین بود وقتی سیاه پوشید گفتم: چرا سیاه میپوشی؟ شوخی زیاد می کرد خندید و گفت: دلم می خواهد.
▪️زیاد اهل تظاهر نبود، مثل همیشه از خانه رفت بیرون. صدای آسانسور را شنیدم رفت. من علیرضا را بردم مهد بعد برگشتم خانه. امتحان داشتم، درس می خواندم.
▪️بعد پسرخاله ام زنگ زد، او در دفتر نهاد ریاست جمهوری کار می کند. مصطفی را به اسم مصطفی احمدی می شناختند نه مصطفی احمدی روشن. پسرخالهام آن روز توی تلفن پرسید: فامیلی آقا مصطفی چیه؟ گفتم: احمدی روشن، بعد تلفن را قطع کرد. نفهمیدم چرا تلفن قطع شد.
▪️ساعت نه و نیم صبح بود من داشتم درس می خواندم، نگران نشدم ولی چند دقیقه بعد ناگهان حالم بهم ریخت. زنگ زدم به پسرخالهام نپرسیدم ماجرا چیست؟ گریه کردم، فهمیدم. چطوری فهمیدم را نمیدانم؟ حالم بد و بد می شد تا اینکه گفتند: آقا مصطفی در دم شهید شده، حتی زخمی هم نشده.
▪️تلفن را قطع کردم زنگ زدم به مادر آقا مصطفی. بعد یکی از دوستانش زنگ زد. چیز تازه ای می گفت. گفت: مصطفی در بیمارستان است. فوری به او گفتم: دروغ می گویی گفت: نه بعد گفت: به دلیل مسائل امنیتی مصطفی پیش ماست. این را که گفت، گفتم: حالا مثلا این چیزی که می گویی اگر درست باشد خب باید بگویی کدام بیمارستان است؟ گفت: بیمارستان لبافی نژاد. این بیمارستان از خانه ما زیاد دور نبود. منزل خالهام هم نزدیک آنجا است. آژانش گرفتم و رفتم که بروم به بیمارستان.
▪️آن روز ترافیک سنگینی توی تهران بود، ماشین جلو نمی رفت. به ناچار پیاده شدم. داشتم میدویدم که موبایلم زنگ خورد. پسرخاله ام بود گفتم: دارم میروم بیمارستان مصطفی را ببینم. گفت: مصطفی بیمارستان لبافی نژاد نیست.
▪️من آنجا يقين کردم که وقت مصطفی رسیده است و خوابم تعبیر شده.
🔺به نقل از: همسر شهید
منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
╭┅─🇮🇷✊🇮🇷─┅۰╮
@Basijvelayat1
╰┅──────┅╯
هدایت شده از بسیج ولایت
امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف):برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که آن فرج و گشایش شماست
دعای_فرج
بسم الله الرحمن الرحیم
إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮
@Basijvelayat1
╰┅──────┅
یادتونه اصلاح طلبان میگفتن آمریکا انقدر آزادی داره که با معترضینی که رفتن کنگره رو به هم ریختن کاری ندارن؟
حالا FBI عکس اون معترضین رو منتشر کرده و دنبالشونه😂
بقیه هم که شناسایی شدن، یا دستگیرشون کردن، یا از کار اخراجشون کردن
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮
@Basijvelayat1
╰┅──────┅