eitaa logo
بصير
2.7هزار دنبال‌کننده
86هزار عکس
81.2هزار ویدیو
3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كَانَ عَلَى خَاتَمِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ خَزِيَ وَ شَقِيَ قَاتِلُ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ؛ 💍 امام_رضا_علیه_السلام فرمود: نقش نگین انگشتر امام عبارت «خَزِی و شَقِی قَاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِیِِِّ علیهماالسلام» بود. یعنی: قاتل حسین بن علی علیهماالسلام خوار و بدبخت شد. 📚 الکافی، ج۶، ص۴۷۳؛ و نیز: امالی شیخ صدوق، ص۱۳۱ https://eitaa.com/Basir_MN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 روز دوازدهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، کاروان وارد شهر کوفه می شوند!👇 ✅اسرای کربلا به دستور عمر بن سعد، شب یازدهم محرم در کربلا نگه داشته شدند و بعد از ظهر روز یازدهم، به راه افتادند و روز دوازدهم محرم به شهر کوفه رسیدند. ابن طاووس می نویسد : 📋《حَمَلَ نِسَاءَهُ عَلَى أَحْلاَسِ أَقْتَابِ اَلْجِمَالِ بِغَيْرِ وِطَاءٍ مُكَشَّفَاتِ اَلْوُجُوهِ بَيْنَ اَلْأَعْدَاءِ》 ♦️عمر بن سعد دستور داد، اهل بیت امام حسین(ع) را بر پلاس پالانهاى شتران بدون کجاوه بنشانند، در حالى كه پوشش چهره‌هاى آنان در بين دشمنان آشکار بود.(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۴۲. https://eitaa.com/Basir_MN
🏴 روز دوازدهم محرم، دار العماره کوفه آماده ورود می شود!👇 ✅بعد از اینکه سر مطهر امام حسين(ع) به كوفه رسید، فردای آن روز عمر بن سعد اسرای کربلا را وارد کوفه کرد. ابن طاووس می نویسد : 📋《فَلَمَّا قَارَبُوا اَلْكُوفَةَ اِجْتَمَعَ أَهْلُهَا لِلنَّظَرِ إِلَيْهِنَّ》 ♦️زمانی که اسرای کربلا به کوفه رسیدند، اهل کوفه برای نظاره کردنشان به اجتماع کروند.(۱) هنوز اسراء وارد کوفه نشده بودند که سر مطهر را وارد دارالعماره عبیدالله بن زیاد کردند. ابن زياد در قصر دار الاماره نشسته بود و دعوت عمومی براى ورود مردم داد و دستور داد سر مقدس امام حسین(ع) را بياورند. 📋《فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ يَضْرِبُ بِهِ ثَنَايَاهُ》 ♦️پس عبیدالله سر مقدس را پيش روى خود قرار داد و به آن نگاه می‌كرد و پوزخند می‌زد، و در دست او چوبی بود كه با آن به دندانهاى پيشين حضرت(ع) می‌زد.(۲) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۴۲ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵. https://eitaa.com/Basir_MN
⚫️ زید بن ارقم به عبیدالله بن زیاد اعتراض می کند!👇 ✅زيد بن ارقم كه از اصحاب رسول خدا(ص) بود که در کنار عبیدالله نشسته بود که وقتی این صحنه را ديد، به او گفت : 📋《ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ‏ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا》 ♦️چوبت را از اين دو لب بردار، زيرا به خدایى كه جز او معبودى نيست، هر آينه بارها ديدم لبان مبارک رسول خدا(ص) را كه بر اين لبها بود و بسیار آن ها را می بوسید. سپس زید به گريه افتاد. ابن زياد خطاب به زید گفت : 📋《أَبْكَى اللَّهُ عَيْنَيْكَ! أَ تَبْكِي لِفَتْحِ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنَّكَ شَيْخٌ قَدْ خَرِفْتَ وَ ذَهَبَ عَقْلُكَ لَضَرَبْتُ عُنُقَكَ》 ♦️خدا چشمانت را بگرياند! آيا براى فتح و پيروزى خدا كه نصيب ما شده گریه می کنی؟ و اگر نه اين بود كه تو پيرى بی خرد گشته و عقل از سرت بيرون رفته، گردنت را می زدم. پس زید مجلس عبیدالله را ترک کرد و قصر را مقصد خانه اش ترک کرد.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵. https://eitaa.com/Basir_MN
🏴 کاروان وارد کوفه شد!👇 ✅وقتی کاروان وارد کوفه شد، ابن زیاد دستور داد، هزاران سواره و پیاده بر تمام کوچه ها و بازارها بایستند، تا أحدی از شیعیان امام علی(ع) جرات شورش نداشته باشند. سپس فرمان داد سرهایی را که دیروز پیش از اسراء به کوفه آورده بودند را برگردانند و در پیش چشم اسراء حرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده و در کوی و بازار بگردانند. طبرسی می نویسد : 📋《لَمَّا أَتَى عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ زَيْنُ اَلْعَابِدِينَ(ع) بِالنِّسْوَةِ مِنْ كَرْبَلاَءَ وَ كَانَ مَرِيضاً وَ إِذَا نِسَاءُ أَهْلِ اَلْكُوفَةِ يَنْتَدِبْنَ مُشَقَّقَاتِ اَلْجُيُوبِ وَ اَلرِّجَالُ مَعَهُنَّ يَبْكُونَ》 ♦️هنگامی که امام سجاد(ع) به همراه زنان اسیر، به کوفه داخل شد، سخت بیمار بود، زنان کوفه با دیدن این صحنه گریه می‌کردند و گریبان چاک می زدند و مردان نیز با آنان مى‌گریستند. در این هنگام؛ امام سجاد(ع) با صدای ضعیف و آهسته فرمود : 📋《إِنَّ هَؤُلَاءِ يَبْكُونَ عَلَيْنَا فَمَنْ قَتَلَنَا غَيْرَهُمْ؟》 ♦️اینان بر ما گریه مى‌کنند؟! پس چه کسی با ما می جنگید؟!!(۱) 📚منبع : ۱)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۰۵ https://eitaa.com/Basir_MN
✅آنگاه حضرت زینب(سلام الله علیها) قصد خواندن خطبه کردند. حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد : 📋《لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)》 ♦️در آن روز به زينب دختر على(ع) نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم. گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان على(ع) سخن مى گويد. 📋《قَدْ أَشَارَتْ إِلَى اَلنَّاسِ بِأَنْ أَنْصِتُوا فَارْتَدَّتِ اَلْأَنْفَاسُ وَ سَكَنَتِ اْلْأَجْرَاسُ》 ♦️پس به سوى مردم اشاره كرد كه ساكت شويد! ناگاه نفسها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد، سپس آن حضرت(ع) پس از حمد و ثناى الهى و درود بر محمد(ع) و خاندان پاكش چنين فرمود : 📋《وَ أَمّا بَعْدُ يا أَهْلَ الْكُوفَةِ! يا اَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخَذْلِ وَ الْمَكْرِ!》 ♦️اما بعد! اى كوفيان! اى نيرنگ بازان و پيمان شكنان و بى وفايان و مكر پيشه گان!  📋《أَلا فَلا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَ لا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ، إِنَّما مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّة أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلا بَيْنَكُمْ》 ♦️هرگز اشك چشمانتان خشك مباد و ناله هايتان آرام نگيرد. شما همانند آن زنى هستيد كه رشته خود را پس از بافتن وتابيدن وا مى تابيد. شما سوگندهايتان را دستاويز فساد ميان خود قرار داده ايد. 📋《هَلْ فِيكُمْ إِلاَّ اَلصَّلَفُ وَ اَلْعُجْبُ وَ اَلشَّنَفُ وَ اَلْكَذِبُ وَ مَلَقُ اَلْإِمَاءِ وَ غَمْزُ اَلْأَعْدَاءِ كَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ كَقَصَّةٍ عَلَى مَلْحُودَةٍ أَلاَ بِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَنْ سَخِطَ اَللَّهُ عَلَيْكُمْ وَ فِي اَلْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ؟ أَ تَبْكُونَ عَلَى أَخِي أَجَلْ وَ اَللَّهِ فَابْكُوا فَإِنَّكُمْ وَ اَللَّهِ أَحَقُّ بِالْبُكَاءِ فَابْكُوا كَثِيراً وَ اِضْحَكُوا قَلِيلاً فَقَدْ بُلِيتُمْ بِعَارِهَا وَ مُنِيتُمْ بِشَنَارِهَا وَ لَنْ تَرْحَضُوهَا أَبَداً وَ أَنَّى تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلِيلِ خَاتَمِ اَلنُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنِ اَلرِّسَالَةِ وَ سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ وَ مَلاَذِ حَرْبِكُمْ وَ مَعَاذِ حِزْبِكُمْ وَ مَقَرِّ سِلْمِكُمْ وَ آسِي كَلْمِكُمْ وَ مَفْزَعِ نَازِلَتِكُمْ وَ اَلْمَرْجَعِ إِلَيْهِ عِنْدَ مَقَالَتِكُمْ وَ مَدَرَةِ حُجَجِكُمْ وَ مَنَارِ مَحَجَّتِكُمْ أَلاَ سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ وَ سَاءَ مَا تَزِرُونَ لِيَوْمِ بَعْثِكُمْ فَتَعْساً تَعْساً وَ نُكْساً نُكْساً لَقَدْ خَابَ اَلسَّعْيُ وَ تَبَّتِ اَلْأَيْدِي وَ خَسِرَتِ اَلصَّفْقَةُ وَ بُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ اَللّٰهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْكُمُ اَلذِّلَّةُ وَ اَلْمَسْكَنَةُ. أَ تَدْرُونَ وَيْلَكُمْ أَيَّ كَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ(ص) فَرَيْتُمْ وَ أَيَّ عَهْدٍ نَكَثْتُمْ وَ أَيَّ كَرِيمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُمْ وَ أَيَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَكْتُمْ وَ أَيَّ دَمٍ لَهُ سَفَكْتُمْ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدًّا `تَكٰادُ اَلسَّمٰاوٰاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ اَلْأَرْضُ وَ تَخِرُّ اَلْجِبٰالُ هَدًّا لَقَدْ جِئْتُمْ بِهَا شَوْهَاءَ صَلْعَاءَ عَنْقَاءَ سَوْءَاءَ فَقْمَاءَ خَرْقَاءَ طِلاَعَ اَلْأَرْضِ وَ مِلْءَ اَلسَّمَاءِ! أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ لَمْ تُمْطَرِ اَلسَّمَاءُ دَماً وَ لَعَذٰابُ اَلْآخِرَةِ أَخْزىٰ وَ هُمْ لاٰ يُنْصَرُونَ فَلاَ يَسْتَخِفَّنَّكُمُ اَلْمَهَلُ فَإِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ لاَ يَحْفِزُهُ اَلْبِدَارُ وَ لاَ يُخْشَى عَلَيْهِ فَوْتُ اَلثَّأْرِ كَلاَّ إِنَّ رَبَّكَ لَنَا وَ لَهُمْ بِالْمِرْصَادِ! ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ مَا ذَا تَقُولُونَ إِذْ قَالَ : اَلنَّبِيُّ(ع) لَكُمْمَا ذَا صَنَعْتُمْ وَ أَنْتُمْ آخِرُ اَلْأُمَمِ بِأَهْلِ بَيْتِي وَ أَوْلاَدِي وَ مَكْرُمَتِيمِنْهُمْ أُسَارَى وَ مِنْهُمْ ضُرِّجُوا بِدَمٍ مَا كَانَ ذَاكَ جَزَائِي إِذْ نَصَحْتُ لَكُمْأَنْ تَخْلُفُونِي بِسُوءٍ فِي ذَوِي رَحِمِي إِنِّي لَأَخْشَى عَلَيْكُمْ أَنْ يَحُلَّ بِكُمْمِثْلُ اَلْعَذَابِ اَلَّذِي أَوْدَى عَلَى إِرَمَ ثُمَّ وَلَّتْ عَنْهُمْ قَالَ حِذْيَمٌ فَرَأَيْتُ اَلنَّاسَ حَيَارَى قَدْ رَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ》 ♦️در ميان شما جز لاف زدن، خودپسندى، دشمنى، دروغ، تملّق و چاپلوسىِ كنيزكان، و كينه توزىِ دشمنان نيست، يا مانند سبزه اى در كنار لجن زار و نقره اى بر سر گورهاييد. آگاه باشيد كه براى آخرت خويش بد چيزى را مهيا ساختيد و از پيش فرستاديد؛ خشم خدا شما را فرا خواهد گرفت و براى هميشه در عذاب جهنم خواهيد ماند. آيا براى برادرم حسين(ع) گريه مى كنيد؟ آرى به خدا سوگند بايد كه بگرييد، چرا كه شما شايسته گريستنيد! https://eitaa.com/Basir_MN ادامه مطالب :👇
پس فراوان گريه كنيد و اندك بخنديد، چرا كه ننگ اين عمل گريبان شما را گرفت و لكه آن براى هميشه به دامن شما نشست كه هرگز نمى توانيد آن را پاك كنيد. چگونه مى توانيد اين لكه ننگ را پاك كنيد؟ كشتن فرزند خاتم پيامبران، معدن رسالت و آن كس كه سرور جوانان اهل بهشت است و پناهگاه حريم شما و پناه حزب و گروه شما شيعيان و قرارگاه آرامش شما، بهبودى بخش زخم هايتان، پناهگاه شما در گرفتاريها، رهبر شما به هنگام نبرد، حجت بزرگ براى شما و چراغ روشن راههايتان آيا كشتن او را ساده شمرديد؟ آگاه باشيد كه بد توشه اى را براى خود از پيش فرستاده ايد و بار سنگين بدى را براى روز رستاخيزتان بر دوش گرفته ايد. نابود شويد نابود! واژگون باد پرچم تان واژگون! تلاشهايتان تباه، دستهايتان بريده و كالايتان در بازار اين جهان گرفتار خسارت باد؛ شما به خشم خدا گرفتار گشته و خوارى و بيچارگى بر شما حتمى شد! واى بر شما! آيا مى دانيد چه جگرى را از محمد(ص) شكافتيد؟ و چه پيمانى را گسستيد؟ و چه حرمسراى ارزشمندى از رسول خدا(ص) را آشكار كرديد پرده نشينان حريم محمّدى را بر كوچه و بازار نشان داديد؟ و چه حرمتى را از او هتك كرديد؟ و چه خونى را از او بر زمين ريختيد؟ به راستى كار زشت و وحشتناكى انجام داده ايد، كه نزديك است بخاطر اين كار، آسمانها از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد! كار شما، زشت، بسيار خطرناك، تيره و تار، وخامت بار و نادرست و زشتى آن به گستردگى زمين و آسمان بود. آيا اگر از آسمان خون ببارد تعجب مى كنيد؟ بدانيد كه عذاب آخرت براى شما خواركننده تر است و جنايتكاران هرگز يارى نمى شوند. مهلت خداوند شما را مغرور نسازد، چرا كه خداوند كارى شتابزده نمى كند و به موقع ستمگران را مجازات مى كند و انتقام خون مظلوم هرگز از او فوت نمى شود، به يقين پروردگار در كمين ما و شماست. اگر پيامبر(ص) از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت پيامبر آخر الزمان بوديد و بر ديگر امتها شرافت داشتيد، چه پاسخ خواهيد داد؟ شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من، جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد، تا الی آخره! در این هنگام امام سجاد(ع) خطاب به زینب کبری(س) فرمود : 📋《يَا عَمَّةِ! اسْكُتِي فَفِي الْبَاقِي مِنَ الْمَاضِي اعْتِبَارٌ وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ إِنَّ الْبُكَاءَ وَ الْحَنِینَ لَا یَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ الدَّهْرُ》 ♦️اى عمّه! خاموش باش، باقى ماندگان باید از گذشتگان عبرت گیرند! و تو بحمدالله درس ناخوانده دانائى و نیاموخته خردمند و دیگر اینکه گریه و ناله رفتگان را باز نمى‌گرداند. پس آن بانوى بزرگوار ساکت شد و از مرکب فرود آمد و چادرى زدند، او زنان را فرود آورده و داخل چادر شد. حِذْيَم می گوید : مردم را ديدم كه حيرت زده اند و از اندوه و پشيمانى، دست به دندان مى گزند. و به كنارم نگريستم، پيرمردى را ديدم كه اشك مى ريزد و محاسنش با قطرات اشكش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند كرد و گفت: 📋《بِأَبي وَ أُمّي كُهُولُكُمْ خَيْرُ الْكُهُولِ، وَ نِساؤُكُمْ خَيْرُالنِّساءِ، وَ شَبابُكُمْ خَيْرُالشَّبابِ، وَ نَسْلُكُمْ نَسْلٌ كَريمٌ، وَ فَضْلُكُمْ فَضْلٌ عَظيمٌ》 ♦️پدر و مادرم فداى شما باد! پيرانتان بهترين پيران، زنانتان بهترين زنان و جوانانتان بهترين جوانانند. دودمان شما كريم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظيم پاست.(۱) 📚منبع : ۱)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۲، ص۳۰۵ https://eitaa.com/Basir_MN
✅حُذَیم بن شریک أسدی می گوید : 📋《خَرَجَ زَیْن العابِدین(ع) إلی النّاسِ وأومَی إلَیْهِم أنْ اُسْکُتوا فَسَکتوا و هو قائِمٌ فَحمد اللهَ وأثْنی عَلیه و صَلّی عَلی نَبِیّهِ ثُمّ قَالَ : أَیُّها النّاسُ مَنْ عَرَفَني فَقَدْ عَرَفَني و مَنْ لَمْ یَعْرِفْني فَأنا عليُّ بْنُ الحُسَیْنِ(ع) المَذْبُوحِ بِشَطِّ الْفُراتِ مِنْ غَیْرِ ذَحْل وَ لا تِراتِِ! اَنَا ابْنُ مَنِ انْتُهِکَ حَرِیمُهُ وَ سُلِبَ نَعِیمُهُ وَ انْتُهِبَ مالُهُ وَ سُبِیَ عِیالُهُ! اَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً فَکَفى بِذلِکَ فَخْراً! اَیُّهَا النّاسُ! ناشَدْتُکُمْ بِاللهِ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّکُمْ کَتَبْتُمْ اِلى اَبِی وَ خَدَعْتُمُوهُ، وَ اَعْطَیْتُمُوهُ مِنْ اَنْفُسِکُمُ الْعَهْدَ وَ الْمِیثاقَ وَ الْبَیْعَة ثُمَّ قاتَلْتُمُوهُ وَ خَذَلُْتمُوهُ؟ فَتَبّاً لَکُمْ ما قَدَّمْتُمْ لاَِنْفُسِکُمْ وَ سَوْاهً لِرَاْیِکُمْ، بِاَیَّةِ عَیْنِ تَنْظُرُونَ اِلى رَسُولِ اللهِ(ص) یَقُولُ لَکُمْ : قَتَلْتُمْ عِتْرَتِی وَ انْتَهَکْتُمْ حُرْمَتِی فَلَسْتُمْ مِنْ اُمَّتِی؟ هَیْهات! اَیُّهَا الْغَدَرَةُ الْمَکَرَةُ! حِیلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ شَهَواتِ اَنْفُسِکُمْ، اَتُرِیدُونَ اَنْ تَاْتُوا اِلَیَّ کَما اَتَیْتُمْ اِلى آبایِی مِنْ قَبْلُ، کَلاّ وَ رَبِّ الرّاقِصاتِ اِلى مِنى، فَاِنَّ الْجُرْحَ لَمّا یَنْدَمِلْ، قُتِلَ اَبِی بِالاَْمْسِ وَ اَهْلُ بَیْتِهِ مَعَهُ، فَلَمْ یُنْسِنِی ثُکْلَ رَسُولِ اللهِ(ص) وَثُکْلَ اَبِی وَ بَنِی اَبِی وَ جَدِّی، شَقَّ لَهازِمی وَ مَرارَتُهُ بَیْنَ حَناجِرِی وَ حَلْقِی، وَ غُصَصُهُ تَجْرِی فِی فِراشِ صَدْرِی، وَ مَسْاَلَتِی اَنْ لا تَکُونُوا لَنا وَ لاعَلَیْنا. ثُم قَالَ : لا غَرْوَ اِنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ وَ شَیْخُهُ قَدْ کانَ خَیْراً مِنْ حُسَیْن وَ اَکْرَما فَلا تَفْرَحُوا یا اَهْلَ کُوفَهَ بِالَّذِی اُصیبَ حُسَیْنٌ کانَ ذلِکَ اَعْظَما قَتیلٌ بِشَطِّ النَّهْرِ نَفْسی فِداوُهُ جَزاءُ الَّذِی اَرْداهُ نارُ جَهَنَّمَـاً》 ♦️حضرت زین العابدین(ع) برابر مردم آمد و اشاره به سکوت کرد! خاموش شدند و او ایستاد. سپاس خدای را ستایش کرد و بر نبی(ص) درود فرستاد. آنگاه فرمود : ای مردم! هر کس مرا می‌شناسد، می‌شناسد و هر کس نمی‌شناسد بگویم که من علی فرزند حسینم که در کنار فرات او را کشتند بی آنکه خونی طلبکار باشند و قصاصی خواهند، من پسر آن کسم که حرمت او شکستند و مال او تاراج کردند و عیال او را به اسیری گرفتند، من پسر آن کسم که او را به زاری کشتند و این فخر ما است. ای مردم شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا در خاطر دارید سوی پدر من نامه نوشتید و او را فریب دادید و پیمان و عهد و میثاق بستید و باز با او کارزار کردید و او را بی یاور گذاشتید؟ هلاک باد شما را! چه توشه ای برای خود پیش فرستادید! و زشت باد رأی شما! به کدام چشم به روی پیغمبر(ص) نظر می‌افکنید وقتی با شما گوید عترت مرا کشتید و حرمت مرا شکستید، پس، از امت من نیستید؟ و در ادامه فرمود : هیهات! ای بی وفایان مکّار! میان شما و شهوات حایل آمد، می خواهید همان اعانت که پدران مرا کردید همان گونه مرا هم اعانت کنید؟ هرگز چنین نخواهد شد. سوگند به پروردگار آن زخم که دیروز از کشتن پدرم و اهل بیت وی بر دل من رسید هنوز بهتر نشده و التیام نیافته است، و هنوز داغ پیغمبر(ص) فراموش نگشته و داغ پدرم و فرزندان پدر و جدم موی رخسار مرا سپید کرده است و تلخی آن میان حلقوم و حنجره‌ی من است و اندوه آن در سینه‌ی من مانده است، و خواهش من این است نه با ما باشید و نه بر ما! آنگاه فرمود : شگفت‌آور نیست اگر حسین(ع) کشته شد و پدر بزرگوارش علی(ع)، که بهتر از حسین(ع) بود، او نیز کشته شد! ای اهل کوفه! شادمان نباشید به این مصیبت که بر حسین(ع) وارد شد که این مصیبتی است بزرگ؛ جانم فدای آن که در کنار نهر فرات شهید شد، و کیفر آنکس که او را کشت آتش جهنم است.(۱) 📚منبع : ۱)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۸۹ https://eitaa.com/Basir_MN