🟤 قیام قوم مشرق، در سال ظهور یا قبل از آن؟
مخالفین انقلاب امام خمینی که عمدتاً به خیمه مکتب نجف تردد میکنند، میفرمایند:
در گزاره حدیثی «قیام قوم مشرقی»، مقصود صرفاً خروج خراسانی همزمان با خروج سفیانی در سال ظهور است و نه قیام و تشکیل حکومت از سالیان طولانی:
«كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ...»[1]
مخالفان امام خمینی اعتراف میکنند: «حدیث فوق از مستثنیات روایات نهی از قیام است» و البته برای اینکه مبانی خودشان زیر سوال نرود میگویند: «این حرکت قوم مشرق، قبل از سفیانی نیست» بلکه همه این مراحل برای حوادث سال ظهور است و مربوط به خروج خراسانی و همزمان با خروج سفیانی است و نه یک فرایند طولانی و تدارک سیاسی-اجتماعی پیش از ظهور.
و اشاره ای به تشکیل حکومت در ایران و مراحل آن تا ظهور و تحویل پرچم به امام عصر ندارد. بنابراین کماکان قیام به هدف زمینهسازی مشروعیت ندارد.
و اما پاسخ؛ حدیث میفرماید:
«الْمَهْدِيُّ...يَكُونُ مَبْدَؤُهُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَ إِذَا كَانَ ذَلِكَ خَرَجَ السُّفْيَانِي»[2]
گذشته از اینکه با دقت در ساختار حدیث مراحل از قیام، مطالبه حق برای دو بار، تقابل نظامی مرحله سیوف و جنگ فراگیر را بیان میکند و این مراحل طولانی در سال ظهور نیست بلکه مشمول «فرایند تدریجی» است.
مگر نه این است که امام زمان از مکه قیام میکنند. پس اشاره به مبداء قیام حضرت از ارض مشرق چه معنایی دارد؟ جز «زمینهسازی و مبداء» برای قیام جهانی حضرت.
شاید مخالفین اشکال کنند که مقصود، ظهور امام مهدی از سمت مشرق است.
پاسخ: ظهور امام مهدی بعد ندای آسمانی است که این امری بعد از سفیانی است و نه قبل از آن. پس کماکان مقصود «مبداء از سمت مشرق»، یعنی زمینهسازی و نه ظهور.
این مهم بارها در بیان امام خمینی ذکر شده است: «مسئولان باید بدانند انقلاب ما محدود به ایران نیست بلکه مبداء و نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت است»[3]
مجدداً ذکر این نکته لازم است که طبق دیدگاه مشهور، فاصله بین خروج خراسانی همزمان با خروج سفیانی در ماه رجب تا ندای آسمانی و ظهور حدود سه ماه و تا قیام علنی امام عصر، شش ماه است.
یعنی میفرمایند تمام این مراحل از خروج و قیام تا مطالبه حق برای دو بار و مرحله نظامی و جنگ فراگیر و تقدیم پرچم قرار است فقط در شش ماه انجام شود؟
البته حدیثَ قیام مردی از قم[4] و نیز گزاره حدیثی قیام قوم مشرق به هدف تمهید[5] نیز مویدی برای دیدگاه ما است:
«رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَق»[4] «یَخْرُجُ ناسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ»[5]
و کاملاً واضح است که قیام قوم مشرقی با مردی از قم، آغاز سپس در مرحله پایانی توسط شخص خراسانی تقدیم امام عصر خواهد شد.
و اگر بازهم قبول نکردند، بهترین کار «مباهله علمی» است. آینده نزدیک نشان خواهد داد حق با کیست؟
پینوشت:
1. نعمانی، الغیبة، ص۲۷۳.
2. نعمانی، الغیبة، ص۳۰۴.
3. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۲۷.
4. مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶.
5. ابنماجه، السنن، ج۲، ص۱۳۶۸.
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ویدیو را تا آخر ببینید و نشر حداکثری بدید
این ویدیو مربوط به سال 1989 میلادی است که مهمان یکی از برنامه های پرطرفدار آمریکا، یک دختر یهودی به نام راشل است که به صراحت اشاره می کند که در خانواده یهودی ما عملیات قربانی کودکان و آدم خواری صورت می گرفته و نکته بسیار جالب تر اینکه او می گوید مادرم در شهر شیکاگو عضو کمیسیون ارتباط انسانی شهر است و بسیار محترم است که بینندگان از این پاسخ مات و مبهوت می مانند.
در ادامه وقتی مجری از راشل سئوال می پرسد که چرا عملیات قربانی انسان را انجام می دهید او جواب می دهد که این کار به ما قدرت می دهد.
بله عزیزان! عملیات قربانی انسان به ویژه کودکان به این یهودیان کافر که شیطان را به جای خداوند یکتا می پرستند قدرت می بخشد چراکه این قوم باور دارد که قوم برتر است و برای برتر بودن و برتر ماندن می بایست برای خدای شیطانی خود قربانی تقدیم کنند تا او هم به آنها خدمت رسانی کند و آنها را در راس قدرت نگه دارد و واقعا از نظر شیطان چه کسانی بهتر از حلال زادگان و مسلمانان مظلوم غزه، لبنان، یمن و سایر نقاط جهان می توانند به عنوان بهترین قربانی قلمداد گردند!
حال فهمیدید که چرا صهیونیست ها به کشتن کودکان علاقه مند هستند؟!!
بصیرتی
برای یک زندگی معمولی با پزشکیان فعلا موارد زیر را تهیه فرمایید؛ ژنراتور برق پاوربانک آب معدنی و
شاید در این جمع باشند دوستانی که به پزشکیان رای دادن و قبلتر از اون هم به حسن روحانی!
قصد توهین ندارم میخوام یه لطفی در حقشون بکنم.کسایی که به حسن روحانی مخصوصا در دور دوم و پزشکیان رای دادن،به نظرم بریم موتکف بشیم صورت بخراشیم اشک بریزیم استغفار کنیم گریه کنیم اندازه ای که پلک چشمهامون زخم بشه ناله کنیم و فریاد بزنیم تا شاید خداوند متعال گناه رای دادن به این دونفر رو از نامه عملمون پاک کنه!!!
امروز خون کودکان در غزه هم پای ما نوشته میشه.چرا که اونها دارن چوب بیبصیرتی و نافهمی(سیاسی)مارو میخورن.خدا به فریاد ما برسه با انتخاب چنین کارگزار ذلیل و سست عنصر و وقت نشناس و دشمن نشناس و بیبصیرتی
به خدای لاشریک قسم همه ما در قبال گرسنگی و مظلومیت کودکان غزه شریکیم.نمیشه از عمر انقلابِ خمینی کبیر(رضوانالله تعالی علیه) ۴۶ سال بگذره و هنوز هم ما فریب تبلیغات و وعده های ابلهی چون پزشکیان رو بخوریم.به خدا قسم این عادی و طبیعی نیست،این چه ظلمی بود در حق مظلومان و ستمدیدگان عالم؟!
یاد سخنان شهید #سید_حسن_نصرالله افتادم که فرمود،شما فقط برای ایران رئیس جمهور انتخاب نمیکنید!
درسته قرار بود ما برای دخترکان مظلوم نیجریه ای که توسط بوکوحرام حرام زاده دزدیده و عصمتشان دریده و در نهایت سلاخی میشن هم،مسئول انتخاب کنیم،حال آنکه منتخب ما،موجودیست که از کشیدن آب بینی خودش هم عاجزِ!
شوربختانه،در روزگاری که بشر غربی تازه فهمیده یهود چه کلاه گشادی سرش گذاشته و او رو به حیوانیت سوق داده و مجددا داره به مسیر معنویت و انسانیت برمیگرده،در کشور ما،در شیعه خانه امام غریب،در سرزمین و در خانهی حضرت #رضا علیه السلام،بخش عظیمی(اکثریت سابق)دارن از ویژگی های متعالی انسانی فاصله میگیرن و مسیری رو میرن که غرب در صدسال اخیر طی کرد و امروز نادم و پشیمان در پوچی محض داره ازش فرار میکنه
مردمی که اسیر شکم و نان و آب شدن،معلومه که به انسانیت و خصائص و ویژگی های انسانی رای نمیدن.در تمام روایات و پیش بینی ها مردم ایران در آخرالزمان رابطه خوبی با معنویت ندارن،خب البته قاطبه مردم،نه همه.شاید اگر ۲۰ یا ۳۰ سال قبل این حرف رو میزدی دندان در دهانت خرد میکردن اما امروز این حقیقت(واقعیت)بر کسی پوشیده نیست!
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتشار برای نخستینبار
بخشی از وصیتنامه شهید امیرعلی حاجیزاده
توصیه میکنم تبعیت از ولایت فقیه و امام خامنهای عزیز مدظلهالعالی را بعنوان نائب آقا امام زمان(عج) و فرزند حضرت زهرا(س) سرلوحه زندگی خود قرار دهید.
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبیهسازی صدای شهید حاجیزاده با هوش مصنوعی در خواندن وصیتنامه
4.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شلیک موشک های بالستیک دفن شده در اعماق زمین در رزمایش پیامبر اعظم (ص) ۱۴
نام و مشخصات این موشک محرمانه است.
شلیک از مزرعه های موشکی برای زمانی است که وضعیت به شدت وخیم شده است و دشمن آسمان کشور را به صورت کامل به دست گرفته، مزرعه های موشکی غیر قابل سرکوب هستند و از پدافند غیر عامل فوقالعاده ای برخوردار هستند.
گفتنی است این مزرعه های موشکی برای جنگ با آمریکا ساخته شده است.
🟤 اصرار بر تکرار تجربه شکست خورده
مصاحبه دکتر پزشکیان با تاکر کارلسون مجری معروف آمریکایی و مصاحبه دکتر عراقچی با شبکه فاکسنیوز، دو اقدام مبتکرانه دولت پس از جنگ تحمیلی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی بود. به نظر میرسد در ذهن دولتمردان چنین فهمی ایجاد شده است که میتوان تهدید جنگ مجدد را با ابتکاراتی این چنینی رفع کرد و یا کاهش داد. آنها معتقد هستند که در جامعه طرفداران ترامپ، گروههایی هستند که اثرگذار بوده و میتواند مورد استفاده ما قرار گیرد. این نظریه بر این مبنی استوار است که با مخاطب قرار دادن آن بخش از طرفداران ترامپ که مخالف جنگ هستند، میشود مانعی پیش روی ترامپ ایجاد کرد تا هم خود او وارد جنگ دیگری نشود و هم از اقدام نظامی جدید رژیم صهیونیستی ممانعت به عمل آورد.
بر همین اساس شاهد بودیم که پزشکیان با تلاش زیاد سعی داشت این پیام را به مخاطب مخابره کند که ما ترامپ و نتانیاهو را دو پدیده جدا و مستقل از هم میبینیم و حتی ورود مستقیم آمریکا به جنگ را ناشی از اقدامات نتانیاهو دانسته و برای خود ترامپ اراده مستقلی قائل نیستیم. لذا تصور میکنیم که میتوانیم با ترامپ به یک راه حل دیپلماتیک برسیم. عراقچی نیز شبیه به همین را با مخاطب شبکه فاکسنیوز مطرح کرد. او تاکید داشت که راهکار نظامی پاسخ مساله هستهای ایران نیست و میشود راهکاری حتی بهتر از برجام برای آن پیدا کرد. اما آیا این ابتکارات میتواند مانع جنگ شود؟ آیا دلیل بروز جنگ تحمیلی اخیر نبود چنین کنشهایی بود؟
اقدامات دیپلماتیک دولت چهاردهم، مانند سخنان پزشکیان در نیویورک درباره آمادگی ایران برای کنار گذاشتن سلاح، از جنس ابتکارات اخیر بوده است. این سخنان در ایامی بود که همه منتظر واکنش ایران به ترور شهید هنیه در تهران بودند. اما فضای سیاسی دولت در آن زمان جلوگیری از افتادن به تله جنگ بود و به قولهایی که آمریکاییها برای ایجاد آتش بس در غزه داده بودند، دل بسته بودند. بعد از آن نیز آغاز مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برای موضوع هستهای اقدام مهم دیگر بود. این تصور جدی بود که آمریکا در حالی که مذاکره در حال انجام است، اقدام نظامی نمیکند و مانع حمله رژیم صهیونیستی نیز خواهد شد. حتی ترامپ در روزهای قبل از حمله رژیم صهیونیستی به ایران این حرف را تکرار کرد.
دیدیم که این نظریه شکست خورد و نتوانست مانع بروز جنگ شود. یعنی در زمانی که دولت با مذاکره در تلاش برای دور شدن از تله جنگ بود، حمله به ایران اسلامی رقم خورد. دلیل شکست این نظریه روشن است. وقتی نظریهای مبتنی بر واقعیات صحنه نیست و بر مفروضاتی بنا شده است که دور ازواقعیت و فانتزی است. مهمترین ایراد عدم توجه به سطح دشمنی و نقشه دشمن برای منطقه غرب آسیا است. این افراد تصور میکنند تنش میان ایران اسلامی و آمریکا سطحی بوده و ناشی از سوتفاهم و یا محدود به مساله هستهای است و با مذاکره و اعتمادسازی میشود آن را رفع کرد. تصور این است که اگر ایران اعتمادسازی کند میتواند مانع اقدامات خصمانه آمریکا شود و آمریکا هم از اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی جلوگیری کند. آقای عراقچی در مصاحبه تاکید میکند که ایران آماده است اقدامات اعتمادساز برای اینکه آمریکا اطمینان پیدا کند که ایران به سمت ساخت سلاح هستهای نمیرود، انجام دهد. این گفتارها ناشی از همان برداشت سطحی و غیرواقعی است.
نقشه اصلی دشمن برای منطقه ایجاد یک مناسبات جدید برآمده از نظم کنونی با محوریت رژیم صهیونیستی است که در این نقشه ایران نباید قدرت بازیگری داشته باشد و تمام مولفههای قدرتساز خود را باید از دست بدهدچرا که ایران اسلامی مروج نرمافزار و اندیشه مقاومت است و این اندیشه الان توان عملیاتی سطح بالایی نیز دارد. سطح دشمنی عمیق است و سطحی نیست. برای همین اعتمادسازی و صحبت از صلح و دوری از تله جنگ کردن نه تنها کمکی به دور شدن جنگ نمیکند بلکه طرف مقابل را برای عملی کردن تهدیدات خود جریتر میکند. دیدیم که ترامپ در پی صحبت عراقچی، مجدد گفت که اگر لازم باشد دوباره به ایران حمله خواهد کرد. دشمن در صورت احساس ضعف ایران، برای حمله مصممتر میشود. رهبر انقلاب در بهمن ۱۴۰۳ فرمودند صدام به دلیل تصور ضعف ایران حمله کرد، اما اشتباه کرد.
رهبر انقلاب تأکید کردند که ایران در هیچ میدانی از موضع ضعف وارد نمیشود و با منطق و قدرت در دیپلماسی و مسائل نظامی عمل میکند. این راهبرد در تضاد با رویکرد دولت چهاردهم است که بهرغم شکست سیاست اعتمادسازی و مذاکره، همچنان بر آن اصرار دارد. این اصرار میتواند جایگاه ایران را که با خون شهدا و همبستگی مردم در جنگ تحمیلی بهدست آمده، تضعیف کند. باید با اصلاح محاسبات دشمن و حفظ قدرت و همبستگی، از کاهش اثرگذاری این دستاوردها جلوگیری کرد.