🟤ویژگیهای حماسه نهم دی:
۱. تثبیت ولایتمداری(پیوند امام و امت): حماسهی نهم دی نقشهی دشمن برای قطع ارتباط و پیوند میان امام و امت را شکست داد و این پیوند را به عنوان مهمترین عامل عبور از توطئهها و دشمنیها متبلور ساخت.
۲. شکست نقشه دشمنان و حفظ نظام: در فتنهی ۸۸ هم علیه سیرت و هم صورت نظام و انقلاب تحرکات مخرب صورت گرفت. حماسهی نهم دی این توطئه را خنثی کرد.
۳. حفظ امنیت و آرامش در کشور: باتوجه به ماهیت مخرب و ضدامنیتی فتنه ۸۸ و هزینهسازی آن برای کشور در طول هشت ماه فتنه، با حماسهی نهم دی بساط فتنهگران از کشور برچیده شد و امنیت و آرامش حاکم گردید.
۴. افشای ماهیت فتنهگران: فتنهگران ۸۸ که پیش از آن صحبت از پایبندی به رأی اکثریت میکردند، بواسطهی نقش مخربشان در فتنهی ۸۸ و حاضر نشدن به تفکیک مواضع خود از دشمنان، ماهیت خود را افشا کردند.
۵. حرکت خودجوش مردمی از جنس انقلاب اسلامی،
۶. بازتولید قدرت نرم نظام از طریق نمایش اعتماد عمومی مردم به آن
۷. تجلی احساس مسئولیت مردم در قبال انقلاب
۸. نماد هوشیاری، بیداری و بصیرت جامعه
۹. قویترین ضربه به دشمن و روز اتمام حجت به مخالفان و دشمنان نظام
۱۰. برجسته ترین تجلی ثروت و سرمایه اجتماعی نظام
۱۱. روز پیروزی حق بر باطل و مشخص شدن نفی معیار سنجش حق و باطل با اشخاص
۱۲. تجلیبخش قدرت بسیج کنندگی، مدیریتی و نقش بیبدیل رهبری در خنثی سازی فتنهها
۱۳. نماد پیوند عاطفی، معنوی و معرفتی مردم با ولی امر مسلمین و نشان دادن پشتوانه مردمی نظام
۱۴. غفلت زدایی از خواص با کنار زدن غبار فتنه و شفاف سازی مرز خودی و غیرخودی
۱۵. شکست تئوریهای غربی در کپی برداری از انقلابهای مخملی
۱۶. آشکارسازی پیوند عوامل داخلی با عوامل خارجی و بازی سران فتنه در پازل دشمن
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظهای که دو رقیب خونی به دیدار هم میرسند:
«عیدوک بامری» و «شهید قاسم سلیمانی»
«عیدوک» شرور و قاچاقچی اول منطقه، جنگاور و چریک حرفهای که حاج قاسم او را به یک «تیپ مکانیزه» تشبیه کرده بود. در «آورتین» از محاصره چهار تیپ زرهی گریخته بود، فرمانده قرارگاه جنوب سپاه (شهید معمار کاشانی) را ترور کرده بود، از چندین انفجار و سوء قصد جان سالم به در برده بود، وقتی با قراولش در جادهها به راه می افتاد، قبلش به بچههای سپاه بیسیم میزد و میگفت: «من دارم می آیم!».
اینک چنین آدمی بعد از چندین سال تعقیب و گریز، از جمهوری اسلامی تأمین گرفته و بی آنکه دست نیروها به او برسد، خودش با پای خودش به کرمان آمده تا تسلیم شود.
حالا حاج قاسم در اولین دیدار با چنین آدمی چه کار میکند؟! با کسی که چندین سال دنبالش بوده و دستش به او نرسیده، با کسی که بسیاری از دوستان و نیروهایش را به شهادت رسانده، چه رفتاری میکند؟
بله... از او تعریف میکند! تحویلش میگیرد! میگوید: «تو خیلی شجاعی که به من، به دشمنت، اعتماد کردی!». نصیحتش میکند، به توبه دعوتش میکند و بعد هم امانش میدهد و رهایش میکند!!.
بصیرتی
لحظهای که دو رقیب خونی به دیدار هم میرسند: «عیدوک بامری» و «شهید قاسم سلیمانی» «عیدوک» شرور و قاچا
محمدعید بامری معروف به عیدوک پسر یک قاچاقچی معروف مواد مخدر بود.از کودکی با پدر در منطقه جنوب کرمان و شمال سیستان شرارت میکرد بعداز مرگ پدر جای او رو گرفت و شد رئیس باند بامری ها
هر شرارتی که تصورش رو بکنید انجام داد،هر روستایی میرفت یه زن میگرفت که بشه دامادشون و از بزرگ اونها امان میگرفت
کار اصلیش قاچاق اسلحه و مواد مخدر از پاکستان به داخل کشور بود.حاج قاسم بارها خطر عیدوک و رقیب اصلیش نبوک رو به مقامات گزارش داده بود اما مسئولان هربار کتمان میکردن که به واسطه فعالیت اینها، کرمان و سیستان استانهای ناامنی هستن
تا اینکه سال ۷۳ حاج قاسم زمانی که فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود نامه ای به حضرت آقا مینویسن و از ایشون طلب کمک میکنن،حضرت آقا هم نامه رو میفرستن شعام تا در شعام بحث و نتیجه گیری بشه
شعام استاندار کرمان رو میخواد و ازش میخواد توضیح بده که این آقا هم میگه نه اصلا اینطور نیست و سردار سلیمانی بزرگش کرده و فلان.جلسه شعام هم بدون نتیجه تموم میشه
یکماه بعداز همین جلسه ای که استاندار در واقع همه چیز رو کتمان کرده بود،معاون سیاسی استاندار به دام همین گروه عیدوک بامری کشته میشه اینجا بود که شعام به این نتیجه میرسه که وضع خرابتر ازین حرفاست
بعداز این به حاج قاسم دستور میدن قائله رو جمع کنه.خب حاج قاسم میره در منطقه و تمام سران طوایف رو جمع میکنه و بهشون هشدار میده و میگه یکماه فرصت میدم تا تمام سرطایفه ها افرادشون رو از این گروهای خلافکار جمع کنن
حدود ۳۰۰ باند خلافکار وجود داشتن که شرارت میکردن و بزرگترینش گروه عیدوک و نبوک بوده.خلاصه بعضی میان سلاح رو تحویل میدن و بیل تحویل میگیرن اونایی هم که با زبون خوش نیومدن حاج قاسم رفت به جنگشون همه رو قلع و قمع کرد حتی گروه و افراد عیدوک رو ولی خود عیدوک هرگز به دام نیفتاد
مرکز شرارت عیدوک روستایی صعب العبور بود به نام آورتین.حاج قاسم تمام لشگر رو برد آورتین اونجا عملیات کرد با ۷ فروند هلیکوپتر شینوک و کبرا رفت تمام مناطقی که ظن وجود عیدوک بود رو بمباران کرد اما عیدوک تونست فرار کنه.
اما حاج قاسم آورتین و چند روستای دیگه رو کامل تخلیه کرد جمعیت رو آورد در یک منطقه دیگه مجوز حفر چاه گرفت به هر ۱۲ خانواده یک حلقه چاه داد و گفت حالا کشاورزی کنید.عیدوک هم که دید تنها مونده پیام داد که میخواد تسلیم بشه و شد