eitaa logo
•چیریک‌مدیا.🇵🇸
116 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
24 فایل
"بَسّمِ رَبِ شُهَدٰاوَ رَهْبَرٌ• _بسیج‌‌مدرسه‌عشق‌ومکتب‌شاهدان‌وشهیدان گمنام‌است‌که‌پیرانش‌برگلدسته‌های‌رفیع‌آن اذان‌شهادت‌ورشادت‌سرداداند. شروعمون: ۱۴٠۲/۳/۱۹ راه‌ارتباطی📞 پایانمون:شهادت🥲 ۲٠٠.... 🚀.... ۳٠٠
مشاهده در ایتا
دانلود
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایران اینه نه اونی که غرب زده ها میگن 😎💪🏻
هوا بارونیه🌧⛈
@sticker_mazhhabi.mp3
6.38M
🎧 ❤️ چله نوکری با صدای 💢 حجم: ۶ مگابایت ⏰ زمان: ۱۰:۴۶ با خواندن زیارت عاشورا در هر روز به استقبال محرم برویم 🙏 نهایتا ۱۰ دقیقه وقتمون رو بگیره 👌
زیارت عاشورا
🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻 🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻 🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻 🧚🏻🧚🏻🧚🏻🧚🏻 🧚🏻🧚🏻🧚🏻 🧚🏻🧚🏻 🧚🏻 دختری کـ ـهـ پرواــنـهـ شــ ـد ! دزد! خورشید میان اسمان بود وگاو با هیزم های بسته شده به دمش، میان کوه ابوقبیس. چند مرد زورمند از پایین، ان را جلو میبرد وچند مرد دیگر از بالا با طنابی ان را میکشید. صدای گاو در کوه پیچید وبه گوش جمیعت کنار کعبه می رسید. همه در سکوت، چشم به گاو و کوه و اسمان داشتند و منتظر امدن ابر ها بودند؛ اما زیتون روی نشسته بود و چشم به خلخال پای زنان داشت تا یکی را انتخاب کند. کف دستش عرق کرده بود و نفسش زیر شال پیچیده دور سر و صورتش، گاهی تند و گاهی ارم می شود. نمی دانست او هم می تواند مثل زبیده در چشم به هم زدی خلخالی را بدزدد یا نه. یک دفعه صدای نعره ای از بالای کوه بلند شد. فهمید هیزم های بسته شده به دم گاو را اتیش زده اند و حالا باید صدای نعره اش چون رعد و اتیش دمش چون برق، به اسمان برسد وبر ها به این سو بیایند وببارند، نه مثل هفته قبل که گاو تمام پوستش سوخته بود و نعره اش تا خورشید رفت و خبری از باران نبود. زیتون ایستاد تاایستاد گاو اتیش گرفته را ببیند؛ اما هر چه نوک پا بلند شد، قدش بالاتر از کمر هاو زن ها نرسید و جز سر وگردن چیزی ندید؛ سر وگردن هایی که انگار از گرما بخار از ان ها بالا می رفت.
•چیریک‌مدیا.🇵🇸
https://harfeto.timefriend.net/16863675419901
سلام خوبه ولی یه ایراد داره اونم اینکه نفمیدین از کجا شروع کنین اولش یجوری شروع شده ۱ ۲سلام بله عالی عااالی
بقول‌حاج‌مھدۍرسـولی: این‌عصر،‌عصرحیرت‌نیست.. عصر‌حرڪته'! حیرون‌نشیا.. ما‌نسل‌موندن‌نیستیم‌ نسل‌رسوندنیم..📻🌿"