eitaa logo
بینات
142 دنبال‌کننده
1هزار عکس
15 ویدیو
29 فایل
اخلاق فلسفه اصول عقائد تفسیر موضوعی قرآن ارتباط با استاد موحد @ME_Movahed جلسات درس استاد محمد عینی‌زاده موحد شنبه ها از ساعت ۲۱
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣9⃣ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ اما كسى كه كارنامه‏ اش به دست راستش داده شود.  فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا بزودى‏ اش حسابى بس آسان كنند. (سوره مبارکه انشقاق، آیه ۷و۸) 💠 چه کسانی کارنامه شان بدست راستشان داده می شود؟کسانی که به بهشت می روند. سوال این است که اگر اینان بهشتی هستند پس دلیل حساب رسی که در آیه بعد آمده است چیست؟ ✔️پاسخ ✅ يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَٰئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا روزى كه هر گروه از مردم را به پيشوايانشان بخوانيم، نامه هر كه به دست راستش داده شود، چون بخواند بيند كه به اندازه رشته باريكى كه درون هسته خرماست، به او ستم نشده است.(سوره مبارکه اسراء، آیه۷۱) ✔️مسأله این است که آنچه باعث بهشتی و جهنمی شدن افراد می شود یک است و بعد از دریافت آن جواز و بهشتی یا جهنمی شدن افراد شروع می شود و افراد مشخص می شود. طبق آیه شریفه هر کسی با امام و پیشوایش خوانده می شود و اگر امامش اهل بیت (علیهم‌السلام) باشد و او اهل ولایت باشد جواز بهشت را دریافت می کند و در غیر این صورت جهنمی می باشد. ✅ پس جواز بهشتی شدن انسانها است و حسابرسی بعد برای تعیین درجه می باشد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/11/18 💯 @bayyenat313
2⃣9⃣ پیامبر اعظم، صلی الله عليه و آله و سلم می فرمایند :  عَدَدُ دَرَجِ الْجَنَّةِ عَدَدُ آي الْقُرْآنِ فَإِذَا دَخَلَ صَاحِبُ الْقُرْآنِ الْجَنَّةَ قِيلَ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ لِكلِّ آيةٍ دَرَجَةٌ فَلَا تَكونُ فَوْقَ حَافِظِ الْقُرْآنِ دَرَجَةٌ؛  درجات بهشت به تعداد آیه های قرآن است. پس وقتی هم­نشین قرآن داخل بهشت می شود، به او گفته می شود «بخوان و به ازای هر آیه بالا برو». از این رو بالاتر از حافظ قرآن درجه ای نیست. ( مستدرك‏ الوسائل، ج4، ص231.) 💠 اگر كسى از محبان و پيروان اهل بيت عليهم السلام در دنيا موفق به آموختن قرآن نشد و عمر وى پايان يافت، چنين شخصى را در عالم برزخ قرآن ياد مى‌دهند. اين يكى از امتيازهاى پيرو اهل بيت عليهم السلام بودن است. اين حقيقت والا بر زبان گويا و زيباى موسى بن جعفر عليه السلام جارى شده است كه مى‌فرمايد: من مات من اوليائنا و شيعتنا و لم يُحْسن القرآن عُلِّمَ‌ في قبره ليرفع الله به من درجته فان درجات الجنة علي قدر آيات القرآن يقال له إقرأ و ارق. «هركس از شيعيان ما كه قرآن را نيكو ياد نگرفته است، (در دنيا) در قبر به وى مى‌آموزند تا درجات وى بالا رود زيرا درجات بهشت به مقدار آيات قرآن است. به قارى قرآن گفته مى‌شود بخوان و بالا برو.» 📕(اصول كافى، باب فضل حامل القرآن، حديث 10؛ المحجة البيضاء، ج 2، ص 217.) 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/11/18 💯 @bayyenat313
🟨 سوال یکی از دوستان در باره کلمه «إقرأ» : 🔰 سلام استاد پاسخ این شبه چیست؟👇 ازجوانی که عربی رابصورت کلا سیک می‌آموختم و با روحانیت نواندیش مترقی حشرونشری داشتم این موضو ع ذهنم را مشغول می کرد که فعل امر اقر ء دلالت برفرائت قاری دارد مسلما منظور خواندن ازروی الواح حکاکی شده یا مکتوبات کتابت شده اصواتی مفهوم بر لسان قاری جهت استماع مستمع جاری شود درحالی محمد ابن عبداله پیامبر اکرم امی فاقد سواد درغار حرا به لوحی و کتابی وصحفی دسترسی نداشته چرا جای فعل اقرء(بخوان) از صیغه های فعل قال (بکو) قل استفاده نشده که نیازی به سواد خواندن متکلم هم نبود.
🔶 پاسخ: سلام کلمه قل در جایی به‌کار می‌رود که بخواهیم کسی چیزی را بگوید، در سوره علق نمی‌خواهد که پیامبر چیزی را بگوید بلکه مسئله آغاز وحی و قرآن است که به پیامبر می‌گوید قرآن را به نام پروردگارت بخوان. پس دو امر است یکی خواندن قرآن و دیگر آنکه به نام خدا خواندن را آغاز کند. 🔻نکته بعدی کلمه رب است که دلالت بر ربوبیت، مدیریت و تربیت دارد. یعنی بنام همان که می‌خواهد تو و مردم را تربیت و امر رشد و زندگی‌تان را مدیریت کند و این مربی همان است که خالق است و او می‌داند راه رشد و تربیت انسان و جامعه چیست. 🔻پس کلمه قل اصلا اینجا جا ندارد. 🔶 اما اینکه پیامبر چه چیزی را بخواند، گفتیم قرآن را که جبرئیل شروع می‌کند، یعنی قرآن را که به تو بتدریج نازل می‌شود، به نام پروردگارت بخوان، و در ادامه آیاتی از قرآن را نازل می‌کند و البته خود این عبارات هم قرآن است. و البته خواندن الزاما از روی لوح یا نوشته نیست. بلکه خواندن متن از حفظ یا تکرار آن با شنیدن از دیگری هم خواندن است. 🟪 واما اینکه پیامبر سواد نداشته اشتباه مشهوری است که متأسفانه اغلب دچار این اشتباهند. بقول مولوی در فیه ما فیه، حکیمی که بر ماه رقوم نویسد او نبشتن نداند؟! و بقول لسان الغیب : نگار من که بمکتب نرفت و خط ننوشت، بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد. ✅ روایات غار حرا هم با همین اشتباه ترجمه می‌شود. در حالی که دو نقل هست. یکی آنکه پیامبر فرمود : لستُ بقارئ. یعنی من خواننده نیستم. یعنی بنای بر خواندن متون ندارم. نقل دیگر آنکه فرمود: و ما اقرأ؟ یعنی چه بخوانم؟ اصلا نقلی که فرموده باشد من خواندن بلد نسیتم نداریم. و الحمدلله
3⃣9⃣ حقیقت و مجاز یکی از اسلوب‌های بیانی قرآن «حقیقت و مجاز» است.حقیقت در مقابل مجاز، استعمال لفظ در موضوع له و معنای اصلی آن است. اگر لفظ در معنایی به کار برده شود که در عرف اهل زبان برای آن معنا وضع شده باشد «حقیقت» و اگر در معنایی غیر از معنای حقیقی و اصلی آن به دلیل ارتباط میان آن دو معنا به کار رود «مجاز» است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/11/18 💯 @bayyenat313
4⃣9⃣ اینکه بگوییم قرآن کریم یک هست و در مراجعه به قرآن کریم باید بدنبال پیام آیات باشیم و خداوند خواسته است یک سری گزاره های اخلاقی و معرفتی و عرفانی را در قالب متن ادبی به ما بگوید اشتباه است. بله از دیدگاه ادبی هم می شود به قرآن کریم نگاه کرد ولی قرآن کریم در این نگاه نمی گنجد و فراتر از آن است. و بسیاری از مواردی که معتقدین این دیدگاه اشاره می کنند مجاز نیست بلکه حقیقت است. بله مجاز در قرآن کریم وجود دارد ولی اینکه حقائق قرآن کریم را مجاز بدانیم اشتباه است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/11/18 💯 @bayyenat313
5⃣9⃣ معتقدین به ادبی بودن متن قرآن کریم می گویند که در قرآن آمده از جمله مجازات قرآن می باشد و به داستان حضرت نوح، سخن گفتن خدا با حضرت عیسی، گفت و گوی خدا با فرعون، مستکبران و مستضعفان اشاره می کنند که البته از درک اینان خارج است و تمامی اینها حق است و در گذشته اتفاق افتاده است و یا درآینده اتفاق خواهد افتاد و آنچه قرآن کریم می گوید قصه نیست و حق است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/11/18 💯 @bayyenat313
Movahed: عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ  : قَالَ مُوسَى إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند : حضرت موسی در مناجات خود به خدا عرضه داشت : خداوندا !  مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من در بیداری شب قدر است گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم  در ترحم و رحم کردن به مساکین در شب قدر است
منبع : وسائل‏ الشیعه، جلد  ۸، صفحه ۲۰
🔷 تمثل شیطان - قسمت ۱ 🔻تاملی بر ادعاهای قرآنی در قسمت ۲۵ سریال تلویزیونی «احضار» ▫️در این قسمت از سریال ادعا شده که شیطان به صورت یک انسان (روح کامرانی) ظاهر شده و ظاهر شدن شیطان به صورت انسان، مستند قرآنی دارد و آن آیه ۴۸ سوره انفال است. در این قسمت چند بار آقای دهکردی تاکید می‌کند که در این آیه تصریح شده که شیطان به صورت «سراقه بن مالک» ظاهر شده است. ▪️از آنجا که این ادعا به قرآن کریم نسبت داده شده جا دارد که در آن تامل شود. لذا نکات ذیل به عنوان تامل در این مطلب با تدبر در قرآن ارائه می‌شود. 🔸الف ـ ادعای سریال در این قسمت از سریال چند بار تاکید شد که آیه تصریح دارد بر اینکه شیطان به صورت سراقه بن مالک ظاهر شده پس استبعادی ندارد که اینک به صورت آقای کامرانی ظاهر شود. اما با نگاهی به آیه شریفه متوجه می‌شویم که این ادعایی گزاف است و آیه تصریحی به این مطلب ندارد، حتی کنایه و اشاره هم ندارد چه رسد به تصریح. آیه چنین است: وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَ قَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنىّ‏ِ جَارٌ لَّكُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلىَ‏ عَقِبَيْهِ وَ قَالَ إِنىّ‏ِ بَرِى‏ءٌ مِّنكُمْ إِنىّ‏ِ أَرَى‏ مَا لَا تَرَوْنَ إِنىّ‏ِ أَخَافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَاب و [ياد كنيد] هنگامى را كه شيطان اعمالشان را [كه در راه دشمنى با پيامبر و لشكركشى بر ضد اهل ايمان بود] در نظرشان آراست و گفت: امروز هيچ كس از مردم [مدینه] پيروز شونده بر شما نيست، و من همراه شمايم؛ ولى زمانى كه دو گروه [سپاه مکه و سپاه مدینه‏] در دید هم قرار گرفتند، به عقب برگشت و پا به فرار گذاشت، و گفت: من از شما بيزارم، من چيزى را می‌بینم كه شما نمی‌بينيد، من از خدا می‌ترسم و خدا سخت كيفر است. ▫️همانطور که ملاحظه می‌شود در این آیه هیچ تصریحی و اشاره‌ای به سراقه و یا این که این شیطان همان شیطان معروف است که به صورت یک انسان ظاهر شده باشد وجود ندارد. 🔸ب ـ نکات آیه آیه شریفه چند مطلب را در بر دارد: ۱. یادآوری مطلبی به جامعه ایمانی مردم مدینه در باره جنگ بدر و عبرتهای آن ۲. شیطان با مشرکان قریش سخن گفته و آنان را به جنگ با مسلمانان تشویق نموده است ۳. هنگام مقابل شدن دو سپاه، شیطان چیزی دیده که موجب فرار او شده 🟤 ادامه دارد.. سرووش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44
🔷 تمثل شیطان - قسمت ۲ 🔻تاملی بر ادعاهای قرآنی در قسمت ۲۵ سریال تلویزیونی «احضار» 🔸ج ـ منظور از شیطان در آیه در آیه شریفه تصریحی مبنی بر این که این شیطان کیست وجود ندارد. ممکن است گفته شود که ظهور آیه آن است که او همان ابلیس جنی است که دشمن نوع انسان بوده و قسم یاد کرده ذریه حضرت آدم را خواهد لغزاند و آنان را گمراه خواهد نمود. 🔻اما این ظهور منتفی است زیرا سخن گفتن این شیطان جنی معروف در قرآن تنها با خدا مطرح شده و ارتباط او با انسانها تنها از طریق وسوسه در ذهن آنها است. اما اینجا شیطان آشکارا با مشرکان سخن می‌گوید. ▫️از سوی دیگر شیطان در اصطلاح قرآنی، تنها به این ابلیس اطلاق نمی‌شود بلکه عنوان عامی است برای هر کسی که در جامعه شیطنت کرده و مردم را به راه باطل و دشمنی با یکدیگر و با اولیاء الهی دعوت می‌کند. ▪️این کس می‌تواند ابلیس یا از جنیان تبهکار و یا از انسانهای گمراه‌گر باشد: وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحي‏ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ و اين‌گونه براى هر پيامبرى دشمنانى از شياطين انس و جن قرار داديم، كه براى فريب مردم همواره گفتارى باطل ولى به ظاهر آراسته و دلپسند به يكديگر القاء مى‏كنند، و اگر پروردگارت مى‏خواست چنين نمى‏كردند، پس آنان و آنچه را به دروغ به هم مى‏بافند واگذار! (سوره انعام آیه ۱۱۲) ▫️این آیه شریف تصریح دارد که شیاطین هم از جنس انسانند و هم از جنس جن و جالب است که شیطان انسی را بر شیطان جنی مقدم داشته اشت. ▫️در سوره ناس هم به شیاطین انسی اشاره دارد: مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس! ▪️بدین ترتیب با توجه به سخن گفتن آشکار این شیطان با قریش و نیز همراهی آشکار با آنان در مسیر، ظهور آیه آن است که این شیطان از انسان‌ها بوده است. یعنی انسانی شیطانی که در صدد برافروختن شعله جنگ است. اما این انسان کیست؟ 🔻شیطان معروف جنی پیش از شناسایی این انسان شیطانی لازم به ذکر است که روایاتی وارد شده مبنی بر اینکه این شیطان همان ابلیس بوده که به صورت انسان ظاهر شده است. اما این روایات علاوه بر مخالفت با ظهور آیه، به لحاظ سندی ضعیفند. ◽️روایت اول تفسیر برهان در این زمینه از جابر بن عبدالله انصاری است اما او این مطلب را از پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل نکرده بلکه نظر خود را گفته است. ◽️روایت دوم از طبرسی است که بدون سند و با «قیل» آغاز شده ◽️و روایت سوم اشاره به این دارد که شیطان به علت مشاهده سپاه ملائک ترسیده است. این روایت هم با وجود ضعف سندی، با این مطلب که این شیطان یکی از انسانها بوده تعارضی ندارد زیرا مشاهده ملایک در ماجرای بدر و نیز احد از سوی مسلمانان و حتی مشرکان تایید قرآنی و تاریخی دارد. 🔻پس این شیطان انسی چه کسی بوده است؟ 🟤 ادامه دارد.. سرووش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44
🔷 تمثل شیطان - قسمت ۳ 🔻تاملی بر ادعاهای قرآنی در قسمت ۲۵ سریال تلویزیونی «احضار» ⚪️ پس این شیطان چه کسی بوده؟ 🔸سراقه بن مالک در گزارش‌های تاریخی تنها به نام سراقه بن مالک بر می‌خوریم که از سران قبیله کنانه بوده. این قبیله با قریش سابقه درگیری داشته و قریش که برای رفتن به سمت مدینه باید از سرزمین این قبیله عبور می‌کرد نگران بود که افراد قبیله کنانه کمین کرده و با آنان درگیر شوند، اما سراقه به آنان اطمینان می‌دهد که از سوی قبیله او تهدیدی متوجه قریش نباشد و او به قریش پناه دهد. ▫️در این قول کلمه «جار» در عبارت (وَ إِنىّ‏ِ جَارٌ لَّكُمْ) به پناه تفسیر شده است. حال آن که واژه جار به معنای همسایه و همراه و مدافع از همراهان آمده و آن که به معنای پناه است اسم فاعل از باب افعال است یعنی «مجیر» عبارت (وَ إِنىّ‏ِ جَارٌ لَّكُمْ) به معنای همراهی است. چنانکه صاحب التحقیق گوید: انّ الأصل الواحد في هذه المادّة هو الميل الى شي‏ء، كما أنّ الجَنب هو الميل عن شي‏ء، و در ادامه گوید: و الجار و المجاور: باعتبار الميل الى شي‏ء و اختيار قرب السكنى منه. ▪️حاصل آنکه این شیطان برای متقاعد کردن قریش به جنگ با پیامبر و حرکت به سمت مدینه می‌گوید من همراه شما خواهم بود. ▫️ این شیطان نمی‌تواند سراقه بن مالک باشد زیرا نهایت کار او می‌توانست این باشد که قبیله خود را از حمله به قریش باز دارد اما دلیلی نداشته که با آنها همراه شود. ▫️علاوه بر این چرا باید دشمنی سراقه با پیامبر از سران قریش مانند ابوجهل و عتبه بیشتر باشد تا جایی که آنان را که نمی‌خواستند یا مردد بودند برای جنگ با پیامبر، او با اصرار آنان را تحریک کند، حال آنکه او اصلا از قریش نبوده و بعدها خود اسلام می‌آورد! حدیث مربوط به متعه حج از پیامبر را او نقل کرده است. ▪️از سوی دیگر سراقه چه اطلاعاتی از وضعیت مسلمانان در مدینه داشته که به قریش اطمینان می‌دهد که «امروز» از مردم مدینه کسی بر شما غلبه نخواهد کرد! (لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ). ظهور این عبارت آن است که گوینده می‌داند که امروز در مدینه خبری است که نشان می‌دهد مردم مدینه از پیامبر حمایت نخواهند کرد! 🔸یکی از منافقان ▫️به نظر می‌آید طرح نام سراقه بن مالک در این ماجرا یک نکته انحرافی برای گم کردن رد این شیطان است تا کسی او را شناسایی نکند! و این بدان معنی است که این شیطان فردی شناخته شده در میان مسلمانان بوده و افشای چهره او برای جریانی به مصلحت نبوده و از آنجا که این جریان قدرتمند بوده توانسته است هویت او را مخفی نگاه دارد. ▪️قراین آیه نشان می‌دهد که این شیطان یکی از منافقان و در میان مسلمانان بوده و او قریش را برای حمله به مدینه تحریک می‌کرد تا با شکست جبهه انقلابی مدینه یعنی پیامبر، علی سلام‌الله‌علیهماوآلهما و نیز برخی از انقلابیون از مهاجرین و انصار، آنان در مدینه قدرت را به دست گیرند. 🔹برخی قرائن تاییدکننده این دیدگاه چنین است: ▪️اولا، روشن شد که این شیطان از میان انسانها است نه جن. ▪️ثانیا، این شیطان اطلاعاتی از درون مدینه دارد که با اطمینان تمام پیروزی مشرکان را وعده می‌دهد. 🟤 ادامه دارد.. سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44
🔷 تمثل شیطان - قسمت ۴ 🔻تاملی بر ادعاهای قرآنی در قسمت ۲۵ سریال تلویزیونی «احضار» ⚪️ پس این شیطان چه کسی بوده؟ 🔸یکی از منافقان 🔹برخی قرائن تاییدکننده این دیدگاه چنین است: ▪️اولا، روشن شد که این شیطان از میان انسانها است نه جن. ▪️ثانیا، این شیطان اطلاعاتی از درون مدینه دارد که با اطمینان تمام پیروزی مشرکان را وعده می‌دهد. ▪️ثالثا، آیه بعد تصریح دارد که این گفتگو میان منافقان با کفار صورت پذیرفته است: إِذْ يَقُولُ الْمُناَفِقُونَ وَ الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلَاءِ دِينُهُمْ هنگامى كه منافقان و آنان كه در دل‏هايشان بيمارى است، مى‏گفتند: مؤمنان را دينشان فريفت.. ▫️شاهد آنکه آیه قبل با عبارت (وَ إِذْ زَيَّنَ) شروع شده که کلمه «إذ» ظرف زمان است، یعنی بیاد آرید زمانی را که شیطان اعمال مشرکان را برایشان آراست، یعنی آنان را پیش نظرشان قدرتمند نشان داده و به آنان وعده پیروزی می‌داد. آیه بعد هم با همین کلمه «إذ» شروع شده آن‌هم بدون عطف، اگر عطف بود معنی این می‌شد که «و نیز بیاد آرید زمانی را که منافقان چنین می‌گفتند..» اما بدون عطف این آیه به آیه قبل، آوردن «إذ» توضیح وضعیت زمان مذکور در آیه قبل است، یعنی «همان زمان که..» و معنی دو آیه این می‌شود: «بیاد آرید زمانی را که شیطان اعمال مشرکان را برایشان آراسته و به آنها وعده پیروزی می‌داد.. همان زمان که منافقان و آنان كه در دل‏هايشان بيمارى است، مى‏گفتند: مؤمنان را دينشان فريفت..!» ▫️پس آیه دوم بیانگر آن است که این منافقان بودند که مشرکان قریش را به جنگ با مسلمانان ترغیب می‌کردند و از درون مدینه اطلاع داشتند و می‌گفتند که جبهه طرفدار پیامبر در مدینه اندکند و فریفته سخنان و وعده‌های او شده‌اند، اما اکثریت مدینه و سران و بزرگان آن با مایند و لذا در مدینه نیرویی که در برابر شما مقاومت کند نیست. ▪️رابعا، به احتمال زیاد منافقان با برخی سران و چهره‌های با نفوذ در مدینه هماهنگ کرده بودند که هنگام رویارویی در میدان حاضر نباشند و مثلا شب قبل یا پیش از آرایش سپاه بگریزند تا پیامبر با عده قلیل تندروها و انقلابیون تنها بمانند! 🔹برخی شواهد این برداشت آن است که: ▫️یکم: برخی از مسلمانان از همان ابتدا با حرکت به سوی بدر مخالف بودند: كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقّ‏ِ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُون؛ همان‌گونه كه پروردگارت تو را به درستى و راستى از خانه ات [به سوى جنگ بدر] بيرون آورد و گروهى ازمؤمنان [از رفتن به جنگ‏] ناخشنود بودند! ▫️دوم: اینان مردم را از جنگ با قریش ترسانده بودند تا جایی که خداوند به آنان وعده یاری با ملائکه را می‌دهد تا مسلمانان از جنگ نگریزند: إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنىّ‏ِ مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلَئكَةِ مُرْدِفِين؛ [ياد كنيد] هنگامى را كه [با دعا و زارى‏] ازپروردگارتان يارى خواستيد و او درخواست شما را اجابت كرد كه من مسلماً شما را با هزار فرشته كه پى در پى نازل می‌شوند، يارى می‌دهم! ▫️سوم: مسلمانان همچنان در تزلزل بودند تا آنکه خدای‌تعالی به همین ملائکه می‌گوید که مسلمانان را در میدان تثبیت کنند تا نگریزند: إِذْ يُوحِى رَبُّكَ إِلىَ الْمَلَئكَةِ أَنىّ‏ِ مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ ءَامَنُوا 🟤 ادامه دارد.. سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44
مرحوم خانم دکتر طوبی کرمانی فارغ التحصیل فوق دکتری فلسفه و کلام تطبیقی از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و مؤلف بیش از ۷۰کتاب و مقاله علمی و اولین خانم که مسؤولیت رایزن فرهنگی ایران در یونان را به عهده داشتند. آخرین مسؤولیت ایشان دبیر کل مجمع جهانی اتحادیه زنان مسلمان بود.
🔷 تمثل شیطان - قسمت ۵ 🔻تاملی بر ادعاهای قرآنی در قسمت ۲۵ سریال تلویزیونی «احضار» ⚪️ این شیطان چه کسی بوده؟ 🔸یکی از منافقان 🔹برخی قرائن تاییدکننده این دیدگاه چنین است: ▪️رابعا، به احتمال زیاد منافقان با برخی سران و چهره‌های با نفوذ در مدینه هماهنگ کرده بودند که هنگام رویارویی در میدان حاضر نباشند و مثلا شب قبل یا پیش از آرایش سپاه بگریزند تا پیامبر با عده قلیل تندروها و انقلابیون تنها بمانند! 🔹برخی شواهد این برداشت آن است که: ▫️چهارم: خداوند به مسلمانان هشدار می‌دهد که از مقابل دشمن فرار نکنند: يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار! ▫️آنگاه آنان را درصورت فرار به خشم الهی و جهنم حواله می‌دهد: وَ مَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلىَ‏ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ مَأْوَئهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِير. 🔻این تاکید در برحذر داشتن از فرار آن هم در اولین رویارویی با دشمن قدری مشکوک است و نشان از توطئه‌ای برای عملی کردن فرار دارد! ▫️پنجم، در آیه ۱۹ منافقان را به دست برداشتن از توطئه می‌خواند: إِن تَسْتَفْتِحُواْ فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَ إِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَ إِن تَعُودُواْ نَعُدْ وَ لَن تُغْنىِ‏َ عَنكمُ‏ْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَ لَوْ كَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِين؛ اگر پيروزى را می‌خواهيد، اينك پيروزى براى‌تان آمد، و اگر [از دشمنى و مخالفت با خدا و رسول‏] بازايستيد، براى شما بهتر است، و اگر [به دشمنى و مخالفت‏] بازگرديد، ما نيز [بر ضد شما] باز می‌گرديم، و هرگز جمعيت شما هر چند زياد باشد، چيزى را از شما دفع نمى‏كند، و يقيناً خدا با مؤمنان است. ▫️ششم، آیه بعد باز بر اطاعت از خدا و رسول دعوت کرده و از بازگشت برحذر می‌دارد: يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَوَلَّوْاْ عَنْهُ وَ أَنتُمْ تَسْمَعُون ▫️هفتم، در آیه ۲۵ منافقان را از فتنه برحذر می‌دارد که اگر واقع شود تر و خشک را با هم خواهد سوزاند: وَ اتَّقُواْ فِتْنَةً لَّا تُصِيبنَ‏َّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَاب؛ ▫️هشتم، در آیه ۲۷ آنان را از خیانت تحذیر می‌دهد: يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تخَُونُواْ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُون! 🔸و البته در آیه ۱۱ هم نکاتی است که موید نقشه فرار در شب قبل از عملیات است که خدایتعالی با امدادهای غیبی مانند مسلط کردن چرت و بی‌حالی و نازل نمودن باران شدید که رمل‌ها و مسیرهای بدر را غیر قابل عبور ساخت، این توطئه را خنثی نمود و البته برخی مفسران در تفسیر این تسلط چرت و نزول باران مطالبی گفته‌اند که چنان سخیف است که از بیان آن معذورم! 🟤 ادامه دارد.. سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44
🔷 تمثل شیطان - قسمت ۶ 🔻تاملی بر ادعاهای قرآنی در قسمت ۲۵ سریال تلویزیونی «احضار» ⚪️ پس این شیطان چه کسی بوده؟ 🔸یکی از منافقان 🔹برخی قرائن تاییدکننده این دیدگاه چنین است: ▪️رابعا، به احتمال زیاد منافقان با برخی سران و چهره‌های با نفوذ در مدینه هماهنگ کرده بودند که هنگام رویارویی در میدان حاضر نباشند و مثلا شب قبل یا پیش از آرایش سپاه بگریزند تا پیامبر با عده قلیل تندروها و انقلابیون تنها بمانند! ◾خامسا: از مطالب گفته شده معلوم می‌شود که علت ترس این شیطان در هنگام مشاهده شدن سپاه مسلمانان و فرار او چه بوده! قطعا این شیطان که از منافقان مدینه بوده برابر نقشه قبلی و وعده‌ای که به مشرکان داده بود انتظار این را نداشت که صبح واقعه همه سپاه مدینه در بدر آرایش نظامی یافته باشند، از این‌رو با دیدن این صحنه جا خورد و از ترس شناخته شدن پا به فرار گذاشت! روشن است که ظاهرا مشرکین از پیش آمار سپاه مدینه را داشتند و لذا با عده و تجهیزاتی بیش از سه برابر آنان به جنگ آمده بودند و مشاهده سیصد نفر آن هم با آن تجهیزات کم نباید موجب نگرانی می‌شد. به همین جهت با وجود فرار شیطان، قریش ایستاد و جنگید و البته برای سپاه قریش گریختن در این شرایط بدتر از شکست و ننگی سخت بود. ✅ در پایان تذکار این نکته لازم است که طرح امکان تمثل و ظاهر شدن شیطان به شکل انسان در جامعه تبعات منفی داشته و افراد را نسبت به یکدیگر بدبین خواهد ساخت و از این به بعد هرکسی ممکن است اعضای خانواده یا همکاران و دوستان خود را در شرایطی متهم کند که او شیطان است و این خود موجب اختلاف و احیانا جدایی در جمع خانواده‌ها و دوستان می‌شود. ایکاش نویسندگان سریال همانطور که ابتدا شیادی احضارکننده روح را با هک کردن گوشی همراه مشتریان نشان دادند در ادامه هم از همان طریق و یا نهایتا از طریق ارتباط با برخی جنیان که اطلاعاتی را می‌توانند بیاورند، داستان را پیش برده و وارد مسئله تمثل ابلیس به صورت انسان آن هم در یک امر ساده خانوادگی و دوستی نمی‌شدند تا این آسیب را به دنبال نداشته باشد. 🟤 پایان. سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44
6⃣9⃣ بعد از آنکه و روحانیت در بشدت مورد هجمه قرار گرفت در دوره مدرنیته تلاش هایی شد تا دین را از دسترسی حملات فلسفی و کلامی مخالفان خارج کنند و گفتند که دین و وحی هر دو هستند و از ویژگی های و فردی، غیر قابل انتقال بودن است و تجربه دینی مبتنی بر دید گاهها و باورهای پیشین صاحب تجربه هست و وحی در واقع تفسیری است که او از این تجربه ارائه می کند. ولی در واقع، نظر تجربه دینی یک بود برای نجات اصل دین و مقوله ی وحی در دنیای غرب. پس نقد اول ما این است که این مطالب در رابطه با کتاب مقدس مطرح شد و ربطی به ندارد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
7⃣9⃣نقد دوم بر دیدگاه این است که در واقع با اساس وحی در است چون وقتی ما می گوییم ، منظورمان یک منبعی از معرفت است که فراتر از منابع قبلی است. مثلا ما یک سری آگاهی های فطری و غریزی ممکن است داشته باشیم و یک بخشی از معارف که مبتنی بر تجربیاتی هست که بدست می آوریم مثل مطالعه و تحصیل و چیز هایی که خودمان تجربه می کنیم، یک منبع بزرگ معرفتی هم است برای انسان که او را از حیوان متمایز می کند زیرا از عقل برای تفکر استفاده می کنیم و از تعدادی گزاره معلوم به یک گزاره نامعلوم می رسیم، و اساسا یکی از مهمترین منابع دریافت و شناخت و معرفت برای انسان عقل است و یکی از مهمترین کارهای عقل برهان، تفکر و استدلال است از طرفی نتایجی که با عقل و تجربه بدست می آید گاه با خطا مواجه می شود پس وقتی که انسان اهداف مهمی مانند رسیدن به و دوری از پیش رو دارد به منبع معرفتی بالاتری نیاز پیدا می کند که نباشد و آن منبع وحی است. ✔️پس وقتی می گوییم وحی، یعنی منبعی که خطاناپذیر است و منبعی است فراتر از دریافت های بشری. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
8⃣9⃣فلسفه ی نیاز به وحی وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ ۖ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ ۚ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ ۚ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود، طايفه‌اى از ايشان آهنگ آن داشتند كه تو را از راه به در كنند، و[لى‌] جز خودشان [كسى‌] را گمراه نمى‌سازند، و هيچ گونه زيانى به تو نمى‌رسانند. و خدا كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‌دانستى به تو آموخت، و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود.(آیه 113 سوره مبارکه نساء) ✅قرآن کریم راجع به پیامبر اکرم(ص) می فرماید آنچه را نمی توانستی به آن دسترسی پیدا کنی به تو آموخت زیرا ما لم تکن تعلم به این معنی است که آنچه که نمی توانستی آن را بدانی یعنی دسترسی به آن نداشتی چون منابعی که که برای فهمیدن داشتی تجربه، تعقل یا تفکر از حوزه دسترسی به این معارف خارج بوده بنابراین تو نمی توانستی به آن دسترسی پیدا کنی پس نیاز به منبعی بود سرشار و لایزال و خطاناپذیر لذا می گوییم وحی خطا ناپذیر است. ✔️ معرفتی که خدای تعالی به کسی القا می کند چون از طریق تفکر نیست لذا خطا هم درونش راه ندارد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
9⃣9⃣اگر را یک بدانیم دیگر آن که است و قابل دسترسی نیست از بین می رود و دیگر نیست و چه بسا و باشد یعنی صاحب تجربه گویا چنین می بیند که فرشته وحی می آید یعنی احتمالا آن هم درست نیست چون خود او این چنین تصوری دارد این چطور می تواند منبع علم باشد و معرفتی باشد خطاناپذیر و لا یزال و فراتر از عقل، این حتی از غریزه هم پایین تر است چون ‌ممکن است توهم و خیال باشد و نمی توان در راه رسیدن به سعادت بر آن تکیه کرد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
0⃣0⃣1⃣ این است که اگر ، باشد در آن تردید جدی ایجاد می شود زیرا از کجا معلوم القاء الهی است ،ممکن است تصورات و توهمات خود فرد باشد زیرا بعضی از صاحب نظران تجربه دینی، آن را واقعی قلمداد نمی کنند و اینکه شخص تصوری دارد که یک ندایی به او می رسد و چیزی را در درون خودش احساس می کند و فرقی نمی کند که این احساس واقعی باشد یا نباشد در هر صورت اسمش تجربه ی دینی است خب وحی هم اگر تجربه دینی باشد در حقانیتش تردید ایجاد می شود زیرا که امکان دارد سرابی دیده باشد و خیال کرده باشد آب دیده است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
1⃣0⃣1⃣ این است که منجر به می شود چون اصلا ویژگی اصلی این است که در چهارچوب باور ها و اعتقادات خود فرد شکل می گیرد و این دیگر نمی تواند وحی الهی باشد و اعتقادات خود شخص است که این احساس تفسیر و تبیین را به او داده است در حالیکه وحی یک منبع خارجی است که می خواهد یکسری معارف و آگاهی ها بدهد نه اینکه بر اساس چهار چوب دانسته های خود او باشد برای همین است که می گویند این تجربه دینی منجر می شود به اینکه بگوییم که وحی دیگر ندارد و منشأش کاملا و است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
2⃣0⃣1⃣ و از نتایج این است که وحی را از دسترس خارج می کند چون یک و است و کاملا درونی است و دیگر ما راهی برای اینکه اثبات کنیم چنین احساسی را داشتیم یا نه نداریم مثلا کسی بیاید و بگوید که من نبی هستم و به من چنین وحی شده است ما راهی نداریم که بفهمیم او راست می گوید یا دروغ می گوید. در حالیکه آن وحی که ما به آن اعتقاد داریم که است چند ویژگی دارد و یکی از ویژگی هایش این است که اثبات می کند وحی، وحی الهی است. و یکی از راه های اثبات است یعنی معجزه‌ای می آورد برای کسانی که باور ندارند و برای آنها صدقش اثبات می شود. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
3⃣0⃣1⃣ یکی شبهاتی که مطرح می شود این است که وحی، پیرو است و از دلائلی که نشان می دهد وحی، پیرو است، یعنی است یا مبتنی بر خود فرد است این است که همه پیرو مسائل و حوادث شخصی و اجتماعی زمان خود پیامبر هست در نتیجه اسمش را وحی پیرو می گذارند یعنی وحی، پیرو حوادث زمان و دانش زمان است در حالیکه ما وقتی مطالعه می کنیم می بینیم وقتی وحی آمد همه چیز را به هم ریخت یعنی اصلا پارادایم‌های زمان را شکست باورها و اعتقاداتشان را شکست و چیز های جدید و نو آورد تا جایی که به آن می گویند چون حرف تازه ای را ارائه می کند و از طرف دیگر جامعه را دارد به طرف خودش می کشاند پس این وحی، پیشرو است نه پیرو یعنی جامعه را بدنبال خود می کشاند. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/2 💯 @bayyenat313
هدایت شده از Movahed
بیانیه انتخابات.pdf
186.8K
بیانیه حضور در انتخابات، دکتر محمد عینی زاده موحد
4⃣0⃣1⃣ دیگر از ادعاهای وحی این است که وحی است و قرآن ساخته خود پیامبر اکرم(ص) است این یعنی وحی از سنخ سخن و کلام و الفاظ نیست. و باید در تحلیل خود وحی و کلام الله را تفکیک کنیم و اشاره می کنند به آیه 51 سوره مبارکه شوری ✅ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ و هیچ بشری را یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر به وحی (و الهام خدا) یا از پس پرده غیب عالم (و حجاب ملکوت جهان) یا رسولی (از فرشتگان عالم بالا) فرستد تا به امر خدا هر چه او خواهد وحی کند، که او خدای بلند مرتبه حکیم است. و می گویند بنا بر آیه کلام الهی سه گونه است یکی از آنها است و دیگری و نوع سوم همان وحی است و رسولی می آید ولی چیزی را نمی کند بلکه را الهام می کند. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/9 💯 @bayyenat313
5⃣0⃣1⃣ مهمترین ایرادی که به نظریه فوق وارد است این است که است زیرا اگر وحی، الهام فرشته است پس باید حتما چیزی را کند تا نوعی از باشد ولی این ادعا می گوید فرشته چیزی را ابلاغ نمی کند و فقط وحی می کند و از این نتیجه گیری می کنند که الفاظ و کلمات قرآن ساخته ی خود پیامبر است. ایراد دیگر این است که آیا فرشته وحی نمی توانست با کلام و الفاظی که در دستگاه معرفتی پیامبراکرم (ص) بود چیزی را به پیامبر ابلاغ کند. ✔️در نهایت قصد دارند از این طرق استفاده کنند و بگویند قرآن کلام خدا نیست پس می توان بخش هایی را نادیده گرفت و به دلخواه خود عمل کرد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/9 💯 @bayyenat313