صفحه معرفی کتاب حکمتنامه پارسیان. برای دیدن صفحه مورد نظر، روی لینک زیر کلیک کنید: http://jamalnashr.com/bookdetails.aspx?bookcode=286

ضرب المثل ها و حکمت ها یکی از راههای شیرین کردن زندگی : ضرب المثل ها در زندگی ما به چه دردی می خورند؟ زندگی انسان ها فراز و نشیب های بسیاری دارد و برای اینکه بتوانند آن را مدیریت کنند نیازمند ارتباط با سایر هم نوعان خود می باشند. از طریق این ارتباط حرف های بسیاری رد و بدل می کنند تا تضادها، فرصت ها و آسیب هایی را که متوجه شان هست، به شکلی جهت دهی کنند و به برنامه ها و اهداف خود برسند یا به آنها نزدیک تر شوند. اگر در ارتباط گیری شان بلد نباشند چگونه حرف بزنند و یا چه مطالبی را در چه زمانی بگویند درصد شکست هایشان بسیار بالا می رود یا تنش هایشان بیشتر می شود. به عبارت دیگر، حرف زدن دو قسمت مهم دارد: اول: حرفِ خوب، زدن دوم: خوب، حرف ردن استفاده از ضرب المثل ها و حکمت ها روشی است برای اینکه حرفهای خوب را به شکل خوبی هم بیان کنیم و از تلخی های سخن، کم کنیم و بر شرینی و جذابیتش بیافزاییم. حالا اگر این مطالب با آیات قرآن، احادیث و شعر هم مخلوط شود بسیار مطلوب تر، مفید تر و موثرتر خواهد شد. به دلایلی که گفته شد، نرم افزار حکمت پارسیان را انتخاب کردم تا به مرور بخش هایی از آن را برای مخاطبین گرامی توضیح دهم. امروز، اولین ضرب المثل را تقدیم می کنم: حكمت نامه پارسيان ؛ ص۳۹ آب، آبادانى است ۱. قرآن كريم: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ» هر چيزى زندهاى را از آب قرار داديم. ۲. قرآن كريم: «وَ اللَّهُ انْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحيا بِهِ الْارْضَ بَعْدَ مَوْتِها». خداوند از آسمان آبى فرستاد و به وسيله آن، زمين را پس از آنكه مرده بود جان بخشيد. ۱. آب، آبادانى است. د/ ۱/ ۱ ۲. آب بهتر هزار بار زِ مِىْ وَ مِنَ الْماءِ كُلُّ شَىءٍ حَىّ د/ ۴/ ۱۷۳۸ ۳. از آب زنده بوَد خلق وز آب نيست گزير. «عنصرى» د/ ۱/ ۹۶ ۴. به آب باشد ويران جهان و آبادان. «مسعود سعد» د/ ۱/ ۳۷۴ ۵. زنده آبند زندگان كه چنين گفت ايزد سبحان بى چگونه بى چون «ناصر خسرو» د/ ۴/ ۱۷۳۸

نقش الگویى حاكمان در تغییر سبک زندگی و رفتار مردم : توضیحی درمورد تصویر : مسئولین با تصمیم ها و عملکرد خود پله های حرکت مردم و سبک زندگی آنها را ترسیم می کنند. خداوند در سوره توبه به مسلمانان فرمان می دهد كه در میدان مبارزه و جهاد، رهبران و فرماندهان كفر و ریشه هاى آنان را هدف قرار دهید: «فقاتلوا ائمّة الكفر»(۲۶) پس با پیشوایان كفر نبرد كنید. در سخنان پیشوایان معصوم نیز به این مهم توجّه شده است. حضرت على علیه السلام می فرماید: «الناس بامرائهم أشبَه منهم بآبائهم» (۲۷) شباهت مردم به رهبرانشان، از تأثیر پذیرى آنها از پدران و مادرانشان بیشتر است. در روایتى دیگر می خوانیم: «الناس على دین ملوكهم»(۲۸) دین مردم بر طبق دین رهبران و حاكمان آنان است { نقش الگویى حاكمان حتی به حوزه دینی هم سرایت می کند ( بهشت دانایی) } پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله فرمودند: «صِنفان من امّتى اذا صلحا صلحت امّتى و اذا فسدا فسدت امّتى» هر گاه دو دسته از امت من فاسد شوند همه فاسد می شوند و اگر صالح شوند در همه اثر گذاشته و همه صالح می شوند. سؤال كردند آن دو دسته كیانند؟ پیامبر فرمودند: «الفقهاء و الاُمراء»(۲۹) دانشمندان و حاكمان {نقش الگویى حاكمان ( بهشت دانایی ) } حدیثى مهم امام باقرعلیه السلام مىفرماید: «قال اللّه تبارك و تعالى: لاعذّبنّ كلّ رعیّة فى الاسلام دانت بولایة كلّ امام جائر لیس من اللّه و اِن كانت الرعیة فى اعمالها بَرَّة تقیّة و لاعفونّ عن كلّ رعیّة فى الاسلام دانت بولایة كلّ امام عادل من اللّه و اِن كانت الرعیّة فى انفسها ظالمةً مسیئة»(۳۰) خداوند می فرماید: هر جمعیّتى كه رهبرىِ فردى ستمگر را بپذیرند، مورد عذاب و غضب من هستند گرچه آنان خود باتقوا و نیكوكار باشند و هرگاه مردمى رهبرى امام عادلى را بپذیرند مورد عفو و لطف من هستند گرچه آنان به خود ظلم كرده و داراى رفتار بدى باشند. از این حدیث بسیار عالى، استفاده می شود كه آنچه مهمتر از عمل است، پذیرش ولایت پیشواى عادل است. همان گونه كه هرگاه راننده اتوبوس، فردى عاقل و با تجربه و سالم باشد این اتوبوس به منزل می رسد گرچه بعضى مسافران، پوست پرتقال و ته سیگار در ماشین ریخته و یا با لباس كثیف و كفش پاره در آن نشسته باشند. اما هرگاه راننده و هدایت كننده اتوبوس، شخصى ناسالم یا مست یا كور باشد، سرنوشت مسافران نابودى است گرچه تمام مسافران بهترین لباس و كفش را پوشیده باشند. آرى، آنچه در حركت اصالت دارد رهبرى و مسیر حركت است نه قیافه و ژست و اعمال جزئى.(۳۱) در قرآن آمده است: «و مَن اضلّ ممّن اتّبع هواه بغیر هُدىً من اللّه»(۳۲) كیست گمراهتر از كسى كه پیرو هوس خود باشد و هدایتى از طرف خدا او را هدایت نكند. در حدیث ذیل آیه می خوانیم: هر كه مكتب و دین خود را بر طبق سلیقه و رأى خود قرار دهد و از امام حقیقى اطاعت نكند، مشمول این آیه شده و گمراهترین افراد است.(۳۳) در حدیث دیگر می خوانیم: كسى كه زیاد عبادت كند، ولى امام و رهبر حقى نداشته باشد، سعى و تلاش او مردود و در حقیقت گمراه است و خدا نیز دشمن عبادت و اعمال اوست. «واللّه شانىء لاعماله»(۳۴) ۲۶) سوره توبه، آیه ۱۲. ۲۷) تحف العقول، ص۲۰۸. ۲۸) كشف الغمّه، ج۲،ص۲۱. ۲۹) بحارالانوار، ج۲، ص۴۹. ۳۰) كافى، ج۱، ص۳۷۶. ۳۱) این مثال را از رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللّه خامنه اى شنیده ام. ۳۲) سوره قصص، آیه ۵۰. ۳۳) تفسیر المیزان، ج۱۶، ص ۵۶. ۳۴) كافى، ج۱ ص۱۸۳. مطالب داخل { } ، در سایت منبع وجود ندارد و دیدگاه بهشت دانایی است.

برای دیدن این صفحه در سایت منبع لینک زیر را کلیک کنید: http://gharaati.ir/show.php?page=books&book=7&pages=9

تصویر ابتدایی متن، از سایت سوره انتخاب شده است. برای دیدن سایت منبع تصویر، روی لینک زیر کلیک کنید: http://www.sooremag.ir/%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C

{ نقد : اگر به متن عربی روایات ذکر شده دقت کنیم متوجه نکته ای می شویم. عبارات ائمه، امراﺀ، ملوک، امام ، در عین که شباهت هایی دارند، از نظر معنی با هم تفاوت های جدی دارند . در منابع عربی نیز کتاب هایی با عنوان " فروق اللغه " وجود دارند که به تفاوت های معنایی لغات مترادف و متضاد پرداخته اند. لذا نمی توانیم معنی لغات فوق الذکر را دقیقا مترادف با واژه " رهبر" که امروزه در زبان فارسی مصطلح شده بدانیم. بلکه شامل رهبر، رئیس جمهور، مسئولین کشوری و لشکری، روسای قبایل مختلف در ایران، کدخدا، روسای شورای شهر و روستا و… می شود.}

مطلب سایت سوره که لینک آن ارائه شده است خواندنی است و مطالعه آن را توصیه می کنم. عناوین صفحه مذکور: تجدد، توسعه و ویرانگری الگوی محتاج حکم‌رانی گذار از توسعه به پیشرفت پیش آمد و پس آمد الگوی توسعه اسلامی کنفرانسی که پیش‌رفت ندارد! داستان توسعه‌ی ایرانی درپی ضرورت الگو برنامه‌ریزی توسعه ایرانی کارزار اقتصادی ایران الگویی بی مکان و زمان درباره الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت طرح مسأله الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت

سنن الهی در ترجمه قرآن کریم آیت الله مکارم شیرازی : در این صفحه ، عناوین سنن الهی که در ترجمه قرآن کریم آیت الله مکارم شیرازی آمده است را فهرست وار ارائه می کنم و از شما مخاطب گرامی دعوت می کنم به ترجمه مذکور مراجعه کرده و درصورت داشتن سوال ، آن را در بخش دیدگاه مطرح فرمایید. البته درصورت تقاضای مخاطبین ، به مرور زمان برخی از آنها را بررسی خواهیم کرد. ۱- صابران سربلند ۲- ظاهر تلخ و باطن شیرین سختی ها ۳- گردش روزگار خالص کننده مومنان ۴- مزد سربلندی از امتحان های الهی ۵- اهمیت قطع ریشه ستم و ستمگران ۶- نعمت ها و سختی ها ، دو عامل برای بازگشت به سوی خدا ۷- ثروت و فرزندان ، دو وسیله آزمایش ۸- آزمایش سالانه ۹- هشدارهای بیدارکننده ، نمونه ای از رحمت الهی ۱۰- مجازات پنهان ۱۱- سنت خدا و زمان مقرر ۱۲- دو فلسفه برای تاخیر مجازات الهی ۱۳- امتحان ، قانون قطعی خداوند ۱۴- مشیت ما ، پیروزی مستضعفان ۱۵- برنامه عجیب الهی ۱۶- آزمون در چهره های گوناگون ۱۷- یاری مومنان برعهده ماست ۱۸- امر به اندیشه ۱۹- تغییر ناپذیری سنت های خدا ۲۰- آزمایش با نعمت های فراوان منبع : ترجمه قرآن کریم ، حضرت آیت الله مکارم شیرازی ، فهرست موضوعی ، صفحه ۲ .

تصویر ابتدایی متن ، از لینک زیر برداشته شده است: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940301000500

سازمان های یادگیرنده لزوماً باید سازمان و یا اداره باشند؟ خانواده هم می تواند یک سازمان یادگیرنده باشد: سازمان های یادگیرنده ، تعریف و مصداق : تعریف سازمان های یادگیرنده : « سازمان هایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر توانایی های خود را افزایش می دهند تا به نتایجی که مد نظر است برسند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند » ( نظریه های مدیریت ، مجموعه سوم ، صفحه یک ) در این تعریف واژگانی کلیدی وجود دارند که لازم است درمورد آنها بیشتر تبادل نظر شود. سازمان – یادگیری – مستمر – توانایی – افزایش – مد نظر – الگوهای تفکر – رشد – اندیشه های گروهی – آموختن سازمان : درست است که ادارات دولتی و خصوصی کامل ترین مصداق سازمان هستند اما خانواده هم یک سازمان کوچک است و نباید از آن غافل شویم و اگر توجه نداشته باشیم که خانواده ، یک سازمان و حتی یک کشور کوچک است ، مسیر زندگی را اشتباه خواهیم رفت.

جمله ی کلیدی: خانواده، یک سازمان و حتی یک کشور کوچک است.

این جمله، اغراق آمیز نیست و اگر فرصتی پیش آمد یا اعضای محترم سوال کردند، بیشتر توضیح خواهم داد.

اعضای محترم می توانند سوالات خود را در بخش نظرات، در سایت بهشت دانایی مطرح فرمایند.

یادگیری : در سایت رشد ، این گونه تعریف شده است : « یادگیری تغییر نسبتا دایمی در رفتار است که در نتیجه تمرین حاصل شده است. تغییراتی در رفتار که حاصل‌اش (و نه تمرین) ، با شرایط موقت جاندار (مثل خستگی یا حالات ناشی از مصرف برخی داروها) باشند مشمول این تعریف نمی‌شود » لینک مطلب: http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%db%8c%d8%a7%d8%af%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c&SSOReturnPage=Check&Rand=0

سایت اکسیر ، یادگیری را این گونه تعریف می کند: « هیلگارد روانشناس آمریکایی در یک تعریف جامع یادگیری را این گونه تعریف می کند: یادگیری یعنی تغییر نسبتاً پایدار در رفتار که بر اثر تجربه در توانایی های بالقوه فرد بوجود می آید » لینک مطلب: https://psychoexir.com/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C/ متاسفانه یادگیری در سیستم های آموزشی به شکلی ناصحیح اجرایی شده و برداشت بخش قابل توجهی از مردم ، توام با خاطراتی تلخ از حفظ مفاهیم می باشد. و به بیانی دیگر، به « اختلال در یادگیری » شبیه تر هستند تا یادگیری .

مستمر : یادگیری ، فرآیندی همیشگی است نه مقطعی . توانایی : یادگیری واقعی ، توانایی های ما را افزایش می دهند و اگر توانایی های ما افزایش ندهند یادگیری نیستند. مد نظر : وقتی گفته می شود « نتایجی که مد نظر است » ، یعنی یادگیری باید هدفمند باشد و ما را از نقطه ای به نقطه ای دیگر برساند . الگوهای تفکر : الگوهای تفکر، به ما اندیشیدن به روش های مختلف را هدیه می کنند. و… تصویر ابتدایی مطلب ، از سایت اکسیر گرفته شده است .

یک توضیح: برای اینکه مخاطبین عزیز در مطالعه مطالب سایت، قدرت انتخاب بیشتری داشته باشند و فقط موضوعات مورد علاقه خود را پیگیری کنند، در سایت بهشت دانایی، مطالب به شکل گروه بندی شده نیز ارائه شده است. لینک سایت: https://beheshtedanayee.ir/

سنت های الهی در قرآن ، معانی و تقسیم بندی ها به نقل از سایت حوزه : {سنت های الهی در قرآن} معانی سنت ۱ـ روش مستقیم و پایدار و مستمر و متوالی؛ ۲ـ عملی که حدود معین و مشخصی دارد؛ ۳ـ عملی که مداوم ولی فانی در شخص است. که معنای اول مخصوص خداوند است و معنای دوم و سوم مناسب با فعل نبی (صلی الله علیه وآله) است. در قرآن کریم کلمه «سنت» شانزده بار در یازده آیه به کار رفته است که به استثنای یک مورد همواره سنت الهی مقصود بوده است. خصوصیات سنت الهی سنت های الهی دارای خصوصیات ویژه ای هستند. مهم ترین خصوصیت آن ها که صریحاً در قرآن ذکر شده این است که قابل تغییر و تبدیل نیستند: «لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحویلاً» (اسراء / ۷۷) و آیاتی چون فاطر/ ۴۳ و احزاب / ۶۲ . ممکن است برخی از سنت های الهی بر برخی دیگر در بعضی موارد حاکم باشند و آن ها را دستخوش تغییر قرار دهند. مثلاً سنت پذیرش توبه تا قبل از حتمی شدن عذاب الهی، بر سنت عذاب حاکم است و اگر هنوز عذابْ حتمی نشده توبه قابل پذیرش است، آن چنان که در قرآن آمده است: «قُل لِلَّذینَ کَفرُوا ان یَنتَهوا یُغفَر لَهم ما قد سَلَف و ان یَعُودوا فَقَد مَضَت سُنَّتُ الأوّلین»؛ انفال/۳۸ . تقسیم بندی سنت های الهی سنت های الهی در یک تقسیم بندی به دو دسته تقسیم می شوند: ۱ـ سنت های مطلق: سنت هایی هستند که متوقف بر چیزی نیستند و در واقع قوانین اساسی آفرینش و تدبیر انسان هستند لذا ثابت و عمومی هستند و به عبارت دیگر این سنت ها استثناپذیر نیستند و شامل همه انسان ها و دائمی و همیشگی هستند و هیچ سنت دیگری نمی تواند بر آن ها حاکم شود. ۲ـ سنت های مقید: سنت هایی هستند که تحقق آن ها متوقف بر مقدماتی است که فراهم ساختن آن مقدمات در اختیار انسان است این سنت ها قابل تغییر و تبدیل هستند و ممکن است بعضی از آن ها بر بعضی دیگر، در شرایط خاص، مقدم باشند. اینک به توضیح و بیان سنت های مطلق می پردازیم: { سنت های الهی مطلق } ۱ـ سنت آفرینش به وجه احسن: «وَ لَقَد خَلَقْنا الإنسانَ فی أحسنِ تَقویمٍ»؛ تین / ۴ . ۲ـ سنت هدایت تکوینی: «قَال رَبُّنا الذی أعطی کُلَّ شَی ءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی» طه . «الّذی خَلَقَنی فَهُوَ یَهدیِن»؛ شعراء/ ۷۸ . ۳ـ سنت هدایت فطری: در قرآن آمده که میل به خدا پرستی در نهاد و فطرت انسان قرار داده شده است: «وَ إذ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی آدم مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتهم وَ أشهَدَهُم عَلی أنفُسِهِم ألستُ بِرَبِّکُم قالوُا بَلی»؛ اعراف/ ۱۷۲ و نیز: روم/ ۳ . ۴ـ سنت قدر الهی: این سنت بدان معناست که تقدیر امور به دست پروردگار است، آن سان که می فرماید: «وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدی»؛ اعلی/۳ و نیز حدید / ۲۲. ۵ـ سنت عرض امانت: از جمله سنن الهی سپردن امانت های الهی به آسمان ها و زمین است: «اِنّا عَرَضنا الأَمانَةَ عَلی السَّمواتِ وَ الأرضِ وَ الجِبالِ فَأَبینَ أن یَحمِلنَها و أشفَقن مِنها و حَمَلَها الإنسانُ إنَّه کانَ ظَلُوماً جَهولاً»؛ احزاب/۷۲ . ۶ ـ سنت تبشیر و انذار یا سنت تشریفی: «وَ إِن مِن اُمَّةٍ لا فیها نَذیرٌ»؛ فاطر/ ۲۴ همچنین: نحل/ ۹ و بلد/ ۱۰. که این سنت { از سنت های الهی } همان سنت هدایت از سوی انبیا است و سنت هدایت در معنای عام، جنبه اجتماعی ندارد و مربوط به سرتاسر جهان هستی است و در واقع هدایت همه موجودات توسط خداوند متعال است و همان سنت هدایت تکوینی است که قبلاً اشاره شد. و در معنای محدودتر، که جنبه فردی دارد، همان هدایت تشریفی تک تک افراد انسانی است و آیه ۱۰ سوره بلد به آن اشاره دارد و هدایتی است که جنبه اجتماعی دارد، یعنی هدایت انسان ها توسط انبیا، چون بعث و ارسال انبیاء به سوی جوامع بوده است نه به سوی افراد، لذا جنبه اجتماعی دارد . مطلق و بی قید و شرط دانستن سنت مذکور هم بدین سبب است که فرستادن پیامبران، معلول افعال و رفتار انسان ها نیست، تا آن جا که حتی نخستین انسانی که آفریده شد، خود پیامبر بود. ۷ـ سنت سنخیت میان مرسَل و مرسَل الیه: این سنت بر آن است که بگوید فرستاده خدا از نظر زبان و نوع باید با افراد یکسان باشد، چنانکه می فرماید: «وَ ما أرسَلنا مِن رَسُولٍ إلا بِلِسانِ قَومِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُم»؛ ابراهیم / ۴. ۸ ـ سنت نفی حرج: یکی دیگر از سنت های الهی این است که خداوند متعال سختی و مشقت را بر بندگان خود نخواسته است: «یُریدُ اللّه بِکُمُ الیُسر وَ لا یُرید بِکُم العُسر»؛ بقره/ ۱۸۵. همچنین: بقره/ ۲۸۶، نساء/ ۲۸، مائده/ ۶ و حج/ ۷۸. ۹ـ سنت نفی ظلم از طرف خدا: همان گونه که در اصول دین نیز آمده است پروردگارْ عادل است و هیچ گاه نسبت به بندگان خود ظلم روا نمی دارد: «وَ مَا اللّهُ یُریدُ ظُلماً لِلْعالَمین»؛ آل عمران / ۱۰۸، انفال/ ۵۱، یونس/ ۴۴. ۱۰ـ سنت بازتاب اعمال: یعنی هرکس هر چه انجام دهد اگر خوب باشد به نفع اوست و اگر بد باشد به ضرر خود اوست: «لَها ما کَسَبَت وَ عَلَیها ما اکْتَسَبَت»؛ بقره