🏴 به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
ای ساربان آهسته ران، کز دیده دریا می رود
از شهر زهرا نیمه شب، فرزند زهرا می رود
زینب شده محمل نشین، با ناله های آتشین
منزل به منزل کو به کو، صحرا به صحرا می رود
#کاروان_کربلا
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
مگر میشود هم شمع بود ...
هم پروانہ ...!
#سردار این چنین بود..
از او آموختم
باید بسوزم برای پروانہ شدن
نہ پروانہ ای برای سوختن...
#شهید_حاج_احمد_کاظمی🌷
آخرین تماس💔
دوم فروردین 96 بود که سعید هم صبح وشب با من تماس گرفت که آخرین بار ساعت 12 شب بود که تماس گرفت.
به سعید گفتم:
مامان پس کی می آیی؟ 😭
گفت:مامان شما نگران نباشید.
اصرار داشت که من مسافرت به شمال را بروم.
من درجوابش گفتم: مادر، تا تو نیایی بدون تو هیچ جا نمیروم. 😔☝️
سعید گفته بود که:
این بار ازجبهه برگردم میخواهم زن بگیرم.
قرار بود هشتم فروردین برای او جشن تولد بگیریمو اورا غافلگیر کنیم. 🎊
اما نمیدانستیم که سعید زود تر از همه مارا غافلگیر میکند 😭
شهید مدافع حرم سعید خواجه صالحانی🌹
#سالروزشهادت🕊
سالگرد شهادت
ما که رفتیم
یه وقت جانمونی
الهی مرگ ماراهم شهادت درراه خودت قرارده، الهی آمین بحق صلوات برمحمدوال محمد
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
7dc993e5c0b9cb28e210151d1661f676699730fa.mp3
3.59M
🌷با شهیـدان عهـدخـون بستیـم
دل نواے نینوا دارد
آرزوے ڪربلا دارد
🎤 #حاج_میثم_مطیعـی
🌹آقاے ما
❣تُو چنان در دل مݩ رفتـہ کہ جاݩ در بدنـی
#ما_ترکناک_یا_بن_الحسین
#امام_خامنه_ای
قنـوت کہ نبـود ؛
پـرواز بـود ؛
اصلاً معلوم بـود کہ روے زمیـن نیستــ...
.
🌷 #شهیـد_مهدے_زیـن_الدیـن
🌹خاطراتی از شهید حاج قاسم سلیمانی
✍اطاعت از فرمان مادر حتی بعد از مرگ
ابراهیم شهریاری به بیان خاطره دیگری از سردار دلها نسبت به مادر پرداخت و گفت: یک روز حاج آقا از منطقه به حسینیه ثارالله آمد. برای رعایت مسائل امنیتی و حفاظتی، موقع رفتن بدون آنکه متوجه شود ما او را تا منزل مادرخانمش همراهی کردیم. آنجا که رسید، متوجه شد و من را صدا زد و گفت: چرا دنبال من میآیید و من را تعقیب و ناراحت میکنید شهریاری گفت: من پیشانی حاج قاسم را بوسیدم و گفتم: حاجی! ارواح خاک مادرت ما را اذیت نکن و بگذار ما کار حفاظت از جان تو را به خوبی انجام بدهیم. حاجی موقعی که این قسم را از زبان من شنید، سکوت کرد. او با بیان اینکه در این موقع از او اجازه خواستم تا خوابی را که از مادرش دیده بودم، برایش تعریف کنم، افزود: سردار سلیمانی گفت: چه خوابی دیده ای؟ گفتم: در عالم خواب، مادرتان را در جمعی از بچههای رزمنده دیدم. مادرتان با همان حیای اسلامی که رعایت میکرد، آمد و ما چهره اش را یک لحظه دیدیم. سلام کرد و گفت: از حاجی چه خبر؟ گفتم: حاجی حالش خوب است و سلام میرساند. مادرت گفت: بگو احوال پدرش را بپرسد.
شهریاری با اشاره به اینکه این موضوع که یک پیرزن حتی بعد از مرگ نیز به فکر همسر است، در جامعه امروز ارزش دارد افزود: بعد از آنکه این را به حاج قاسم گفتم، شروع به گریه کرد و بعد از گریه گفت: درست است من هر روز یا یک روز در میان، زنگ میزدم و احوال پدرم را میپرسیدم. این دفعه یک عملیات سختی بود و داعشیها در املی این قدر شیعهها را اذیت میکردند و خود و بچه هایشان را میکشتند که من ۴ یا ۵ روز سخت درگیر شدم و نتوانستم با پدرم تماس بگیرم. راوی این خاطره ادامه داد: حاج قاسم همان شب با وجود خستگی گفت: به قنات ملک برویم و حدود ساعتهای ۱ یا ۱ و نیم شب که رسیدیم به سر مزار مادرشان رفتیم و صبح زود نیز بعد از اقامه نماز صبح، دوباره سر مزار مادرشان رفتیم و همان جا، حاج قاسم دوباره من را صدا زد و گفت: ابراهیم، خوابت را بار دیگر برای من تعریف کن.
شهریاری بیان داشت: من گفتم حاج آقا خواب من به جای خودش؛ فقط، میخواهم احترام مادر شما را که سن و سالی از او گذشته بود نسبت به شوهرش بگویم که چه احترامی دارد، شما دو یا سه روز یادتان رفته از پدر احوال بپرسید، مادرتان در عالم خواب به شما تذکر داد. این باید الگویی برای نسل آینده و آنها که ازدواج میکنند، قرار گیرد و احترام همدیگر را نگه دارند.
او افزود: حاج قاسم بعد از سخن من گفت: درست هم هست، هر وقت مادرم را به تهران میآوردم، بیشتر از ۳ یا ۴ روز نمیماند و برای رفتن اصرار میکرد. من میگفتم: مادر تازه آمده ای؟ میگفت: من به پدرتان قول دادم و باید بروم و اگر من را نبری، خودم میروم یا به برادرت سهراب یا حسین میگویم من را ببرند.
🕊 هو_الشهید🕊
✨✿ با شهدا بودن سخت نیست
✨✿ با شهدا ماندن سخته...
✨✿مثل شهدا بودن سخت نیست
✨✿مثل شهدا ماندن سخته...
✨✿راه شهدا یعنی...
✨✿نگه داشتن آتش در دستانت...
✨✿پس "تقوا" پیشه کنیم..
✨✿ظاهر افراد مهمه
✨✿ولی بدونیم "باطن" و "عمل
✨✿مامهم ترینه در جانب خداوند
✨✿"شهدا "اینگونه بودن...
روحشان_شاد_یادشان_گرامی
شبتون شهدایی
التماس دعای شهادت
شهید معزغلامی.mp3
13.24M
🎤آخرین مداحی مدافع حرم
#شهید_حسین_معزغلامی
#سالروز_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
★پیـری و #مرگ
•عجَب غصه ی
•جان فرسایی استـ😔
★تا جـوانیم
•دعـٰا کـنـیم
•به #شهـادَت
•برِسیمـ🕊
#شهید_حسین_معزغلامی
#شبتون_شهدایی🌙
#التماس دعای شهادت🌹
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم برایت تنگ شده سردار
سلام بر شما امام زمانِ هنوز غریب و تنهایمان
#پدر_مهربانم
ما را ببخش که در هیاهوی شادی که هیچ،در غم هم فراموشتان میکنیم...
گویی یادمان نداده اند که شما غم را میزدایی و آرامش را کامل میکنید
براستی این چه خواب غفلت است که مارا فرا گرفته...
چرا بیدار نمی شویم....
نکند خود را به خواب زده ایم،که خواب را میشود بیدار کرد،
اما کسی که خود را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد.
خدایا بقیه غیبت اماممان را بحق این ماه عزیز رجب ببخش
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ...
🔰قابل توجه بچه مذهبیااا :
🌸امام خامنه ای:
- هدفتان شهــــــادت نباشد.
هدفتان انجام تکلیف فوری و فوتی باشد.
البته آرزوی شهــــــادت خوب است....
اما #هدف کار را #شهــــــادت قرار ندهید :)🌸
#نکته_طلایی✨
#مقام_معظم_دلبری♡
🌷سـردارسپهبد شهیـد حاج قاسم سلیمانـی:
❣براے آحاد ملّـت ایران، ثروتـی گرانقدرتـر از #رهبرے وجود ندارد؛
نباید ڪلامی برخلاف منویاتــ مقام معظم رهبرے گفتہ شود و اگرگفتہ شود و اعتراضی صورتـــ نگیـرد درگناه آن سهیـم هستیـم.
👈ما اهل ڪوفہ نیستیـم علـی تنها بمانـد... ️
🌹 #امام_خامنه_ای
🌷 #حاج_قاسم_سلیمانـی
#روزشمار_نیمه_شعبان
#الفبای_رفاقت_با_امام_زمان
📆 فقط ۱۶ روز تا سالروز میلاد حضرت مهدی علیه السلام باقی مانده است...
🔸ک: کربلا
من و تو یک محبوب مشترک داریم. اما محبت تو به او کجا و محبت من به او کجا. شنیده ام که بارها و بارها تو را در حریم او زیارت کرده اند. کاش یک شب با تو زائر کربلا باشم...
🕌هرچه که خواسته ام داده ای آقا اما
با شما یک سفر کرب و بلا مانده هنوز
✳️حضرت مهدی علیه السّلام در زیارت ناحیه خطاب به امام حسین علیه السلام می فرمایند:
لأَندُبَنَّکَ صَباحا و مَساءً و لأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما.
هر صبح و شام بر تو گریه مى کنم و در مصیبات تو به جاى اشک، خون مى گریم.
📚بحار الأنوار، ج. ۱۰۱، ص. ۲۳۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️آخرین فتنه پیش از ظهور
سرباز ولایت شهید حاج قاسم سلیمانی
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت مادر
🔹صفحه ۴۹_۴۸
#پارت_بیست_و_دوم 🦋
《شهادت فرامرز(ناصر)》
حرف هایش تمام شد؛
دوست داشتم با تمام وجود بلند بلند
گریه کنم.😭
هوا بسیار سرد بود، با اینکه یخ کرده بودم توی خانه بند نمی شدم.
حدود ساعت یازده شب🕚محمّدحسین،خسته و کوفته با سر و وضعی آشفته،در حالی که یک زیر پیراهن تنش بود،وارد خانه شد.
وقتی از او سوال کردم:«هوای به این سردی؛...این چه وضعی است؟😳»
گفت:«مجبور بودم برای اینکه شناسایی نشوم،لباسم را در بیاورم.»
انیس از محمّدحسین جویای احوال همسرش شد؛
امّا او هیچ اطلاعی نداشت.
بی تابی و دل نگرانی خانواده سبب شد آن شب غلام حسین و بچه ها تا پاسی از شب به همه بیمارستان ها سر بزنند؛
اما هیچ نشانی ای از او پیدا نکردند.
😔
آن شب تا صبح
خواب به چشمم نیامد.دیدن انیس
و بچه هایش قلبم را به درد می آورد:
«خدایا چه اتفّاقی افتاده؟
خدایی نکرده او.......آن ها هر دو جوان هستند.
امکان دارد کاشانه شان از هم پاشیده شود.»😞
تا صبح در همین اوهام به سر کردم.
صبح روز بعد؛
درِ خانه به صدا در آمد و من فهمیدم
اتفاقی که نباید می افتاد، افتاد.
آقایی گفت:«تشریف بیاورید کلانتری جنازه آقای داد بین را تحویل بگیرید.»
با شنیدن این خبر، اشک از چشمانم سرازیر شد.😭
#خاطرات شیرین دامادمان،مثل فیلم از جلوی چشمانم می گذشت.
لبخند ها و متانت کلام دیروزش آخرین خاطره برای من بود.
باورش خیلی سخت بود و از آن سخت تر اینکه چطور این خبر را به دخترم بدهم.
چیزی نگذشت که.....