5⃣3⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰به #حضرت_زینب(س) و حضرت ابوالفضل(ع) علاقه خاصی داشت به من گفت: میخواهم به دوره #آموزشی سوریه بروم. از اینکه یک دفعه چنین تصمیمی گرفته بهت زده شدم😟 او از هدف🎯 و آرمان اصلیاش گفت منم مانع رفتنش نشدم.
🔰به گفته همرزمانش در #سوریه اول حرم "حضرت زینب(س)" و رقیه(س) را زیارت میکنند. گویا هاشم رجزی آماده کرده بود که در #حرمها بخواند اما میگوید: اول در عملیات شرکت کنم وقتی انتقام👊 گرفتیم در برگشت رجز خوانده و عزاداری خواهیم کرد.
🔰شب روز 7 اسفند ماه📆 به خط مقدم اعزام میشوند تا ده صبح با #دشمن میجنگند. آنجا هاشم رشادتهای خوبی نشان میدهد و چندین نفر👥 را از معرض تیر دشمن نجات میدهد و اسلحه و مهمات #همرزمانش را به سمت خودی میاندازد تا به دست دشمن نیفتد، در این لحظات مجروح💔 میشود.
🔰به دلیل شرایط سختی که در منطقه حاکم بود و به دلیل محاصره پیکرش در آن سمت میماند. تا #9اسفند معلوم نبوده که هاشم شهید شده یا نه😔 13 روز طول میکشد از دست مسئولان و #فرماندهان نظامی نیز به دلیل شرایط بد منطقه کاری برنمیآمد❌
🔰تا اینکه شب #ولادت آقا علی اکبر (ع) 40 نفر از افراد قرارگاه یک عملیات انجام میدهند. نزدیک صبح🌥 با ظرافت خاص و با "عنایت خداوند" پیکر هاشم🌷 را انتقال میدهند.
🔰بعد از آخرین زمان تماس📞 خبری از او نداشتیم به نگرانی ما افزوده میشد و به غیر از #دعا کاری از دستمان برنم آمد. روزی که پیکر شهید⚰ را انتقال میدهند به من پیامک آمد که پیکر هاشم در #دمشق است. هر کدام از ما تا آن موقع خوابهای متفاوتی از آمدنش میدیدیم. حتی بارها برای #مادرم شهادتش عیان شده بود.
🔰هاشم دو #خصوصیت بارز داشت که در کمتر کسی پیدا میشود، دلسوزی♥️ و #خیرخواهی؛ اگر کسی چیزی از او میخواست تمام سعی و تلاشش را میکرد تا او را به خواستهاش برساند👌 هر کس هر کاری و مشکلی داشت وی اولین کسی بود که پیش قدم میشد. #هیچوقت خودش را دست بالا نمیگرفت اگر مجلس ترحیم برای فردی از اطرافیان برگزار میشد او در صف کمک رسانی✋ حاضر میشد. از پخش اعلامیه در کوچه پس کوچه ها گرفته تا پذیرایی از مهمانان انجام میداد.
راوی: برادر شهید
#شهید_هاشم_دهقانی_نیا
🌹🍃🌹🍃
🔰شهیدی که برای اولین بار در #حلب از پهپاد رونمایی کرد.
♦️در منطقه حلب در یک عملیات برای اولین بار #پهپادی را برای اجرای مأموریت به همراه آورد تا قبل از آن فرماندهان با نوع مأموریت و کارآیی این پرنده آشنا نبودند❌ او مدتی مقاومت کرد تا موافقت #فرماندهان را برای اجرای مأموریت پهپاد بگیرد.
♦️همان زمان که او تلاش میکرد که اجازه فرماندهان را بگیرد در منطقه دیگری در #سوریه خواهان این مأموریت بودند اما او در حلب ایستاد تا فرماندهان را اقناع کند✅ متقاعدشان کرد و بعد دیدیم که چه #برکاتی هم داشت.
♦️مأموریت این پرنده با تلاشهای شبانهروزی #آقاکمال که تا آن زمان ناشناخته بود شناخته شد و از آن به درستی👌 استفاده شد.
راوی : دوست شهید (آقای محمدی)
#شهید_مدافع_حرم🌷
#شهید_کمال_شیرخانی
#شهادت_سامرا_۱۳۹۳
🌹🍃🌹🍃
🍃با یه عده طـــلبه آمدند قم.
همه شهــــید شدند الا محــــسن.
خواب #امام حسیــــــن'ع' رو دیده بود.
#آقــــــا بهش گفته بود:
👈"ڪارهات رو بڪن این بـــار دیگه بار آخــــره"
یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش،
گفته بود شهید که شدم ببندیدش به ســـــینه ام.
آخه از آقا خواســـتم بـےســــر شهید شم
با چند تا از #فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه.
گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون
جنـــــازه اش که اومد،ســـــر نداشت.😔😭
سربند رو بستیم به سیـــنه اش..
روی سربند نوشته بود ؛
🌹"أنا زائر الحســــــین ع"🌹
#شهید_محسن_درودی🕊❤️
🌺❤
✍تا خالص نشوـے خدا تو را بر نمـےگزیند؛
لذا باید سعـے ڪنیم ڪہ
خداوند عاشق مان بشود تا ما را ببرد...
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#فرماندهان
در محضر مرحوم آیتالله بهاءالدینی
از راست :
شهید سردار حسن باقری
برادر احمدی
سردار رحیم صفوی
شهید سردار مصطفی ردانی پور
سردار غلامعلی رشید
برادر افقری
شهید سردار مجید بقایی
سردار بزرگ زاده
شهید سردار حسین خرازی
سردار رضا حبیب اللهی
🌹🌹🌹🌹🌹
ایکاش دوباره جمع شما
جمع شوند و حماسهای دگر بیافرینند
بدجوری دلمان درد داره
🌷شهدا نگاهی🌷
این سحرهم داره به پایان میرسه
دلمون خوش
به اینکه لحظاتی را باشهداگذراندیم
ای شهداممنونیم
که ماراهم مهمونی خودتون کردید
ای شهدا،همینطورکه امشب مارا راه دادید
میشه دستمون راهم بگیرید،
انوقتیکه هیچکس دستمون را نمی گیره
شمادست گیر مابشید وشفاعت مارابکنید
ان شاءالله
التماس دعای شهادت
#طنز_جبهه😁😁
فرمانده گردانمون #شهیدحاج_علی_باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد :
برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه !
سکوت ،سکوت،سکوت🤫
کوچکترین صدا می تونه #سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه.باید سکوت رو تمرین کنیم.
گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود
که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد
آقای #اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود:
در تاریکی قبر #علی بفریادت برسه بلند #صلوات بفرست🤭
همه بچه مانده بودند صلوات بفرستند ؟😨
بخندند؟😆
بعضی ها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند🤓
و بعضی ها هم آرام🤭
اما حاج علی عصبانی فریاد کشید بابا سکوت سکوت سکوت😡
و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که،
این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید:
لال از دنیا نری بلند #صلوات بفرست .😂
وباز ما مانده بودیم چه کنیم ...😱
حاج علی باقری دو باره عصبانی تر ...
هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد #اسحاقیان بلند شد:
سلامتی #فرماندهان اسلام سوم صلوات رو بلندتر ...😂😂
خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه.😂😂😂
شـادی روح شهدا #صلوات❣️
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin