چہ باران ببارد چہ نبارد
چہ #بهار باشد چہ نباشد..
چہ بہ روے خود بیاوریمـ
چہ نیاوریمــ ...
جاے شما همیشہ خالیستـــــ ... 😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸:کسی که تو فیلم میبینید نه مدلِ نه آدم معروفیه هیچ وقت از عکس زندگی دیگران رو قضاوت نکنید.
#بابک_نوری_هریس🌷
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#لبیک_یازینب.(س)
#سلام_بر_شهیدان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاصیت زیارت عاشورا...
خاطره گویی سردار سرافراز، شهید حاج حسین اسداللهی، فرمانده سابق لشکر ۲۷ محمد رسول الله در مراسم تشییع شهید مدافع حرم حاج احمد اسماعیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● عماری دیگر آسمانی شد
○ شادی روح سردار رشید اسلام حاج حسین اسدالهی #فاتحه_مع_الصلوات
سال 91 بود که در سوریه جنگ شروع شد و زمزمه های رفتن آغاز شد . خرداد 92 بود که به سوریه رفت وبا آنکه فرزند دوم در راه بود ولی این مسئله مانع از رفتنش نشد☝️.این اولین ماموریت برون مرزی شهیدعلی بود. اول قرار بود به یک ماموریت 15روزه برود ولی وقتی رفت و شرایط آنجا را دید نتوانست خودش را راضی کند که برگردد😞 و 49 روز در منطقه ماند . وقتی برگشت و فهمید فرزندش دختر است خنده ای بر لبانش جاری شد و گفت نام فرزندم زینب است☺️.بیمه حضرت زینب(س).من برای خانم حضرت زینب (س)خدمت میکنم و او هم ان شاالله مراقب فرزندم است❤️.بعد از تولد زینب محل ماموریتهایش به عراق تغییر یافت.دفاع از حریم آل الله در عراق .
بله شاید همه با خودشان بگویند مگر عراق هم شهید مدافع دارد .زمانی بود که حرمین عسگریین از سوی مزدوران داعش بشدت تهدید میشد و دوستان اهلبیت برای دفاع از حریم مقدس ایشان راهی عراق شدند تا در مقابل حضرت مهدی(عج)شرمنده نباشند☝️.بعد از تولد زینب شهید علی احساس کرد برای خدمت بیشتربه اسلام باید به عراق برود.سال 93 سه بار به عراق رفت برای دفاع از حرمین عسگریین رفت و سرانجام به فیض شهادت نائل شد🌹
شهید علی یزدانی
#سالروزشهادت🕊
گاهی باید از #حسین(ع)، چیزی فراتر از #اشک، توبه و #برات_شش_گوشه خواست و در میدان عمل مردانه، آمر به معروف شد.
عاشقان حسین (ع)♥️ پیروان خوبی می شوند مثل #علی_خلیلی، طلبه جوانی که غیرتش اجازه نداد #عفّت خانم بی پناهی به حراج برود📛 در مقابل عده ای #نامرد که اسم مرد را به تاراج برده اند، ایستاد.
#امر_به_معروف کرد و تیغ جهالت نااهلان حنجرش را همچون حنجر خنجر خورده اربابش پاره کرد⚡️ #زخم خورد اما زخمی که از حرف های مردم بر دلش ماند بیشتر از زخم های آن #بی_غیرت ها درد داشت.
در عجبم از عده ای که برای #اسارت حضرت زینب(س) گریه می کنند اما وقتی این روزها کسی #مردانه از ناموس این خاک دفاع می کند، بی تفاوتی را پیشنهاد می دهند. شاید هم چون مردم کوفه اول نامه نوشته📩 و در وقت عمل شمشیرها را تیز کرده اند.
تیزی شمشیرها بیشتر از جسم، دل را زخم می کند💔 مثل دلِ #طلبه_شهید که از این همه نصیحت های بی فکر سوخت.
او به فکر راه ارباب و #رضایت_رهبرش بود و مردم به فکر سازشی که جز #ذلت چیزی در آن نیست. او درد کشید😣 ماهها و با دلی #شکسته شهید شد🌷
شهادتت مبارک #مدافع_ناموس. زنان این سرزمین تا جان در بدن دارند #مدیون مدافعانی همچون تو هستند. دعا کن به #حرمت خون های پاکتان زینبی زندگی کنیم و #زینبی بمانیم🤲
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
📅تولد: 1371/8/9
📅شهادت: 1393/1/3 تهران
🗺مزار: تهران.بهشت زهرا قطعه ۲۴
#شهید_علی_خلیلی
#سالروز_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
#توسل_به_حضرت_زهرا_س
💠 راهکار عملی شهید پورهنگ برای حاجت روا شدن
🔸هر وقت مشکلی بزرگ یا حاجتی داشت، #متوسل می شد به حضرت زهرا(سلام الله علیها)♥️ میگفت باید زرنگ باشی و بدانی چهچیزی را از #چهکسی بخواهی. از ائمه باید توقع داشت نه طلبکار بود✘
🔹اگر توقع کمک و #دستگیری داشته باشی، آن بزرگواران هم حتما به تو عنایت می کنند👌
🔸با توجه تمام دو رکعت #نماز می خواند و هدیه می کرد به حضرت زهرا(سلام الله علیها)، می گفت چیزهای زیادی از این نماز دارم😍 ازدواج و کار و فرزند را #اثر همین نماز📿 می دانست.
🔹شک ندارم #شهادت را هم از همین نماز و نظر لطف حضرتزهرا(سلام الله علیها) گرفته بود🌷
#طلبه_مدافع_حرم
#شهید_محمد_پورهنگ🌷
🌹🍃🌹🍃
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت مادر
🔹صفحه ۴۶_۴۵
#پارت_بیستم 🦋
((مسجد جامع))
یک روز دخترم ،انیس خوشحال و شادمان وارد خانه شد😁 و
گفت:«این هفته کلاس های دانشگاه تعطیل شده و به زودی همسرم از تهران بر می گردد.»
آقای ناصر دادبین دانشجوی رشته مکانیک دانشگاه علم و صنعت تهران بود و گاهی اخبار انقلابیون را از تهران برای ما می آورد.
برای انیس دوری از همسر، آن هم با دو بچه خردسال سخت می گذشت.
طبیعی بود که او از این پیشامد خوشحال باشد؛
چون یک هفته همسرش در کنارش بود و او راحت تر به کار و زندگی اش
می رسید.
((مسجد امام))
روز ها می گذشت؛ #تظاهرات✊ مردمی درتهران و سایر شهر ها ادامه داشت و هر روز عزیزانی به خیل #شهدا می پیوستند.
در کرمان نیز #انقلابیون تصمیم به تجمّع گسترده در روز جمعه، ۲۴ آذر ۱۳۵۷ ش؛
در محلّ مسجد امام (ملک) گرفتند تا با شرکت در مراسم چهلمین روز شهادت طلبه#شهید_حسن_توکلی، مخالفت خود را با رژیم شاه اعلام کنند.
ناصر آن روز ها کرمان بود.
یک روز قبل از تجمّع گفت:«قرار است همه به صورت انفرادی وارد مسجد شوند و خانم ها نیز در این تجمّع حضور داشته باشند.»
دوباره نگرانی و دلشوره سراغم آمد.😥
به اندازه ای دلم گرفته بود که نهایت نداشت.😔
بعد از ظهر روز موعود فرا رسید و طبق معمول همسرم به همراه پسرانم در این تجمّع شرکت کردند.
آن روز فقط ذکر گفتم و دعا🤲 خواندم.
حواسم فقط به گذر زمان بود و اصلاً وقایع اطرافم را حس نمی کردم.
چندین بار در خانه آمدم؛
به کوچه نگاهی انداختم و برگشتم.
برای دیدن بچه ها لحظه شماری می کردم و هزاران فکر و خیال در ذهنم مرور می شد و به خدا پناه می بردم.
شب بود که....
♥️ شهدا با معرفتند! ♥️
نشان به آن نشانه که اول آنها دست رفاقت به سویت دراز کردند...
هی رها کردی و به موازاتش باز دستت را گرفتند...
🌷شهدا با معرفتند!
نشان به آن نشانه که هربار سمت گناهی فقط نیم نگاهی کردی، خودی نشان دادند...
🌷شهدا با معرفتند!
نشان به آن نشانه که خون دادند تا تو جاری شوی...
بی منت، بی ادعا، بی چون و چرا...
🌷شهدا با معرفتند!
پا که در مقتلشان گذاشتی، قسمشان دادی به رفاقتشان...
یقین داشته باش، حاضرند باز هم تا پای جان بروند تا تو جان بگیری...
🌷شهدا رفیق بازند!
باور کن!!...
#از_شهدا_بخواه_دستت_را_بگیرند ..
#دلت_را_به_دلشان_بسپار
🌺🍃🌺🍃🌺
کاش می شد
حال خوب را ،
لبخند زیبا را،
بعضی دوست داشتن ها را ،
خشک کرد
لای کتاب گذاشت
و نگهشان داشت...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کجایند_مردان_بی_ادعا
😔💔دلم گرفته مرتضی...
این همه چراغ تو این شهر هیچکدوم دلم رو ...
#حاج_قاسم
🌸حاجی ، سلام..
عیدتان مبارک...
خواهشی ازت داریم...
همراه با رفقای همرزمت،
دعا کن در این روز عید،
خداوند ، عیدیِ ما را،
اولاً...
ظهور آقا امام زمان قرار دهد،
ثانیاً...
ریشه کن شدن ویروسِ
منحوس کرونا در جهان...
آمین یا رب العالمین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
این کلیپ ارزش چند بار دیدن داره...
گوشه ای از زندگی #شهید_علی_خلیلی🌹
برادر شهیدم غریبانه دلم هوای شما را دارد...😭😭😭
#رفیق_شهیدم
#قهرمان_من
#شهید_غیرت
💓🌸💓🌸💓🌸💓
تو را شبیه خودت "دوست دارم"
شبیه به همان آرامشی که
آرام
آرام
آرام
ناآرامم کرد ...
#قاسم_حسین
#حبیبنا
Hamed Zamani - Akharin Ghadam [128].mp3
3.85M
🎵آخرین قدم
🎤🎤 حامد #زمانی
👈تقدیم به #شهید_علی_خلیلی🌷
🍃🌹🍃🌹
#سربند بستن ..
یعنے ..
دیگر دلـــ♥️ــت ..
#بندِ این و آن نباشد✘
آن را #محڪم گره بزن ..
و خودت را وقف
#صاحبِ نامــــش ڪن ✅
⭐️یافاطمه الزهرا(س)⭐️
#شهید_علی_خلیلی
#شهیدامربه_معروف_نهی_ازمنکر
#التماس دعای شهادت
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
شادند جهانیانٖ
بہ نوروز و به عیـد
عید من و نوروز
من امروز تـــــوئے
#اللهم_احفظ_امامنا_الخامنہ_اے😍
ڪاش اسم تو
آخرین ڪلامم باشد
پروانہ شدن
حُسن ختامم باشد..
مانند ڪبوترانِ
در خون خفتہ
عنوان #شهید
قبل نامم باشد..
#شهيد_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻باید به نظاره بنشینم
لحظه ے #عـروجت را🕊
شایـد کمے #غیـرت کنم
شایـد یادم بیــاید💭
که از نفس افتاده اے
تا #من از نفس نیفتم😔
#شهدا_شرمنده_ایم
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | سپهبد قاسم سلیمانی: در ابتدای سال جدید بگوییم خدایا در این سال تو مرا بیامرز، من قول میدهم در این سال دروغ نگویم، ولو اینکه این دروغ به ضرر من باشد.
👈 مطمئن باشید از این، جز خیر نخواهید دید.
به من اطلاع داده بودند که حاج حمید شب عید از جبهه به خانه می آید من هم زودتر از همیشه از ستاد مقاومت به کیانپارس رفتم و مشغول کارهای خانه از جمله خرید و پختن شام شب عید شدم 🥘
همه چیز آماده شده بود ولی از آمدن حاج حمید خبری نبود. سفره را پهن کردم قابلمه غذا رو کنار سفره گذاشتم حتی ماهیتابه که ماهی شب عید را سرخ کرده بودم هم کنار سفره گذاشتم🍲
مریم دخترمان به خواب رفته بود من هم کنار سفره منتظر آمدن حاج حمید نشسته بودم و چشمان خود را به در دوخته بودم حتی با دقت به صداهایی که می آمد گوش میدادم به امید اینکه خبری از آمدن حاج حمید بشود❗️. ناگهان با صدای اذان صبح از خواب پریدم نگاهی به اطراف کردم سفره پهن بود و حاج حمید هم نیامده بود و من هم نشسته کنار سفره به خواب رفته بودم😢
بعد از خواندن نماز صبح در حالی که از آمدن حاج حمید نا امید شده بودم به رختخواب رفتم هنوز چشمانم گرم نشده بود که صدای حاج حمید را شنیدم که گفت: سلام بیداری؟ 👀
بلافاصله از جایم بلند شدم و سلام کردم و پرسیدم چرا دیشب نیامدی؟
گفت: خیلی سعی کردم خودم را برسانم ولی متاسفانه موفق نشدم در عوض الان میخواهم شما را یک جایی ببرم 🌹
آن روز من و مریم فرزندمان که نوزادی بیش نبود همراه حاج حمید به شهر سوسنگرد رفتیم. یادم هست که صدای تیراندازی و خمپاره را می شنیدم 💣
دوستان حاج حمید از جمله شهید زین الدین وقتی من و مریم را دیدند با تعجب از حاج حمید میپرسیدند چرا خانواده را آوردی؟ و حاج حمید با خنده میگفت: کوچکترین نیروی ایرانی مریم من هست😄
#همسر_شهید_مدافع_حرم
حاج حمید تقوی🌹