eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124.8هزار عکس
134.4هزار ویدیو
215 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸یک بار رو به من گفت از غیب خبر داره! گفتم یعنی چی؟ گفت: آخه من یه خوابی دیده بودم که این خواب را تا به حال برای کسی تعریف نکردم اما... پرسیدم چه خوابی؟ حاج حسین گفت چندی قبل خواب را که پیغام را برایم آورد و گفت تو شهید نمی شوی دیدم. در خواب به شهید کاظمی گفتم یه دعا کن من هم بیام پیش شما و خدا مرا به شما برسونه ولی شهید کاظمی دعا نکرد،گفتم من دعا میکنم آمین بگو و بعد گفتم خدایا منو به شهدا برسون باز هم شهید کاظمی آمین نگفت و فقط شهید کاظمی به صورتم نگاه کرد و خندید.حاج قاسم از کجا فهمیده که بهم گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند،دعا کند شهید می شوی.حاج حسین درست کمتر از یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی می رود و آنجا با پدر و مادر این شهید دیدار می کند.حاج حسین آنجا از مادر شهید کاظمی میخواهد برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و مادر شهید کاظمی در حالی که دست هایش را رو به آسمان می گیرد از خدا عاقبت بخیری حاج حسین را می خواهد و دعا می کند.و اینگونه اثر می کند دعای شهید کاظمی از زبان مادرش و حاج حسین یکماه بعد در سوریه شهید می شود.🌸 🍃🌹🍃صلوات 🍃🌺🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~°🌱 هــر گاهـ...! امتـدادِ نِگاهَـــت بھ حَـرامـــ نرسـید شهیــدے..! ْ
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 عشق سردار دل‌ها در قلوب همه آزادگان جهان 🍃🌺🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم🍃🌺🍃 شبتون شهدایی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید 🇮🇷 اجرای سرود انقلابی دانش آموزان در بدو ورود 🗓 بازدید از برخی مدارس تهران در ایام الله دهه فجر (۹۸/۱۱/۱۶) 🏷
دختر شیخ زکزاکی در کنار فرزندان شهید حاج قاسم سلیمانی در همایش بزرگ و مراسم چهلم شهید حاج قاسم سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قتلگاه شهید سردار سلیمانی و مهندس ابومهدی و شهدای ترویستی آمریکا کنار فرودگاه بغداد موزه شده به ترکش های نقش بسته بر روی دیوار توجه کنید!
🔸سقوط دمشق با حضور سردار سلیمانی منتفی شد. 👤امیرعبداللهیان: در مقطعی در بحران سوریه همه چیز برای سقوط دمشق آماده شده بود. 🔻سردار گفتند به دمشق می‌روم تا بشار اسد این پیام را بگیرد که من می‌روم و در کنار بشار اسد از اتاقش وضعیت را مدیریت می‌کنم و چنین کاری هم کرد./ مهر 👈 برکات وجود او هنوز پنهان است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ▫️وقتی سپهبد سلیمانی دست سرباز خود را بوسید! 📎 یکی از سربازان در حضور حاج قاسم: شرمنده هستم! خجالت میکشم به کشورم برگردم! باید بمونم اینجا یا به شهادت برسم یا با پیروزی کامل از اینجا خارج بشوم! 🌷
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅خاطره حاج مهدی سلحشور از سفر سوریه با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🔴 خانم کم‌حجابی که به شیشه‌ی ماشین سردار سلیمانی می‌زند... ✍سردار سلیمانی نقل می‌کند یکبار با دخترم زینب رفته بودیم که میوه بخریم. من داخل ماشین نشسته و منتظر دخترم بودم. هم زمان دختر خانمی که پوشش مناسبی نداشت، با شک و تردید من را نگاه می‌کرد و به همراهش می‌گفت: او سردار سلیمانی است؟ همراهش می‌گفت: مگر ممکن است که چنین شخصیتی بدون گارد و حفاظت بیاید و انکار می‌کرد. تا آن که نزدیک آمدند و به شیشه ماشین زدند و از من پرسیدند که شما سردار سلیمانی هستید؟ گفتم بله. با تعجب از من خواستند که چیزی به آنها به عنوان یادگاری بدهم. من هم تسبیح دستم را به آنها هدیه کردم. اما دیدم دارند سر آن با هم مجادله می‌کنند. انگشترم را هم به آن‌ها بخشیدم. 📚 راوی سرهنگ حمزه‌ای
🔴 خاطره‌‌ی دکتر ترکمن از شهید سلیمانی 💠 دکتر ترکمن می‌گوید: «سردار برای ملاقات نوه‌های تازه به دنیا آمده‌شان به بیمارستان آمدند. نمی‌دانم مقدمات امنیتی برای حضور ایشان در مکان های عمومی را چطور فراهم می کردند، هر چه که بود سردار ساده و بی تکلف از همان جلوی در بخش وارد شدند. روز به دنیا آمدن نوه‌های سردار سلیمانی پرستارها از دیدار سردار خوشحال بودند ولی روی اینکه جلو بروند را نداشتند. اما سلام و احوالپرسی ساده و صمیمی یخ پرستاران را آب کرد و در چشم بر هم زدنی همه پرستاران بخش دور ایشان حلقه زدند. قرار شد عکس یادگاری بگیریم. دقت نظر سردار برای من خیلی جالب بود. همه پرستاران بخش اطراف ایشان جمع شدند و آماده برای گرفتن عکس، هنوز عکس یادگاری ثبت نشده بود که سردار به انتهای سالن اشاره کردند. یکی از نیروهای خدماتی در حال تِی کشیدن سالن بود، سردار ایشان را صدا کردند و گفتند شما هم درعکس یادگاری ما باشید.» 📚 راوی: دکتر‌ ترکمن