4_5812158613501774211.mp3
27.27M
#روایت_عشق
روایتگری شهدایی
هیئت ثارالله زنجان
🎤 راوی: حاج حسین یکتا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق 💌
#سردارشهیدعلی_چیت_سازیان 🌷
👈پرسیدم ساعتت کو؟!خیلی بی تفاوت گفت:«یکی از بچه ها ازش خوشش امد،گرفت نگاهش کنه،گفتم مال خودت.»
حرصم گرفت.گفتم:«علی،اون کادوی سر عقدمون بود.تبرک مکه بود.بنده خدا بابا با چه شوق و ذوقی برا دامادش گرفته بود.رادوی اصل بود!»سری تکان داد و گفت:«این قدر از این ساعات باشه و ما نباشیم.تا توانی دلی بدست آور ♥️
🎤 راوی: همسر شهید
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق 💌
من خانه مادرم بودم که محمد زنگ زده بود منزل همسایه، مادرم البته نمیدانست من هم آنجا هستم، وقتی همسایهمان مادرم را صدا زد و من را دید گفت: چه خوب اینجایی شوهرت زنگ زده با مادرم دویدیم، وقتی گوشی را گرفتم محمد با خوشحالی و تعجب گفت: تویی؟! چه خوب شد هستی و باهات حرف زدم، رفتی دکتر؟ گفتم: آره، هنوز از بچهدار شدنمان مطمئن نبودیم، گفت: مبارکت باشه! گفتم: چرا مبارک من؟ گفت: چون من نمیبینمش، خودت باید بزرگش کنی، گفتم: این جای دلداری دادنته؟ عوض این که یک خانم باردار رو دلداری بدی این طوری می زنی توی ذوقم؟ گفت: ناراحت نشو این واقعیته، منم گفتم: هر چی خدا بخواد گفت: خدا همینو میخواد، تو هم بی قراری نکن، این تلفن آخرین صحبت ما با هم بود و فردایش در طلاییه شهید شد.
#شهیدسیدمحمداینانلو🌷
ولادت: ۱۳۴۳/۱/۱ شهریار، تهران
شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۱ طلائیه، عملیات خیبر
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_حبیب
🌹 در مورد انگیزهاش از ورود به حوزه، در پرونده تحصیلیاش چنین درج شده است: «علم الهی فقط در حوزه علمیه است و بر این باور بود که، راههای زیادی برای کسب مادیات وجود دارد، ولی من هیچ انگیزه مادی ندارم» و در عمل هم این صفت خود را ثابت کرد.
🌹 تمام داراییاش از مال دنیا یک چمدان قدیمی و چند دست لباس و تعدادی کتاب درسی حوزه بود که با خودش از نجف به سامرا آورده بود.
🌹 با جدیت و سماجتی که داشت به جمع بچههای حزب الله عراق پیوست و با اصرار زیاد حدود 10 روز او را به عنوان مربی عقیدتی و مترجم زبان عربی در آموزش نظامی حضور داشت؛ اما از آنجا که عاشق روبرو شدن و جهاد علیه تکفیریها و داعشیها بود تاب و قرار ماندن نداشت و پس از مدت کوتاهی به جمع رزمندگان در منطقه عملیاتی فلوجه عراق پیوست.
🌹 از آنجا که با تهذیب نفس در مدت 4 سال حضور در حوزه علمیه نجف اشرف خود را آماده پرواز و مستحق پریدن از این قفسه تنگ دنیا کرده بود، در اواسط مهرماه 94 مزدش را گرفت و به جمع شهدای مدافع حرم آل الله پیوست.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مداقع_حرم_احمد_قنبری
#ما_ملت_شهادتیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق
چند روز قبل از شهادت حاج قاسم، در یک جمع خانوادگی با همدیگر صحبت میکردیم؛ اغتشاشات عراق در جریان بود و من درباره آن از حاج قاسم سؤال پرسیدم؛
به من گفت: که اغتشاشات مشکل خاصی ندارد و حل خواهد شد و عراق همیشه همین طور بوده و مسئله خاصی نیست. گفتم: منظورم در خصوص عتبات و فعالیتهای ما برای بازسازی آن است.
در جواب تأکید کرد: "حتی یک روز هم نباید کار در عتبات تعطیل شود چون این ماندگارترین اثر جمهوری اسلامی در عراق است."
🎤:یوسف افضلی
یاد عزیزش با#صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق
#عاشقانه_های_شهدا
#همسرانه
#شهید_مدافع_حرم
#هادی_شجاع
وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر می رفت و سرش غر می زدم ...
می گفت : جااان دل هادی ؟ چیه فاطمه ؟
چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شب که خیلی دلم گرفته بود فقط اشک می ریختم و ناله می زدم .
دلم داشت می ترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش .
نوشتم هادی، فقط یه بار ، فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم .
بعد شهادتش بهترین خوابی بود که می تونستم ازش ببینم .
دیدمش با محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام می کرد .
صداش زدم و بهترین جوابی بود که می شد بشنوم .
جاااان دلِ هادی . چیه فاطمه ، چرا اینقد بیتابی میکنی؟ تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای.
🎤راوی:همسر_شهید
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق
از حاج قاسم سوال کردم در دوره مبارزهتان با داعش کدام روز برای شما خیلی سخت بود؟!
حاج قاسم حرکت داعشیها به سمت سامرا و کاظمین را یادآور شد و گفت: روزی که داعشیها از جاده بغداد به سمت حرمهای امامان در شهرهای کاظمین و سامرا حرکت کردند، آن روز سختترین روز برای من بود و به قول ما کرمانیها "عین گندم برشته" بودم و اصلاً آرام و قرار نداشتم؛
الحمدلله این اتفاق نیفتاد و حرکت داعشیها خنثی شد.
راوی: یوسف افضلی
یاد عزیزش با #صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✨شهادت در هر دوره ای با دوره دیگر متفاوت است.
✨در زمانه ی ما به دلیل اینکه اسلام طلوع کرده و هجمه دشمنان متوجه اسلام است شهادت مهمتر از ۳۰۰ سال قبل است.
✨امروز جامعه ما به دلیل دستاوردهای عظیمش با تهاجم روبه روست.
#مرد_ميدان
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_حبیب
جواد عاشق گمنامی بود و همیشه می گفت: دوست ندارم جنازه ام روی این زمین جایی را بگیرد.
در تشییع شهدای یکی از عملیات ها، رضا اشعری به جواد گفت: جواد یک روز می بینمت روی دست مردم.
او هم محکم جواب می دهد: بچه هیچ وقت نمی خواهم جنازه ام روی دست مردم بیاید.
توی عملیات بدر خیلی حالش گرفته بود. وقتی حالش را پرسیدم، گفت: رضا! یعنی قراره من یه بار دیگه بمونم.
توی همین عملیات کتفش تیر خورد. بچه ها خوشحال شدند که با مجروح شدنش بر می گردد عقب؛ اما برنگشت. کتفش را خودش پانسمان کرد و توی خط ماند.
روز دوم پاتک وقتی که گلوله تانکی کنارش خورد، با سر و روی خونین روی زمین افتاد.
دو نفر امدادگر پیکر نیمه جان جواد را روی برانکارد گذاشتند که برش گردانند عقب، خمپاره ای روی پیکرش خود.
همان شد که می خواست. پیکرش جایی از زمین را اشغال نکرد و روی دست مردم هم نیامد.
سال ها بعد تنهاترین چیزی که ازش برگشت جامانده های لباسش بود.
راوی: حسین یکتا
📚: کتاب مربع های قرمز
#شهید_محمدجواد_فخاری
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_حبیب
هر دو عکس متعلق است به شهید «ناصر شیری». فاصله این دو عکس، حدود شش سال است. اثر نفس آسمانی امام این طور قیامت می کند.ناصر در عملیات بدر، به شهادت رسید.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایت_عشق
🎥 دیدار سردار سلیمانی با خانواده های شهدای سیرجان
یاد عزیزشان با #صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
دلش با جبهه مقاومت اسلامی بود...
وقتی تصمیمش را گرفت كه برود،به من خبر داد.
من هم گفتم :شرایط شما را قبول كردم و هدفتان را هم خوب میشناسم اما كمی نگران بچهها هستم كه اذیت نشوند؛
چون با هر بار مأموریت رفتن محمدحسین، بچهها مریض میشدند.
اما محمدحسین گفت :بچههای من هم مانند طفلان شهدای كربلا هستند،
اگر نروم گویی به ندای هل من معین امام حسین(ع) پشت كردهام...!
راوی: همسر شهید
#شهیدمحمدحسینعطری
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایت_حبیب
💢موشن گرافیک(یاران حبیب)
🎥 او قول داد تا مردانه کنار همه بجنگد اما..
شهید امینی در عملیات والفجر8 از همه بیعت گرفت که نگذارند سست شود و بیعت کرد که تنهایش نگذارند.
#سردارشهیداحمدامینی
یاد عزیزش با#صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ های ماندگار
خاطره گویی خواهر شهید جاویدالاثر شهید ابراهیم هادی در جوار مرقد مطهر شهید سردار سلیمانی
۲۲ بهمن ۱۳۹۹(یادواره و سالروز شهادت شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی)
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
39.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_عشق
🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی
مصاحبه با فرمانده #لشکر_ثارالله #حاج_قاسم_سلیمانی بعد از #عملیات_بدر پیرامون نقش لشکر ثارالله در این عملیات
یاد عزیزترین سردار ایرانی حاج قاسم سلیمانی گرامی باد به برکت صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_حبیب
به مسئله بيت المال خيلی اهميت می داد. موتور ماشينم سوخته بود. يك پيكان نمره شخصی از سپاه در خانه گذاشته بود.
گفتم: سوئيچ را بده بروم برای ماشين وسيله بخرم.
گفت: داداش، مال بيت المال است!
گفتم: پول بنزين را می دهم.
جواب داد: لاستيك را چه ميكنی؟
موتور را چه كار می كنی؟
اين مال خدمت به مردم است نه اينكه شما كار شخصی انجام بدهی.
حتی خودش كه می خواست به سپاه برود با موتور گازی می رفت.
روزی با كاميون شخصی از ستاد كمك رسانی به جبهه های جنگ از كاشان به كردستان (مريوان) عازم شدم. از آنجا كه اطلاع داشتم اكبر زخمی شده و در بيمارستان بستری است به عيادت ايشان رفتم. اما برادرم با عصا از بيمارستان به منطقه دزلی (خط مقدم) رفته بود.
مدتی صبر كردم تا ايشان از خط برگشت و با يكديگر ملاقات كرديم.
من كه فراموش كرده بودم كوپن گازوئيل همراه خود ببرم به برادرم گفتم برای برگشت نياز به گازوئيل دارم. مرا به جايگاه برد و فقط به مقداری كه مرا از منطقه تا كاشان برساند دستور داد گازوئيل بدهند.
من به ايشان گفتم: اقلا هر دو باك كاميون را پر كنيد ، من كه برای حمل و نقل محموله ها كرايه ای نگرفته ام. برادرم خطاب به من گفت: بيشتر از اين به تو بدهم از بيت المال است و حرام. لذا دقيقا به اندازه ای كه بتوانم به كاشان برسم گازوئيل در اختيارم گذاشت.
🎤: برادرشهید
#سردارشهید_اکبر_زجاجی
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق
بعد از عملیات خیبر که منطقه کمی آرام شده بود، مادر علی اصرار کرد که باید برویم خواستگاری💞
علی سعی می کرد از زیر این اصرارها در برود و می گفت: من مرد جنگم. دوست ندارم دختر مردم را بی سرپرست رها کنم.
بالاخره اصرارهای مادر جواب داد و علی برای ازدواج با دختر خاله اش موافقت کرد.
قرار شد خواهرش، شرایط علی را به دختر خاله اش بگوید. بالاخره قرار خواستگاری گذاشته شد.
موقع رفتن علی یک کتابی درباره حضرت زهرا (س) با خود برداشت و رفتند.
بین مراسم گفتند: که عروس و داماد بروند اتاق دیگری تا صحبت های شان را بکنند. وقتی نشستند علی کتاب را گذاشت جلوی عروس...
این کتاب را بخون. توی زندگی باید حضرت علی و حضرت زهرا (س) الگوی من و تو باشه.
شغلم هم میدونی که خطرناکه. ممکنه فقط یک روز کنارت باشم و یا یک عمر. فکرهات رو بکن.
خیلی زود این وصلت سرگرفت و قرار بر جشن ازدواج ده روز بعد از مراسم عقد، در روز #مبعث رسول خدا (ص) گذاشته شد.
📚: کتاب هوری
#شهید_علی_هاشمی
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق
#سردار_شهید
#دکتر_مصطفی_چمران
به خاطر عشق است که فداکاری میکنم.
به خاطر عشق است که به دنیا با بیاعتنائی مینگرم و ابعاد دیگری را مییابم.
به خاطر عشق است که دنیا را زیبا میبینم و زیبائی را میپرستم.
به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را میپرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم.
عشق هدف حیات و محرک زندگی من است.
زیباتر از عشق چیزی ندیدهام و بالاتر از عشق چیزی نخواستهام.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔅گفتم:دو کوهه را می شناسی؟
🔆پاسخ داد:آری
🔅گفتم:سبب نامگذاری چیست؟چرا دو کوهه؟
🔆گفت:علتش را نمی دانم.ولی دوکوهش را می شناسم.[از جیبش عکسی بیرون آورد و ادامه داد:]
همین دو عکسی که بر روی ساختمانش جلوه نمایی می کند.
🌹حاج ابراهیم همت و حاج احمد متوسلیان🌹
#عند_ربهم_یرزقون
#ستارگان_دوکوهه
#لشکر ۲۷ محمد رسول الله
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
- aftab8.blog.ir.mp3
3.44M
#روایت_عشق
روایتگری شهدایی
شهدا عاشق تو هستند
قبل از آن که تو عاشق اونا باشی
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_حبیب
شهیدسیدعبدالظریفتقوی وصیت ڪرده بود ڪه:
✍در هنگام تشییع جنازهاش دستش را از تابوت بیرون بیاورند تا همه بدانند آدمے در ڪوچ از دنیا با دست خالے مےرود.
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق
یک سال بعد از ازدواج به مشهد مقدس رفتیم وقتی روبهروی ضریح مطهر رسیدیم به علی گفتم: پیش امام رضا به من قول بدهید که کاری برای من انجام بدهید، میدانست که اهل مادیات نیستم ولی با شوخطبعی جیبهایش را گشت و گفت اگر پول داشتم چشم، میخرم، گفتم: اگر میشود آن دنیا شفاعت من را پیش خدا بکنید، با روی گشاده و لبخندی گفت شما باید شفاعت ما را بکنید، تمام زحمات زندگی بر دوش شماست، از همه مهمتر بزرگ کردن فرزندانمان است ولی اگر قسمتم شد و شهید شدم و اجازه داشتم که شفاعت یک نفر را بکنم حتما شفاعت شما را میکنم.
🎤 راوی: همسر شهید
#شهیدعلی_جزمانی🌷
ولادت: ۱۳۲۹/۱۰/۳۰ اصفهان
شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ شلمچه، عملیات کربلای ۵
یاد عزیزش با صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق
فرمانده گردان412 فاطمه الزهرا(س) بودم...
برادرم علی هم فرمانده گروهان ویژه گردان 422 که حاج احمد امینی تشکیل داده بود، شد...
ما برای عملیات بدر آماده شدیم. قبل از عملیات جلسهای با حضور آقای حسین علایی فرمانده قرارگاه نوح برگزار شد. در این جلسه فرمانده لشکرهایی که قرار بود در عملیات حضور داشته باشند شرکت داشتند و هر لشکر دو فرمانده گردان خطشکن و هر گردان فرمانده گروهان ویژهاش همراهش بود تا بیایند و درباره محور خود توضیح دهند...
حاج قاسم محور عملیاتی را توضیح داد و حاج رضا عباسزاده و حاج احمد امینی هم توصیحات لازم را دادند.
من هم بلند شدم و ضمن معرفی خودم و مسئولیتم توضیحاتی را دادم و سئوالاتی را هم که آقای علایی میپرسید جواب دادم. بعد از من علی برادرم بلند شد و خودش را معرفی کرد.
آقای علایی پرسید: شما با محمد میرزایی چه کاره هستید؟
علی گفت: ما برادریم.
آقای علایی هم به حاج قاسم گفت: شما دو تا برادر را گذاشتید فرمانده گروهان ویژه و فکر نکردید که اگر یکی از برادرها در حین عملیات، اسیر یا شهید شود در روحیه آن یکی برادر تاثیر میگذارد و نمیتواند مأموریتش را درست انجام دهد؟!
هنور حرف آقای علایی تمام نشده که علی، برادرم گفت: ما مثل شما ستادیها نیستیم. ما میرویم جلو، برادرم شهید بشه، مگر من برای برادرم آمدم جبهه؟!
همه زدند زیر خنده.
آقای علایی هم رو به حاج قاسم گفت: حرف حقی بود. ما ستادی هستیم و او درست میگوید.
سردار شهید علی میرزای در عملیات والفجر8 به شهادت رسید.
راوی:برادر شهید
#سردارشهیدعلی_میرزایی
#یادعزیزشان_باصلوات
32.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ های ماندگار
#ببینید
خاطره #شهید_صیاد_شیرازی در مورد #عملیات_بدر
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در محضر شهدا
#روایت_عشق 💌
هرگاه ازجبهه مرخصی می آمد، باعث ایجاد وحدت میان خانواده بود، و با جمع کردن اعضای خانواده دور هم و به قول خودمان شب نشینی و دور همی هرشب با همه برادران منزل یکی از آنان حضورداشتند و باعث دلگرمی خانواده بود
ایشان به حجاب اهمیت زیادی میدادند، در وصیت نامه ایشان اینگونه نوشته :
ای زن به توازفاطمه اینگونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.
و زن بی حجاب را مورد نکوهش و سرزنش قرار داده است. آخرین مرخصی که ازجبهه آمده بود، برای تمام برادرزاده های خود روسری هدیه آورده بودد.
خیلی خوشحال بود که چهار برادر دیگرش نیز در جبهه حضور داشتند، وصیت کرده بود که هرکدام زودترشهید شدندایشان راشفاعت کنند.
وصیت دیگر،این عزیز،این بودکه پیرو،ولایت فقیه باشیدوهیچگاه ولی فقیه راتنهانگذاریدخیلی روی ولایت فقیه تأکیدداشتند.
روحش شاد و یاد عزیزش گرامی باد
#شهید_عباس_عباس_زاده
🕯 #ولادت: ۱۳۴۷/۷/۱
🌷 #شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۱
محل شهادت: جزیره مجنون
عملیات: بدر
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin