#درمحضرشهدا
سه ماه تابستان که تعطیل می شد، از بی کاری فراری بود. اصرار می کرد که می خواهم بروم شاگردی.
هر چه می گفتیم: برای ما زشت است که بروی شاگردی کنی؟
می گفت: کار کردن عبادت است. حضرت علی هم زحمت می کشید و نخلستان آب می داد و درخت می کاشت.
ما که به این دنیا نیامده ایم که فقط بخوریم و بخوابیم.
با اصرار رفت شاگرد میوه فروشی شد. آخر شب که به خانه می آمد دیگر رمقی برایش نمانده بود.
راوی: مادر شهید
📚: برای خدا مخلص بود
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
دلش با جبهه مقاومت اسلامی بود...
وقتی تصمیمش را گرفت كه برود،به من خبر داد.
من هم گفتم :شرایط شما را قبول كردم و هدفتان را هم خوب میشناسم اما كمی نگران بچهها هستم كه اذیت نشوند؛
چون با هر بار مأموریت رفتن محمدحسین، بچهها مریض میشدند.
اما محمدحسین گفت :بچههای من هم مانند طفلان شهدای كربلا هستند،
اگر نروم گویی به ندای هل من معین امام حسین(ع) پشت كردهام...!
راوی: همسر شهید
#شهیدمحمدحسینعطری
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
شهید آیت الله مرتضی مطهری در نامه اش به فرزندش نوشته بود:
📝حدالامکان از مطالعه روزی یک حزب #قرآن که فقط پنج دقیقه طول می کشد مضایقه نکن و ثوابش را هدیه به روح مبارک حضرت رسول اکرم (ص) بنما که موجب برکت عمر و موفقیت می شود انشاءالله.
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
#شهیداحمدمحمدمشلب🌷
ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت، انتظار ماه رمضان را میکشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید....
او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر میدانست و سفارش میکرد که به ایتام رسیدگی کنیم، از بچههای کشافه میخواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانوادههای مستضعفی که میشناخت میداد.
با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش میداد و هم انجام کار گروهی و در واقع میخواست همه را در این امر مستحب شریک کند...
#ماه_رمضان
#اکرام_ایتام
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
#شهید_سیدحسین_میررضی🌷
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان بود که حسین به سراغ من آمد و گفت: اگر دوست دارید با هم به ملاقات حضرت امام (ره) برویم. چون من کارمند سپاه نبودم به ایشان گفتم این دیدار فقط مخصوص سپاهیان است ولی او با اصرار مرا راضی کرد وبا هم حرکت کردیم.
جلوی درب بیت امام کارت سپاهش را به من داد من از گرفتن کارت امتناع می کردم زیرا دوست نداشتم من امام را زیارت کنم و او پشت در بماند. در همان لحظه یکی از دوستانش به نام آقاجاری را دیدم او شهید میر رضی را شناخت وقتی موضوع را به ایشان گفتم او گفت: من مأمور حراست بیت هستم و ما با اجازه ی او هر دو به داخل رفتیم.
بعد از نماز جماعت بر سر سفره افطاری نشستیم و شهید میررضی مقداری از غذا را به عنوان تبرّک به منزل بردند. شهید میررضی نیز دلش می خواست مادر بزرگوارش از طعام سفره فرزند زهرا (س) تناول کند.
بعد از پایان مراسم سریع به خانه بازگشتیم سید یک ساعت کنار همسر و فرزندانش ماند سپس به سپاه بازگشت تا مراسم شب احیا را با سپاهیان بگذراند. ایشان در ایام مرخصی زیاد در خانه نمی ماند و بیشتر در دفتر کار در سپاه بود. وقتی علت را جویا شدم او گفت:نمی خواهم فرزندانم به من وابسته شوند زیرا جدایی از آنها برایم بسیار دشوار خواهد بود.
🎤: روای همرزم شهید
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
#سردارشهیدعباس_بابایی🌷
یک از همکاران عباس دعوت مان کرده بود مهمانی. سال گرد ازدواج شان بود. گفته بود آدم های زیادی نمی آیند، همین آشناها هستند.
وارد کوچه که شدیم، پر از ماشین بود. گفتیم شاید مهمانان همسایه ها هستند. وقتی وارد شدیم غوغایی بود. از سبک مهمانی های آن موقع، زن و مرد با هم می رقصیدند. سر میزها مشروب هم بودو …
نتواستیم زیاد طاقت بیاوریم. زدیم بیرون. در راه عباس بغض کرده بود. وقتی رسیدیم خانه بغضش ترکید. بلند بلند گریه می کرد و سرش را به در و دیوار می کوبید.
می گفت: امشب را چه طوری باید جبران کنم. قرآن را باز کرد و تا صبح قرآن خواند.
روای: هسر شهید
📚: آسمان
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
#سردارشهید_حسین_همدانی🌷
هرگاه به همدان میآمد، بارها پشت ماشین بستههایی مواد غذایی و پول نقد آماده می کرد و با رفقا در جای جای شهر که خودش خبر داشت، به مستمندان کمک میکرد.
یک ماه قبل از شهادتش مرا صدا کرد، دیدم پشت ماشین حدود یکصد قلک پلاستیکی تهیه کرده. گفت: اینها را بین رفقای پاسدار توزیع کنید و ماهانه پول جمع کنید و از این پول به بسیجیان مستضعف به صورت محترمانه کمک شود.
از کارهای خیر شهید همدانی، ایجاد مرکز #خیریه_ثارالله با حضور خود ایشان بود، که هنوز هم به نیازمندان خدمات می دهد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
22.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#درمحضرشهدا
🎥ببینید| زیارتنامه شهدا با صدای #فرمانده_شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
#پنجشنبه_و_یاد_شهدا_باصلوات🌷🕊
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا🌷
#شهیدسیدمحمدرضادستواره🌷
می دانستم که حسین شهید شده است. محمدرضا که تازه از اندیمشک به خانه آمده بود به من گفت: مادر، می خواهم شما را به معراج شهدا ببرم تا پیکر حسین را ببینید.
با هم رفتیم. در آنجا به طوری که اشک در چشمانم حلقه زده بود، صورت حسین را بوسیدم.
کنار قبری که حسین را به خاک سپردیم، قبر خالی بود. محمد رضا با دست به آن اشاره کرد و گفت: چند روز دیگر شهیدش می آید.
در همان مراسم، از همه دوستان و آشنایان حلالیت طلبید و هنگام رفتن به من گفت: مادر مرا حلال می کنی؟
گفتم: تو به من بدی نکرده ای که بخواهم حلالت کنم. گفت: نه، این طوری نمی شود، بگو از صمیم قلب حلالت می کنم. من هم گفتم:
حلال ِ حلال.
چند روز بعد، شهید آن قبر را آوردند. خودش بود؛ محمد رضا را همانجا به خاک سپردیم.
روای: مادر شهید
#سالروزشهادت🌷🕊
#یادعزیزشان_باصلوات🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا🌷
#شهیدامین_سربندی🌷
عاشق هیات و امام حسین بود ، سال اول سربازی، به فرمانده اش گفته بود که دهه ی اول محرم می خواد بمونه برای عزاداری و کمک به هیات، همه تلاشش رو می کرد تا به برنامه های هیات برسه، یه بچه هیاتی بود.
#یادعزیزش_باصلوات🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
#شهیدبابڪنورے🌷
منظور از کارهای خیر، کمک و سرکشی به نیازمندایی بود که خودش میشناخت و گاهی به آنها سر میزد و کمکهای نقدی میکرد و اگر خانوادهای نمیتوانست برای فرزندش لباس تهیه کند با هم دست آن بچه را میگرفتیم و و برایش خرید میکردیم، گاهی وسایل منزل تهیه میکرد و سعی میکرد همه این کارها را کسی متوجه نشود و به صورت ناشناس انجام میداد، حتی در انجمنهای خیریه زیادی عضو بود.
روای: دوست شهید
#یادعزیزش_باصلوات🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#درمحضرشهدا
#شهیدامیرتوکل_کامبوزیا
نابغه ای که در ۲۰ سالگی مدرک دانشگاهی خود را از روسیه گرفت!
دانشمندی که دانشگاه های خارج از کشور؛ بیش از داخلی ها او را شناختند.
دانشگاه سوربن فرانسه کرسی استادی تاریخ برایش در نظر گرفت.
این دانشمند؛ با نظام پهلوی مخالفت می کرد. آنها را مجری دستورات صهیونیست می دانست.
او عاشق امام خمینی بود و ۳۰۰ صفحه پرونده ساواک در مورد او به همین خاطر است.
او شعار دو بچه کافی است را شعار یهود می دانست و برای مخالفت با این شعار؛ در زاهدان چهار بار ازدواج کرد(ازدواج ها همزمان با هم نبود) و ۲۸ فرزند از خود به یادگار گذاشت که تقریبا تمامی فرزندان استاد؛ از فرهیختگان جامعه هستند.
✅۱۴ پسر ایشان در خط اسلام و انقلاب بوده و هستند. پنج جانباز و دو شهید در میان فرزندان ایشان دیده می شود.
📚: کامبوزیا
#یادعزیزش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin