eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
126.8هزار عکس
140.7هزار ویدیو
217 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گر که در این رمضان یار شدی یادم کن با خدا محرم اسرار شدی یادم کن در سحر ذکر گفتی در دل خود یادم کن به دعا لحظه افطار شدی یادم کن التماس دعا🌹
📜 ●در این عالم، صوتی که من می‌شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن🎵 به من آرامش می‌داد. ◾️صدای بود که بعضا روزانه با آن مأنوس بودم ●صدای پدر و مادر شهدا🌷 بود که وجود را در وجودشان احساس می‌کردم. 🌷 🌹🍃🌹🍃
🔰تهران که بود، با ماشین🚗 خیلی این طرف و آن طرف می‌رفت؛ بقول معززش، بیشتر عمرش توی ماشینش گذشته بود! گاهی که با هم👥 بودیم نگرانش می‌شدم؛ دیده بودم که پشت فرمان، گوشیش چقدر زنگ می‌خورد📳 همه‌اش هم تماس‌های . 🔰چند باری خیلی جدی به او گفتم اینقدر با تلفن صحبت نکن؛ خطرناک است⚠️ ولی بخاطر ضرورت‌های کاری انگار نمی‌شد؛ گاهی هم خیلی خسته و بود اما ساعت‌های زیادی پشت فرمان می‌نشست؛ با این همه، دقت رانندگیش خیلی خوب بود👌 خیلی. 🔰من هیچوقت توی ماشینش احساس نکردم❌ همیشه کمربندش بسته بود و با سرعت معقول می‌راند؛ لااقل دفعاتی را که با هم بودیم اینطور بود☺️ یکی از همرزمانش می‌گوید: «من بستن کمربند را از یاد گرفتم؛ توی هم که رانندگی می‌کرد، تا می‌نشست کمربند را می‌بست؛ یکبار در سوریه به من گفت: محسن! می‌دانی چقدر مواظب بوده‌ام که با نمیرم⁉️» 🌹🍃🌹🍃
دلم " تنگ " است برای یک" دل‌تنگی " ازجنس جا ماندن... که درمانش " رسیدن " باشد رسیدن به قافله ی " یارانی سفرکرده "... ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک😢 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
تقدس آيه‌هاي به اين است كه نشان از حق دارند، و نيز...
✊ 🔹جمعیت زیادی👥 روبرومون ایستاده بود. تعدادشون خیلی بیشتر از ما بود. بعضی هاشون بودند و آماده هر اقدامی بودند. بچه های ما حسابی خسته شده بودند. بعضی هاشون عقب تر از ما بودند و هنوز به ما نرسیده بودند. 🔸من و حاج محمد و برادر خانمش روبروی جمعیت ایستاده بودیم. اوج درگیری های بود. حاج محمد گفت: باید یه کاری کرد. انگار که فکری به ذهنش رسیده باشه، با تمام توان و صدایی که داشت فریاد زد: ! 🔹جمعیت روبرو حسابی وحشت کردند😰 و شروع کردند به عقب نشینی. حسابی گیج شده بودند. بچه های خودمون هم از عقب رسیدند و تونستیم همه رو متفرق کنیم. اون روز خود بهمون مدد کرد... شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام 🌹🍃🌹🍃
دنیا را بازیچه دانستند آنانی که دنیا بازی‌شان نداد ... ۲۵کربلا