اخ‌بی‌بی‌قربونتون‌بشم ڪه‌دست‌رد‌به‌سینه‌نوڪرتون‌نمیزنید...

دخترباشی! شیرین‌زبون‌باشی" سہ‌سالہ‌باشی💔 بری‌بہ‌بابات‌یہ‌چیزی‌بگی _نہ‌نمیگہ!

بانوجانم‌یارقیہ :) حالمونو‌میبینی!😭 حال‌نوکراتون‌خوب‌نیست‌اصلا...!

امشب‌بیا‌شش‌دانگ‌دلمونو بزن‌بہ‌اسم‌خودت :) اصلاجزواموالِ‌دخترارباب‌باشیم! چی‌ازاین‌بهتر !؟💔

ازقدیمگفتن مال‌بدبیخ‌ریش‌صاحبش! بدم‌ولی‌صاحبم‌شمایی...💔 بدم‌ولی‌اخہ‌کجاگفتن بداکربلانرن!؟💔

بدم‌ولی... اقاببین... خیلیااینجا اخرین‌سالی‌که‌اربعینت ایرانی‌هاروراه‌میدادی،نرفتن!💔 اقااگرامسالم‌راه‌ندی میشہ‌سہ‌سال:) دقیقاقده‌سن‌دخترت!😭 اقاتروخدانه...

اومدم‌اینجاچون‌زشته دست‌ردبزنی‌به‌سینه‌ی‌زائر‌دخترت :)

اومدم بگم! کربلا... کربلا... کربلا...

#نوکرِبی‌وفانمیخاهے(:؟

کاش‌میشدزِمن‌سوال‌کنی :) - دخترم‌‌کربلانمیخاهے؟!💔

راستی... ڪیاتاحالا‌اربعین‌رفتن‌ڪربلا!؟

ماکه‌نرفتیم‌اربعین‌ولی‌میگن‌وقتی... به‌حرم‌میرسی ؛ چشمات‌اینجوری‌می‌بینه!(:💔

-💔

فقط‌اون‌لحظه‌ای‌که‌رسیدی‌به‌حرم... لا‌به‌لای‌ِفشارا‌خودتو‌میکشے‌بالا‌ که‌برای‌یه‌ثانیه‌فقط‌یه‌ثانیه‌؛ بتونی‌ضریح‌اربابو‌ببینی ! همون‌یه‌ثانیه‌خودش‌لذت‌ِ #یه‌عمر‌دلتنگیہ(:💔

دلتوبفرس‌تواون‌شش‌گوشه‌ی‌قشنگش :) بروتوبین‌الحرمینش... واسه‌حسینش‌اشک‌بریز ! هی‌به #قتلگاه‌نگاه‌کن :) هی‌به #حرم :)💔 هی‌یادت‌بیادارباب‌مااین همه‌راه‌خودشوروزمین‌کشید تابه‌علی‌اکبرش‌برسه... - بمیرم‌برات‌حسین؏ :)💔

یھ روز داشتم بھ خاکِ تربت کربلاۍِ ارباب فکر میکردم . .

وقتـے وارد کربلا میشـے ؛ وقتـے پاهاتو میزارۍ رو خاکِ کربلا ؛ دلت یھ حالـے میشه :)💔 میگیره :)💔 بغض میکنہ :)💔 اشک میریزه :)💔

میدونـے دلیلِ این گرفتگے چیھ؟

یھ زمانے !! هزارو خرده اۍ سال پیش . . بعد از سھ روز تشنگے و گرسنگے ؛ یارو . .دوستو . .رفیقو . .فرزندو . . جوونھ یھ اقاییو رو این خاکا شھید کردن :)

بعد این آقا کھ بالاسرِ جوونِ اربا اربا شدش اشڪ میریخت . .

بالا سرِ داداشش کھ اشک میریخت . . بالا سر تک تکِ یارو رفیقاش کھ اشک میریخت ؛ قطره‌هاۍِ قشنگِ چشماش پر میکشیدن تو آغوشِ این خاک :))💔

و زمین خیس میشد از بارونِ نگاهِ مظلومانھ ۍِ این اقا :)💔

بعد از این اشکا . . نوبت بھ خودِ این اقا رسید . . کھ گلوش از تشنگے کھ نھ ؛ از فریاداۍِ #غریبونش زخمے شده بود :))💔 #آخ . .

این اقارو زخمیش کردن . . #شھیدش‌کردن :)))💔 و خاکِ این زمین ؛ شد مقصدِ مھاجرتِ قطره قطره خونِ اربابمون . .

ایهاالارباب . . میدونستےتک‌تکِ‌سلولایِ‌بدنم ؛ دارن‌واسہ‌دیدنِ‌حرمت‌‌پرمیکشن(:؟