♦️تحلیلی پیرامون انتخابات عراق
عراق کشوری است که از یک اکثریت شیعه و از دو اقلیت بسیار بزرگ و تاثیرگذار البته یکی با هویت قومی و دیگری با هویت مذهبی شکل گرفته است.
ایندو اقلیت عبارتند از کردها که با هویت قومی خود را متمایز میکنند و دیگری هم اهل سنت که خود را با هویت مذهبی از شعیان و کردها متمایز می کنند.
با توجه به این ساختار به ارث مانده از سایکس پیکو، انتخابات اخیر عراق از اهمیت ویژه ای برخوردار بود چرا که کردها به خاطر ممانعت دولت عراق و گروه های تحت حمایت ایران از استقلال کردستان و ابطال همه پرسی، انتخابات را تحریم کرده بودند و اهل سنت هم به خاطر شکست های بعثی های داعشی و پیروزی های حشد الشعبی های شیعه، انتخابات عراق را تحریم کرده و چندان میلی به مشارکت در فضای سیاسی عراق نداشتند!
از اینرو بهترین کار ممکن برای بالارفتن شور انتخاباتی در عراق این بود که در دل جریانات شیعی ائتلافها و احزاب گوناگونی درست شوند، احزابی که در ظاهر یکدست نباشند و با شعارهای بعضا قومیتی و نزدیک به خواست و میل اقلیت های حاضر در عراق، شور انتخاباتی ایجاد کنند.
بحمدالله این استراتژی موفق بود البته میزان مشارکت نسبت به گذشته پایین تر بود اما باز هم مشارکت خوب بود.
پیروزی ائتلاف مقتدی صدر (سائرون) در بغداد بر این تحلیل صحه میگذارد که ائتلاف او توانست بخشی از جریان مقابل را به سمت خودش جلب کند. لذا موفقیت او هم به نوعی پیروزی ما محسوب میشود
اما نکته مهم شایان ذکر اینکه، علی رغم 54 کرسی که صدریها به دست آوردند اما ائتلاف عبادی، عامری، مالکی و حکیم روی هم رفته، قریب به 135 کرسی به دست آورده است و این یعنی ائتلاف پسا انتخاباتی آنها تعیین کنند دولت آینده عراق خواهد بود!
در نتیجه انتخابات عراق هم با استراتژی طراحی شده به نفع جریان مقاومت و مردم عراق بود
ان شاء الله این احزاب به دور از جناح بازی، بتوانند فساد گسترده در عراق را مهار کنند.
پی نوشت:
میزان کسب کرسی ها در انتخابات عراق
➕ سائرون (صدر) ۵۴ کرسی
➕ فتح (عامری) ۴۷
➕ نصر (عبادی) ۴۳
➕ دولت قانون (مالکی) ۲۵
➕ حکمت (حکیم) ۱۹
لینک کانال بینش راهبردی
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar
💠 مصاحبه سیاست روز با حجت الاسلام رنجبر:
http://www.siasatrooz.ir/vdcefe8zwjh87xi.b9bj.html
کلید روی در میاندازم، در را باز میکنم، بچه ها همه آماده و لباس پوشیده، منتظر پدرشان بودند که آنها را به میهمانی ببرد!
وای خدای من چرا یادم نبود، ما امشب قرار میهمانی داشتیم!؟
آنقدر مشغله هایم زیاد بود که اصلا حواسم نبود امشب قرار است به میهمانی یک عزیز بسیار تا بسیار مهربان برویم!
خدای من چه کنم!
نه سر و رویم را اصلاح کردم، نه لباسم را اتو زدم، نه سوغاتی برای میزبان مهیا نمودم، نه... وای وای وای
تا می آیم بهانه بیاورم که میمهانی را کنسل کنیم، بچه ها یادم می اندازند که میزبان پدر ماست، میزبان بسیار مهربان است و چشم به راه ما، او آنقدر لطف و کرم دارد که همه را حتی با روی سیاه و لباسی چروک و دستهای خالی هم می پذیرد!
دوستان آنقدر مشغول دنیا بودیم که یادمان رفت به میهمانی مهربانترین مهربانان عالم، کریم ترین کریمان عالم، بخشنده ترین بخشندگان عالم، همو که خدا و رب ماست، دعوتیم!
همه میهمانی خدا دعوتیم
او منتظر است.
رویمان سیاه، دستمان خالی، اما او میزبانی دیگر است!
او همه را می پذیرد!
خدایا آمدم
با روی سیاه
با دست خالی
با کوله باری از گناه
اما همه امیدم به لطف و رحمت توست.
اللهم اغفر للمومنین و المومنات
حلول ماه رمضان ماه میهمانی الهی را خدمت عزیزان تبریک عرض میکنم
التماس دعا
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar
"گفتگوی ملی" چیست؟
شاید اصطلاحی به این "زیبایی" و "دلنشینی" و به همان اندازه چنین "گنگ" و "مبهم" تا به حال نشنیده ام!
اصطلاحی "دام گونه" و "فتانه" که به شدت انسان را "قلقلک" میدهد، اما نزدیک شدن به آن همان و افتادن در دامش همان!
چون دیگر نمیتوانی بگویی من طرفدار گفتگوی ملی نیستم، چرا که "خودزنی" از نوع "انتحاری" است!
این روزها این اصطلاح بر زبان بسیاری جاری است
کسانی که سالیانی مسئولیت داشته اند و یا اینک مسئولیت دارند و جزو نخبگان محسوب میشوند (از مهندس باهنر مسئول بگیر تا دکتر فاضلی جامعه شناس)
اما به راستی مراد از گفتگوی ملی چیست؟
با چه روشی انجام می شود؟ مستقیم یا با واسطه؟
حول چه موضوعاتی؟ موضوعات را از قبل تعیین می کنند یا هر کس هر موضوعی که بخواهد وارد میکند؟
مراد از ملت چه کسانی هستند؟ همه مردم؟ یا بخشی از آنها؟
آیا در طول تاریخ کسی به یاد دارد همه مردم آنهم جامعه ای هشتاد میلیونی حول هم نشسته باشند و پیرامون یک یا چند موضوع واحد گفتگو کنند؟
حتی در "دولت_شهرهای" یونان باستان هم ما با چنین شیوه حکومت داری مواجه نبودیم، آنجا تنها "مردانِ" "بالغِ" "مالک" اجازه داشتند در محل شور و گفتگو شرکت کنند، با این حساب زنان، بچه ها و بردگان اجازه ورود نداشتند، یعنی تنها چیزی بین یک تا ده درصد جامعه دولت شهر که بسیار کوچک بودند، اجازه ورود به مجلس شور را داشتند!
پس شیوه مستقیم غیر ممکن است و باید نمایندگان مردم وارد گفتگو شوند! (همین شیوه ای که الان موجود است)
ضمن اینکه بالطبع در یک جامعه متکثر، مسائل جزیی، بخشی، صنفی و فرعی زیادی وجود دارد، معلمان، پرستاران، کارگران، کارمندان، دانشجویان، زنان خانه دار و شاغل، جوانان جویای کار و مسکن و ازدواج، متکدیان، نیروهای نظامی و انتظامی، فعالین محیط زیست، ان جی او های فعال و همه و همه مطالبه ای خاص، صنفی و بخشی دارند!
اضافه کنیم به این مسائل تمایل یک روستا برای تبدیل شدن به یک بخش، تمایل یک بخش برای مستقل شدن و تبدیل شدن به یک شهرستان خاص، تمایل یک شهرستان به استان شدن و یک استان به جدایی و کشور جدید شدن! طبیعتا همزمان با این تمایلات، تمایلات کسانی را داریم که نمیخواهند آن روستا، بخش، شهرستان و یا استان از آنها جدا شود!
تصدیق می کنید، گفتگو پیرامون همه این موضوعات و راضی کردن همه غیر ممکن و نتیجه ای جز هرج و مرج نخواهد داشت، یعنی همان چیزی که عقل سالم مخالف آن است و میگوید باید با هرج و مرج، موضوعات فرعی و حواشی سرگرم کننده برخورد کرد
اینجاست که عقل میگوید موضوعات را باید به موضوعات اصلی و فرعی دسته بندی کرد، موضوعات فرعی را مسکوت گذاشت و در بین موضوعات اصلی با سنجه های اولویتی (که مثلا آن موضوع مربوط به همه یا اکثریت قریب به اتفاق مردم باشد و یا موضوعی باشد که زیربنایی، فراگیر و آینده نگر باشد و نسل های آینده را نیز مد نظر قرار دهد) مساله ها را اولویت بندی کرد!
مثلا وقتی موضوع ما فتح قله دماوند باشد و هدف گذاری برای رسیدن به آن کرده باشیم، طبعا قبل از شروع کار صحبت از اینکه سرود فتح ما را چه کسی بخواند، شجریان یا تتلو، کاری است بس احمقانه!
یا وقتی حرکت را آغاز کردی و به سمت قله پیش رفتی، چهار نفر احمق حجاب از سر بردارند و بر چوب نهند و آنرا با پروپاگاندای تبلیغاتی تبدیل به یک مساله "اصلی نما" کنند، بی شک متوقف کردن حرکت و یا برگشتن به عقب و معطل این مساله حقیر شدن، حماقتی دوچندان است!
البته بالطبع بعد از اینکه نمایندگان ملت در سطوح سه گانه:
راهبردی (خبرگان و رهبری)
ملی (مجلس و دولت)
محلی (شوراها و شهرداریها)
به یک مساله اصلی در ساحت: راهبردی، ملی و محلی دست بیابند، باید آنرا به خوبی برای ملت تبیین کنند و از طریق صداوسیما و رسانه های دیداری و شنیداری، آنرا تبدیل به گفتمان کنند!
یعنی همین شیوه ای که تا به حال داشته ایم
البته شدیدا معتقدم در مرحله تبیین خوب تبیین نکرده ایم! مثلا نتوانسته ایم ابر مساله پیشرفت و مساله اصلی و نیاز حیاتی کشور یعنی اقتصاد مقاومتی را به خوبی تبیین کنیم
علاوه بر اینکه معتقدم بسیاری خواسته و ناخواسته توهم "کثرت بینی" دارند و فکر میکنند، مساله آنها باید مساله اول باشد و باید صداوسیما آنرا پوشش دهد و فقدان پوشش را عاملی بر عدم "گفتگوی ملی" میدانند
در حالیکه اینها همان حواشی و فرعیات "متن نما" و "اصلی نما" هستند که هدفی جز مشغول کردن در پس اصطلاحاتی پرطمطراق چون "گفتگوی ملی" ندارند!
از اینرو حقیر با پیشنهاد دکتر فاضلی بسیار موافقم که ابتدا کمی پیرامون چیستی "گفتگوی ملی" که به شدت گنگ و مبهم جلوه می نماید، باید بحث و گفتگو کرد.
و منتظر تعریظه دوستان عزیز به این عریضه بنده هستم.
(اگر این مطلب را می پسندید برای دوستان خود مخصوصا عزیزانی که مدام بر "گفتگوی ملی" تاکید دارند ارسال کنید)
لینک کانال بینش راهبردی
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar
♦️غصه ای بس بزرگ!
با نهایت تاسف و تالم باید عرض کنم بخشی از نخبگان ما به علت های زیادی همچون "اسیر فانتزی های کتابخانه ای شدن"، "عدم عنایت به واقعیات عرصه بین الملل"، "عدم شناخت منطق سکاندار هدایت کشور در سطح راهبردی" که ازمنطق اسلام فقاهتی و اصولی تبعیت می کند، "خوشبینی روسوفیلی و انگلوفیلی مزمن نسبت به روسوچین ها و انگلوآمریکن ها" و علل متعدد دیگر که در این مختصر نمی گنجد، گرفتار تحلیل های "کاریکاتوری"، "تجویزات بی مایه" و "خوشحالی ها و ترسهای بی مورد" که به اصطلاح با یک غوره سردی و با یک مویز گرمی میکنند، شده اند!
شوربختانه تر اینکه این آسیب ها و علل فوق الذکر برخی از ما را گرفتار فقدان تفکر راهبردی و جزیی نگری های گیج کننده و حواشی حقیر و کند کننده کرده است!
یعنی هنوز هم فکر میکنیم سیاست خارجی ما در سطح راهبردی، در بند و گروگان تجویزات روسوفیل ها و انگلوفیلهاست!
غافل از اینکه سطح راهبردی کشور، دنیا را از زاویه منطق عقلایی، واقعی و رئال اسلامی می بیند و مبتنی بر استراتژی اتکاء به "نصرت الهی_مردمی" طی طریق می کند!
خلاصه اینکه به شدت از این آسیب ها که در سطح جامعه نخبگانی ما رسوخ کرده است رنج میبریم!
لینک کانال بینش راهبردی
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar
این مطلب را مدتها قبل در کانال تلگرامی نوشتم
آمدن مایک پامپئو یعنی آمریکا میخواهد در عرصه سیاست خارجی اش تهاجمی تر و تندتر وارد شود
این یعنی اینکه بحمدالله فرصت برای برخورد تهاجمی تر و عقلانی تر ما در دوران آمریکای ترامپ بیشتر شده است.
چیزی تا پایان فرصت ۴ ماهه آمریکا برای خروج از برجام نمانده است
معتقدم همچنان باید تهاجمی تر و عقلانی تر با این تیم برخورد کنیم
دوبار خوش بینی و احترام ما به آنها نتیجه اش شد:
محور شرارت خواندن ما در زمان دولت اصلاحات!
و
بزرگترین حامی تروریسم نامیدن ما در زمان دولت اعتدال!
این شبها آیات ابتدایی سوره انفال را و اگر توانستید کل سوره انفال و توبه را حتما بخوانید و تدبر کنید
یکی از اشکالات کار ما مخصوصا مسئولین و نخبگان که هدایت جامعه را بر عهده دارند این است که با قرآن مانوس نیستند
مخصوصا بخش اعظم قرآن که آیات سیاسی اجتماعی است!
مخصوصا این آیه شریفه:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (3)
ترجمه: مؤمنان کسانی هستند که چون نام خدا برده شود خوف بر دلهاشان چیره گرددو، چون آیات خدا بر آنان خوانده شود ایمانشان افزون گردد و بر پروردگارشان توکل می کنند.
توکل بر خدا را فراموش نکنیم!
یا این آیه شریفه:
يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ (7)
با آنکه حقیقت بر آنها آشکار شده در باره آن با تو مجادله می کنند،، چنان قدم بر می دارند که گویی آنها را به سوی مرگ سوق میدهند و آنها هم در حال نظاره اند!
این آیه این روزها به شدت مورد نیاز ماست، متاسفانه عده ای سوء ظن به نصرت الهی دارند و بعد از اینکه بارها یاری حق برایشان آشکار شده است اما باز هم فکر میکنند سکاندار اداره کشور آنها را به سمت مرگ و نابودی سوق میدهد
آقایان عزیز
إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (160 آل عمران)
لینک کانال بینش راهبردی
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar
♦️نفاق بزرگترین آسیب جامعه اسلامی ( بخش یکم)
اولین سوره ای که به بحث نفاق اشاره کرده است سوره مبارکه عنکبوت می باشد
چون این سوره مکی است و مابقی سوره های متعرض نفاق، همگی جزو سوره های مدنی هستند
آیات مورد نظر آیه دهم و یازدهم این سوره مبارکه است:
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ ﴿۱۰﴾
و از ميان مردم كسانى اند كه مى گويند به خدا ايمان آورده ايم و چون در [راه] خدا آزار كشند آزمايش و فتنه مردم را مانند عذاب خدا قرار مى دهند و اگر از جانب پروردگارت پيروزى رسد حتما خواهند گفت ما با شما بوديم آيا خدا به آنچه در دلهاى جهانيان است داناتر نيست.
وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ ﴿۱۱﴾
و قطعا خدا كسانى را كه ايمان آورده اند مى شناسد و يقينا منافقان را [نيز] مى شناسد
نکات پیرامون این آیات:
1⃣ شکی نیست پدیده نفاق به وضوح و روشنی در بین اصحاب نبوده، شبیه آنچه که بعدا در مدینه منوره اتفاق افتاد و قران کریم به وضوح میفرمایند (وممن حولکم من الاعراب مردوا علی النفاق) ، اما ظاهرا ریشه های این پدیده در حال پیدا کردن جائی برای شکل دادن به این شجره ملعونه، توسط قرآن کریم ،حس شده بود، لذا لازم بود که تعرض مناسب صورت گیرد .
2⃣ باکمی تامل میتوان گفت، دو چیز در تحریک ریشه نفاق بسیار موثراست، یکی عامل ترس و وحشت از فشار و سختی های از طرف مقابل، که این عامل به وضوح در آن مقطع از سوی جبهه قریش و احتمال بالای برخوردهای بسیار تند بی رحمانه انها باکسانی که به پیامبر پیوسته اند، بود.
عامل دیگر علاقه وافر به مقامات و نعمت های دنیا و ما فیها می باشد،که دل افراد را به دسترسی هرچه بیشتر سوق میدهد.
3⃣ این تعبیر (اوذی) هم با مواجهه با اذیت و بلیه وشکنجه صادق است و هم با از دست دادن منافع دنیوی از مال و منال، اما تعبیر (فی الله)،اشاره دارد به اینکه این ناملایمات وارده به پیروان پیامبر اکرم ص، از جانب جبهه مقابل، به خاطر قرار گرفتن آنها در جبهه حق است.
4⃣ پس آیه کریمه ،اشاره دارد به این سنخ از افراد قرار گرفته در جبهه حق و میفرمایند: به رغم اعلام اینها به ایمان اوردن به خدا و دین خدا، وقتی در این مسیر باناملایمات روبه رو می شوند،از کوره دررفته، به جای اینکه در مقابل این امتحان صبر وشکیبائی کنند، این اذیت و آزار انسانهای مثل خود را با عذاب الهی- که قابل وصف و تصور نیست – تشبیه می کنند. شاید این تشبیه از این جهت باشد که باکنایه، اقراربه عدم قدرت بر تحمل سختیها و بالتالی تن به هزیمت دادن باشد.
5⃣ در نتیجه اولین شاخص از شاخصهای ضعف ایمان که اگر اصلاح نشود به نفاق منتهی می شود این است که قدرت بر تحمل سختی ندارد، این اولین مَعلم از معالم منافق است. ما می بینیم، نوعا واکنش انسانهای منافق، به این نحواست، همین که سختی اتفاق بیفتد، شروع به نِق زدن، تشکیک و اشکال تراشی به کل جبهه، می کنند. ریشه کل این موضع گیریها، که گاهی اوقات هم لباس حرص و احتیاط دینی میگیرد، همان تاب تحمل نداشتن سختیهای مسیر، در راه حق است.
اللهم اجعلنا من المومنین و الصدیقین
لینک کانال بینش راهبردی
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar
♦️از پیشنهاد آشتی ملی منافقین برانداز
تا پیشنهاد آشتی بین المللی شیطان بزرگ
عجیب "هم آوایی" و "هم صدایی" بین منافقین داخلی و حامیان خارجی آنها شکل گرفته است!
هردو از آشتی و گفتگو می گویند!
یکی از آشتی و گفتگوی ملی
یکی هم از آشتی و گفتگوی بین المللی می گوید!
این همه یعنی استیصال و عدم توانایی رقیب از براندازی داخلی و براندازی سخت نظامی!
وقتی چهل سال تلاش برای براندازان داخلی و حامیان خارجی نتیجه ای جز شکست، تحقیر و سرخوردگی برای منافقان داخلی و دشمنان خارجی و در مقابل آن، عزت و عظمت و پیروزی های پیاپی داخلی و خارجی برای نظام اسلامی نداشته است، باید هم پیشنهاد آشتی و گفتگوی ملی و بین المللی بدهند!
باید هم تنها راه برون رفت از این وضعیت تحقیرکننده را عقب نشینی و خلع سلاح ما در قالب پروژه "آشتی ملی و بین المللی" بیان کنند!
پیشنهاد آشتی بین المللی و شروط دوازده گانه وزیر خارجه شیطان بزرگ، شباهت عجیبی دارد به پیشنهاد آشتی ملی و گفتگوی ملی برخی در داخل!
خدا را شکر، با تکیه بر اسلام و درایت رهبری عزیز که تکیه بر منطق اسلام و قرآن دارند، خرمشهرهای اقتصادی را هم فتح خواهیم نمود.
این دو آیه از سوره مبارکه آل عمران چه قدر زیبا بیانگر حال برخی از حماقت پیشگان داخلی است که غیرخودیها را مشاور و همراز خود میگیرند و پیشنهادات منافقانه می دهند
و چه قدر زیبا آنچه دشمن در سر دارد را بیان کرده است! بغض و کینه زبانی و بزرگتر از آن بغض قلبی!
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿ آل عمران ۱۱۸﴾
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از غير خودتان [دوست و] همراز مگيريد [آنان] از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمى ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه هايشان نهان مى دارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانه ها[ى دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد.
هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿آل عمران 119﴾
هان شما كسانى هستيد كه آنان را دوست داريد و [حال آنكه] آنان شما را دوست ندارند و شما به همه كتابها[ى خدا] ايمان داريد و چون با شما برخورد كنند مى گويند ايمان آورديم و چون [با هم] خلوت كنند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را مى گزند بگو به خشم خود بميريد كه خداوند به راز درون سينه ها داناست.
ای منافقین و ای شیطان بزرگ میدانم عجیب از دست ما عصبانی هستید اما: موتوا بغیظکم
لینک کانال بینش راهبردی
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar
کاش به مانند عوام الناس ایمان می آوردیم!... و مومنین را سفیه و ساده اندیش نمیخواندیم!... کاش میفهمیدیم سفیه خود ماییم... مایی که فکر میکنیم خیلی زرنگیم... #هالوهای_زرنگ_نما
♦️نفاق بزرگترین آسیب جامعه اسلامی
(بخش دوم)
در پست قبلی عرض شد اولین سوره متعرض منافقین سوره عنکبوت است چون از حیث ترتیب نزولی سوره عنکبوت جزو سوره های مکی است و مابقی سوره های متعرض نفاق مدنی هستند!
چند نکته دیگر پیرامون آیه دهم سوره عنکبوت:
َو مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ ﴿عنکبوت/۱۰﴾
و از ميان مردم كسانى اند كه مى گويند به خدا ايمان آورده ايم و چون در [راه] خدا آزار كشند آزمايش و فتنه مردم را مانند عذاب خدا قرار مى دهند و اگر از جانب پروردگارت پيروزى رسد حتما خواهند گفت ما با شما بوديم آيا خدا به آنچه در دلهاى جهانيان است داناتر نيست.
1⃣ در مورد تعبیر قرآنی (جعل فتنه الناس کعذاب الله)،این تفسیر مطرح شده که نکته تشبیه فتنه و بلاء ناس، به عذاب خدا، بلحاظ مساله شدت و عدم امکان تحمل آنست، ولی میوان نکته دیگری را نیز به عنوان نکته این تشبیه بیان کرد و آن اینکه همانگونه، ما به هیچوجه نمیتوانیم عذاب خدا را دفع کنیم، قدرت بر دفع عذاب و سختیهای حاصله از طرف #دشمن و جبهه مقابل هم نداریم، پس راهی جز کوتاه آمدن و #سازش نیست!
2⃣ باور این افراد، اینگونه است که ما در مقابل دشمن ناتوانیم و اینها هر کاری که بخواهند، بر علیه ما ،انجام میدهند همانطوریکه خدا فعال لما یشاء است،-نعوذ بالله - جبهه باطل هم فعال لما یشاء است، این احساس کوچکی و احساس ناتوانی و #حقارت در مقابل جبهه کفر، سر اغاز ریشه نفاق می شود. طبیعی است که افراد به خاطر این طرز تفکر و این بینش به وجود امده که نوعا معلول کم صبری و کم تحملی است زمینه یا بستر مناسبی برای آنها ایجاد میشود که آهسته آهسته از درون، نسبت به جبهه حق فاصله بگیرند. ولی در ظاهر سعی میکنند که این دگرگونی را نشان ندهند تا باعث بی ابروئی شان نشود.
لینک کانال بینش راهبردی
https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar