ما به همه آبراهه های مهم در منطقه خودمان اشراف داریم:
از طریق حزب الله و حماس به کانال سوئز
از طریق انصارالله به باب المندب
و از طریق نیروهای خودمان به هرمز اشراف داریم مضافا اینکه عمان هم با ما هماهنگ است!
البته به سایر آبراهه ها هم اشراف داریم که فعلا نمی توان از آنها سخن گفت
حال به نظر شما آیا تنها گزینه ما بستن هرمز است!؟
خیر
ضمنا آیا ما میخواهیم جنگ جدیدی را شروع کنیم؟
خیر
چون همین الان هم ما (منظور نیروهای نیابتی) در یمن مشغول جنگیم و در صورت تحریم نفتی ما، بهترین زمان برای زدن چاه های نفت عربستان است!
امید که قابل استفاده بوده باشد
اگر سوالی بود برایم در خصوصی بفرستید
دعا کنید عاقبت به خیر شویم🌹🌹
این هم خبری که منتظرش بودیم:
کشتی های عربستان مورد اصابت موشک های یمنی در باب المندب قرار گرفت
عربستان عبور تمام نفتکشهای سعودی از بابالمندب را متوقف کرد
http://yon.ir/C5sWX
پرسش یکی از دوستان عزیز با نام کاربری ایوب👇
حاج آقا سلام
ار اینکه وقت میذارید و جواب میدید ممنون میشم
حاجی تو این دنیای مجازی که در هر زمینه ای که دلت بخواد و تا دلت بخواد خبر هست چطور ما چنتا خبر رو کنارهم بذاریم تا به یک نتیجه برسیم و بتونیم یه تحلیل ارائه بدهیم
حاج آقا منظورم اینه صرف اینکه چنتا خبر رو کنارهم دیگه قرار بدیم منجر به یه نتیجه صحیح نمیشه
اون خبرهایی که ما باید کنار هم دیگه بذاریم تا به یه نتیجه صحیح برسه باید چه ویژگی هایی داشته باشه
بسیار سوال به جا و مهمی پرسیده اند
من منتظر این سوال بودم
ان شاء الله دوستان هم منتظر پاسخ مبسوط بنده باشند🙏
♦️پاسخ به سوال
از همه عزیزانی که در خصوصی حقیر را شرمنده لطف خودشان کردند متشکرم
ضمنا از دوستانی که سوالاتی پرسیدند مخصوصا این دوست عزیزمان هم متشکرم
ذکر یک نکته بسیار ضروری است
من از خدا خواسته ام که هیچ وقت بخیل و گداصفت نباشم.
این بخل و گداصفتی تنها در مسائل مادی نیست بلکه در علم هم میتواند باشد. به تجربه برایم ثابت شده است هر چه قدر که در انتقال دانسته ها سخاوتمندانه تر برخورد کنیم خداوند هم چندین برابر به انسان لطف میکند.
اینجاست که زکات العلم نشره را بیشتر متوجه میشویم
از این رو بنده همیشه سعی کرده ام مثل برخی نباشم که یکی دو تا ایده و دانستنی خودشان را سفت و سخت بچسبند و دنبال این باشند که کسی ایده های آنها را ندزدد و استفاده نکند.
این نهایت بخل و گداصفتی و خلاف اخلاص است.
لذا سعیم بر این بوده که تا میتوانم و وسعم اجازه میدهد بدون چشم داشتی، اگر چیزی را میدانم در اختیار سایرین قرار دهم
البته ناگفته نماند در این مسیر هم خیلی ها انگ هایی به حقیر زدند، مثلا اینکه خودنمایی می کند یا...
بماند!
صادقانه اعتراف میکنم، من هدفی جز این ندارم که نشان دهم ولی فقیه ما از یک منطق تحلیل تبعیت میکند که دستیابی به آن، هم شدنی است و هم ما میتوانیم.
معتقدم اگر از این نعمت و ظرفیتی که خداوند در وجود ما قرار داده است بهره نبریم آرام آرام این کفران نعمت باعث میشود که لهم قلوب لایفقهون بها شویم، لهم آذان لا یسمعون بها شویم، لهم اعین لا یبصرون بها شویم!
یعنی خداوند به خاطر این کفران نعمت، قدرت فهم درست و بصیرت عمیق را از ما می گیرد.
لذا بر اساس امر به معروف که ارائه دانستنی ها و روش دست یابی به آن است و بر اساس زکات علم که باید علنی و آشکار هم باشد تا دعوت به خیر مصداق یابد، نکاتی را عرض میکنم
حال در این بین اگر کسانی این کار حقیر را حمل بر خودستایی و سایر مسائل کنند، بنده بی تقصیرم و چاره ای نیست!
چرا که خداوند از ما خواسته است که در میدان جنگ نرم منطق برّان داشته باشیم و در میدان جنگ سخت شمشیر برّان
البته می پذیرم جلوی قضاوت دیگران را نمی شود گرفت: چرا که مولایمان فرمود اگر شمشیر را عریان میکردم میگفتند او دنبال قدرت است و اگر غلاف میکردم میگفتند ترسوست!
شرمنده که کمی دردل کردم
در ادامه به پاسخ سوال بردارمان خواهم پرداخت.
در این مطلب عرض کرده ام که اخبار و اطلاعات نقش آب و غذا را برای ما دارند.
همانطور که بدن هر انسانی نیازمند به آب و غذاست و بدون آن دچار ضعف و سستی می شود انسان غیر مطلع و بدون آگاهی و بی تفاوت به اخبار و حوادث پیرامونی نیز انسانی ضعیف و سست عنصر نمایان خواهد کرد!
البته باید عنایت داشت آب و غذای بیش از حد نیز سیستم گوارشی را دچار اختلال حاد و مضمن می کند و این اختلال منجر به سوءهاضمه خواهد شد. لذا کسب اطلاعات و اخبار بی حد و حصر، نمی تواند موجب تحلیل درستی برای ما باشد و سیستم تحلیلی ما را از کار انداخته و دچار سوء فهم و اشتباه خواهد کرد.
ضمنا همانگونه که آب و غذای غیر بهداشتی و ناسالم نیز برای بدن مضر است، اخبار و اطلاعات نادرست نیز موجب گمراهی ما خواهد شد.
خوب پس اولین گام این است که بهنگام و به اندازه اخبار و اطلاعات را کسب کنیم.
ادامه دارد👇
در این👆 مطلب عرض کرده ام، برای اینکه به این میزان از فهم و درک و شعور برسیم باید به بینش راهبردی دست یابیم
بینش راهبردی یعنی نگاه کلان و جامع به مسائل داشتن
و بعد هم در قالب مثالی توضیح داده ام
ادامه دارد👇
ما میتوانیم به یک پدیده و مساله نگاه خرد و جزیی داشته باشیم که این بیشتر در منطق جامعه شناسی و رسانه و ارتباطات است
و میتوانیم به آن پدیده نگاه ملی و منطقه ای و جهانی و استراتژیک داشته باشیم
البته همانطور که در اسلاید هم نشان داده ام این طور نیست که نگاه استراتژیک داشتن به معنای بی توجهی به آن مساله خرد و کلان است
خیر
هرگز
بلکه نگاه راهبردی داشتن یک لایه گسترده تر است که آن لایه خرد و جزیی نیز درون آن قرار دارد
و با این نگاه کلان فهم ما از آن مساله خرد دقیقتر و بهتر خواهد بود!👇
حال در بین رشته های موجود کدام یک از این رشته ها به فهم کلان و بینش راهبردی تر ما کمک می کند و کدام یک به منطق اسلام نزدیکتر است!؟
در اسلاید بعدی به این سوال کلیدی و مهم پاسخ داده ام👇
حتما بارها این را از بنده شنیده اید که برای دستیابی به بصیرت باید:
اسلام شناس
زمانه شناس
تاریخ شناس شویم
بهترین رشته و رویکردی که می تواند به زمانه شناسی و تاریخ شناسی و لاجرم اسلام شناسی ما در بین رشته های موجود کمک کند علوم استراتژیک است!
چون ما را به منطق کلان و راهبردی و جامع رهنمون میسازد
البته باز تاکید میکنم با علوم استراتژیک صرف نمیتوان به بصیرت دست یافت
بلکه صرفا صاحب تحلیل خواهید شد
منتها این تحلیل برآمده از منطق راهبردی و استراتژیک به مانند تحلیل های یک جامعه شناس که به شدت کاریکاتوری و غیرواقعی و پروپاگاندا شده است، نخواهد بود و به واقعیت نزدیک تر است!
اما همه واقعیت نیست
چون او صرفا واقعیات مادی را می بیند
اما برای دست یابی به بصیرت به واقعیات فرامادی هم نیاز داریم
لذا حتما باید منطق دین را هم بشناسیم که بعدها بیشتر توضیح خواهم داد
اینرا هم یادم رفت عرض کنم
من ابتدا جامعه شناسی سیاسی را مطالعه کردم و ملاحظه کردم که بسیار جزءنگر است
اصولا جامعه شناسی اینگونه است که با استقراء ناقص حکمی کلی میدهد!
بعد از آن در مقطع کارشناسی علوم سیاسی را برگزیدم اما بعد از مطالعات زیاد متوجه شدم آن نگاه کلانی که میخواهم ندارد
لاجرم تحقیق کردم که کدام رشته فراتر از رویکرد ملی به رابطه بین قدرت ها در سطح جهانی و فراملی میپردازد که رسیدم به روابط بین الملل، لذا در مقطع کارشناسی ارشد، روابط بین الملل، موضوع مطالعاتی من بود
بعد از آن حس کردم نگاهی کلانتر و جامع تر را باید دنبال کنم نگاهی که فراتر از بررسی رابطه مجموعه ای از دولت ها در یک مقطع خاص باشد
بلکه نگاهی که در آن رابطه بین تمدنها را بررسی کند، در گستره ای فراتر از یک مقطع و زمان خاص
اینجا بود که در مقطع دکترا گرایش مطالعاتی ام را علوم استراتژیک که نگاهی تاریخی و تمدنی دارد، قرار دادم
خوب با این توضیحات امیدوارم بهتر متوجه بینش راهبردی شده باشید
اینک توضیحات بیشتر تا بهتر متوجه شویم که دنبال چه اخبار و اطلاعاتی باید باشیم👇
یکی از اصلی ترین کارهای یک محلل این است که دنیای مطلوب خود را در نظرگاه و تفکراتش، بسازد و بعد دنبال اطلاعات و اخباری باشد که به ساخت دنیای مطلوب او کمک می کنند!
در واقع یک تحلیلگرِ دارای بینش راهبردی، وقتی گذشته تاریخی را مطالعه میکند از تفکرات فانتزی و متوهمانه خارج می شود
و می فهمد که دنیا و نظم حاکم بر آن ساخته شده است نه اینکه خود به خود به وجود آمده باشد
مثل این مباحثی که بعضا برخی در قالب فلسفه تاریخ افاضه می کنند (متاسفانه برخی از دوستان حوزوی ما اسیر آن هستند)
یا بعضا فکر می کنند که آمریکا صرفا با قدرت نرم دنیا را مجذوب خود کرده است (این بلیه نیز در بین قشر کثیری از دوستان حوزوی و دانشگاهی ما وجود دارد)
و اصلا عنایت ندارند که جنگها نظم جهانی را بر هم میریزد و فاتح جنگ، نظم جدید را تحمیل، میکند!
البته برای تداوم آن نظم و پایدار کردن آن صلح، نهایت بهره را از شیوه های نرم می برد!
با خواندن تاریخ تمدنها و گذشته به این نکته رئال و واقعی میرسیم که ابتدا فردی دنیای مد نظر خودش را ذهنا میساخته و بعد برای محقق ساختن آن تلاش میکرده است
متاسفانه من در بین تحلیلگران خودمان تنها چند نفر (البته بسیار اندکند) را دیده ام که اسیر اخبار روزمره نیستند و آن اخبار را در کتگوری و پازل تحلیلی خودشان قرار میدهند
مهترین آنها رهبری عزیز است
در واقع اکثر تحلیلگران ما اسیر روزمرگی هستند و هر صبح که از خواب بیدار میشوند ابتدا دنبال اخبار و اطلاعات میروند و بعد...
به همین خاطر است که در فضای مجازی جدید هر چیز که هشتگ شده باشد و لایک بیشتری خورده باشده برای آنها میشود اصلی و مقابلش میشود فرعی
این بلیه در بین جامعه شناسان و رسانه ای ها که البته ادعای تحلیلگری هم دارند بیشتر از بقیه یافت میشود!
پس اولین گام ساختن یک دنیای مطلوب در نظر یک تحلیلگر و محلل است!
تا از نگاه فانتزی و عطش دستیابی به اخبار و اطلاعات زیاد رهایی یابد!
ان شاء الله در قالب یک مثال و بعد از نماز توضیح بیشتر خواهم داد👇
نکته ای که غفلت از آن موجب کج فهمی ما خواهد شد این است که ما باید بدانیم از دو حال خارج نیست:
یا برای خودت پروژه داری
یا اینکه مجبوری در پروژه دیگران حرکت کنید
یعنی اگر برای خودمان دنیای مطلوبی مد نظر نداشته باشیم و در پی تحقق آن نباشیم
قطعا باید ذیل پروژه هژمون دنیا یعنی آمریکا برویم و آنها به خوبی ما را بازی میدهند
برای توضیح بیشتر تا بعد وارد مثال شوم یک نگاهی به نقشه دنیا بیاندازید
انسان مومن مخصوصا اگر بخواهد در قامت نخبه و بالاخص طلبه ای که کارش راهبری جامعه است قرار گیرد حتما باید نقشه دنیا در ذهنش نقش ببندد
به همین خاطر من هر کجا که کلاس داشته باشم ابتدا از دوستان خواهش میکنم که یک نقشه دنیا تهیه کنند
حتی در بسیاری موارد با هزینه شخصی خودم اینکار را کرده ام و برای دوستان نقشه تهیه کرده ام
من هم در اتاق مطالعه خودم در منزل و هم در اتاق محل کارم در دفتر موسسه خودمان نقشه دارم
بیشتر مواقع هم به آن نگاه میکنم و در رابطه با نظمی که بر دنیا تحمیل شده است و نظمی که ما میخواهیم بر دنیا حکمفرما کنیم در حال اندیشه و مطالعه هستم
به این نقشه دنیا توجه کنید👇
به نظرتون آمریکا که در نیم کره غربی قرار دارد چگونه توانسته است که بر کل دنیا و مخصوصا منطقه ما حاکم شود!؟
به نظرتون بریتانیا که یک جزیره حاشیه ای کوچک که با عنوان یونایتد کیندم یا پادشاهی متحده مشخص است و در حاشیه قاره اروپا و البته جزیره جهانی قرار گرفته است، چگونه توانسته بود قبل از آمریکا بر کل دنیا حکمفرما شود!؟
حتما این جمله معروف را شنیده اید که خورشید هیچ وقت در امپراتوری بریتانیا غروب نمی کند
چون شرق تا غرب عالم در اختیار بریتانیا بود!
پرداختن به این ها باشد برای وقتی دیگر
نتیجه اینکه قطعا می شود و ما هم میتوانیم مثل یک استراتژیست قهار و تحلیلگر ماهر، دنیای مطلوب و مورد نظر خودمان را بسازیم و اخبار و اطلاعات را در پازل تحلیلی خودمان قرار دهیم
ما هم میتوانیم بچه نباشیم
میدانید که بچه تشخیص نمیدهد که چه غذایی و به چه میزان برای او مناسب است
بعضا آنقدر میخورد که بالا می آورد یا غذایی که مناسب او نیست میخورد
لذا همیشه نیازمند به یک مراقب و بزرگتر است تا به او غذا بدهد
اما یک فرد بزرگ میداند چه میزان و با چه کیفیتی غذا بخورد!
اینکه من مدام میگویم باید بزرگ شد به این دلیل است
اینکه میگویم کسی که ادعای استراتژیست بودن می کند اما نمی فهمد کی و چه موقع چه چیزی را بگوید تا هزینه ای برای کشور ایجاد نکند به این خاطر است
خوب با این مقدمه مهم و نسبتا طولانی
وارد مثال عینی می شوم
ما قبل از انتخابات آمریکا آمدیم بر اساس طراحی دنیای مطلوب خودمان که آن هم بحث مفصلی دارد و در جای خودش بحث خواهم کرد، کاندیداهای مطرح را بررسی کردیم
در هر دو حزب
16 نفر در جمهوریخواهان مطرح بودند و 2 نفر در دموکراتها
بررسی ها به ما نشان داد که بهترین فرد برای دنیای مطلوب ما، کسی که بتواند بهتر چهره آمریکا را رو کند، کسی که مشت آهنین آمریکا را رو کند، کسی نیست جز ترامپ
این را هم در گزارشی مبسوط خدمت رهبری عزیز فرستادیم
که باید کاری کنیم که او رییس جمهور آمریکا شود!