#زمینه #مقتل #امام_حسین_ع برای کشتنش وضو می‌گیرید برای ذبحش «بسم‌الله» می‌گید برای هر ضربه که می‌زنید چرا؛ به همدیگه «تقبل الله» می‌گید؟! نامسلمونا آخه، این چه اسلامیه؟! تشنه سر می‌بُرید؛ این چه احکامیه؟! پا گذاشتید روی سینه‌ی امام مُلِئَت بطونکم من الحرام داره غارت میشه توی ازدحام مُلِئَت بطونکم من الحرام هلهله شده جواب گریه‌هام مُلِئَت بطونکم من الحرام (حسین ای غریبم) دارم می‌بینم که به قصد قربت شمر اومده نشسته روی سینه بابا اصاً من به کنار، من هیچی مادرم اومده داره می‌بینه تشنه‌ی زخمی‌و، کمتر اذیت کنید با چه جرأتی می‌خواید، هتک حُرمت کنید چجوری توو این شلوغیا بیام؟! مُلِئَت بطونکم من الحرام توو سر و صدا نمی‌رسه صدام مُلِئَت بطونکم من الحرام زن و بچه‌هاشو می‌بَرید به شام مُلِئَت بطونکم من الحرام (حسین ای غریبم) [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #امام_حسین_ع دلم بی‌قراره؛ دلم تنگه ایوون طلائیِ یاره حال و روز جا مونده‌ها گریه داره چشام ابرِ بارونی میشه می‌باره گلایه ندارم، من از دست هیچکس نذارید که از چشم آقا بیافتم توو این سینه‌ای که فقط جای آقاست نباید کسی راه می‌دادم، نگفتم خدا شاهده که بجز عشق ارباب؛ تمومیه عشقا نمی‌ارزه مُفتم (امیری حسین و نعم الامیر) گنهکارم ارباب؛ ولی روضه‌هاتونو دوست دارم ارباب فقط اشک گریه شده کارم ارباب مقصر منم که گرفتارم ارباب هوای زیارت، به سر دارم ارباب دلم تنگه واسه ضریح علمدار تورو جون زهرا، تورو جون زینب آقا از سرِ شونه‌هام بارو بردار اُمیدی ندارم، به هیچکس بجز تو اگرچه می‌دونم برای تو ارباب (امیری حسین و نعم الامیر) یه ایوون طلائی؛ دلِ عاشقم من کرده هوایی بازم آرزومه بشم کربلایی دارم جون میدم من ز درد جدایی عجب زائرایی، عجب کربلایی تو صحنش می‌بینی عجب گریه‌هایی بری که زیارت، با چشمات می‌بینی که دورِ آقات هست عجب نوکرایی چه صحنِ قشنگی، چه ایوون طلائی نداره حسن حتی صحن و سرائی (امیری حسین و نعم الامیر) [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#دودمه #امام_حسین_ع امشبی را شه دین در حَرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع صبح فردا بدنش زیر سُم اسبان است مکن ای صبح طلوع [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع چشمش سیاهی رفت راهو اشتباهی رفت توی قتلگاهی رفت گیر افتاد به خاک و خون افتاد دست ساربون افتاد زار و نیمه‌جون افتاد گیر افتاد، گیر افتاد جنگ بالا گرفت، نیزه جا گرفت روی تن حسین من جا گرفت توی کربلا آخه بوریا شد کفن حسین من توو مردای مست میشد دست‌به‌دست؛ پیراهن حسین من به قتل صبر کشتن ماه‌و پشت ابر کشتن آخه واسه عرش کشتن، بد کشتن به نرخ زر کشتن مثل چهل نفر کشتن با سرِ سپر کشتن، بد کشتن وقت رفتن‌ت دیدم پیرهن‌ت سالمه و می‌خوای بری رفتی بی‌امون، حتی یک نشون نمون برا یه خواهری پیش مادرت، ریختن روسرت این نفسای آخری، این نفسای آخری [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله براکشتن حسین قصد وضو کردند عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله این تن عزیزته که زیرو رو کردند عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله توی حلق تشنه‌ای نیزه فرو کردند خداخودت نگاه کن این بدن حسینه توو چنگ گرگای شام پیراهن حسینه عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله نفس مطمعنه هی نفس‌نفس میزد عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله دست‌و پا میزد و ابن سعد دست میزد (وای حسین، وای حسین) [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع یاایها النفوس، یا ایهاالبصیر قتلوکَ غریبُ یا ضبیح یا ایها الرفیق، یا سید الشباب می‌ریزن روی سرت چرا شراب یا مجزالعطایا، یا واهب الهدایا یا قاضی البلایا، خاکت نکردن آیا؟! (تن تو شد رها یا حسین، حسین حسین) یا الیها الغریب، یا الیها الشهید دخلت زینبا علی یزید یا الیها الحسین، یا ایها الامام جای ناموست نبود بزم حرام قرآن فاطمه شد زیرو رو وسَیَعلمون الذین ظلموا دیگه راحتش کنید نزدیک سه ساعته توی گوداله امان از گودال، به پاشد جنجال ببخشن سادات، تنت شد پامال میون اعدا غریب و تنها رو خاک افتادی زدی دست‌وپا نانجیبا از راه رسیدن و پیکر ذخمی‌تو می‌کشیدن و وای بی‌هوا می‌زدنت وای از جفا می‌زدنت پیرمردا همگی با عصا می‌زدنت (وای حسین) [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#روضه از دل بی‌شكیب می‌خوانم مثل ابن شبیب می‌خوانم بس كه مضطر شده دل زارم؛ ذكر «اَمَّن یُجیب» می‌خوانم سر نهادم به دامن خیمه؛ از حسین غریب می‌خوانم از غریبی كه در دل گودال؛ شده شَیب الخضیب می خوانم شب نوحه، شب گرفتاری است دوستان موقع عزاداری است آتش از خیمه‌ها زبانه گرفت شادی‌ام را غم زمانه گرفت بر خلاف قطا كه لانه نداشت؛ مرغ غم در دل آشیانه گرفت باز گُلچین پَست گُل‌ها را؛ زیر سیلی و تازیانه گرفت هرچه خلخال و زیور و زر بود؛ خصم از ما چه ظالمانه گرفت هرچه در خیمه بود غارت شد زینب آماده ی اسارت شد ازحرم گاهوراه را بُردند یادگار ستاره را بُردند من خودم دیدم از تن بابا؛ جامه‌ی پاره‌پاره را بُردند عمه از گوش دختر مسلم؛ بخدا گوشواره را بُردند بس كنید این همه گنه نكنید روی تاریخ را سیه نكنید [شب یازدهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#واحد #حضرت_زینب_س جز غم امشب پیش ما، یار وفاداری نبود در شب تنهایی‌ام، تنها همین یارم شده من که شب را تا سحر، بی‌خواب و سوزانم چو شمع؛ از چه دیگر شعله‌ها، شمع شب تارم شده؟! خيمه‌ها مي‌سوزد و، شمع شب تارم شده در شب بيماري‌ام، آتش پرستارم شده [شب یازدهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#دم_پایانی #همخوانی اشکای نم‌نم‌و ببین حال آشفته‌مو ببین چی بگم از حال دلم؟! توی چشمام غم‌و ببین هرچی غمِ دنیا به دلم دارم از اینه که عشق تو رو کم دارم تو درستش کن ارباب این سینه‌مو از داغ غمت پُر کن با کَرمت بیا نوکرتو حُر کن تو درستش کن ارباب ارباب ارباب ارباب کی جز تو، درمونه درد؟! کاری کن که این نوکر برگرد (ای آقام، آقام) جز به تو رو نمی‌زنم سر به هر سو نمی‌زنم جز درخونه‌ی آقام هیچ‌جا زانو نمی‌زنم هرچی که می‌خوام‌و از شما می‌خوام معنا داده نوکریت به این دنیام هوام‌و داری ارباب اُمید منی توو هر گرفتاری واسه‌ی نوکرات که کم نمی‌ذاری هوام‌و داری ارباب ارباب ارباب ارباب با تو من، آرامش دارم پای عشق تو، جونم می‌ذارم (ای آقام، آقام) عمری از قافله جدام سمتِ دست توئه نگام پابه‌پاشون سینه زدم خیلی دلتنگ شهدام پای همه قولای خودم هستم یادم نمیره عهدایی که بستم پای حرفم می‌مونم دوس دارم همیشه با علی باشم تا که نفس دارم پای ولّی باشم پای حرفم می‌مونم ارباب ارباب ارباب عشقت هست، توو قلبم دائم دوست دارم، مثل حاج قاسم (ای آقام، آقام) با همه جون و توونم پای کار تو می‌مونم یابن زهرا خودمو تا پای خیمه‌ت می‌رسونم موندم توی دنیای پُر از غربت نگذار که نبودنت بشه عادت نمی‌دونم کجایی وقتی تو بیای بهاره ایّامه اون که امام‌شو نبینه ناکامه نمی‌دونم کجایی آقا آقا آقا عهدم رو، با تو نشکستم می‌دونی خاکِ پای تو هستم (ای آقام، آقام) شاعر: آقای #سید_علی_کاظمی‌نسب [#محرم ۱۴۴۴ـ۱۴۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #امام_حسین_ع شد مُحرم پَر واكن التماس زهرا كن رو به سوي آقا كن يا مرتضي علي برا پسرت سينه‌زنم فردا يه وقت آقا نذاري بسوزه بدنم ارباب ارباب گُل زهرا يا حسين رو تو به سوي كرب‌وبلا كن امشب قديمي‌ها رو دعا كن با اِذن خود حضرت زهرا؛ توو صحن دلت تكيه بپا كن (ارباب ارباب) اين صداي تكبيره يا كه طبل و زنجيره دل‌هامون پَرمي‌گيره اين پيرهن عزات دوخته شده دست مادرت واسه عزادارات دعا مي‌كنه باز خواهرت ارباب ارباب گُل زهرا يا حسين هرسال كه مياد عطر مُحرم حسرت مي‌خورم به حال زارم ارباب دوباره يه سال گذشت و؛ من تذكره‌ي حرم ندارم شاعر: آقای #امیرحسن_سالاروند [شب اول #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_مسلم_ع می‌بینم از بالای دارالاماره دریای خون می‌بینم باغ لاله میشه اسیر فصل خزون می‌بینم می‌بینی توو دشت غربت داغ جوان پدر و مادرم فدات؛ می‌باره چشم من برات برگرد پدر و مادرم فدات؛ تورو خدا با بچه‌هات برگرد پدر و مادرم فدات؛ به خاطر مخدرات برگرد برگرد کوفیا دارن، نقشه واسه غنیمت برگرد پیچیده اینجا، حرف آتیش و غارت می‌شمارم امضاءها رو پایین این دعوت‌نامه‌ها می‌بینم نیست بین این هجده‌هزار تا یک باوفا می‌خونم با گریه پسرعموجون کوفه نیا به پا شده یه غائله؛ بازار کوفه محشره برگرد می‌بینم آخه حرمله؛ داره سه‌شعبه می‌خره برگرد اگه می‌خواهی قافله؛ بازار شامیا نره برگرد برگرد آخر این راه، میره طرف گودال برگرد که علی اصغر، تشنه میشه و بی‌حال تنها و بی‌کس غیر از طوعه کسی در روم وا نکرد یاد حیدر افتادم یاری توو کوچه پیدا نکرد نفرین به دنیا که با آل حیدر خوب تانکرد به خدا رسم کوفیا؛ دلمو از جا می‌کَنه برگرد یکی دارن که سیلی رو؛ مثه مغیره می‌زنه برگرد می‌بینی جای دستشو؛ که روی صورت منه برگرد سیلی خوردم و دیدم، خیلی سنگینه این دست غصه‌م برای زینب، گریه‌م برا رقیه‌س شاعر: #امیرحسن_سالاروند شاعر: آقای #محمدرضا_رضایی [شب اول #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع حَرمت با همه فرق داره علمت با همه فرق داره قسمت با همه فرق داره اصلاً کرمت با همه فرق داره هیأتت با همه فرق می‌کنه حُرمتت با همه فرق می‌کنه سجده ی ما روی مُهرت یعنی تُربتت با همه فرق می‌کنه برای خالق و پیمبر و علی و فاطمه؛ فرق داره اصلا حسین با همه؛ فرق داره [شب اول #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع الاسلام، محمدی الحدوث، و حسینی البقا اسمی نبود از خدا، اگه نبود کربلا اسلام بی تو می‌میره، اسلام با تو می‌مونه تنها نَه مسلونی؛ مَردی به تو مدیونه درس عزت و غیرت رو، مکتب تو می‌آموزه کربلای تو ثابت کرد؛ خون بر شمشیر پیروزه الاسلام، محمدی الحدوث، و حسینی البقا اسمی نبود از خدا، اگه نبود کربلا احیا شده با خونت؛ هم کعبه و هم قرآن اسلام نشد با تو؛ اسلام ابوسفیان این طرف سپاه حق و ، اون طرف سپاه ابلیس اون طرف سلاحش مکرِ، این طرف دو تا چشم خیس الاسلام، محمدی الحدوث، و حسینی البقا اسمی نبود از خدا، اگه نبود کربلا اسلام رسول الله، اسلام سقیفه نیست والله به جز حیدر، توو دنیا خلیفه نیست کُشتن عزیزِ زهرا، ترجمان اون قرآنِ که نگفته توو تفسیرش؛ تا ابد علی میزانِ الاسلام، محمدی الحدوث، و حسینی البقا اسمی نبود از خدا، اگه نبود کربلا شاعر و نغمه‌پرداز: آقای #محسن_عربخالقی [شب اول #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع من اومدم از این به بعد یه نوکر کاری بشم اونی که دوست داری بشم نشه شبیه قبلنا توروخدا پیش تو تکراری بشم قول میدم، به تو قول میدم؛ که همیشه پیش پای تو باشم قول میدم، به تو قول میدم که رفیق رفیقای تو باشم قول میدم، به تو قول میدم [شب اول #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع میدونی تو رو، بی‌حدواندازه دوست دارم در خونتو، که همیشه بازه دوست دارم سرنوشتی رو، که نگاه‌ت می‌سازه دوست دارم هر چی که منو، یاد تو می‌ندازه دوست دارم مثلاً دریا رو، واسه کشتی نجات دوست دارم من پَر پرواز و، تا بیام به کربلا دوست دارم پسرم رو وقتی سینه میزنه برات دوست دارم دوست دارم چایی روضه اتو دوست دارم دوست دارم شفای تُربتو، دوست دارم رفیق هیأت رو حُب الحسین اجننی عشق منی عشق منی تو این روزگار فقط این اشکامو دوست دارم زیر آسمون حرمو، آقامو دوست دارم من بخاطر حَرمت دنیا رو دوست دارم واسه دیدنش امروز و فردا رو دوست دارم مثلاً شب‌ها رو، واسه دیدنت توو خواب دوست دارم بچه‌ی نوزاد رو، واسه نوزاد رباب دوست دارم حالم رو شب جمعه‌ها خراب دوست دارم دوست دارم، همیشه گریه رو دوست دارم همین یه هدیه رو دوست دارم فقط رقیه رو دوست دارم [شب اول #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

جانم فدای قرآن 🇮🇷 صفحات‌رسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی اینستاگرام|تلگرام|ایتا|بله|روبیکا|سروش|آپارات|توئیتر|ویراستی|تردز|متن‌اشعار

#نجوا #امام_حسین_ع اگرچه در نظرت آنچه نیست ظاهر ماست سیاه‌‌جامه‌‌ی سوگت لباس فاخر ماست سلام می‌‌دهم و دل‌خوشم که فرمودید؛ هر آنکه در دل خود یاد ماست، زائر ماست تویی که نام غریبت خودش به تنهایی اثرگذارترین روضه‌‌ی منابر ماست بگو چگونه نگویم که دوستت دارم که این حدیث شریف از امام باقر ماست خبر کنید کسی را که دوستش دارید خدا کند برسد، این پیام آخر ماست مرا که در سفر آخرت امیدی نیست مگر به اینکه بگویید؛ او مسافر ماست اگرچه در خورتان شعر، ناسرودنی است بگو به لطف خود این روسیاه شاعر ماست شاعر: آقای #مصطفی_تبریزی [شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#روضه #ورود_به_کربلا #حضرت_زینب_س نگرونم به جون خودت قسم چه کنم؟! خیلی برات دلواپسم وقتی گفتی کربلا، دلم گرفت جوری که بالا نمیاد نفسم گِله از این دل عاشق می‌کنم می‌شنوی صدامو هق هق می‌کنم؟! یه چیزی بگو دلم آروم بشه یه چیزی بگو دارم دق می‌کنم نمی‌دونم چه خاکی سرم کنم خیمه‌هامونو باید علم کنم باید از جلوی پای بچه‌ها؛ دونه دونه سنگ و تیغو جمع کنم قول بده مراقب خودت باشی زبونم لال اگه افتادی پاشی بلایی سرت بیاد من چه کنم؟! جز تو هیچکیو ندارم داداشی قول بده به سمت درگیری نری طرف مسیر هیچ تیری نری دم گوش ذوالجناح اینو میگم؛ قول بده سمت سرازیری نری آروم آروم توی ازدحام بزن اگه افتادی زمین صدام بزن حرمله! بجای سینه‌ی حسین تیراتو به سمت بچه‌هام بزن شاعر: آقای #آرش_براری [شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #ورود_به_کربلا #حضرت_زینب_س تو گریه زهرایی، تو گریه بابایی تو اشک پُر از خون چشمای مجتبایی تو گریه موسایی، تو گریه عیسایی تو گریه ابراهیم و تموم انبیایی اگه می‌شه پیشم گریه نکن عزیز دلم اگه می‌شه تو رحم کن به چشم تَر زینبت اگه می‌شه دیگه آه نکش تا دلم نشکنه اگه می‌شه بازم دست بکش رو سر زینبت‌ درسته الآن پیشمی‌ همه جوونا دورمن‌ یه چند روز دیگه داداش، دورم همه نامحرمن‌ (وای حسین) تنم داره می‌لرزه، آخه کس و کار من تو گفتی جدا می‌شیم از هم توو این صحرا پناه همه عالم، ببین پُر‌ دلشوره‌م برا چی می‌خونی زیر لب انالِلّه خدا کنه نبینن‌ گُلای تو فصل خزون خدا کنه جدایی نیفته حسین بین‌مون خدا می‌دونه دلشوره دارم توو این سرزمین خدا کنه تو این دشت نبینی تو داغ جوون خدا نیاره روزی که، جدا بشیم از هم حسین منو اسیری می‌برن، لشکری‌ نامحرم حسین (وای حسین) [شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #ورود_به_کربلا #امام_حسین_ع حاجی دور از منا، اعتبار من بیا خاک پای تو منم، کربلایم کربلا بودم چشم به رات، تا با خاک پات باشم ساحل، کشتی نجات از یُمن تو شد، خاک من شفا شد میقات من، این سعی و صفا (کعبه آمد فخل نعلیک، لَبَیکَ یا هُمّ لَبَیک) در طوافم گِرد تو، کعبه‌ی روز دهم تلویه‌خوان جبرئیل، مَرحَباً اهلً بِکُم گوشه گوشه‌ام، شد رکن و مقام ابراهیم من، مولا السلام من آماده‌ام، تا فانی شوم تا میزبان این، مهمانی شوم (من هم همراه ملائک، هستم هَلّت بِفِنائِک) [شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

[شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] متن 👇🏻 کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#تک #ورود_به_کربلا "آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد" دختر مرتضی علی، فاطمه‌وار می‌رسد زانوي شاهزاده‌ها هست ركاب محملش با چه شكوه و شوکتی کوه وقار می‌رسد هاشمیان به گرد او، فاطمیات پشت سر قامت عصمتش در این حصن و حصار می‌رسد دار و ندار فاطمه، گوهر ناب مصطفی به كربلا حسين با دار و ندار می‌رسد خامس آل پنج تن، همره طفل شیرخوار زودتر از روز دهم سر قرار می‌رسد شانه‌ی آسمانیان، محمل دختران شده چه نازدانه دختری به این دیار می‌رسد گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجری بال فرشته از یمین یا که یسار می‌رسد رونق کار مأذنه، رکن شباب هاشمی وارث هیبت نبی، یکّه‌سوار می‌رسد "رونق باغ می‌رسد، چشم و چراغ می‌رسد" "عنبر و مشک می‌دمد" دولت يار می‌رسد وزير اعظم حسين آيه‌ی محكم حسين صاحب پرچم حسین آن جلودار می‌رسد آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار ارتش زمهریرها چند هزار می‌رسد رفت قرار ناگهان، از دل خواهر حسین در نظرش همه جهان تیره و تار می‌رسد پرده کنار می‌رود، واقعه‌ی روز دهم صحنه به صحنه از دل گرد و غبار می‌رسد "چاک شده است آسمان غلغله‌ای‌ست در جهان" ديد ز هر طرف غمی همچو شرار می‌رسد ديد كه از جور فرس، چه استخوان‌ها كه شكست ناله و بانگ قاسمِ لاله عذار می‌رسد حلقه زدند کوفیان دور حسین و اکبرش صداي طبل شادی و داد و هوار می‌رسد طفل به دست آسمان، بود و صدای خنده از لشكر شاميان بر اين طرز شكار می‌رسد لحظه‌ی تلخ حادثه چکمه‌ی نونوار شمر همره کهنه خنجری سرکش و هار می‌رسد گوشه به گوشه آسمان سرخ‌تر از خون گلو پنجه‌ی شمر و زلف او! آخرکار می‌رسد وقت نفس نفس زدن، زمان دست و پا زدن ناله‌ی "یا بُنَیَّ" از گوشه کنار می‌رسد "آب زنيد راه را"، مادر او به قتلگاه با پر و بال زخمی و حالت زار می‌رسد گوش زمین و آسمان می‌شنود در آن زمان آه صدای پای آن چند سوار می‌رسد چشم حسین بسته شد، قوم هراس شد جسور موقع غارت از حرم، وقت فرار می‌رسد شاعر: آقای #رضا_جوان‌بخت [شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع کُتب فِی لهوف | فرقة‌ بالسیوف آه از این قتلگاه | فرقة‌ بالرماح میزنن بی‌هوا | فرقة‌ بالعصا نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُیل بالسیف و بالحجارة کشتنت بی‌گناه | یا کثیر الجراح دم‌دمای اذان | فرقة‌ بالسنان میزدن با غضب | فرقة‌ بالخشب نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُیل بالسیف و بالحجارة این همه غربت | هتَکت حُرمة‌ اسلام علی| ساکن کربلا می‌سوزن خیمه‌هات | نَسوة‌ البازرات نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُیل بالسیف و بالحجارة [شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#روضه #امام_حسین_ع همه از هر کجا باشند از این راه می‌آیند به سویت ای امین الله خلق الله می‌آیند صف جن و ملک با زائرانت هم قدم هستند به عشقت از عوالم خیل خاطرخواه می‌آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می‌آیند ببین شانه‌به‌شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پا‌به‌پا، همراه می‌آیند گروهی غرق توصیف‌ند و مست مدح چشمانت گروهی روضه‌خوان، با سیل اشک و آه می‌آیند به شهرت می‌رسند و حال و روز شهر بارانی است پَر از بغض‌ند و نم‌نم تا دَم درگاه می‌آیند مدار عاشقی سقّاست‌، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می‌آیند قیامت کرده‌ای، انگار تصویری است از محشر که دوشادوش هم نزدت گدا و شاه می‌آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم می‌گیرند به لطف گوشه‌چشمت آخرش کوتاه می‌آیند شاعر: آقای #سید_محمدمهدی_شفیعی [شب سوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمزمه #حضرت_رقیه_س خوش اومدی ولی دیر اومدی چه خسته و چه دلگیر اومدی روزای خوب‌مون یادت که هست شکستم‌و شدم پیر اومدی گُلم چشاتو وا کن، بابای نازنینم منم همون رقیه‌ت، فقط نمی‌تونم ببینم راستی بابا؛ تو می‌دونی زخم رد طناب چیه؟! دلیل آه و گریه‌ی رباب چیه؟! من می‌دونم که مجلس شراب چیه تنهایی و وحشت و اضطراب چیه (من الذی ایتمنی؟! بابا حسین) خوش اومدی به ویرونه بابا گُل تو اینجا مهمونه بابا تن‌ت کجاست که با سر اومدی؟! چرا لبات پُر از خونه بابا؟! سلام بابای خوبم، سلام سر بریده منم همون رقیه‌ت، فقط یکم قدم خمیده راستی بابا؛ تو می‌دونی تنها به سلسله چیه؟! همسفری با زجر و حرمله چیه؟! من نمی‌دونم پای پُرآبله چیه جرم جامانده‌های قافله چیه (من الذی ایتمنی؟! بابا حسین) خوش اومدی بابایی خودم سه سالمه ولی دق مرگ شدم یه چیزایی برام پیش اومده دلم می‌خواد نگفته جون بدم یه حرفایی دارم که راه گلومو بسته منم همون رقیه‌ت فقط غرور من شکسته راستی بابا؛ تو می‌دونی که معنی کنیز چیه؟! شکنجه یه دختر مریض چیه؟! من می‌دونم که طعنه‌ی یه‌ریز چیه خار شدن یه آدم عزیز چیه [شب سوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn