eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.3هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
JamadioSani 1401.10.03 - Shab 01 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 03 - Abozar Biukafi - Zamzameh & Rouzeh H-Roqayeh S.mp3
12.08M
يا اَبَتا؛ خودم سنگ تو به سينه ميزنم يا اَبَتا؛ ببين پاره پاره شد پيراهنم يا اَبَتا؛ نمونده يک جاى سالم رو تنم دختراى شام، خيلى نامردن هر کجا ديدن، مسخرم کردن مسخرم کردن مير و علمدار سپاهت کجاست؟!، يا اَبَتا گوشه‌ی ويرونه مگه جاى ماس؟!، يا اَبَتا کاش ميومد باهات داداش اکبرم، يا اَبَتا پس ميگرفت ز شاميا معجرم، يا اَبَتا يا اَبَتا ز دنيا سيرم يا اَبَتا زبون ميگيرم يا اَبَتا نياى ميميرم (واى حسين عزيز زهرا) يا اَبَتا شبى که جاموندم از قافله يا اَبَتا من و پيدا کرد ضجر بى‌حوصله يا اَبَتا شده بعد اون پاهام پُرآبله قابل بافتن نيست، ديگه موهام ديگه خوشگل نيست، طاق ابروهام من تو رو ميخوام دست‌وپا گير اينا بودن بده، يا اَبَتا هر کى رسيده منو سيلى زده، يا اَبَتا به چشم يک کنيز نگام ميکنن، يا اَبَتا دختر خارجى صدام ميکنن، يا اَبَتا يا اَبَتا سرم ميسوزه يا اَبَتا پرم ميسوزه يا اَبَتا حرم ميسوزه (واى حسين عزيز زهرا) شاعر: آقای [شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.01.04 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - 05 - Abozar Biukafi - Rouzeh H-Roqayeh S - Edit.mp3
19.07M
در دلش قاصدکی بود خبر می‌آورد دخترت داشت سر از کار تو در می‌آورد همه عمرش به خزان بود ولی با این حال اسم‌ش این بود؛ نهالی که ثمر می‌آورد غصه می‌خورد ولی یاد تو تسکینش بود هر غمی داشت فقط نام پدر می‌آورد او که می‌خواند تو را قافله ساکت می‌شد عمه ناگه به میان حرف سفر می‌آورد دختر و این همه غم آه سرم درد گرفت آن طرف یک نفر انگار که سر می‌آورد قسمت این بود که یک مرتبه خاموش شود آخر او داشت سر از کار تو درمی‌آورد آن طرف یک نفر انگار که سردرگم بود مادری دختر خود را به نظر می‌آورد زن غساله چه می‌دید که با خود می‌گفت؛ مادرت کاش به جای تو پسر می‌آورد [شب سوم ۱۴۰۲.۰۱.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.01.04 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - 06 - Abozar Biukafi - Zamzameh H-Roqayeh S - Edit.mp3
4.81M
ریحانةالحسین؛ یعنی سه‌ساله دخترت توی مسیر پُشت‌سرت اینقده کعبه نی زدن که شده مثل مادرت امون از کشیده‌های دست زجر امون از دستی که موهامو کشید امون از مسیر شام و دستی که؛ توی کوچه سر بابامو کشید [شب سوم ۱۴۰۲.۰۱.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 03 - Abozar Biukafi - Zmamameh.mp3
6.25M
دلم تنگه؛ برا آرمش آغوش بازت دلم تنگه؛ برا رقیه گفتنای نازت دلم تنگه؛ برا روزایی که مدینه بودم چه روزایی؛ که هم‌بازی سکینه بودم باباجون می‌بینی تموم موهامو سوزوندن گُل رو شونه‌تو توو این خرابه‌ها نشوندن طناب‌شون گرفت دور گلومو؛ هی کِشوندن شب توو صحراها موندم؛ منه سه ساله تنهایی هی با گریه می‌گفتم؛ عموجونم کجایی؟! پُرِ دردم؛ تموم دست‌وپام کبوده بابا پُرِ دردم؛ آخه گناه من چی بوده بابا؟! فدای عمه شم که همه‌جا برام سپر بود شبا گرسنه خوابیدم و اون گرسنه‌تر بود بدم میاد از این مردای بی‌غیرت شامی اگه عمه نبود کنیزی هم یه دردسر بود [شب سوم ۱۴۰۱.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 03 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
9.28M
فقط خيال كن، برا يه لحظه؛ كه دست و پاى دخترت داره مى‌لرزه فقط خيال كن، آره دروغى؛ خدا نكرده گم بشه توى شلوغى به خونه برگرده، می‌بينى تب كرده می‌بينى كه نمی‌تونه راحت بخوابه همه‌ش ميگه بابا؛ منو نذار تنها تو كه نباشى دخترت توو اضطرابه حالا می‌فهمى چقدر رقيه تا كوفه عذاب كشيده بمونه قصه‌ی شام، بمونه هرچى ديده (آه، عزيزة الحسين) فقط خيال كن، ببين می‌تونه؛ يه لحظه بى‌تو دخترت زنده بمونه فقط خيال كن، يه روز بياد و؛ به هر بهونه‌اى فقط تو رو بخواد و آروم نمی‌گیره، دیر کنی می‌میره چشم‌انتظاری واسه دخترا چه سخته درست می‌گم یا نه؟ می‌میره اینجا نه؟ بفهمه دیگه نداره بابا چه سخته حالا می‌فهمى چى شد رقيه اون شب توو خرابه دق كرد سر بريده رو ديد، توو طشت به دستِ نامرد (آه، عزيزة الحسين) فقط خيال كن، سه ساله دختر؛ يتيم و دل شكسته و اسير و مضطر فقط خيال كن، كه نيمه‌ی شب؛ يه مرتبه توو خواب بيفته از رو مركب با دستاى بسته، با پاهاى خسته؛ چه‌جور به قافله خودش رو برسونه؟! پريشونه حالش، ميان به دنبالش جواب گريه‌شو ميدن با تازيونه حالا می‌فهمى چى با رقيه كرد داغ عمو نداشتن می‌گفت عمو كجايى؟!، سر به سرم گذاشتن (آه، عزيزة الحسين) شاعر: آقای [شب سوم ۱۴۰۱.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 07 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
4.55M
یه دختر شامی توو کوچه‌ها؛ یهو زمین خورد جلوی چشام باباش زود اومد بغلش گرفت وقتی صدا زد بابامو می‌خوام پس چرا من که می‌خورم زمین؛ سنان میاد مشکلو حل کنه؟! پا نمی‌شم این‌دفعه چون باید؛ بابام بیاد منو بغل کنه اما... بابا نیومد شمر اومد بهم لگد زد گفت پاشو یه عالمه حرف بد زد دیگه نمی‌گم حرفاشو (امون، ای دل | امون، ای دل) بعدِ همون شبی که گم شدم؛ مرگمو از خدا می‌خوام همین تقصیر من چی بود هلم دادن؟!؛ از روی ناقه افتادم زمین تنهایی خیلی ترسیدم ولی یه فکری هی آرامشم می‌داد عموم اگه بفهمه گم شدم؛ دنبالم هرجوری شده میاد اما... عمو‌ نیومد زجر اومد همون که دستش سنگینه یه جوری محکم سیلی زد دیگه چشام تار میبینه (امون، ای دل | امون، ای دل) [شب سوم ۱۴۰۱.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 08 - Abozar Biukafi - Vahed.mp3
6.24M
صلی الله علیک، ای نور هر دو دیده دست مرا بگیر ای، شاه گلو بریده ای شهید سر جدا، خامس آل عبا وعده‌ی بعدی ما، اربعین کرب‌وبلا مَن ارادَالله، به خِیرا عشق تو برده، دل ما را بی‌تو می‌میرم؛ عزیزالله با تو محشورم؛ ان‌شاءالله (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) امشب دیگر دلم، از این جهان بریده از دوری تو دیگر، جانم به لب رسیده دخترت دلتنگ توست، در سپاه جنگ توست غرق خون مثل سرت، صورتم هم‌رنگ توست دوری‌ات آتش، به جانم زد آن‌که سنگت زد، مرا هم زد آن‌که آتش در، حرم انداخت تا ابد آتش، در عالم زد (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) کی قرآن مرا، در خاک و خون کشیده؟! از زخم روی لبهات، جانم به لب رسیده ای سر از تن جدا؛ تو کجا اینجا کجا؟! ردّ سنگت بر جبین؛ می‌کُشد امشب مرا کی مرا از تو، جدا کرده؟! کی تو را ذبح از، قفا کرده؟! با سرت خولی، چه‌ها کرده با تو چه ای سر، دنیا کرده (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) شاعر: آقای [شب سوم ۱۴۰۱.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 09 - Ali KhanBabaei - Vahed.mp3
2.89M
به زهرا نور دو عین| رقیه بنت الحسین ای زینت عالمین| رقیه بنت الحسین روح و روان حسین | رقیه بنت الحسین آرام جان حسین | رقیه بنت الحسین شب سوم ۱۴۰۱.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 10 - Ali KhanBabaei - Dodameh.mp3
3.29M
باید این دشمن بداند کیستم من ثانیِ زهرا منم شام را ویران نسازم من رقیه نیستم ثانیِ زهرا منم شب سوم ۱۴۰۱.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.29 - Shab 03 - H-Ashouraeian.Tehran - 02 - Abozar Biukafi - Zamzameh - Edit.MP3
20.57M
خوش اومدی ولی دیر اومدی چه خسته و چه دلگیر اومدی روزای خوب‌مون یادت که هست شکستم‌و شدم پیر اومدی گُلم چشاتو وا کن، بابای نازنینم منم همون رقیه‌ت، فقط نمی‌تونم ببینم راستی بابا؛ تو می‌دونی زخم رد طناب چیه؟! دلیل آه و گریه‌ی رباب چیه؟! من می‌دونم که مجلس شراب چیه تنهایی و وحشت و اضطراب چیه (من الذی ایتمنی؟! بابا حسین) خوش اومدی به ویرونه بابا گُل تو اینجا مهمونه بابا تن‌ت کجاست که با سر اومدی؟! چرا لبات پُر از خونه بابا؟! سلام بابای خوبم، سلام سر بریده منم همون رقیه‌ت، فقط یکم قدم خمیده راستی بابا؛ تو می‌دونی تنها به سلسله چیه؟! همسفری با زجر و حرمله چیه؟! من نمی‌دونم پای پُرآبله چیه جرم جامانده‌های قافله چیه (من الذی ایتمنی؟! بابا حسین) خوش اومدی بابایی خودم سه سالمه ولی دق مرگ شدم یه چیزایی برام پیش اومده دلم می‌خواد نگفته جون بدم یه حرفایی دارم که راه گلومو بسته منم همون رقیه‌ت فقط غرور من شکسته راستی بابا؛ تو می‌دونی که معنی کنیز چیه؟! شکنجه یه دختر مریض چیه؟! من می‌دونم که طعنه‌ی یه‌ریز چیه خار شدن یه آدم عزیز چیه [شب سوم ۱۴۰۲.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.29 - Shab 03 - H-Ashouraeian.Tehran - 04 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
11.87M
هرجا دلم گرفت بابا هرجا شدم تک و تنها انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا» بذار ببرن منو توو کوچه و بازار بذار ببرن منو توو مجلس اغیار به جون میخرم تموم این مصیباتو بذار ببرن گِله ندارم از آزار عیبی نداره، اینهمه دردسر خوبه عیبی نداره، آخر این سفر خوبه عیبی نداره، عمه میگه میاد بابات چقده این خبر خوبه ـ ـ ـ نیمه‌ی شب توی صحرا خیلی می‌ترسیدم اما انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا » بذار بکشن بی‌هوا دست بستم رو بذار بکشن طناب پای خستم رو نه اینکه یه وقت راضی باشم ولی بابا بذار بکشن موی سر شکستم رو عیبی نداره، هرچی باشه بلا خیره عیبی نداره، آخر ماجرا خیره عیبی نداره، تو هم رو نیزه می‌گفتی؛ غصه نخور بابا خیره ـ ـ ـ سخته یتیمی توو دنیا اما توو اوج سختیا انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا» بذار بمونه رد قلاف روی ابروم بذار بمونه رد طناب روی بازوم می‌خوام یکمی شبیه مادرت باشم بذار بمونه جای لگد روی پهلوم عیبی نداره اگه چشام نمی‌بینه عیبی نداره آخر قصه شیرینه عیبی نداره می‌بینمت یه روز بابا همه‌ی آرزوم اینه شاعر: آقای نغمه‌پرداز: آقای [شب سوم ۱۴۰۲.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.29 - Shab 03 - H-Ashouraeian.Tehran - 05 - Abozar Biukafi - Vahed.mp3
12.7M
بازم بخون توی گوشم، بیا توو آغوشم عشق بابا رقیه جون شیرین‌زبونی کن واسم، بخند گلِ نازم عشق بابا رقیه جون الهی غمگین نشی دخترم باشی دور و برم، دختر آخرم رقیه الهی یک لحظه گریون نشی دل‌پریشون نشی، زار و حیرون نشی رقیه عاشق و واله‌ی من غنچه‌ی لاله‌ی من دختر دردونه، عشقِ سه ساله‌ی من (رقیه بنت الحسین) بازه آغوش من واست، برای اون ساعت؛ که خیمه آتیش می‌گیره می‌ترسی از صدای شمر، از چکمه‌های شمر به گوشواره‌ت میشه خیره بشکنه اون دستی که هی اومد رابه‌راه تو رو زد، بعد سیلی لگد واویلا رو خاک و خارا تو رو می‌کشید گریه‌هاتو می‌دید، عمه گفت نزنید واویلا دلیل چشم ترم دست تو کرده ورم شدی مثل مادرم، قدکمون دخترم (رقیه بنت الحسین) آخر اینا که نامردن، تو رو یتیم کردن دستاتو بستن با طناب اشک منو درآوردی، هر بار زمین خوردی می‌کشیدم خیلی عذاب بمیرم که آبله زده پات درنمیاد صدات، زخمه کنج لبات بابایی بمیرم برا بابایی گفتن‌ت ضجه و شیون‌ت، کوفتگی تن‌ت بابایی میام پیشت دخترم خیلی برات مضطرم ببخش اگه خونیه، چشم و موی سرم (رقیه بنت الحسین) [شب سوم ۱۴۰۲.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.09 - Shab 14 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abouzar Biukafi - Zamzameh.mp3
13.58M
خوش اومدی ولی دیر اومدی چه خسته و چه دلگیر اومدی روزای خوب‌مون یادت که هست شکستم‌و شدم پیر اومدی گُلم چشاتو وا کن، بابای نازنینم منم همون رقیه‌ت، فقط نمی‌تونم ببینم راستی بابا؛ تو می‌دونی زخم رد طناب چیه؟! دلیل آه و گریه‌ی رباب چیه؟! من می‌دونم که مجلس شراب چیه تنهایی و وحشت و اضطراب چیه (من الذی ایتمنی؟! بابا حسین) خوش اومدی به ویرونه بابا گُل تو اینجا مهمونه بابا تن‌ت کجاست که با سر اومدی؟! چرا لبات پُر از خونه بابا؟! سلام بابای خوبم، سلام سر بریده منم همون رقیه‌ت، فقط یکم قدم خمیده راستی بابا؛ تو می‌دونی تنها به سلسله چیه؟! همسفری با زجر و حرمله چیه؟! من نمی‌دونم پای پُرآبله چیه جرم جامانده‌های قافله چیه (من الذی ایتمنی؟! بابا حسین) خوش اومدی بابایی خودم سه سالمه ولی دق مرگ شدم یه چیزایی برام پیش اومده دلم می‌خواد نگفته جون بدم یه حرفایی دارم که راه گلومو بسته منم همون رقیه‌ت فقط غرور من شکسته راستی بابا؛ تو می‌دونی که معنی کنیز چیه؟! شکنجه یه دختر مریض چیه؟! من می‌دونم که طعنه‌ی یه‌ریز چیه خار شدن یه آدم عزیز چیه [شب چهاردهم ۱۴۰۲.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.09 - Shab 14 - H-Sarollah.Rasht - 03 - Abouzar Biukafi - Zamine.mp3
16.99M
خیلی خیلی خسته‌ام خیلی خیلی تنهام یا اله الباکین رحمی که به اشکام یه دنیا درد دارم دیگه کم آواردم بسه دیگه هرچی تازیونه خوردم می‌بینی حال و روزمو، خدای مهربون می‌گن که مهمونت شده، بابام توو آسمون یه‌بار دیگه اگه میشه، بذار ببینمش یه‌کاری کن تموم بشه، جدایی بینمون یا مَن رادَ یوسف اِلی یعقوب بابامو برگردون بسه دوری بسه این‌همه آشوب بابامو برگردون از من چرا اینقدر کینه دارن اینجا همه‌ی بچه‌ها با من قهرن اینجا دوستای نزدیکم زخمای پاهامن تنهام نمی‌ذارن همیشه باهامن قسم میدم تو رو خدا، به اشک فاطمه به دستای بُریده‌ی، امیر علقمه بگو که از سفر بیاد، بابای خوشگلم می‌خوام بغل بگیرمش، جلو چشه همه یا مَن رادَ یوسف اِلی یعقوب بابامو برگردون بسه دوری بسه این‌همه آشوب بابامو برگردون اندازه‌ی سی سال پیر شدم یک‌باره سه تا بهار مگه چندتا پاییز داره افتادم از ناقه رو زمین با صورت از همون روز عمه افتاده توو زحمت از هرچی که بدم میاد، داره سرم میاد سنان و شمر و حرمله، منو زدن زیاد یه‌جای سالمم دیگه، نمونده واسه من دیگه تمومه صبرمن، بگو بابام بیاد یا مَن رادَ یوسف اِلی یعقوب بابامو برگردون بسه دوری بسه این‌همه آشوب بابامو برگردون شاعر و نغمه‌پرداز: آقای [شب چهاردهم ۱۴۰۲.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Safar 1402.05.30 - Shab 05 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat H-Roqayeh S - 01 - Abozar Biukafi - Zamzameh - Edit.MP3
6.64M
کجایی؟ تو بدون من، نمی‌رفتی آخه جایی ببین رو گردنم ردِّ، طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که، نمی‌تونم پاشم از جام نشستم کنج ویرونه، می‌گیرم خار از پاهام هجوم آوردن و بی‌تو، توو قلب من تلاطم شد تموم خاطراتمون، میون شعله‌ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال، نمونده گردن آویزی سرم ریخت آتیش ِ خیمه، نمونده از موهام چیزی کتک ازحرمله خوردم، بدم میاد ازش بی‌حد رباب‌و گریه می‌انداخت، به عمه حرف بد می‌زد گمونم گوشه‌ی ابروم، شکسته مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه، با پهلوی ورم کرده واسه اینکه من از عمه، جداشم زجر میومد همش محکم رو دستم با، غلاف خنجرش میزد دلم آتیشه بی‌تابم، برا داغ عمیق تو سنان داره یه انگشتر، شبیه اون عقیق تو یه روز گوشواره‌م‌و دید و، دوید و زد سرم فریاد کشید از گوشم و می‌گفت، به گوش دخترم میاد می‌مردم تا که می‌دیدم، به جایِ روی ماهِ تو نشسته شمر با خنده، به روی ذوالجناحِ تو شاعر: خانم [شهادت حضرت رقیه (س) ۱۴۰۲.۰۵.۳۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Safar 1402.05.30 - Shab 05 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat H-Roqayeh S - 02 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
6.15M
هرجا دلم گرفت بابا هرجا شدم تک و تنها انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا» بذار ببرن منو توو کوچه و بازار بذار ببرن منو توو مجلس اغیار به جون میخرم تموم این مصیباتو بذار ببرن گِله ندارم از آزار عیبی نداره، اینهمه دردسر خوبه عیبی نداره، آخر این سفر خوبه عیبی نداره، عمه میگه میاد بابات چقده این خبر خوبه ـ ـ ـ نیمه‌ی شب توی صحرا خیلی می‌ترسیدم اما انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا » بذار بکشن بی‌هوا دست بستم رو بذار بکشن طناب پای خستم رو نه اینکه یه وقت راضی باشم ولی بابا بذار بکشن موی سر شکستم رو عیبی نداره، هرچی باشه بلا خیره عیبی نداره، آخر ماجرا خیره عیبی نداره، تو هم رو نیزه می‌گفتی؛ غصه نخور بابا خیره ـ ـ ـ سخته یتیمی توو دنیا اما توو اوج سختیا انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا» بذار بمونه رد قلاف روی ابروم بذار بمونه رد طناب روی بازوم می‌خوام یکمی شبیه مادرت باشم بذار بمونه جای لگد روی پهلوم عیبی نداره، اگه چشام نمی‌بینه عیبی نداره، آخر قصه شیرینه عیبی نداره، می‌بینمت یه روز بابا همه‌ی آرزوم اینه شاعر: آقای نغمه‌پرداز: آقای [شهادت حضرت رقیه (س) ۱۴۰۲.۰۵.۳۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
می جایه؛ عمو دوشه سر دوخترجاجیگایه می جایه، می پِر بغل تا ابد می پنایه می جایه؛ واشانم علی گاریه زیر سایه چه خوش بو؛ کودیم بازی با اکبر با سکینه چه خوش بو؛ دکفتیم می عمه بغل تا بیدینه چه خوش بو؛ بگفت عمه تی غصیه‌ی زای نیدینه الان د سروجان می شین هی کبوده سه ساله می سن،آخ مره یتیمی زوده عروسک می شین دست دختر یهوده (رقیه، قراره همه بی‌قراران، رقیه) خودایا؛ بزه پَر می دیل تا تی اون نیزه سر خودایا؛ بوسوخته تی لب ازعطش نیزه سر خودایا؛ بیدم تی مویه سوختیه‌ی نیزه سر نیدایی؛ بُدوسته تی دوختر اَن خاک سر نیدایی؛ بَزه تازیانه مره سَر به سَر نیدایی؛ بوخوردم کتک هیچ نارام من سپر کبوده می بازو می پهلو بوسوختم نارام جانه پِر اون گول رو بوسوختم می دست بیگیفتم به پهلو بسوختم (رقیه، قراره همه بی‌قراران، رقیه) ای دونیا؛ می چوم تا به کی ان رایه فاندره ای دونیا؛ تی سر نیزه سر می حاله فاندره ای دونیا؛ خرابه اسیرم کره فاندره ای دونیابیدی ساربان هی مره چی زنه ای دونیا بیدی بی امان تی رقیه زنه ای دونیا ایته دختر رحم نوکود هی زنه بیدین کی عمو تا بوشومن بمردم بیدی تازیانه ج هرسو بخوردم ج ان غصه و داغ چطویی نمردم (رقیه، قراره همه بی‌قراران، رقیه) عمو جان تی تشنه لبان وسی من بسوختم عمو جان تی راه سر می دونه چومان بدوختم عمو جان ، می درد دیل من می عمه بگفتم عمو جان رقیه تی تشنه لبانه بیمیره عمو جان رقیه تی دونه چومان بیمیره عمو جان واگرد تا رقیه ج غصه نمیره همه عالم من فادم تا واگردی چرا نیزه سر ان بیان گردی بیشی و رقیه تی امره نبوردی (رقیه، قراره همه بی‌قراران، رقیه) علمدار؛ واگرد باز دوباره بیا تو می ور علمدار؛ بنم می سر من تی اون زانو سر علمدار؛ ناری تو ج حال رقیه خبر علمدار؛ بیدین تا بوبوردن می اون‌معجره علمدار؛ بکندن می گوشان ج گوشواره علمدار؛ بیا تو فارس تی کوجی دختره تی دوختر خرابه اسیره بیا می دونه چومه خواب نیگیره بیا دعایی بوکون تا بمیره بیا (رقیه، قراره همه بی‌قراران، رقیه) [شهادت حضرت رقیه (س) ۱۴۰۲.۰۵.۳۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadioSani 1402.09.24 - Shab 01 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 04 - Abozar Biukafi - Zamzameh.mp3
6.04M
نمی‌گم مفصل؛ شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمونو سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من، روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد، حسن مرد، حسن مرد می‌میرم به زودی حسین خوشبحالت نبودی چنان زد که دیگه نمی‌ره رد این‌کبودی نشست و نشستم و شکست و شکستم تا این‌جور نلرزم باید که چشامو می‌بستم دلم خون از بس بذارید بگم اینو هم پس یه روزی بلند شد به روی رقیه همین دس شبا سرد و تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجرنامرد باهاش حرف زد هرجور دلش خواس زد بی‌هوا زد با پا زد، بی‌هوا زد [ایّام شهادت حضرت فاطمه (س) ۱۴۰۲.۰۹.۲۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه چشمام اگه می‌بینی کبوده؛ زیر سر بازار یهوده امون از آزارش؛ طناب به دست شدیم گرفتارش امون از آزارش؛ خراب بمونه شام و بازارش من ناز پرورده بودم، عذاب ندیده بودم عمه می‌گفت تا حالا شراب ندیده بودم ـ ـ ـ ـ ـ خنجر رو بابایی‌م کی کشیده؟! کی این‌جوری رگ‌هاتو بریده؟! سرت چی آوردن؛ نمی‌دونم تو رو کجا بُردن سرت چی آوردن؛ نون جسارت به تو رو خوردن این دنیاپَرستا، دنیامو سربُریدن سرت رو از توو خورجین، تا دل تشت کِشیدن [شب سوم ۱۴۰۳.۰۴.۱۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه آروم‌آروم، از رو نِی بیا کنارم بابا حرف نگفته دارم می‌خوام سر رو سرت بذارم چند شبه بابا، یه لقمه نون نخوردم اسمتو که می‌بُردم فقط سیلی می‌خوردم الهی که اون، محله‌ی یهودی خراب بشه به زودی خداروشکر نبودی بابایی پامو نگاه ورمِ چشمامو نگاه تارفتی خیمه رو سوزوندن وَضعِ موهامو نگاه نمی‌دونم خبر داری؟! النگومو ازم گرفتن [شب سوم ۱۴۰۳.۰۴.۱۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه بالاخره آروم گرفتی خوابیدی روی بازوی گرفتی خوابیدی دیگه تموم شد نترس عمه جون بمیرم، چقدر خانم (مظلوم) گرفتی خوابیدی عمه قربونت بره راحت بخواب عمه قربونت بره لالا لالا اینجا تاریکه ولی زجر نمیاد عمه قربونت میری پیش بابا ـ ـ ـ ـ ـ بالاخره بی‌صبر گرفتی خوابیدی گُلم با جبر گرفتی خوابیدی دیگه تموم شد نترس عمه جون بمیرم، آخر توو قبر گرفتی خوابیدی عمه قربونت بره زخمه تنت عمه قربونه بابایی گفتنت مثل بابات تو رو هم غسل نمی‌دیم عمه قربون تن بی‌کفنت [شب سوم ۱۴۰۳.۰۴.۱۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه خَلق جهان و نوکر سلطان؛ حسین جان سید و سالار شهیدان؛ حسین جان ما همه‌گی گوش‌به‌فرمان؛ حسین جان ای نام دلربای تو، شیرین‌تر از عسل؛ حسین جان حک کردم روی این دلم؛ صلی الله علی الحسین ای ماه من، ابا عبدالله من همراه من، اباعبدالله من من آمدم که با تو بیعت کنم ای شاه من، اباعبدالله من (لک لبیک اباعبدالله) ذکر تو حلّال مسائل؛ رقیه مثل پدر کوه فضائل؛ رقیه ای همه هست ابوفاضل؛ رقیه این شب‌ها پای روضه‌ها؛ با اسمت گریه می‌کنم جونم ناقابلِ ولی؛ نذر تو هدیه می‌کنم باب کَرم تو هستی تاج سرم ای دلبرم تو هستی تاج سرم داغت رو عمریه که با این دلم من میخرم تو هستی تاج سرم (لک لبیک اباعبدالله) [شب سوم ۱۴۰۳.۰۴.۱۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه بالاخره آروم گرفتی خوابیدی روی بازوی گرفتی خوابیدی دیگه تموم شد نترس عمه جون بمیرم، چقدر خانم (مظلوم) گرفتی خوابیدی عمه قربونت بره راحت بخواب عمه قربونت بره لالا لالا اینجا تاریکه ولی زجر نمیاد عمه قربونت میری پیش بابا ـ ـ ـ ـ ـ بالاخره بی‌صبر گرفتی خوابیدی گُلم با جبر گرفتی خوابیدی دیگه تموم شد نترس عمه جون بمیرم، آخر توو قبر گرفتی خوابیدی عمه قربونت بره زخمه تنت عمه قربونه بابایی گفتنت مثل بابات تو رو هم غسل نمی‌دیم عمه قربون تن بی‌کفنت [شب چهاردهم ۱۴۰۳.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه روزهام تاریک، شب‌هام سرده همه جونم پُر از درده آخه کی ماهارو یتیم کرده؟! ببین پاهام، ببین چشمام ببین سوخته، همه موهام بیا که فقط من تو رو می‌خوام ببین یک‌شبه، چقد پیر شدم ببین دیگه من، زمین‌گیر شدم از این زندگی، دیگه سیر شدم (امون ای دل) چشام تاره دلم زاره همه بغضم علمداره مگه جای ما توی بازاره؟! دیگه بی‌تو، کم‌آوردم هزار بار توو، یه روز مُردم هولم دادن، زمین خوردم ببین عمه رو که بیچاره شد آخه حرمله همه کاره شد دیگه گوشِ من بی‌گوشواره شد (امون ای دل) [شب چهاردهم ۱۴۰۳.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه عمه شب محبوبه امشب معلومه حالم خوبه امشب می‌تپه قلبم مثل گنجشک عمه دلم آشوبه امشب عمه ببین که جای اون دست سرخی هنوز رو گونه داره عمه بابام امشب میادش آی بچه‌ها کی شونه داره؟! عمه بابام بیاد خرابه منم باهاش میرم ایشالله بابام بیاد میگم بهش که؛ عمه یه‌پا مَرده ماشالله میگم بهش وقتی که رفتی عمه به‌جای من کتک خورد افتادم از رو ناقه اون شب با مشت دندونم ترک خورد افتادم و از حال رفتم خوابیده بودم با لگد زد اصلاً نفهمیدم که چی شد بابا خلاصه خیلی بد زد [شب ششم ۱۴۰۳.۰۵.۲۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn