eitaa logo
ماه نشان💫 🇵🇸🕊️
789 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
518 ویدیو
65 فایل
بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه قم🌷 🍃 ارتباط با ادمین کانال : @resaneh_bsj @QomBasijkhaharan
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب النور ✨ سلام بر روز های پایان ترم!🗓 سلام بر جزوه ها و کتاب های خاک خورده!📚📖 سلام بر دانشجویان نالان و خسته از ورق زدن نامعلومات ترم!😩😵‍💫 و سلام بر ایام امتحانات!🤯📝 باز هم مثل هر ترم، رسیدیم به آخرش و باید حاصل این ترم رو در برگه های امتحانی پیاده کنیم! کم یا زیاد، فرصت چندانی تا شروع امتحان ها نمونده.👀🥲 اعتکاف علمی راه حلیه که با هم سبک زندگی دانشجوی هدفمند رو تمرین کنیم و در کنارش مدل های مختلف یادگیری رو در اختیار داشته باشیم و بازدهی درسیمون رو به حد اکثر برسونیم! 🤌🏻😎✨ ما هم همگام با بچه های معتکف علمی مون میخوایم با الگو گرفتن از ستاره ها، به ثریا برسیم...💫 با ما همراه باشید...😉 💠 @Bkh_Qom
 ✨👩‍🚀 شجاع باش 🧑‍🚀✨ 《 يك روز در منطقة « شرهاني » که دشمن بر روي اين منطقه آتش زيادي مي ريخت مأموريت مهمي به گرداني كه شهيد « طالبي » مسؤوليت آن را به عهده داشت، سپرده شد. بايد خاكريزي در جلوي دشمن زده مي شد. نقش اين خاكريز بسيار حياتي و تعيين كننده بود، چون آتش شديد دشمن امان همه را گرفته بود. حاجي بچه ها را جمع كرد و نهج البلاغه را گشود و خطابة مولا اميرالمؤمنين علي (ع) را خطاب به محمد حنفيه براي بچه ها قرائت كرد: «اگر كوهها از جا كنده شوند، تو از جاي خود حركت مكن. دندانهايت را به هم بفشار و كاسة سرت را به خدا بسپار.» عليرضا عبارت مولا را كه خواند به پيشاني تك تك بچه ها پيشاني بند بست و خود در جلو آنها براي انجام مأموريت حركت كرد. راوی: یکی از همرزمان شهید «علیرضا طالبی گنجه ای»》 🌟@thoraiya 💠 @Bkh_Qom
✨👩‍🚀صبور باش👩‍🚀✨ 《آقا تقی و بقیّه‌ی برادران زمینه را برای عملیّات والفجر ۸ آماده می‌کردند و در آن فصل سال در اهواز، باران‌های شدید می‌بارید و از سقف دو اتاق نشیمن خانه‌ی ما آب می‌ریخت. هر دفعه که این مسئله را به آقا تقی می‌گفتم، آقا تقی در جواب می‌گفت: «این هم یکی از مشکلات و سختی‌های جنگ است.» باید برای رضای خدا صبر کرد. شهید محمد تقی رضوی منبع: کتاب رسم خوبان ۴ ـ صبر و استقامت ـ صفحه‌ی ۹۰ / سیرت رضوانی، ص ۴۶٫》 🌟@thoraiya 💠 @Bkh_Qom
👩‍🚀 برای یاد گرفتن حریص باش👩‍🚀 《یک روز آقای مؤذن‌زاده را صدا کردم کنارم و در مورد توپ‌های ۱۰۶ مسائلی را از او پرسیدم. مؤذن‌زاده گفت باید سؤال کنم. نصر اللهی هم کنار ما بود. تا این حرف را شنید، بلند شد و گفت من می‌دانم. بعد هم جواب سؤالات مرا داد. اوّل کمی تعجّب کردم. منتها با روحیه‌ای که در او سراغ داشتم، نمی‌دانستم از روی کنجکاوی از یک نفر این مسائل را پرسیده است. بعدها سهراب گفت: «نصر اللهی همان روز که از خط برگشت، بعد از کلی کلنجار رفتن و سر به سر گذاشتن با منصور حسنی فوت و فن کار با توپ را از او یاد گرفته بود.» یاد گرفتن را دوست داشت، چون می‌دانست این دانش روزی به دردش خواهد خورد. موقع عملیّات خیبر در جفیر که بودیم. نصر اللهی راننده‌ی لودری را صدا زد و گفت: «می‌خواهم رانندگی لودر را یاد بگیرم.» و بعد نشست پشت لودر و مرتب از راننده سؤال می‌کرد چه کنم و چه نکنم. مدتی آن‌ها با هم تمرین کردند. وقتی آمد پایین، ایرانمنش از او پرسید: «آقای نصراللهی رانندگی لودر به چه درد شما می‌خورد؟!» محمّد گفت: «شاید وقتی که در خط بودم، راننده‌ی لودر مجروح شد و کسی نبود آن را براند یا یک لودر غنیمتی بود و کسی نمی‌توانست آن را برگرداند.[۱] فرماندهی و مدیریّت، شهید محمّد نصراللهی، ص ۴۳ و ۴۴٫》 @thoraiya 💠@Bkh_Qom
👩‍🚀 دقیق باش 👩‍🚀 《بعد از خواندن نماز در پادگان برخاستم تا راه بیفتم. حاج احمد شانه‌ام را گرفت: «صبر کن! با تو کار دارم.» نشستم. ادامه داد: «این مطلبی را که می‌گویم، به هیچ کس نگو…» گوش‌هایم را تیز کردم. -‌ «شب به داخل کانال فاضلاب می‌روی، و تمام مسیر را مین‌گذاری می‌کنی.» اصلاً باورم نمی‌شد از این کانال هم بشود استفاده کرد. پرسیدم: «آن‌جا چرا حاج آقا؟» کاملاً جدّی و مطمئن جواب داد: «ضدّ انقلاب از این مسیر وارد شهر می‌شود.» -‌ »آخر حاج آقا آن‌جا پر از کثافت و لجن است؛ از این راه نمی‌شود آمد و رفت کرد.» لبخندی زد و سرش را تکان داد: «چرا می‌شود. سه شب متوالی خودم رفتم و خوب زیر و بم قضیه را درآوردم. از این مسیر می‌آیند و می‌روند. حالا دیگر با من جرّ و بحث نکن. دستور را که شنیدی. چیزی به کسی نگو تا موش‌های فاضلاب، نتیجه‌ی قایم باشک بازی‌های خودشان را ببینند.» بعد هم جلوتر از من راه افتاد و رفت. خدا می‌دانست دیگر چه نقشه‌ای در سر داشت. از تله‌گذاری در کانال فاضلاب، دو روز و دو شب می‌گذشت. هر بار یاد آن محیط بدبو و پر از کثافت می‌افتادم، حالم به هم می‌خورد. نیمه‌های شب دوّم، نگهبانی ایستادم و گوش به زنگ بودم. ناگهان صدای انفجار وحشتناکی در شهر پیچید. خدا را شکر کردم. می‌دانستم تله‌ها حساب موش‌ها را رسیده‌اند. فرماندهی و مدیریّت،جاوید الاثر احمد متوسّلیان، ص ۱۹ و ۲۰٫》 @thoraiya 💠 @Bkh_Qom
🌷 | دسترسی سریع به متن بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار مردم قم. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🔍 از اینجا بخوانید👇 khl.ink/f/54880
📢 آیه نصب شده در محل سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار مردم قم ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🔹«وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ الله» سوره مبارکه ابراهیم آیه ۵ 🔹و ایام الله را به آنان یادآوری کن. 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار مردم قم. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 💻 Farsi.Khamenei.ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 فیلم کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار مردم قم. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🌷 | تصاویری از دیدار صبح امروز مردم قم با رهبر انقلاب. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 📥 تصاویر به مرور تکمیل میشود👇 khl.ink/f/54881
‌ 💠•💠•💠•💠•💠 ... 🕊▫️محمدرضا شفیعی ۱۹ ساله و از نیرو‌های واحد تخریب لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب (ع) بود که در چهارم دی سال ۱۳۶۵ پس از مجروحیت در عملیات کربلای چهار، به اسارت دشمن بعثی درآمد؛ وی چند روز بعد در ۱۴ دی بر اثر شدت جراحت در یکی از اردوگاه های اسرا دشمن به شهادت رسید و در منطقه‌ای در کاظمین خاکسپاری شد. ▫️پیکر این شهید ۱۶ سال پس از شهادت، همچنان سالم بود و در تاریخ چهاردهم مرداد سال ۱۳۸۱ در قم تشییع و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد. 📌@rahianbkh1401 💠•💠•💠•💠•💠
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃حس و حال راهیان غروب زیبای شلمچه و حس بی نظیر سبکبالی، دل را راهی کربلای حسین میکند... روی تابلویی که در گوشه‌ای از یادمان نصب شده، نوشته‌اند "تا کربلا یک سلام"، شلمچه کربلای ایران است. از اینجا تا کربلا راهی نیست... مگر نه اینکه در این خاک خون کسانی ریخته شده است که به عشق مولایشان از جانشان گذشتند... حس و حال زائران شلمچه را تنها کسانی میفهمند که در هوای آن نفس کشیده‌اند.🕊🕯 ✍نویسنده: فاطمه‌ همافر 🎶🪴📜@Bkh_Qom
این ترم که گذشت.... از اینجا به بعد رو شما بگو چی کار کنیم؟ شما بگو چه کار موثری می تونین با کمک هم انجام بدیم برای آقا؟👌 چه کاری باشه که در جهت زمینه سازی ظهور و تربیت یاران امام زمانی (عج)موثر باشه؟🤔 اینجا بهمون بگو🔊 @Zmg110 🌍@Bkh_Qom
💠💠💠💠💠 🕊🌿ماجرای شهیدی که پس از ۱۶ سال، بدنش سالم بازگشت در فیلمی، مادر شهید در مورد خصائص شهید گفت: باخدا و نماز شب خوان بود و روضه و زیارت جمکران او سرجایش بود. وی افزود: در عملیات کربلای ۴ از طرف ما عقب‌نشینی شد و محمدرضا دوباره از ناحیه شکم مجروح شد. صبح که رفته بودند جسد او را عقب بیاورند، دیده بودند که نیست و عراقی‌ها او را برده‌اند. همرزم شهید گفت: روزی به ما گفتند که ما می‌خواهیم به تفحص برویم و داخل خاک عراق شویم و می‌خواهیم یک سِری شهدای آزاده را بیاوریم. زمانی که تابوت «محمدرضا شفیعی» را زمین گذاشتیم و روی آن را باز کردیم، محاسن شهید به گونه‌ای بود که با شانه، شانه می‌شد. مادر شهید ادامه داد: رفتند و تابوت را از سردخانه آوردند. من، خود روی آن را کنار زدم. دیدم مو‌های سرش خوابیده است، ریش‌ها، بینی، دهان، بازو‌ها و همه چیز او صحیح و سالم است، اما شکم او، چون مجروح شده بود، پاره بود. همرزم شهید گفت: شهیدی که بعد از ۱۶ سال به‌طور امانت در قبرستان الکرخ بغداد دفن شده است. جنازه وی را به ایران منتقل می‌کنند و داخل سردخانه می‌گذارند. بعد از آن به قم می‌برند. مسئول سردخانه گفت: چرا شما می‌خواهید یک تکه استخوان را داخل سردخانه بگذارید؟ به او گفتیم: شما جنازه را لمس کنید، جنازه سالم است. زمانی که جنازه را آوردند، جنازه، هنوز آن بوی تازگی را می‌داد. «کاچی» یکی از همرزمان شهید گفت: زمانی که مادرش داخل قبر آمد، به او گفتم: می‌خواهید بدانید چرا جنازه فرزندتان سالم است؟ .... ادامه دارد...🕊 💠@Bkh_Qom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠💠💠💠💠 در پاسخ این سؤال به او گفتم: صبح‌گاه که ما در جبهه بودیم، برای امام حسین (ع) زیارت عاشورا می‌خواندیم، زمانی که من زیارت عاشورا می‌خواندم، روضه می‌خواندم و گریه می‌کرد، اشک چشمش را پاک می‌کرد و به بدنش می‌مالید. مادر شهید گفت: من گریه نکردم، چون پسرم وصیت کرده بود که: «مادر، برای من گریه نکنید. زمانی هم که من شهید شدم، برایم جشن بگیرید.» خدا امانتی را صحیح و سالم به ما داده بود و ما هم الحمدلله این امانت را صحیح و سالم پس دادیم...🪽... مادر شهید در بیان خاطراتی از دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت: ایشان به من فرمودند که خدا به شما صبر بدهد. دعایی هم در حق ما بکنید. خوش به حال محمدرضا... ✨🤍🕊 💠@Bkh_Qom
بسم رب النور ✨ مراسم جشن میلاد امام محمد باقر(ع) 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🎊به همراه پذیرایی و مولودی خوانی سرکار خانم معصومیان مکان: نمازخانه خوابگاه معصومیه زمان: بعد از نماز مغرب و عشا ساعت ١٨ 💠 @Bkh_Qom
📢توجه! جشن در اتاق S11 برگزار میشود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠|•روایت شهدایی•|💠 🤍|• اینبار از زائران مزار شهید شفیعی می‌شنویم.... 🔹مراسم سی‌و‌هفتمین سالگرد شهادت شهید محمدرضا شفیعی ▫️گلزار شهدا ▫️زمستان ۱۴۰۲ 💠@Bkh_Qom