هرگز هیچچیز شاعرانه تمام نمیشود؛ چیزها تمام میشوند و ما آنها را به شعر تبدیل میکنیم.
روزی بود که تمام آن خونها ابدا زیبا نبودند. فقط قرمز بودند.
خیلی سخته که کراشت اصلا وجود خارجی و داخلی نداشته باشه. خیلی سخته.
اگر قرار است فردا بمیریم پس دست و پا نزنید. تقلا نکنید. فقط دعا کنید در زندگی بعدی دنیای شادتری نصیبتان شود.
وقتی بچه هستی، مدام از تو میپرسند: «حالا فرض کنیم همهی مردم خودشون رو انداختن توی چاه. تو هم باید این کار رو بکنی؟» وقتی بزرگ میشی ماجرا فرق میکنه، آدمها بهت میگن: آهای! همه دارن میپرن تو چاه، تو چرا نمیپری؟
-جزء از کل، استیو تولتز