🍃 #معرفی_کتاب
📘 نام کتاب : " دوران کوران "
✍ نویسنده : "سید حسام الدین رایگانی"
📑 ناشر : " نشر کتابستان "
📖 توضیحات :
#دوران_کوران رمانی #عاشقانه_اجتماعی با حال و هوایی کرونایی است. شخصیت اصلی داستان پزشکی است به نام نرگس که با شیوع #بیماری_کرونا درگیر رویارویی با این بیماری میشود و زندگیاش به شدت تحت تاثیر آن قرار میگیرد.
📗 این کتاب روایتی است از عشق ، دلکندن، کار، سختی و تلاش ِ #مدافعان_سلامت .
📕 #حسام_الدین_رایگانی انگیزه خود از نگارش کتاب را چنین بیان میکند:
از آنجایی که خواهرم در بیمارستان🏨 #مسیح_دانشوری پزشک است و این بیمارستان مرکز اصلی کروناست، به بیمارستان رفتم و با کادر درمان و بیماران همراه شدم و اتفاقات تلخ و شیرین را از نزدیک مشاهده کردم و سپس قلم به دست شدم...
📔 فرازی از متن کتاب :
محیط اورژانس هر چقدر آشفته، از دل نرگس آشفتهتر نبود؛ دلی که مدام زیر و رو میشد. خالی و پر میشد. بهانه محسن را میگرفت، در کوران سختی و دلهره. خاطرش از خیال محسن خالی نمیشد که صدای کیمیا بلند شد؛ حتی از صدای سرفههای آریا هم بلندتر!
📚 #معرفی_کتاب
As long as there is someone in the sky to protect me, there is no one on the earth who could break me.
تا زمانی که یکی تو آسمان هست که از من مراقبت کنه، هیچکس رو زمین نیس که بتونه منو بشکنه ✅
#او_می_بیند 😍
🍃 #برگی_از_یک_کتاب
📘 نام کتاب : " نا "
✍ نویسنده : " مریم برادران "
(فرازی از زندگی سید محمدباقر صدر)
📑 ناشر : " دارالصدر "
📖 توضیحات :
یکی از ویژگیهای خیلی خاص #کتاب_نا ، این بود که کلا کتاب را با دهان باز خوندم، چرا !؟ چون فکرش را بکنید: #سید_محمد_باقر_صدر در سن سیزده سالگی، کتاب وزین #فدک_در_تاریخ را مینویسند و هنوز به سن تکلیف نرسیده #مجتهد میشوند یا در آخر عمر، روزها با خانواده و فرزندان کوچکشان بدون آب برق و غذا در خانه خود #محاصره بودند و با گشنگی میجنگیدن و صدای رسایی از مردم بلند نشد!!
📕 وقتی کتاب این بزرگان را میخونم این حس بهم دست میده که انگار هر یک با ماموریت از قبل تعین شدهای به دنیا آمدهاند و با انجام آن، تکهای از #پازل_ظهور را تکمیل میکنند.
📓 کتاب #نا را خیلی دوست داشتم و از خوندش لذت بردم. کتابی پرعظمت که شما را با چالشها و سوالهایی بنیادی در سیاه چال تاریخ تنها میگذارد.
صفحه های پایانی کتاب را با سینهای #پر_زخشم دشمنانش، و چشمی #پر_زاشک بر سید مظلوممان و عذاب وجدانی از #کاهلی ما مدعیان سینه چاک به پایان بردم...
📚 #معرفی_کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روحت_شاد_بزرگمرد 🌹
🔹️ چقدر دلسوزانه، غیورانه و صادقانه...
پس از تصویب ۲۰ دقیقه ای #برجام در مجلس ، #اشک_ریختی و #فریاد_زدی...
🔸️ و چقدر خائنانه ، خیلی ها #سکوت_کردند...
🔹️ و چقدر وقیحانه، ناآگاهانه و احمقانه...
برخی به تو #خندیدند...
🔸️ اکنون #پنج سال از اشک ها و فریاد های تو گذشته ...
و مائیم و #برجامی_نافرجام و #معیشتی_تنگ و ...
💠 و دیشب به همرزمان #شهیدت پیوستی ... 😔
#علی_اصغر_زارعی 🌹
🍃 #برگی_از_یک_کتاب
📘 نام کتاب : " شنود "
✍ نویسنده : " گروه فرهنگی شهید هادی "
📑 ناشر : " انتشارات شهید ابراهیم هادی "
📖 توضیحات :
بیان رمزآلود کتاب #شنود که از زبان شخصی ناشناس روایت میشد، مرا به خواندن ادامه داستان ترغیب میکرد. همش دلم میخواست ببینم چه اتفاقاتی میخواد بیفته، کاش میتونستم تمام کتاب رو به عرض یک ثانیه قورت بدم.
📗 با توجه به عنوان کتاب، اولش خیال میکردم با یک داستان جاسوسی و پلیسی 👮♂سروکار دارم ولی کمی که خوندم فهمیدم داستان مربوط به کما رفتن یک نیروی نظامی و تجربههای نزدیک به مرگ و قیامته. تا رسیدم به حضور #ملکالموت ترس وجودم رو برداشت. انگار راوی داستانِ شنود آدم خوبی بود که #عزرائیل باهاش مهربون بود. همونجا از خدا خواستم که مرگم رو آسون قرار بده و با جناب عزرائیل رفیقم کنه.
📔 به داستانهای مادر و پدر که رسیدم اشک چشمام رو پر کرد و همش افسوس گذشته رو میخوردم که چرا بعضی وقتا با پدر و مادرم درست رفتار نکردم؟! واقعا یک دعای مادر🤱 نه تنها دنیا رو بلکه آخرت آدم رو هم درست میکنه. خط به خط کتاب مو رو به تنم سیخ میکرد...
📚 #معرفی_کتاب