eitaa logo
چادر خاکی مادر
2.4هزار دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
38.5هزار ویدیو
243 فایل
💚به عشق خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها #چادر_خاکی_مادر #چادر_خاکی_مادر ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ @CHadorhkaki ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯ ارتباط با 👇 مدیر کانال @abdimajid58 خادم کانال @gfbuhn
مشاهده در ایتا
دانلود
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | ✏️ رهبر انقلاب: آرمان عزیز چه گناهی کرده بود؟ اینکه او را شکنجه کنند، زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان. ❤️ نخستین سالگرد شهادت آرمان علی‌وردی 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
بسیجی‌ها ... چقدر شبیه ارباب می‌شوند! طریق الحسین را به هرکس ندهند در رکاب حسین (ع) جنگیدن غیرت و زخمِ تیغ می‌خواهد، انتخاب چنین سرانجامی اعتقادِ عمیق می‌خواهد ... غریب گیر آوردنتون...💔😭😭😭 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند ‌ 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
1_7097936659.mp3
2.59M
نماهنگ‌دخیل👌😔 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
یا حسین 😔😭 غریب گیر آوردن
چادر خاکی مادر
#مدافع_عشق    قسمت ⬅️ ۱۸ _ اینهمه زهرا دوست داره!تو چرا یذره شعور نداری؟ _ واخب مامان چیکار کن
    قسمت ⬅️ ۱۹ فاطمه سریعا تاب را نگه میدارد و شرم زده نگاهت میکند.اما من اهمیت نمیدهم.دوست دارم کمی هم من نسبت به تو بـےاهمیت باشم..!! _ ریحانه باتوام هستما!تابو نگه دار.. گوش نمیدادم و سرعتم رابیشتر میکردم… _ ریحان مجبورم نکن نگهت دارم!! _ مگه میتونی؟؟ پوفـےمیڪنے،آستین هایت راروی ساق دستهایت تا میزنـے!این حرکت یعنـےهشدار _ نگهت دارم یاخودت میای پایین؟ _ یبار گفتم نمیتونـے.. هنوز جمله کامل نشده که دستت را دراز میکنےومچ پایم را میگیری.تاب شروع میکند به لرزیدن،تعادلم را ازدست میدهم و جیغ میکشم… _ هیسس عهه! عصبی پایم را میکشے ومن باصورت توی بغلت پرت میشوم !!دست باند پیچی شده ام بین من و تو میماند ومن ازدرد آخ بلندی میگویم . زهرا خانوم ازدور بلند میگوید: خب مادر این کارا جاش تو خونس!! و بامادرم میخندند.تو خجالت زده خودت را عقب میکشے و درحالیڪه ازخشم سرخ شده ای میگویـے.. _ شوخی اینجوری نکن!هیچ وقت! باچهره ای درهم پشتت رابمن میڪنے و میروی سمت نیمڪتےڪه رویش نشسته بودی.درساق دستم احساس درد میڪنم.نکند بخیه ها بازشوند؟احساس سوزش میکنم و لب پایینم را جمع میکنم.مچ پایم هم درد گرفته! زیر لب غر میزنم: بـےعصاب! فاطمه سمتم مےآید ودرحالیڪه بانگرانےبه دستم نگاه میکند میگوید: _ دیدی گفتم سوار نشیم!؟..خیلی غیرتیه! _ خب هیشکی اینجا نبود! _ ارع نبود.اما دیدی که گفت اگه میومد.. _ خب حالا اگههه…فعلا که نبود! میخندد _ چقد لجبازی تو..….دستت چیزیش نشد؟ _ نه یکم میسوزه فقط همین! _ هوف ان شاءالله که چیزیش نشده.وقتےپاتو کشیدا گفتم الان بامخ میری تو زمین.. با مشت ارام به کتفم میزند و ادامه میدهد: _ اما خوب جایـےافتادیا! لبخند تلخےمیزنم.مادرم صدامیزند: _ دخترا بیاید شام!…اقا علے شمام بیا مادر.اینقد کتاب میخونےخسته نمیشے؟ فاطمه چادرم رامیکشد و برای شام میرویم.تو هم پشت سرمان اهسته تر مےآیـے.نگاهم به سجاد مےافتد!ڪمے قلقلک غیرتت چطور است؟چادرم رااز دست فاطمه بیرون میکشم.کفش هایم را درمی آورم.و یکراست میروم کنار سجاد مینشینم! نگاهم به نگاه متعجبت گره میخورد.سجادازجایش ذره ای تڪان نمیخورد شاید چون دیدش بمن مثل خواهر کوچکتراست!رو به رویم مینشینے و فاطمه هم کنارت.مادرت شام میکشد و همه مشغول میشویم.زیر چشمےنگاهت میکنم که عصبے با برنج بازی میکنے.لبخند میزنم و ته دیگم را ازتوی بشقاب برمیدارم و میگذارم در ظرف سجاد! _ شما بخورید اگر دوس دارید! _ ممنون!نیازی نیست! _ نه من خیلی دوس ندارم حس کردم شما دوس دارید… و اشاره به تیکه ته دیگی که خودش برداشته بود کردم.لبخند میزند. _درسته!ممنون! زهراخانوم میگوید: _ عزیزدلم!چقد هوای برادر شوهرشو داره…دخترمونی دیگه!مثل خواهر برای بچه هام. مادرم هم تعارف تکه پاره میکند که: _ عزیزی ازخانواده خودتونه! نگاهت میکنم.عصبی قاشقت را دردست فشار میدهی.میدانم حرکتم رادوست نداشتی.هرچه باشدبرادرت نامحرم است! ✅ ادامــــــہ دارد... 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
امام عصر (عج) در !   1⃣ عرضه‌ی دین! عرضه ی دین و شهادت دادن در پیشگاه ائمه علیهم‌السّلام روش و سنّتی نیکو در میان شیعیان بوده که برای اطمینان از صحت اعتقادات انجام شده است. در بسیاری از زیارات و از جمله زیارت جامعه ی کبیره، به نوعی شرح حال اعتقادی ما شیعیان خطاب به امامان سلام‌الله‌علیهم اجمعین در قالب زیارت بیان شده است. در کمال الدین صدوق نقل شده است که جناب عبدالعظیم حسنی خدمت امام هادی سلام‌الله‌علیه می رسید و عقاید دینی خود را به ایشان عرضه می کرد و امام علیه السّلام این کار او را پسندیده و اعتقاداتش را تأیید می نمودند . حال با توجّه به این نکته، زیارت جامعه ی کبیره را بخوانیم و در جای جای آن اعتقادات مان را به امام زمانمان عرضه کنیم. ✍ بهزاد فیروزمنش، 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝مولای من ▫️در فراقتان روزها می‌گذرد موهایمان سپید می‌شود و دیدگانمان کم سو... ▫️در فراقتان روزهایمان بی‌برکت و شب‌هایمان پرالتهاب و بی‌مهتاب... ▫️در فراقتان ،شادی رنگ باخته است و غم، ساکنِ همواره‌ قلب‌هایمان است... ▫️در فراقتان می‌سوزیم... و امروز ... روز شماست مارا از این فراق رهایی ببخشید 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا