پرسید:
تو این گرمای شدید نمی پزی؟
سختت نیست؟
جواب دادم:
می ارزد به یک لبخند
مهدی فاطمه💚
#عطرنرگس
#گروه_فرهنگی_کاکتوس
@Cactusgirls_esf
🌸✨
به عشق #ظھورت و امید شنیدن صدای قد قامتت...😇
سالھاست چون کوه ایستاده ام...✌️
در میان تمام سختی ها سلاحم #چادر زینبی است...❤️
#عـطرنـرگـس
#گروه_فرهنگی_کاکتوس
@Cactusgirls_esf
تو کاکتوس را میشناسی؟؟؟؟
نماد عشق است
لباس سبز به تن دارد
مقاومت میکند
سختی میکشد
گریه میکند
و گاهی میخندد
آری من هستم
در حضور خارها هم میشود یک یاس بود
در هیاهوی مترسک ها پراز احساس بود
می شود حتی برای دیدن پروانه ها
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
دست در دست پرنده بال در بال نسیم
ساقه های هرز این بیشه را داس بود
کاش میشد حرفی از ای کاش هم نبود
هرچه بوداحساس بود وعشق بودو یاس بود
#گروه_فرهنگی_کاکتوس
@Cactusgirls_esf
#امام_رؤوف_ومهربان_علی_بن_موسی_الرضا (ع)
#ازعجائب_شیخ_بهایی (ره)
🌕شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشتهاند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام میشده است. قبل از آنکه ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ، سفر مهمی پیش میآید.
🔅شیخ سفارشهای لازم را به معماران و مسؤلان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش میکنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند؛ به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس). چرا که شیخ در نظر داشته روی آن کتیبهای را که از اشعار خودش بوده نصب نماید.
🔅سفر شیخ به درازا میکشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر میماند. هنگامی که از سفر باز میگردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسیار میبیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند. شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میکند که «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟»
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
🔅مسؤل ساخت عرض میکند:
«ما میخواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هر چه سریعتر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نکردند.
🔅 وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند:
کسی دستور اتمام کار را داده که از شیخ خیلی بالاتر و بزرگتر است. ما باز هم اصرار کردیم و خواستیم صبر کرده، منتظر شما بمانیم.
🔅در این زمان تولیت حرم گفتند:
خود آقا علی بن موسی الرضا (ع) دستور اتمام
کار را دادهاند. شیخ بهایی قدس سره همراه مسؤل ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند.
◀️تولیت (وقت)حرم نقل میکند:
چند شب پی در پی آقا امام رضا (ع) به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچگاه به روی کسی بسته نمیشود و هر کس بخواهد میتواند بیاید».
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
✅شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری میشود و به سمت ضریح میرود و ذکر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری میشود. سپس در کنار ضریح آن قدر گریه میکند تا از هوش میرود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف میکند:
✅ من میخواستم یکی از طلسمها را به صورت کتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی و طهارت لازم را ندارند، نتوانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.
@Cactusgirls_esf
#گزارش_تصویری لحظه های ناب کاکتوسی درپنجشنبه ۹خردادماهی که گذشت👇😍