.
روضه ات حتما علیِ اکبری هم میشود
موقع رفتن از این دنیا ،
جوان باشی اگر ...
#یاجوادالائمهادرکنی
#آجرکاللهفیمصیبةجدک
.
#اردو_طوری
#وقتشه_هوات_عوض_شه
موافق یه کوه نوردی🚶♀درکوه صفه🗻 باجمع دخترانه کاکتوسیا🌵هسین؟؟
ازهمین امروزتاسه شنبه(ازساعت۱۶الی ۲۰) فرصت داری دردفترکاکتوس ثبت نام کنی🤗
#به_دوستاتم_خبر_بده💬
هزینه اردورایگان😲 وفقط کرایه اتوبوس🚎 (مبلغ۵۰۰۰تومن)گرفته میشه😌....
پس ازتکمیل ظرفیت به هیچ عنوان دیگه ثبت نام نمیکنیم😕....
#بریم_که_خوش_بگذرونیم😍
والیبالیستیامون⛹♀ کیااااان؟؟🙋
#فقط_تفریحی
ثبت نام ۳سانس والیبال ⛹♀رایگان👇
سانس اول:۸ونیم
سانس دوم:۱۰
سانس سوم:۱۱ونیم
زمان:پنجشنبه هاصبح
کرایه اتوبوس:۳۰۰۰تومن🚎
مکان ثبت نام:دفترکاکتوس
زمان ثبت نام وتعیین سانس:فقط تاسه شنبه
#این_هفته_که_خیلی_خوش_گذشت
#جاتون_خالی_بود
#پنجشنبه_اون_هفته_منتظرتونیم😍
دختران گل کاکتوسی سلام
شهادت مظلومانه نهمین بحر کرامت
ابن الرضا
باب المراد
حضرت جواد الائمه را محضر یوسف زهرا و همه عشّاق حضرتش علی الخصوص شما دختران گل سرزمینم تسلیت عرض میکنم.
هرسال
یه همچین شبی
حس میکنم زبونم قفله .. قاصره
برای تسلیت گفتن به صاحبعزا ..
مثلِ اون وقتایی که
یه نفر یه داغِ خیلی سنگین دیده
و جرئتشُ پیدا نمیکنی بری جلو
حتی یه تسلیت بگی
که حس میکنی هیچ تسلایی نمیشه برای اون داغ
که حس میکنم فقط باید بمیرم برای دلِ داغدارِ بابای رئوفم ..
هرسال
یه همچین شبی
تک تکِ روضه ها تکرار میشه
روضهی مادر
روضهی اگر میتوانی بمانی ، بمان
عزیزم تو خیلی جوانی ، بمان ..
روضهی جگرِ سوختهی کریمترین غریبِ مدینه
روضهی غربت و دشمنِ خونگی ..
ولی فقط یه چیزی این وسط هست
که میتونم به امام رضام بگم
گفتنش سخته .. شنیدنش شاید سختتر
ولی تنها چیزیه که میشه به یه صاحبعزا گفت
میخوام بگم
آقای من
داغِ جوون سخته
اونم چه جوونی ! جوادِ تو ..
ولی آقا
خداروشکر نبودی .. ندیدی
جگرِ سوخته رو
صدای هلهله رو
یه روزی ، یه جایی ، یه پدری
تو بیابون دنبالِ بدنِ ارباً اربای جوونش میگشت
هی تیکهها رو لای عباش میذاشت
هی ضجه میزد
هی زیرِ لب میگفت
بالا بلندِ بابا ..
گیسو کمندِ بابا ..
آقا خداروشکر ، نبودی .. نشنیدی
فریادِ تشنگیِ جوادتُ
طلبِ آب میکرد ، کسی جوابشُ نمیداد
ولی یه روزی ، یه جایی ، یه آقایی
فریاد میزد اسقونى شَربَةً مِنَ الماءِ فَقد نَشَطَت كبِدى
جیگرم از تشنگی میسوزه ، یه کم آب بدید ..
جوابشُ میدادن
همههم با هم جواب میدادن
یکی با نیزه .. یکی با شمشیر ..
یکی با سنگ .. یکی با عصا ..
آقا خدا رو شکر نبودی ، ندیدی
بدنِ بی جانِ جوادتُ
که مثلِ جدش میزبانِ آفتابِ سوزان شد ..
ولی با چه احترامی تشییعش کردن
یه روزی .. تو یه بیابونی
نگم دیگه ..
فقط
هرسال
یه همچین شبی
یادِ حرفِ خودت میافتم
که گفتی
یابنَ شبیب ، گریه فقط بر غمِ حسین ...
تسلیت
مهربونترین بابا
بابای مظلومترین جواد ..