eitaa logo
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
2هزار دنبال‌کننده
813 عکس
225 ویدیو
13 فایل
. Live for ourselves not for showing that to others!🍓👀 تبلیغـاتمــون🌾: @Tablighat_Deli گپ‌ناشناس‌: @Nashenas_Deli [دلــاࢪامــ]؟آرامــش‌دهنده‌ی‌قلب💗🌗. لااقل۲۴ساعت‌بمون چنلو بهت ‌ثابت کنم😂🚶. از6مهر1402برای‌پرواز‌به‌سوی‌هدفات‌کنارتم🌥🎀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🖤.
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
🥀🖤.
انگار نه انگار... دیروز همینجا یکی خورد به دیوار ... انگار نه انگار ... دیروز یه زن رو زدن بین انظار :))))) @CafeYadgiry🥲🖤
🥺🌗🪐. #بک_گراند @CafeYadgiry✨
افسانه های قشنگ و زیبا ‹.🧸💛.›↭. ᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢ - اگه با نخ سرنوشت به عشقت وصل باشی کسی‌ نمیتونه اون نخ رو پاره کنه و به هم میرسین .🫐🤍. - اگه از بوی خون خوشت میاد ، توی زندگیه قبلیت خون آشام بودی .🧸🩸. - اگه از خواب بپری و بدنت یخ کرده باشه یعنی داشتی توی خواب میمردی .💤🌱. - اگه به جادو معتقد باشی برات اتفاق میوفته .🥩🌿. - اگه در روز به سه نفر لبخند بزنی آرزوت برآورده میشه .🍐💙. اگه یهو اسم کسی بیاد توی ذهنت ، یعنی طرف داره بهت فک میکنه .🧷💚. @CafeYadgiry🍇
گردنت‌رامیشکست‌ آنجا اگر عباس بود:))) #فاطمیه #پروف @CafeYadgiry🖤
Mehdi Rasooli _ Madare Ghamkhar (320).mp3
4M
انگار‌نه‌انگار...که‌ازت‌ دوتا دنده شکستن...بین‌درود‌یوار...:))) {یا‌فــــــاطــــــمه‌الزهــــــرا} @CafeYadgiry🖤
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_322 ولو شد رو مبل و خیره شد به سقف ! نشستم روبروش و عصبی گفتم ...: +این
•{🖤🤍}•• ‌ باحس راه رفتن چیزی روی دستم ؛ سریع بلند شدم که دیدم خدمتکار عمارته ! +چی میخوای دخترجون؟ سری به علامت هیچی تکون داد که گفتم: +بیا بشین کنارم ..! با ترس نشست روبروم .. +اسمت چیه دخترخوشگل؟ _م..ماهک ! +چ...چه اسم زیبایی ... معنی اسمتو میدونی؟ _ن...نه خانوم!! +ماهک یعنی ماه کوچیک !! "الف" و "ک" ای که به ماه چسبیده نشونه دوست داشتنی بودنه ! که خیلی با چهرت تطابق داره ! جمع شد تو خودش و گفت: _ممنون خانوم ! لطف دارین ! چهره ساده و ملیحی داشت که به زیباییش افزوده شده بود...! +مامانت هم اینجا کار میکنه؟ _ن...نه خانوم ! مادرم خیلی ازمن دوره ! +چرا؟ نگاه استرس بارشو به در دوخت که لبخندی زدم...! درو قفل کردم و برگشتم سر جام... +خب عزیزم... میشنوم! _راستش حاج حسین تموم تلاششو کرد که منو به عقد آقاارسلان دربیاره ! با شنیدن این جمله ؛ ابروهام بالا رفت ! چیزی نگفتم که ادامه داد..: _خب منم ۱۵ سال بیشتر ندارم !... بخاطر همین پدرم مخالفت کرد ...! اما ارباب نقطه ضعف رعیتی هارو از حفظه ! +ا...ارباب؟ _اوهوم ! +ب..ببین من گیج شدم ! میشه بیشتر توضیح بدی؟ نگران هیچی نباش ! همه حرفات همینجا خاک میشه ! _خانوم قول میدید دیگه؟ +آره عزیزم !قول! _خب باشه ... حاج حسین پدر آقا ارسلانه ... که ارباب روستامونه ! +روستاتون؟ ینی...اینجا؟ _آره دیگه ! روستای آلاشت ! حرفاش باورنکردنی بود! +یعنی الان ما شمالیم!!!!! مازندران؟؟ _بله خانوم ! خوش اومدید! +یاخدا !!! سرمو تو دستام گرفتم که صدای لرزونش بلند شد: _خانوم؟ چیشد؟؟؟ +هیچی تو ادامه بده! _بعداز فوت همسر حاج حسین ؛ آقا ارسلان بدجور افسردگی گرفت ... طوری که طرف هیچکس نمیرفت و حرف نمیزد ! برای همین حاج حسین که از قبل منو توی زمین پدرم که کار میکردم، دیده بود ؛ خواستگاری کرد ! پدر و مادرم خیلی مقاومت کردن ! آهی کشید که تو چشماش اشک جمع شد : _اما ارباب درکمال بی رحمی گفت که یا من بیام عمارت کار کنم ... یا مارو از روستا میندازه بیرون و زمینمونو ازمون میگیره !
•{🖤🤍}•• ‌ _برای همین مجبور شدم بیام اینجا برای کار! +خ...خب،؟ _آقاارسلان فعلا نقشی نداره توی اداره روستا ! اما خب جانشین حاج حسینه... بالاخره پسرشه دیگه! +هوم!!! عاشق لحن حرف زدن دختره شدم! لهجه ریزی داشت که لحنشو زیباتر میکرد! _آقا ارسلان از روستا اصلا خوشش نمیاد! بخاطر همین کلا رفت شهر ! +منظورت تهرانه؟ _بله خانوم ! رفتن شهر و دیگه پیداشون نشد ... اما اینم بگما ... بااینکه اداره روستا به دست آقاارسلان نیس اما همه اهل روستا از یه اخمشم میترسن! وقتایی که عصبی میشه خیلی ترسناک میشه ! خنده ریزی کرد که لبخندی به افکار بچگونش زدم ... _تازه ..۲۴ ساعته اینجا دعواست ... +چرا؟ _چون ارباب زاده اصلا باعقاید و کارای ارباب کنار نمیاد ! خنده ریزی کرد که سری تکون دادم ... _خانوم اسم شما چیه؟ +آرامم عزیزم ! _اسم شماهم خیلی قشنگه ها! +مرسی عزیزم! _خانوم من برم ... الاناست که صدام بزنن ! +صبر کن ! نگران نباش من هستم! بشین کارت دارم ! _چشم ! نشست سر جاش که سمت پنجره رفتم .. خواستم چیزی بگم که گفت: _خانوم بچتون اسمش چیه؟ لبخندی زدم .. +تابان ..! _خدا حفظش کنه ...! خانوم یه سوال بپرسم ناراحت نمیشی؟ +نه عزیزم بپرس! _شما همسر ارباب زاده اید؟؟؟ +نه نه ! حتی فکرشم عذاب آوره!! خنده کوتاهی کرد که رفتم تو فکر ..! نباید اطلاعات میدادم بهش! آب دهنمو قورت دادم که گفت: _خانون کاری داشتید صدام کنید !!! +ماهک صبر کن ! سرجاش خشک شد که دودل سمتش رفتم ... گفتن فکری که تو ذهنم بود برابری میکرد با نابود شدنم! اما دلمو به دریا زدم .. +گوشی داری؟ _گوشی؟ +آره ! باید به داداشم زنگ بزنم که بیاد دنبالم ! چشماشو ازم دزدید و بااسترس سری تکون داد .. _نه خانوم ندارم ! +ماهک !!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- 🤍🥺 - لازم نیست بـہ ساز دنیـا برقصی؛جورے براے خودت زنـدگے کن که دنیـا مجبور باشه بــه ساز تو برقصـــه..🧡🧃 @CafeYadgiry🍓
بدون این‌که مامان باباهامون چیزی بفهمن چه ضربه‌های روحی و چه شبایی رو پشت سر گذاشتیم، ولی اونا فک میکنن ما بی‌خیالِ بی مسئولیتیم.! @CafeYadgiry🔥
پاروانا 😂🦋. #بک_گراند @CafeYadgiry🪐
چرا انگیزه هیچیو ندارم؟!🦋☔️ 🌿 زیاد گشتن تو فضای مجازی بی هدف گشتن تواینستا تلگرام ، يوتيوب و باعث مقایسه ی زندگیمون بابقیہ والکی حسرت خوردن میشه و در نتیجه حال و حوصله ی هیچیو نداریم... 🪴 بی برنامگی قاتل انگیزه ست! نگو حسش نیست برنامه بنوسم! شروع کن به نوشتن و عمل کردن، انگیزه خودش میاد 🌵 آدم های سمی! سعی کنین نسبت به آدم هایی که مدام فاز منفی میرن بی اهمیت باشین همین:) @CafeYadgiry🥺🤍
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
چرا انگیزه هیچیو ندارم؟!🦋☔️ 🌿 زیاد گشتن تو فضای مجازی بی هدف گشتن تواینستا تلگرام ، يوتيوب و باعث م
بیشتر دوستانی که میومدن پیوی ، مشاوره میخواستن ، مشکل اصلیشون نداشتن انگیزه بود! دوزتان انگیزه خیلی مهمه ها .. دست کم نگیرید!! نداشتن انگیزه یعنی عقب افتادن کاراتون ... افت تحصیلی .. و ... گفتم این پستو بزارم که بدردتون بخوره 🍓🤘🚶. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پ.ن:من توی حساب کردن سن بچه و پدر بزرگترین مشکل رو داشتم ...!😂. پ.ن: کبریت توکلی🤣. @CafeYadgiry
خب که چی مثلا الان ابتدایی هارو تعطیل کردن؟ به علت آلودگی هوا! مگه ماها آب شش داریم؟؟ @CafeYadgiry😐🗿
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
خب که چی مثلا الان ابتدایی هارو تعطیل کردن؟ به علت آلودگی هوا! مگه ماها آب شش داریم؟؟ #توییت #دلی @
تا وقتی ما ابتدایی بودیم راهنمایی ها رو تعطیل میکردن الان که ما راهنماییم ابتدایی هارو اصلا اداره اموزش و پرورش با ما مشکل داره😂 @CafeYadgiry💘
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_324 _برای همین مجبور شدم بیام اینجا برای کار! +خ...خب،؟ _آقاارسلان فعلا
•{🖤🤍}•• ‌ روبروش وایستادم و با جدیت گفتم: +اینکه حرف خانوم این عمارت رو گوش نمیدی به کنار !! اما اینو بدون من فقط میخام زنگ بزنم داداشم ! کلا دودیقه هم طول نمیکشه ! من زنگ میزنم ! توهم به ملاقات با مامانت دعوت میشی ! _م...ملاق..ات با مادرم؟؟؟ سری تکون دادم ... از استفاده کردن نقطه ضعف دیگران ، متنفر بودم ! اما مجبور بودم ! +اوهوم !! ارسلان تو مشت منه ! میتونم به محض اینکه دیدمش ؛ بهش بگم تا تورو ببرن پیش پدر مادرت ! یا... یاهم که پدرمادرت بیان اینجا ! _خ..خانوم راست میگید؟ +آره ! تو گوشیتو بده ! بعدا باهم ب تفاهم میرسیم ! دستشو سمت جیب دامنش برد و گفت: _خ..خانوم تورو به اون بچتون قسمتون میدم ! آقا هیچی نفهمه ! وگرنه منو ازهمین پنجره آویزون میکنه ! +خیالت راحت ! بده گوشیتو ! درو بستم که گفت؛ _شما وایستید جلوی اون یکی در !!! +ک..کدوم در ! انگشت اشارشو دنبال کردم که رسیدم به کمد ! +وا ! کمد؟ _نچ ...خانوم داخل کمد یه دره که روبه سالن باز میشه ! نور کوچیکی ته دلم روشن شد که گوشیشو سمتم گرفت.. ممنونی گفتم که پراسترس جلوی در وایستاد ... گوشی ساده و کوچیکی داشت که دکمه ای بود ..! مشغول گرفتن شماره رادین شدم ...! از شدت استرس ماهک ؛ ترس و نگرانی هم به قلبم اضافه شد !!! دستام بدون دلیل میلرزید ..! نمیدونم .. شاید ریسک بزرگی بود ..! هم برای من .. هم برای ماهک ! گوشیو گرفتم سمت گوشم که صدای رادین مثل سطل آب یخی روی سرم خالی شد !!! _بله بفرمایید ! +ا...الو !!! _بله ؟ +.... _الو ؟ آ..آرام تویی؟؟؟ +ر..رادین !! با جیغ یهویی ماهک ، قلبم از کار افتاد ..! برگشتم که با دستی که توصورتم فرود اومد ؛ روی زمین پرت شدم! _چه گ*وهی خوردی دختره آشغال !!! پاشنه کفشش رو با حرص روی دستم گذاشت که صدای خورد شدن گوشی با دستم ؛ هم‌صدا شد !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- به هیچ‌کس نگو چه برنامه‌ای تو ذهنته، تا این‌که انجامش بدی! بدبینی و انرژی منفی دیگران قاتل آرزوهاست…🌔✨ @CafeYadgiry📚
↜عادت های کوچکی که تو رو به سمت موفقیت هول میدن🌸💗 🗑┊•دور ریختن وسایل بی استفاده ✔️┊•لیست کردن کارات 🧹┊•تمیز کردن محیط زندگیت 🤸🏻‍♀┊•سحرخیزی 🍵┊•نوشیدن دمنوش 🏸┊•ورزش 📱┊•دوری از فضای مجازی @CafeYadgiry🏖
از همان اول، دریا در استکان شما ریختن اشتباه بود ..! @CafeYadgiry🐈