خبر کوتاه بود و جانسوز! صدف طاهریان اعتصاب غذا کرد😔🤣 به دوستان حسین رونقی بگین اگه از ارده‌ها چیزی مونده یه لقمه هم برای صدف ببرن!!!😉 #جماعت_دروغگو #انقلاب_فاحشه‌ها

تعجب خبرنگار اردنی از نپرداختن رسانه‌ها به ۱۰ کشته ۳روز اخیر در #فلسطین توسط رژیم صهیونیستی #جنگ_روایتها #جهاد_تبیین

📸۲۰۰ جانباخته اغتشاشات اخیر چه کسانی بودند؟ 🔹شورای امنیت کشور طی بیانیه اعلام کرد که جانباختگان اغتشاشات اخیر به ۲۰۰ نفر رسیدند، افرادی که اقشار مختلف را در برمی‌گرفتند.

‌ حضور سپاه در یک کیلومتری مقر تروریست‌های شمال عراق 🔹فرمانده سپاهِ سردشت در گفت‌وگو با المیادین: ما در یک کیلومتری مقرهای تروریست‌های اقلیم شمال عراق قرار داریم. نیروهای عراقی وعده دادند که به این منطقه تجهيزات ارسال کرده و امنیت آن را تأمین کنند. 🔹تحرکات تروریست‌ها را رصد می‌کنیم. نیروهای سپاه می‌توانند تروریست‌هایی را که از اقلیم شمال عراق وارد می‌شوند، عقب برانند. #ایران_مقتدر_قوی 🇮🇷 #برخورد_قاطع

♨️خوابم نمی‌بره! خواهشا زنگ بزنین به سعودی‌اینترنشنال، بپرسین خونواده اعضای تیم ملی فوتبال که توسط سپاه تهدید به زندان و شکنجه شده بودن، چی شدن؟؟ بازی رو که باختیم؛ آیا سپاه گروگان‌ها رو کشته یا هنوز زنده‌اند؟؟ چرا دیگه تو شبکه‌شون هیچ حرفی از گروگانها نمیزنن؟؟ چرا فقط یک جمله در مورد این خانواده‌های بیگناه نوشتن و دیگه فراموش‌شون کردن آخه؟؟؟ این انصافه؟؟؟ #رسانه_دروغگوی_تروریست #ساده‌لوح_نباشیم⛔️ #جنگ_روایتها "بنده خدا"

♨️شلمچه۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت بیست و یکم ۰۰۰ناصر قهقهه زد و گفت : عجب عکسی بشه این عکسی که تو میدون صبحگاه انداختیم ، محمد پرسید: واسه چی؟ ناصر یه توپق زد و گفت : آخه من با دو تا انگشتم ، یه شاخ خوشگل پشت سر جمشید گذاشتم ، یهو همه‌مون زدیم زیر خنده ، جمشید با عصبانیت پرسید :چیکار کردی؟ تو غلط کردی ، شروع کرد ناصر رو دنبال کردن ، وایسا ، میکشمت ، حالا دیگه خودم شهیدت میکنم ، وایسا ، اگه راست میگی وایسا ، اگه مردی وایسا ، ناصر همینطور که فرار می کرد شکلک در می آورد و داد میزد ، نامَردَم و در میرم ، نه تنها ما بلکه خیلی از بچه‌های رزمنده وایساده بودن و میخندیدند ، علی شاهرخی با خنده به آقا قلعه قوند گفت : آقا اینا به درد تئاتر و بازیگری میخورن . چه خوب میشد یه گروه تئاتر کمدی درست کنیم . نماز مغرب و عشاء رو‌ که خوندیم ، یه نفر پشت بلندگو گفت : از برادرهای واحد ۱۲۰ از تیپ ذالفقار درخواست میشود در حسینیه بمانند و خارج نشوند ، که جلسه ضروری پیش اومده. هممون اومدیم جلوی محراب نشستیم ، حاجی فرمانده تیپ به همراه برادر کریمی فرمانده واحد خمپاره ۱۲۰ ، وارد حسینیه شدن و میون حلقه ما نشستن ، حاجی ورود ما رو خوش آمد گفت و اشاره کرد شاید تعجب کرده باشید که چرا با این عجله شما رو از شاخ شمران و دربندی خان و جبهه غرب جمع کردیم و آوردیم جنوب . واقعیت امر اینه که به ما خبر رسیده بعثی‌ها با نقشه و کمک سازمان منافقین قصد یه حمله ایذایی در کنار دریاچه ماهی تو منطقه شلمچه رو دارن ، و چون بارندگی بهاری بیشتر منطقه رو زیر آب برده ، امکان جنگ تن به تن و عملیات نفر وجود نداره و به خاطر گِل و لای ، ادوات و تانک و نفر بر هم، نمی تونه موفق عمل کنه ، می‌مونه توپخونه و شماها ، یعنی واحد خمپاره. ما بچه‌های خمپاره شصت رو به صورت سیار پخش کردیم تو منطقه ، بچه های خمپاره هشتاد رو هم به خاطر بُرد پائین‌تر برای تانک‌ها و نفربرها و نیروهای پیاده دشمن در نظر گرفتیم ، ولی نگرانی‌مون بیشتر کاتیوشاها و توپخونه دور زن دشمنه ، مخصوصا" که از بچه‌های شناسایی شنیدیم که بعثی‌ها چند تا قبضه توپ فرانسوی رو آوردن بصره ، احتمالا" نقشه‌ای تو سرشونه ، و قصد دارن ، عَقبه دوم و سوم و شاید نیروهای پشتیبانی ما رو یا مقعر لشگر رو بزنن. شاید هم شک کردن چرا ما عملیات نمیکنیم . اونا تمام مکان‌های خمپاره ۱۲۰ مارو شناسایی کردن ، ما میخوایم ، ضرب‌العجلی پشت دریاچه ماهی تو دوتا نقطه کور ، دو تا قبضه بذاریم و این باید طوری انجام بشه که حتی نیروهای خودی هم نفهمن! این دو نقطه دوتا سنگر قدیمی و متروکه عراقی‌ها پشت خاکریز قدیمی دریاچه ماهیه که چند ماه پیش منهدم شده و تا حالا هم خالی بوده و کسی فکر نمیکنه از اونجا گلوله‌ای شلیک بشه ، البته ممکنه اگر تهران تصمیم بگیره به این زودی‌ها عملیاتی هم داشته باشیم ، من یه نگاهی به آقای قلعه قوند انداختم و خندیدم. به دلم افتاده بود که ما برای شرکت در یه عملیات از غرب چراغ‌خاموش اومدیم جنوب ، و احتمالا" ما رو بعنوان نوک پیکان حمله در شب حمله قرار دادن ! چون ما جزء اولین گروه‌هایی بودیم که آموزش یک ماهه قبضه‌های پیشرفته‌تر خمپاره ۱۲۰ میلی متری تامپلای کره‌ای رو دیده بودیم و با شلیک اون تو هر شرایطی و با گِرا بندی و نصب اون در هر آب و هوایی و بدون ستاره و شب تیره آشنا شده بودیم. برادر کریمی وقتی بقیه واحد رفتند ، به ما گفت آماده باشید شما نیمه شب وقتی بقیه خوابن ، اعزام می‌شید به شلمچه ، آقا قلعه قوند پرسید ؟ منظورتون چه کسایی هستند ، برادر کریمی اشاره کرد دوتا گروه شما ، من آروم به محمد گفتم : یعنی من و تو و آقای قلعه قوند و ناصر و جمشید و احمد و علی ، ولی نفر هشتم کیه ، یه دفعه برادر میثم دست انداخت رو شونه هر دوتامون و گفت ، نفر هشتم منم !! زل زده بودم به عکس روی دیوار، که دست برادر ولی‌زاده نشست رو شونه‌ام : چیه اَخوی ؟ بدجوری غرق عکس شدی! یه دفعه چشمش افتاد به محمد داخل عکس و گفت : این پسر بی‌بی شهید جمال عشقیه ، سرمو تکون دادم و آهی کشیدم. آقا ولی‌زاده ادامه داد ولی خیلی دلم میخواد بدونم بقیه کیا هستند ، زنده‌اند یا شهید شدند؟ کجا هستند و چیکار میکنن؟ بی‌بی و خواهر افشانه و بچه ها داشتن با دقت عجیبی به حرفهای ما گوش میکردند ، اَشک از گوشه چشمم سرازیر شد ، برادر ولی‌زاده پرسید: آقای عبدی اتفاقی اُفتاده؟ آروم گفتم آره یه اتفاق عجیب و زیبا ، که میتونه فقط از عنایات خدا و آقا امام زمان(عج) باشه ، من کجا و مسجد جامع کجا ؟ من کجا و بریانک کجا؟ من کجا و خونه لوطی صالح کجا ؟ اینا همه‌اش ، یه معجزه‌اس. آقای ولی‌زاده که هنوزم محو عکس و تابلوی رو دیوار بود گفت : نمیدونم چرا احساس می کنم این آقا رو ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی

♨️یادمان باشد‼️ فرمودند : اگر بخواهید مشکلتان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید؛ مرتب باج بدهید. آمریکا اینها را میخواهد؛ پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، دستتان را خالی کنید، صنایع دفاعی‌تان را تعطیل کنید. کدام ایرانی باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟ یادمان نرود‼️ #لبیک_یا_خامنه‌ای #ایران_مقتدر_قوی 🇮🇷

♨️به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم، نه عقل ماند و نه هوشم روزتون بخیر و شادی🌹

♨️این جماعت دروغ بسیار بزرگی برای حسین رونقی گفتند ... نباید از کنار آن ساده گذشت. بیش از دو ماه است سر تا پای توییتر و اینستا را با او پر کرده‌اند و حتی بعد از شنیدن دروغ او هم از رو نرفتند!! حسین رونقی نمونه‌ی عجیبی از رذالت این جریان رسانه‌ای است. جریانی که همین امروز هم با وجود این رسوایی از اسم او بهره‌برداری می‌کنند و مخاطب ساده‌دل را رها نمی‌کنند! حمیدکثیری #با_دروغگوی_خائن_برخورد_کنید