eitaa logo
چشماتُ ببند :)
2.1هزار دنبال‌کننده
289 عکس
96 ویدیو
2 فایل
خداوند فرشته‌ای دارد؛ که هر روز بانگ میزند: بزایید برای مُردن! فراهم آورید برای نابود‌شدن و بسازید برای ویران شدن.... نهج البلاغه حکمت ۱۳۲ #عادت‌کنیدکه‌عادت‌نکنید. @az_del_bego گروه جهادیمون :) @sabeqon تبادل نه! چون دل ها رو نمیشه تبادل کرد :)
مشاهده در ایتا
دانلود
پیدا نمی شود که اگر بود می خرید نانی جوین به قیمت جانی زباله گرد
دریای رحمت است جهان چشمه اش چرا بسته است مثلِ قطره چکانی زباله گرد
فریادِ اعتراضِ بلندِ مجسّمی است گیرم که خود نداشت دهانی زباله گرد
تا گوش هوش کارگزاران ما کر است گوید گلایه با چه بیانی زباله گرد
دیدم شبی به خواب که شد از عطای بخت مدّاحِ تندِ مرثیه خوانی زباله گرد
ناگاه بس که بود پر از اشک و سوز و آه فوّاره وار زد فورانی زباله گرد
با هیبت از غلاف دهانش برون کشید چون تیغِ ذوالفقار زبانی زباله گرد
اول به حمله ای صف اول فرو گرفت تا داد تیغ را دَوَرانی زباله گرد
با چرخشی به تیغِ زبان در صفوف بعد انداخت هر طرف هیجانی زباله گرد
زد تا صفِ نهم دهم و پشت نرده ها صفها به هم شکست به آنی زباله گرد
تیغ زبان کشیده به هر کس که بود تاخت اصلا به کس نداد امانی زباله گرد
با ناله خواند مرثیۀ نسل خویش را تا داشت نای و توش و توانی زباله گرد
با شعر پخته تا بپزد هر که خام را در شعر پخته شد اخوانی زباله گرد
می داد ماهرانه به گردن به سر به دست یا بر خطوط چهره تکانی زباله گرد
تا وا کشد سمند سخن را کمی عقب در دست خود نداشت عنانی زباله گرد
بعد از سخن به دعوت چند آدم بزرگ رفت و نشست بر سر خوانی زباله گرد
اول نشست و خورد از آن سفره چرب و نرم بعدش گرفت پول کلانی زباله گرد
از خواب خوش پریدم و دیدم که حسرتا باشد هنوز در پی نانی زباله گرد
از مسجد محلّه به گوش دلش گرفت آوای روح بخش اذانی زباله گرد
بعد از نماز باز شنید از بلندگو بانگ رهای مرثیه خوانی زباله گرد
سر برده بود تا به کمر در زباله دان در موج ناله ایّ و فغانی زباله گرد
مرا با خود رها کردی و من تا صبح بیدارم عجب گفتی که هرگز من تو را تنها نمیذارم :)
اَز نَسیمِ صُبح بویِ یار می بایَد کِشید...