eitaa logo
کودکان اندیشه
95 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
اینجا محلی است برای جمع آوری کلمات فکری و فلسفی کودکان این سرزمین . تجربیات خود را از کلمات اندیشمندانه کودکان با ما به اشتراک بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
كودك: مامان باباي خدا كيه ؟ بزرگسال: خدا مامان بابا نداره. كودك: پس چطوري بدنيا اومده؟ از هيچي؟ بزرگسال: از اول بوده. کودك: كجاست اصن؟ بزرگسال: همه جا تو قلب آدما. كودك: پس يعني يه عالمه خدا داريم؟ بزرگسال: نه يه خدا داريم تو قلب همه هست. كودك: نميشه كه ، چطوري يكي همه جا ميتونه باشه؟ (آرمان،٥ ساله) @ChildrenOfIdea
بزرگسال: زود بستنی ات رو بخور آب می شه! کودک: نه! شیر می شه. (نرگس دو و نیم ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: مامان میدونستی عینک به فارسی میشه چشمک؟ (نرگس ۹ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: مامان خدا چجوری به فکرش رسیده خرمالو رو درست کنه؟ من هر چی فک می کنم به ذهنم نمی رسه. (ریحانه چهارساله) @ChildrenOfIdea
بزرگسال: محمد محسن داری چیکار می کنی؟ کودک: دارم فکر می کنم. بزرگسال: به چی؟ کودک: به هیچی ، فکرم خالیه! (محمد محسن ۵ساله) @ChildrenOfIdea
بزرگسال: بیا بریم بخوابیم. کودک: نه نمیام. بزرگسال (با قصد گول زدن و خواباندن کودک): خوابیدن آیا کار بدی ه؟ کودک: نه. بزرگسال: پس کار خوبی ه. پاشو بریم دیگه کم کم بخوابیم. کودک: کار خوبی هم نیست. (زینب ۳ ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: وقتی که من هنوز درست نشده بودم، اول پای چپم را درست کردند یا پای راستم را؟ (ریحانه ۴ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: مامان چرا وقتی من تو دلم شعر می خونم تو نمی شنوی؟ (آیسا ۵ ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: من وقتی بزرگ شم باید یه اسم دیگه انتخاب کنم. بزرگسال: چرا ؟ کودک: چون محمدمحسن اسم کوچیکیمه. (محمد محسن ۵ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: لحظه یعنی چه؟! (ریحانه ۳ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: چرا من پروانه نیستم،آدمم؟ (نازنین زهرا ۵ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: ماشینمون پیر شده. (ملیکا ۵ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: کیه؟ بزرگسال: منم. کودک: منی؟ (محدثه ۳ساله) @ChildrenOfIdea
در حال دنبال بازی کودک: من ام رو بگیر! (نرگس دو و نیم ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: من دوست دارم با خدا دوست بشم. (فاطیما ۶ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: مامان پشت پلکم چه رنگیه؟ مامان: صورتی ...قرمز! کودک: پس چرا چشمهام رو میبندم همه جا سیاه میشه؟ (امیر چهار ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: خدا کجاست؟ بزرگسال: همه جا، تو آسمون، تو قلب همه ی آدمها. کودک: یعنی یک خدای بزرگ تو آسمونه، یک خدای کوچیک هم تو قلب هر آدم. (منصوره 5ساله) @ChildrenOfIdea
اصطلاح سازی کودکانه. دستم آبی شده = دستم خیس شده (یاسین نیک دوساله) @ChildrenOfIdea
کودک‌‌‌: مامان ، چرا من شماره مردم رو بلدم بگیرم، ولی شماره بابا رو بلد نیستم؟ (محمد طه۳ ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: اون موقع ها که ما نبودیم، خدا هم نبوده، پس چی بوده؟ (نازنین زهرا ۶ ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: مامان می دونستی ما هم مردمیم؟ بزرگسال: عجب! از کجا فهمیدی؟ کودک: خب معلومه دیگه برای اون ها ما می شیم مردم. (سجاد ۶ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: خاله من از گاو میترسم. بزرگسال(باخنده): اما من از تو میترسم. کودک: مگه من گاوم؟ (امیر علی،سه ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: پس کی ما گربه می شیم؟! (مهرزاد ۴ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: بابا، چرا چوب روی آب می مونه؟ بزرگسال( خواب آلود ): چوب وقتی توی آب میفته، روی آب می مونه. کودک: بابا! من دلیل رو میپرسم تو نتیجه رو میگی!؟ (فاطمه ، ۴ ساله) @ChildrenOfIdea
کودک: خاله چرا میگن "بگیر بخواب" مگه خواب رو می گیرن بعد می خوابن؟ ( محمد طاها ۵ساله) @ChildrenOfIdea