حسین حبیبی:)🖤🥀 #Music

أکتب اسامینه، یدرب العشگ:) اسامی مارا بنویس ای راه عشق بالعشرة نبصم الک ما نفترک... با ده انگشت امضا میکنیم که هرگز از هم جدا نخواهیم شد ابهذا الزمن دورنه کل البشر، در این زمان میان همه آدما جست و جو کردیم ما شفنه غیر حسین صاحب صدک...:) کسی را بهتر و راستگو تر از حسین نیافتیم:) للناس معشوك، عنوان للشوك:) برای مردم معشوقی، عنوان دلدادگی و اشتیاقی:) #Music

گوشه چشمت میتونه کاری کنه زهیر بشم... منو تو خیمت بپذیر که عاقبت به خیر بشم...

دوستان بیاید شب اربعینی یه دعای فرج بخونیم و برای ظهور حسین زمانمون دعا کنیم:) خدا کمکمون کنه برای زمینه سازی فرجش گناهامونو بذاریم کنار:)

1:46 بی دست به دیدار خدا شو خود مست دیدار خدا شو سیراب شوی از بر معبود من نیز شکستم قفسم را هرآن چه که دلبستگی ام بود از بند دل و جان برادر، دادم به رهش جانم و حتی فرزند صغیر نورسم را...💔 #Music

یک نفر مانده از این قوم، که برمیگردد:) اللهم عجل لولیک الفرج❤️‍🩹 با دعا برای آزادی فلسطین🇵🇸

آقا خو چِشمن و از شدت مریضی هی میمرگم و حدس بزنید دارم چیکار میکنم؟ با حال خراب و نامناسب رفتیم رامهرمز سر بزنیم به اقوام و الان نشستم روبروی سفره تو خونه فامیل و هی خدا خدا میکنم زودتر جا بندازن بخوابیم تا از این خستگی و حس معذب بودن نجات پیدا کنم💔

کلا حال و هوام تو این اصطلاح حق بوشهری خلاصه میشه: خوار کور سگ👌🏻🗿

https://eitaa.com/noveriacastle/12458 فک کنم بستگی داره دقیقا کجای بوشهر باشه آدم ولی خب نمیدونم حقیقتش، فقط بنده خیلی علاقه مندم به یادگیری زبان حالا هر زبانی و خیلی دقت میکنم چی میگن و این اصطلاح به شدت متدواله تو فامیل ما🗿 و اینقدر حق مطلبو خوب ادا میکنه که من و پسرعمو دخترعموهام با این که بوشهری حرف نمیزنیم ولی از این اصطلاح و اصطلاحات حق دیگه استفاده میکنیم وسط مکالمه های فارسیمون:/

امشب باز دوباره غم به دل زهرا و حیدر شده... !

https://eitaa.com/noveriacastle/12459 آره متاسفانه خیلی از مردم دیگه به زبون خودشون حرف نمیزنن، به قولی همون غیربومیا که زیاد میشن تو شهرای بزرگ انگار بومیاهم دیگه نمیخوان به زبون خودشون حرف بزنن. الان تو قمم من خیلی دوست دارم قمیا با لهجه خودشون حرف بزنن ولی خب نمیزنن متاسفانه یا سعی میکنن مخفی کنن لهجشونو. خانواده پدری بنده هم که اصالتا برای یکی از روستاهای بوشهرن، نزدیک خورموج و کلا بوشهری حرف میزدن حتی وقتی اومدن قم، همچنان باهم همیشه بوشهری حرف میزنن و مادربزرگ خدابیامرز بنده هم بوشهری حرف میزد کلا و خلاصه اینطوری شد که بنده این زبان زیبامونو میفهمم و خیلی از اصطلاحاتشو بلدم:)

بالاخره جا آوردن و مشکل اینجاس که برای پتویی که بهم دادن زیادی بلندم💔 اول فکر کردم از عرض گذاشتم روم دیدم نه گویا پاهام خیلی درازه🗿💔