پاییز تراز: #aesthetic

یکی از آهنگای به شدتتتت محبوبم که وایب پاییز و زمستون بهم میده:)

آقا یه هم اتاقی ترک دارم گوشیش زنگ خورد اون یکی هم اتاقیم دید گفت فلانی بیا جواب بده نوشته عمو گلی🗿ما اینطور بودیم گلی مگه اسم دختر نیست، چطور عموعه آخه؟ تا ایشون خیلی زیبا برگشت با لهجه ترکی گفت نه اسمش گلامرضاس ما بهش میگیم گلی👌🏻🗿 واقعا نمیدونستم همونطور که میگن مینویسنش، خیلی جالب بود برام😂😂

بچه ها از هر طریقی میخواید، با هر مبلغی حتی ناچیز کمک کنید به لبنان؛ اگه دارید که بسم الله نشون بدید خودتونو، اگه هم ندارید باید بگم مبلغ کم هم خیلی خیلی بهتر از هیچیه. هرکس در حد خودش، کمک به انسانیت در راه خدا. دست خالی نباشیم اون دنیا:)

این شماره ای هست که مطمئنه برای کمک به لبنان. خودم میخوام الان بزنم.

میخوان به بچه های لبنان غذای گرم بدن، حتما کمک کنید. چه این شماره کارت ها، چه اونهایی ‌که برای دفتر اقا چه رادیو تلوزیونه.. این یک فرض دینیه؛ توجه داشته باشد. اقا واجب کردن، کمک کردن به مردم غزه و لبنان رو.

اوج خلاف و فسادمون: دور دور تو جاده های اطراف جمکران و زنبیل با بچه های فامیل🗿

سرد شدن هوا داره حس خوب زندگی رو دوباره یادم میندازه:)

شب رفتیم خونه بچه عموم، جوونا دورهم جمع شدیم همسراشونم یه جای دیگه جمع شده بودن شیش صبح خوابیدیم و یازده و نیم با صدای موزیکی که بچه عموم از قصد تا صد بلند کرد همه پریدیم از جا و نامردا مجردارو فرستادن نون بخرن🗿💔 تو اون ساعتم که نون گیر نمیومد به این راحتی، یه اوضاعی اصن:/ ولی خب خیلی خوش گذشت، دورهمی خیلی خوبه کلا:)

بعد به یه دلیلی برای بنده جشن پتو گرفتن، سه نفرشون ریختن سرم ولی خب به لطف جثه بزرگتر و قوی تر(حمل بر خودستایی نشه🗿) دوتا خوردم ده تا زدم و به غلط کردن انداختمشون و اینطور بودم که ای موشای لوس یک غازی، با دم شیر میکنید بازی؟ 🗿

هوای امروز یه جوری بود که تو خونه بچه عموم کولر روشن بود و از اونجا رفتم خونه بابابزرگم و دیدم بخاری تا آخر روشنه🗿 و من در هردو خونه درصدد خاموش کردن هردو وسیله بودم، هوا خودش خوب بود.

ولی الان بخاری روشنه، حس خوب سرمای زندگی بخش و بوی نارنگی و خوابیدن کنار بخاری و بوی نسیم خنک و تمیزی و زیبایی ای که گرما گند نمیزنه توش:)