مقالۀ «اندرمصائب نقد» برای اولینبار در شهریورماه ۱۴۰۱ در شمارۀ ۱۳ مجلۀ ادبی و هنری آتش منتشر شد.
مقالهای که دقیقاً اندرمصائب نقد است.
در این نوشتار به هشت مانع برای نقد اشاره کردهام:
مانع اول: نویسندگان؛ خدایان بیچون و چرای متن
مانع دوم: مخاطب از همهجا بیخبر
مانع سوم: مگر ما منتقد داریم؟
مانع چهارم: منتقدها به چه دردی میخورند؟
مانع پنجم: نقد دانشگاهی و نظریههای پرطمطراق
مانع ششم: استقلال یعنی چه؟
مانع هفتم: ادبیات فقط متعلق به ادبیات است!
مانع هشتم: نقد و خلاقیت؛ دوخط موازی
امیدوارم علاقهمندان به ادبیات بخوانند...
#سندی مؤمنی
https://eitaa.com/Chubak14tir
رمان «مارون» مفاهیم انقلاب و قدرت و خشونت را در روستایی کوچک به تصویر میکشد.
در جلسۀ تحلیل مارون به داستانگو بودن و شخصیتهای فراوان و ریتم تند رمان اشاره خواهد شد و از طرفی نظارت رسمی و غیررسمی اجتماعی و پیامدهای آن و ناخودآگاه مارون را در پیوند با خشونت دنبال خواهیم کرد.
یکی از پرسشهایی که در تحلیل مارون مطرح خواهد شد این است:
جامعۀ متن رمان چهطور خشونت عاملان انقلابی را در رمان معنادار کرده است؟
خوشحال میشوم با برنامههای باشگاه کتابخوانی هنگام همراه باشید.
روزگارتان به شادی و در آرامش♥️
معرفی کتاب
مجموعه مقالات؛ چرا شد محو از یاد تو نامم؟
نوشتۀ افسانه نجمآبادی
ترجمۀ شیرین کریمی
بیدگل، تهران ۱۳۹۹
«چرا شد محو از یاد تو نامم؟» مجموعۀ ۹ مقاله از افسانه نجمآبادی است.
۶مقالۀ انگلیسی(فراسوی قارۀ امریکا، چرا شد محو از یاد تو نامم؟، زنان ملت: زنان یا همسران ملت؟، بامداد خمار: رنج سکسوالیته و عشق در ایران مدرن، لذت خواندن داستانهای مکر زنان برای خواننده فمنیست و نیکوترین داستان حکایت کیست زلیخا یا یوسف؟) و ۳ مقالۀ فارسی(نقش زن بر متن مشروطیت و دگرگونی زن و مرد در زبان مشروطیت و اقتدار و عاملیت بازنگری کنشگری زنان در دورۀ رضاشاه).
نجمآبادی نویسنده و پژوهشگر و استاد دانشگاه هاروارد در رشتۀ مطالعات زنان و جنسیت و تاریخ است.
ایدۀ مرکزی تمام مقالات، حضور زن در موقعیتها و روایتهای تاریخی و ادبی است. حضوری که به حاشیه رفته و نویسنده میخواهد خواننده را متوجۀ دلیل این به حاشیه راندهشدن کند.
نجمآبادی خواننده را متوجه خوانشهایی تازه و به تبع آن معناهایی تازه در ارتباط با حضور و حذف نقش زن در موقعیتهای موردبررسیاش میکند.
به گمانم آنچه مجموعه مقالات نجمآبادی را از روایتی صرفاً تاریخی و نگاهی منتقدانه به موضوع به روایتی خواندنی تبدیل میکند پیوند تاریخ و رویدادهای مهم آن با ادبیات است. ادبیاتی که داستانسراست. روایتهای تاریخی نجمآبادی از وقایع مهم منجر به مشروطه واجد ویژگیهایی داستانی هستند؛ چراکه با جزییات بیان شدهاند، این جزییات تصویر ساختهاند و این تصویرها داستانی از شخصیتهای قهرمان و ضدقهرمان پیشِروی خواننده گذاشتهاند.
اگر بپذیریم هنر قدرت این را دارد که نگذارد چیزی فراموش شود، در مقالات نجمآبادی علاوه بر اینکه تلاش میشود چیزی فراموش نشود، بر رویدادهایی که آگاهانه و یا ناآگاهانه در گزینشی مردمحور در گفتمان تاریخی فراموش شدهاند، نوری تابیده میشود که تنها خصلتش روشنایی نیست بلکه معنا میبخشد. و این معنا را در حافظۀ تاریخی مخاطبان خود برجسته میکند. و نزدیکترین نتیجه این نورتابی و معنابخشی آن است که مخاطب نسبت به موضوعاتی مشابه حساستر خواهد شد و فریب گفتمان مسلط را نمیخورد. دستِکم میزان اثربخشی مسائل را آنچنان که در تاریخ روایت شده، دربست نمیپذیرد و از زوایای دیگر نیز به موضوعات نظر میاندازد.
«چرا شد محو از یاد تو نامم؟» نوشتۀ افسانه نجمآبادی با ترجمه شیرین کریمی، توسط نشر بیدگل برای اولین بار در سال ۱۳۹۹ و در ۳۷۲ صفحه منتشر شده است.
#سندی مؤمنی
https://eitaa.com/Chubak14tir