اینکه ازم انتظار دارن همیشه برونگرا و پر انرژی باشم و بحث هاشون رو جلو ببرم ، یا برای حرف زندن ایده ای بدم که اخرش قراره دیگه خسته بشید و به حرفام گوش نکنید ....
ترجیح میدم کلا دیگه حرف نزنم ...
ببینم چه قدر قشنگ حرفاتون رو پیش می برید ، مگه مجبورم کردن چیزی بگم کلا؟؟؟
هدایت شده از ᵀᵉʳᵃᵇⁱᵗʰⁱᵃ ᵀʳᵃⁱⁿ
دیگه از انسانها خسته شدم میخوام برم تو جنگلا زندگی کنم و هرروز قارچ جدید کشف کنم
شایدم یه روز دهکدهی اسمورفهارو پیدا کردم
شما زمانی میفهمی آدمهای گذشتتون چقدر بهتون آسیب زدن، که یه انسان جدید باهاتون درست رفتار میکنه؛ و شما فکر میکنید داره اَدا درمیاره.
هدایت شده از در میان قفسه های کتابخانه