| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 5⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•··•
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
6⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
🔅 درودیان: "موضوع سرنوشتساز از چه زمانی بین فرماندهان مطرح شد"؟
🔅 عملیات سرنوشتساز
رنجبر: "این موضوع در بین فرماندهان مطرح نبود، چون اعتقادی به این موضوع نداشتند. این عبارت بیشتر گرایش سیاسی بود که بر جنگ حاکم شده بود. ؛ باتوجه به بازتابی که عبارت سرنوشتساز در پشت جبههها و در تریبونهای نمازجمعه و مجلس داشت".
سردار غلامپور: "سرنوشتساز عنوان کل «سال ۶۵ » بود و عنوان عملیات نبود. در سال ۶۵ و طی جلساتی که با آقای هاشمی برگزار شد، قرار شد ۵۰۰ گردان در سه محور، عملیاتی اجرا کنند که از دل آن بحثها، موضوع عملیات کربلای ۴ بیرون آمد".
🔅 کربلای۴ پیچیدهترین عملیات
رنجبر: "عملیات کربلای ۴ یکی از پیچیدهترین عملیاتهای تاریخ جنگ است. بنده قصد ورود به جزئیات را ندارم؛ اما برای اینکه نشان داده شود در صحنه نبرد چه اتفاقاتی رخ داد و چه عقلانیتی حاکم بود، به ۲ مصداق از پیچیدگیهای عملیات اشاره میکنم.
نخست اینکه بیش از چهار ماه و نیم طول کشید (از اردیبهشت تا شهریور ۶۵) تا فرمانده وقت سپاه، فرماندهان قرارگاهها و یگانها را به یک وفاق برای طرح مانور برساند. بحث ها بسیار پیچیده و طولانی و با مخالفتهای جدی و مستمر همراه بود.
دوم اینکه موضوع تعیین ساعت و روز عملیات پیچیده بود. اجرای عملیات کربلای ۴ به شدت تابع جریان آب در اروندرود بود. باتوجه به تجاربی که از عملیات والفجر ۸ به دست آمده بود، قاعدتاً نباید با مشکلی روبرو میشدیم و باید با اتکا به آن تجارب، عملیات را اجرا میکردیم. اما در عملیات والفجر ۸ فقط عبور عرضی از اروند داشتیم. در عملیات کربلای ۴، عبور طولی بود و لازم بود آب در جریان باشد.
از آنجایی که در عملیات کربلای ۴ باید طول اروند را طی میکردیم، این عبور تابع قوانینی بود که در مکتوبات علمی وجود نداشت و باید با آزمایش به دست میآمد. عوامل اطلاعاتی پس از ساعتها، روزها و بلکه ماهها توانستند جریان آب را شناسایی کنند. تفاوتها هم این بود که چون باید طولی حرکت میکردیم، جزر و مد کامل مشکل را حل نمیکرد، بلکه باید در مد جریاندار حرکت انجام میشد. دلیل اینکه از مد استفاده میشد، این بود که ما به سمت بصره حرکت میکردیم.
در اروند در طول هر ۲۴ ساعت، ۴ بار جزر و مد میشود؛ اما در این منطقه ۳ ساعت از مد جریان نداشت. البته در ظاهر جریان نداشت، اما در عمق جریان وجود داشت. علاوه بر این ریزهکاریها، چون ما در تنگه بین امالرصاص، جزیره ماهی و بوارین عمل میکردیم و آن تنگه باریک بود و نیروها دیده میشدند، باید عملیات در تاریکی مطلق و در نبود ماه انجام میگرفت.
عامل سومی که باید اضافه کرد این است نیروهای خودی برای رسیدن به دشمن، شکستن و پاکسازی خط باید به اندازهای فرصت میداشتند که بتوانند از تاریکی شب استفاده کنند. جمیع عوامل نیروهای تصمیمگیرنده را به این نتیجه رساند که در هر ماه شمسی تنها در ۵ شب میتوان عملیات اجرا کرد.
با وجود این محدودیتها آقای محسن رضایی تلاش داشت عملیات در شهریور ماه اجرا شود، اما چون آماده نبودیم و به علت دلایلی دیگری، عملیات به تاخیر افتاد. در ادامه قرار شد عملیات در دوم آذر ماه اجرا شود که باز چون آماده نبودیم، الزاما به ۵ روز اول دی ماه رسیدیم که در نهایت در دی ماه ۶۵ اجرا شد.
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
#شعر_مهدوی
دل ز داغ غم تو ای دوست رها خواهم کرد
گره از مشکل دیدار تو وا خواهم کرد
در دلم نیست به جز شوق نگاهت لبریز
گر که فیضم بدهی رو به خدا خواهم کرد
ز طفولی به رهت مست و هوادار شدم
بعدِ لطف تو دگر عهد وفا خواهم کرد
من جفا دیده ی دورانم و دل خون شده ام
با همین جور و جفا بین که چها خواهم کرد
نادم از کرده ی خود شرم و حیا بنموده
تا شود عفو کنون رو به شما خواهم کرد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌷
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 6⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•··•
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
7⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
🔅 🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
6⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
در ادامه لازم است نقل قولهایی مکتوب و اسنادی از فرماندهان را بیان کنم. آقای محسن رضایی در جلسهای بیان کردند: «پارسال (عملیات والفجر ۸) موضوعی داشتیم که در آن زمان چیز جدیدی به شمار میآمد و آن رکود آب بود. آن موقع همه به دنبال این بودند تا زمان رکود آب را به دست بیاورند. اما الان سکون آب را نمیخواهیم. شروع جزر و مد را هم نمیخواهیم. در اینجا بحث جدیدی به نام جریان مد وجود دارد؛ یعنی وقتی جزر و مد شروع میشود، آب تا ساعاتی تنها بالا میآید و حرکت نمیکند. اما در یک زمان مشخصی آب به راه میافتد. ما به راه افتادن آب را میخواهیم.»
ابتدا قرار بود عملیات سوم دی انجام بگیرد و برای اینکه فرماندهی جنگ (مرحوم آقای هاشمی) را برای تاخیر یک روزه توجیه کنند، محمد باقری مسئول اطلاعات قرارگاه مرکزی در جلسهای عنوان کرد: «در روز سوم، جزر در منطقه قرارگاههای نوح و کربلا در ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه شروع و از ساعت ۲۱ و ۴۰ دقیقه تا ۲۱ و ۵۰ دقیقه جریان آب به سمت پایین آغاز میشود. شب بعد جریان ۴۵ دقیقه عقب میافتد. ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه شروع جزر است و ۲۲ و ۳۰ دقیقه جریان انجام میگیرد. یعنی ۴۵ دقیقه زمان بیشتری به دست میآید تا غواصان در مرز حرکت کنند. ساعت حرکت نیروهای قرارگاههای کربلا و نوح در روز سوم و چهارم فرقی نمیکند چون زمان حرکت آنان بستگی به زمان آغاز درگیری دارد. زمان آغاز عملیات حدود ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه یا ساعت ۲۳ تعیین شده است که برمبنای نیاز قرارگاه قدس جهت حرکت در عمق تنظیم شده است و باید یک تا دو ساعت قبل از ساعت درگیری حرکت کرد. یعنی نیرو در ساعت ۲۲ در هر حالت، حتی در جریان جذر باید حرکت کند. حال اگر در روز سوم باشد، در جزر است ولی اگر در روز چهارم باشد، در حالت راکد آب خواهد بود. اگر حرکت در جزر باشد، هم باید نقطه رهایی نیرو بالاتر بیاید و هم اینکه دیگر جزر شدت پیدا کرده و جه بسا نیروها را آب ببرد و دیگر به ساحل نرسند. برای یگانهای انصار و هشت نجف چون میخواهند به پشت امالرصاص بیایند، اگر جزر باشد، به هیچ وجه نمیتوانند بیایند. ولی در شب چهارم، اینها در ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه هم حرکت کنند، آخرهای مد است و از آخر مد تا نوک امالرصاص میآیند و در اینجا دیگر آب راکد شده است. از آنجا میتوانند با زدن فین بروند و به اهدافشان برسند. ولی اگر در شب سوم بخواهیم، ساعت ۲۰ و ۳۰ حرکت بدهیم، به جزر میخورند و باید زمان بیشتری پای دشمن بمانند".»
🔅 دامنه عملیات کربلای۴
سردار غلامپور: "دامنه عملیات کربلای ۴ از شمال پنجضلعی تا جزیره مینو است. راجع به جغرافیای منطقه باید گفت که در منطقه تلاش اصلی، سه قرارگاه قدس (دهانه کارون)، کربلا و نوح فعالیت داشتند. زمانی که عملیات میشود، منهای قرارگاه قدس که با مشکلات و پیچیدگیهایی روبرو است که بخشی از آن به دلیل جغرافیای منطقه است و نیروها باید دو بار از رودخانه عبور کنند، اما در منطقه قرارگاه کربلا و نوح نیروها موفق به عبور از رودخانه شدند و جاده البحار را تصرف کردند. نیروهای قرارگاه نجف هم که تلاش پشتیبانی بودند، توانستند دژ مستحکم شلمچه را شکست بدهند. در نتیجه باید نگاه جامعی داشته باشیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم".
🔅 پرسشهای اساسی عملیات کربلای۴
درودیان: "موضوع این جلسه پاسخ به دو سوال است که ابتدا به سوال نخست خواهیم پرداخت. سوال نخست این است که وقتی عملیات آغاز شد، آیا میدانستیم دشمن هوشیار است یا اینکه تا چه میزان برآورد میکردیم که دشمن هوشیار است. سوال دوم هم این است حال که عملیات انجام شد، چگونه فهمیدیم عملیات لو رفته و چه کار کردیم"؟
سردارغلامپور: "به موضوع حفاظت و غافلگیری باید بیشتر پرداخته شود. سئوال بنده از پژوهشگران دفاع مقدس این است که در عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس دشمن آگاه شد یا نشد؟ در عملیات بیت المقدس و والفجر ۸ که منجر به پیروزی شد، دشمن میدانست که میخواهیم عملیات کنیم یا نه؟ پس ابتدا غافلگیری باید تعریف شود.
آقای محسن رضایی یکی دو شب قبل از هر عملیاتی فرماندهان را میخواستند و میگفتند شواهد و قرائن لورفتگی را بنویسید. شواهد و قرائن لو نرفتن عملیات را هم بنویسید. سخن من این است که اگر عملیات کربلای ۴ لو رفته است، پس چرا سه قرارگاه دیگر موفق به اجرای عملیات شدند".
درودیان: "این موردی که مطرح میفرمایید، ادله هستند. ما اکنون میخواهیم بررسی کنیم که به لحاظ تاریخی چه اتفاقی افتاده است و راویای که در قرارگاه بوده چه چیزهایی دیده و شنیده و ثبت کرده است".
🔅 «حساسیت» و «هوشیاری»
رنجبر: "لازم است برای ورود به بحث، مقدمه دیگری را
هم بیان کنم. در این خصوص باید راجع به دو کلمه به مفاهمه برسیم. «حساسیت» و «هوشیاری» دو کلمه مورد نظر هستند. حساسیت یعنی اینکه دشمن حساس است و منظور از حساسیت، حساسیت بین فرماندهان و در آن سال است. منظور از هوشیاری نیز هوشیاری در قرارگاه و نه در کتابهاست.
به عبارت دیگر حساسیت یعنی اینکه دشمن گاهی به دلیل اهمیت یک محور از خود حساسیت نشان میدهد و اقداماتی انجام میدهد که ما فکر میکنیم، دشمن روی آن منطقه حساس است. گاهی این حساسیتها به دلیل فعل و انفعالات ما و برخی به دلیل حساسیتی است که دشمن به خرج میدهد و برخی وقتها به دلیل تجربیات گذشته است که دشمن عکسالعمل نشان میدهد.
مبنای حساسیت دشمن، احتمالات است. پایه حساسیت، احتمال است. دشمن میبیند، اتفاقی افتاده است، تحلیل میکند و عملی انجام میدهد که ما از آن به حساسیت نام میبریم. احتمالات براساس فعل و انفعلات خودی و اخبار و اطلاعات است. حساسیت حداکثر تا رده لشکر وجود دارد و نقطهای بوده. در حساسیت مراقبت مستمر و در نتیجه رفتار مستمر دشمن وجود دارد. در حساسیت استحکامات زیادی وجود دارد. دشمن همیشه در طول جنگ از عملیات رمضان به بعد نسبت به شلمچه حساس بوده و به همین دلیلی استحکاماتی را در آن منطقه ایجاد کرده است.
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 7⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•··•
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
8⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
رنجبر: در خصوص هوشیاری هم باید گفت که هوشیاری جدای از حساسیت است و بلکه یک درجه بالاتر از حساسیت است. هوشیاری مترادف آگاهی است؛ یعنی اینکه دشمن آگاه است. هوشیاری در ادبیات ارتشیها مترادف با کشف تک است. همچنین هوشیاری متضاد و در مقابل غافلگیری است.
رده هوشیاری تا بالاترین رده فرماندهی ارتش عراق است.
در عملیات فتح المبین دشمن نسبت به زمان هوشیار بود، اما در تاکتیک و روش غافلگیر شد. نسبت به فلشهای قرارگاههای قدس و نصر غافلگیر شد، اما در مورد زمان، غافلگیر نشد.
در خصوص عملیات کربلای ۴ سوال این است که آیا دشمن غافلگیر شد یا اینکه هوشیار بود؟ و سوال دیگر این است که اگر دشمن هوشیار بود، آیا فرماندهان میدانستند یا خیر؟
در اینجا باید به نکتهای اشاره کنم و آن اینکه چرا غافلگیری برای ما مهم است. پس از عملیاتهای رمضان و والفجر مقدماتی در صحنه نبرد تحولات و تغییرات جدی به وجود آمد. مهمترین اتفاق این بود که زمین و قوای دشمن تغییر کرد، اما ما تغییر نکردیم. به دلیل اینکه تغییر نکردیم، در عملیاتهای رمضان و والفجر مقدماتی موفق نشدیم.
زمین تغییر کرد چون دیگر مانند عملیات فتح المبین به ما جناح نمیداد و در عملیاتهای رمضان و والفجر مقدماتی به سینه دشمن زدیم.
همچنین دشمن تغییرات اساسی پیدا کرد.
شهید باقری عنوان کرده است که
-----
پس از عملیات رمضان ارتش عراق ۲۷۰ گردان در قالب ۹۰ تیپ جدید تاسیس کرد. تمام دانشگاهها و بسیاری از ادارات عراق تعطیل شد و تمامی نیروها و امکانات آنان پای کار آمدند. یگانهای سه رقمی تاسیس شد و سازمان رزم عراق گسترده شد.
----
در نتیجه شکل جنگ تغییر کرد و وقتی نیروهای ما با زحمت فراوان خط را میشکستند، تازه با سازمانی روبرو میشدند که آماده و قوی بود. ضمن اینکه به لحاظ عددی و تجهیزاتی، همه کشورها عراق را حمایت میکردند.
یکی از نقاط قوت ما استفاده از اصل غافلگیری بود. منظور از غافلگیری آن چیزی است که در عملیات والفجر ۸ رخ داد و یک هفته طول کشید تا دشمن بفهمد عملیات اصلی کجاست و خود را به نیروهای اصلی ما برساند.
برای غافلگیر شدن دشمن در عملیات کربلای ۴ اقداماتی صورت گرفت که بدان اشاره خواهم کرد.
نخستین و مهمترین اقدامی که انجام گرفت نوع انتخاب منطقه و تاکتیکی بود که برای این عملیات طراحی شد. اروندرود بین دو سپاه دشمن خط حد بود و تنها روزنهای بود که میتوانستیم به پشت دو سپاه برویم. اروند تنها معبری بود که دشمن ثبت تیر نکرده بود. اروند تنها جایی بود که استحکامات نداشت.
صرفنظر از اینکه هدف بصره بود، مهم این بود که از کجا به بصره برسیم. این منطقه تنها منطقهای بود که باقی مانده بود. با حرکت طولی میتوانستیم خط برجانیه – پالایشگاه را بشکنیم. نیروهای یگان امام حسین (ع) که در این منطقه عمل کردند، این موضوع را تایید کردند. آنها وقتی به آن منطقه وارد شدند، هیچ نیرویی در برابرشان نبود.
اما در مقابل در جزایر بوارین و امالرصاص کانالی بود که سنگرهای پیچ در پیچ در آن بود و برای گرفتن هر سنگر، اندازه شکستن یک خط توان از ما گرفته شد. بنابراین با عبور طولی و با این تدبیر میتوانستیم دشمن را غافلگیر کنیم.
در راستای غافلگیری اقداماتی همچون رعایت اصول حفاظت اطلاعات انجام گرفت. از این رو اقدامات مهندسی به تاخیر انداخته شد، خروج و ورود به شدت کنترل شد و در انجام شناساییها دقت و مراقبت صورت گرفت. همچنین عملیاتهای فریب در قالب فعالیتهای شناسایی و مهندسی در هور، چذابه، فاو و غرب کشور برای غافلگیری دشمن انجام گرفت.
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 "مادر"
🔅 با نوای
مهدی رسولی
#توسل
🏴
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
9⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
حالا سه روز قبل از عملیات را برای شما شرح می دهم تا شواهد و قرائن مشخص کند که آیا دشمن حساس بوده است یا اینکه آگاه بوده است.
از مدتها قبل اقداماتی همچون شلیک آتش توپخانه و شلیک منور در این منطقه و مناطق دیگر انجام گرفته بود. به میزانی که برداشت میشد حتی اگر شدت آتش افزایش پیدا کرده، حساسیت است. هر چه هم به زمان عملیات نزدیک میشویم، شواهد نشان میدهد این اقدامات شدت بیشتری پیدا کرده است.
از جمله اقدامات جدیدی که مورد توجه فرماندهان قرار گرفت و اسباب نگرانی آنها را فراهم کرد، بمبارانهای هوایی خرمشهر و آبادان تا عقبههای نزدیک یگانها، پلها و دهانه کارون بود. این بمبارانها فرماندهان را دچار نگرانی کرد.
همچنین شلیک منورها در طول شب افزایش پیدا کرد. منورها علاوه بر شلیک از کلت و... از هواپیما هم شلیک میشد. فلر هم شلیک میشد که منطقه را مانند روز روشن میکرد. تا آن زمان به طور گسترده و آن گونه که پیش از عملیات کربلای چهار، استفاده میشد، استفاده نشده بود.
شدت و ضعف منورها در نقاط مختلف حکایت از حساسیتها به بعضی از محورها داشت. در محور امالرصاص این شدت را میدیدیم. در شلمچه این حساسیت بیشتر بود. در دهانه کارون هم این حساسیت وجود داشت.
در سندی آمده است که در روز یکم دی ماه از سه نقطه در محور ام الرصاص ۶۰۰ گلوله منور شلیک شد. در روز دوم دی ماه از همین سه نقطه ۵۵۰ گلوله منور شلیک شد.
علاوه بر اینها، اجرای آتشهای سبک مثل تیربار روی خط اول، ساحل خودی، چولانهای روی ساحل و... صورت گرفت. حتی دشمن در خط و ساحل خودش و پشت مواضع نارنجک پرتاب کرده است.
فرمانده ناوتیپ امیرالمومنین در جلسهای گفته است: دیشب دشمن در چولانها تیراندازی میکرد. میرحسینی فرمانده تیپ الغدیر گفته است: آتش دشمن بیشتر از گذشته است. امشب هم کلت منور میزدند و هم اینکه در آب نارنجک میانداختند.
از جمله اتفاقهای دیگری هم که رخ داد، درگیریها در شناساییها بود. لشکر نصر در شناساییها قصد عبور از نهر خین را داشت که متوجه میشوند دشمن بالای سیلبند آمده و با چراغقوه منتظر است. نیروها وقتی از دور میبینند، برمیگردند. البته لشکر نصر در شب بعد توانست عبور کند و آن اتفاق تنها در یک شب صورت گرفت. تیپ ۵۷ در شرق پنجضلعی هم با چنین آمادگی مواجه میشود. نیروهای لشکر ۱۷ معتقد بودند که عراقیها انگار دوربین دید در شب دارند و ما را میبینند. از همه اینها مهمتر اینکه لشکر ثارالله در دو شب درگیر میشود و قایقهای عراقی در تنگه، نیروهای این لشکر را تعقیب میکنند و به جای اینکه به سمت هدف بروند، در ساحل امالرصاص پهلو میگیرند تا با آرام شدن اوضاع برگردند.
تلقی فرماندهان نسبت به اقدامات دشمن این بود که که اولاً بخشی از حوادث توجیه میشد؛ بدین معنی که علتی برای آن طرح میشد. به طور مثال یک پل خیبری بر روی کارون بود که به دلیل سیلاب پاره شده بود. آقامحسن معتقد بود که چون پل برداشته شده است، اکنون دشمن تصور میکند که ما به دنبال اجرای عملیات هستیم. پس باید این پل ترمیم و بازسازی شود.
آقای رضایی در برخی موارد مطرح میکردند که پاسخ دشمن در پاسخ به آتش خودی است. ظاهراً توپخانه دستور داشت تا بصره را هدف قرار بدهد.
----------
کم کم که جلوتر آمدیم باور به اینکه دشمن حساس است غالب شد؛ اما اخباری که باعث افزایش این باور شود، وجود نداشت. بلکه بالعکس، یعنی یک سری اخبار داشتیم دشمن جای دیگری مشغول است و دیدهبانها از تحرکات دشمن در فاو گزارش میدادند.
-------
در گزارش یکی از دیدهبانهای توپخانه که در قرارگاه مرکزی آمده است: ترددها به خصوص لودر و بلدوزر غیرمنطقی است. شبها در طرفین جاده فاو – البحار و فاو – بصره، آتش روشن میکنند. لاستیکها دو طرف جاده آتش میزنند و تا صبح جاده را روشن نگه میدارند.
آقای میرصفیان از مسئولان توپخانه گفته است: دو گردان توپخانه در چند روز گذشته به طرف فاو رفته است. ۲۲ تانک نیز ظرف یکی دو روز گذشته به آن سمت حرکت کرده است. تردد ستون حیفا نیز مرتب وجود دارد.
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷