| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 3⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•··•
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
4⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
🔅 عراقیها از فاو فهمیده بودند که نیروهای اصلی را نباید بگذارند وارد شوند. ما هم اینجا محدودیت داشتیم. یکی دهانه رودخانه کارون بود، یکی هم رودخانه نهر عرایض بود. اصلیترین قایقهای ما از این نهرها یا مثلاً یکی دو نهر کوچک روبهروی جزیره مینو بود باید وارد عمل میشدند".
دشمن هوشیار شده بود اما نمیدانست کجا و کی عملیات خواهد شد.
سردار رحیمصفوی در پاسخ به این ابهام که آیا اقدامات دشمن قبل از شروع عملیات فرماندهان را نسبت به لو رفتن عملیات مجاب کرد یا نه؟ میگوید:
"این اخبار میرسید ولی برای فرماندهی سپاه اتمام حجت که دستور توقف عملیات را بدهد یا از قبل شروع نکند عملیات را، این حاصل نشده بود... چون فرماندهی جنگ باید به یک تصمیم برسد... فرماندهی جنگ یک فرماندهی عاقل است، نمیخواهد بهترین فرزندان این ملت و حیثیت جمهوری اسلامی که یک سال است میگوید میخواهیم عملیات سرنوشتساز انجام دهیم از دست برود. هیچ آدم عاقلی که میداند شکست در این عملیات یعنی شکست حیثیت سیاسی ایران و روحیه مردم و تلفات دست به این کار بزند. همه فرماندهان جنگ نسبت به اینکه ما کمتر شهید بدهیم حساسیت داشتند. هوشیاری دشمن را من قبول دارم. ، ما این همه طراحی کرده بودیم، دشمن بالاخره میدانست ما میخواهیم عملیات بکنیم ولی اینکه کدام منطقه میخواهیم انجام دهیم، چه روزی میخواهیم انجام دهیم، با چه تاکتیکی میخواهیم انجام دهیم این را نمیدانست".
شواهد نشان نمیداد که عملیات لو رفته است.
وی با بیان این که شواهد و قراین حاکی از لو رفتن عملیات نبود میگوید:
"یکی از مهمترین اصول جنگ غافلگیری است و برای فرماندهی جنگ، آقای هاشمی رفسنجانی یا فرماندهی سپاه آقای محسن رضایی محرز نشده بود که این عملیات لو رفته است. اگر این اتمام حجت شده بود، نه آقای هاشمی نه آقای رضایی نه هیچ آدم عاقل و نه هیچ فرماندهی تصمیم به عملیات نمیگرفت. بنابراین اینکه میگفتند عملیات لو رفته است درست نیست. بنابراین من جمعبندی بکنم که برای فرماندهی جنگ یعنی آقای هاشمی رفسنجانی، برای فرماندهی قرارگاه خاتم(ص) و برای فرماندهان لشکر که در خط میجنگیدند و عناصرشان رفته بودند شناسایی کرده بودند، همه فرماندهان لشکرها نمیگفتندکه عملیات لو رفته است. یعنی اطمینان از این که عملیات لو رفته نداشتند. در شب عملیات یک دفعه شروع کردند به اینکه دشمن ظاهراً پشت تیربارهایش آماده است. این را آن شب شهید احمد کاظمی به راحتی گفت. پشت بیسیم گفت ظاهراً دشمن چشمهایش بیدار است. عراقیها دارند ما را کامل میبینند و تیرتراش میزنند"!
🔅 دستور تخلیه منطقه پس از لو رفتن عملیات
سردار رحیمصفوی در ادامهی تشریح عکسالعمل فرماندهان بعد از اطلاع از قراین و شواهد آگاهی دشمن از انجام عملیات میگوید:
"ساعت ۱۲:۳۰ شب یا ۱ بامداد رادیو عراق اعلام کرد که ایرانیها در این منطقه حمله کردهاند. ما ۴ صبح شروع به تخلیه منطقه کردیم. این دیگر دستور خود من بود. تمام نیروها را موظف کردیم منطقه را تخلیه کنند چون ما میگفتیم فردا عراق میآید همه منطقه را بمباران شیمیایی میکند. تمام نیروها موظف بر تخلیه منطقه شدند. نه تنها عملیات متوقف شد حتی به لشکر ۱۹ فجر و تیپ ۵۷ حضرت اابوالفضل(ع) که موفق به پیشروی شده بودند هم گفتیم برگردد، با اینکه موفق بودند و مناطقی را گرفته بودند ولی ما به فکر عملیات بعدی بودیم. ضمن اینکه این را ناقص میدیدم یعنی اگر آنجا میماندند حتماً آنها هم مجبور به ترک منطقه میشدند"
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 4⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•··•
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
5⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
🔅 سردار امین شریعتی از فرماندهان دوران هشت سال دفاع مقدس میگوید:
"به نظر من دو تا نکتهی خیلی مهم در عملیات کربلای۴ هست. یکی جسارت فرماندهی است. اینجا از نظر شجاعت میگویم، جسور بودن فرماندهی ترمز عملیات را کشید. این خیلی مهم هست. یعنی یک فرمانده باید بهجا تصمیم بگیرد که عملیات آفندی بشود، بهجا تصمیم بگیرد متوقف بشود. اینجا بهترین کاری که فرماندهی انجام داد این بود که عملیات را متوقف کرد، یعنی دید که آن قدر عراقیها آماده هستند که ما اگر بیایم امالرصاص را هم بگیریم، بوارین را هم بگیریم ،کانال ماهی را هم بگیریم، عبور هم بکنیم، عمق ندارد کار ما. چون لایه به لایه اینها نیروهایشان آماده بودند. مستقر بودند و پیشبینی کرده بودند برای این کارها. خب ببینید این خیلی مهم بود که عملیات متوقف شد. این به نظر من از افتخارات جنگ ما است و نباید این را نادیده گرفت. نکته بعدی در کربلای۴ عقبنشینی است. شما ببینید اگر این عقبنشینی با سرعت اتفاق نمیافتاد تلفات خیلی سنگین میشد. این اقدامات صورت نمیگرفت نابود میشدیم. پس ببینید این دو تا نکته حائز اهمیت است که باید به آن توجه بشود. بعد هم باید به یک نکته دیگر هم باید توجه بکنیم. در همه عملیاتها عراق فهمیده اما درصد فهمیدنش بعضی جاها خیلیخیلی خفیف بوده، بعضی جاها شدید بوده. در عملیات فتحالمبین عراق چرا آمد به چزابه حمله کرد؟ فهمید که ما میخواهیم عملیات فتحالمبین انجام بدهیم. در عملیاتهای دیگر هم همین طور. در عملیات والفجر۸ فرمانده تیپی که اسیر شد گفت من رفتم به فرمانده لشکر گفتم، فرمانده لشکر به من گفت تو احمق هستی، چه کسی میتواند از این رودخانه عبور بکند! مثلاً در عملیات طریقالقدس که ما انجام دادیم سه شب عملیات عقب افتاد. شب سومی که ما عملیات انجام دادیم، موقعی که رفتیم همه عراقیها خواب بودند، چون باران آمده بود. موقعی که اسیر از آنها گرفتیم گفتند که آقا ما سه شب است منتظر شما هستیم. سه شب اصلاً خواب نداشتیم. امشب که شما عملیات انجام دادید که ما خوابیم، یک باران خیلی شدیدی آمد که تا زانو در گل بودیم!
ما که عملیات انجام دادیم، باران که میآید آنها خیالشان راحت میشود و میروند میخوابند. میگویند که دیگر عملیات انجام نمیشود. پس ببینید در همه عملیاتها این طور نبوده که واقعاً دشمن غافلگیر شود.بله در بعضی عملیاتها دشمن غافلگیر میشد ولی در عملیات همان اندازه که ما تلاش میکنیم که دشمن نفهمد، مطلع نشود، استتار بکنیم، اختفاء بکنیم، حفاظت و اطلاعات را رعایت بکنیم و تمام مسائل را رعایت بکنیم ولی دشمن هم بالاخره احمق که نیست".
داود رنجبر، راوی قرلرگاه مرکزی خاتم الانبیا:
به صورت اجمالی باید عرض کرد که بعد از فراغت فرماندهان از عملیات والفجر ۸ که منجر به آزادسازی فاو شد و تثبیت عملیات هم خیلی طولانی شد، فرماندهی سپاه عزمش را جزم کرد تا برای عملیات آینده آماده شود. قبل از اینکه موضوع عملیات جدید در میان فرماندهان موضوعیت پیدا کند، به نظر میرسد با آقای هاشمی توافق شده بود؛ به نوعی که در خرداد و تیر ۶۵ این بحث با هاشمی ادامه پیدا کرد.
این عملیات از ابتدا با توجه به انتخاب زمین و تاکتیک برتری که برای عملیات پیشبینی شده بود و بیش از ۲۵۰ و حدود ۳۰۰ گردان برای آن برآورد شده بود، عملیات گستردهای فرض میشد. همچنین با اهدافی که برای این عملیات طراحی شده بود، حکایت از عملیاتی داشت که گسترده و در عین حال سرنوشتساز است".
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 5⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•··•
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
6⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
🔅 درودیان: "موضوع سرنوشتساز از چه زمانی بین فرماندهان مطرح شد"؟
🔅 عملیات سرنوشتساز
رنجبر: "این موضوع در بین فرماندهان مطرح نبود، چون اعتقادی به این موضوع نداشتند. این عبارت بیشتر گرایش سیاسی بود که بر جنگ حاکم شده بود. ؛ باتوجه به بازتابی که عبارت سرنوشتساز در پشت جبههها و در تریبونهای نمازجمعه و مجلس داشت".
سردار غلامپور: "سرنوشتساز عنوان کل «سال ۶۵ » بود و عنوان عملیات نبود. در سال ۶۵ و طی جلساتی که با آقای هاشمی برگزار شد، قرار شد ۵۰۰ گردان در سه محور، عملیاتی اجرا کنند که از دل آن بحثها، موضوع عملیات کربلای ۴ بیرون آمد".
🔅 کربلای۴ پیچیدهترین عملیات
رنجبر: "عملیات کربلای ۴ یکی از پیچیدهترین عملیاتهای تاریخ جنگ است. بنده قصد ورود به جزئیات را ندارم؛ اما برای اینکه نشان داده شود در صحنه نبرد چه اتفاقاتی رخ داد و چه عقلانیتی حاکم بود، به ۲ مصداق از پیچیدگیهای عملیات اشاره میکنم.
نخست اینکه بیش از چهار ماه و نیم طول کشید (از اردیبهشت تا شهریور ۶۵) تا فرمانده وقت سپاه، فرماندهان قرارگاهها و یگانها را به یک وفاق برای طرح مانور برساند. بحث ها بسیار پیچیده و طولانی و با مخالفتهای جدی و مستمر همراه بود.
دوم اینکه موضوع تعیین ساعت و روز عملیات پیچیده بود. اجرای عملیات کربلای ۴ به شدت تابع جریان آب در اروندرود بود. باتوجه به تجاربی که از عملیات والفجر ۸ به دست آمده بود، قاعدتاً نباید با مشکلی روبرو میشدیم و باید با اتکا به آن تجارب، عملیات را اجرا میکردیم. اما در عملیات والفجر ۸ فقط عبور عرضی از اروند داشتیم. در عملیات کربلای ۴، عبور طولی بود و لازم بود آب در جریان باشد.
از آنجایی که در عملیات کربلای ۴ باید طول اروند را طی میکردیم، این عبور تابع قوانینی بود که در مکتوبات علمی وجود نداشت و باید با آزمایش به دست میآمد. عوامل اطلاعاتی پس از ساعتها، روزها و بلکه ماهها توانستند جریان آب را شناسایی کنند. تفاوتها هم این بود که چون باید طولی حرکت میکردیم، جزر و مد کامل مشکل را حل نمیکرد، بلکه باید در مد جریاندار حرکت انجام میشد. دلیل اینکه از مد استفاده میشد، این بود که ما به سمت بصره حرکت میکردیم.
در اروند در طول هر ۲۴ ساعت، ۴ بار جزر و مد میشود؛ اما در این منطقه ۳ ساعت از مد جریان نداشت. البته در ظاهر جریان نداشت، اما در عمق جریان وجود داشت. علاوه بر این ریزهکاریها، چون ما در تنگه بین امالرصاص، جزیره ماهی و بوارین عمل میکردیم و آن تنگه باریک بود و نیروها دیده میشدند، باید عملیات در تاریکی مطلق و در نبود ماه انجام میگرفت.
عامل سومی که باید اضافه کرد این است نیروهای خودی برای رسیدن به دشمن، شکستن و پاکسازی خط باید به اندازهای فرصت میداشتند که بتوانند از تاریکی شب استفاده کنند. جمیع عوامل نیروهای تصمیمگیرنده را به این نتیجه رساند که در هر ماه شمسی تنها در ۵ شب میتوان عملیات اجرا کرد.
با وجود این محدودیتها آقای محسن رضایی تلاش داشت عملیات در شهریور ماه اجرا شود، اما چون آماده نبودیم و به علت دلایلی دیگری، عملیات به تاخیر افتاد. در ادامه قرار شد عملیات در دوم آذر ماه اجرا شود که باز چون آماده نبودیم، الزاما به ۵ روز اول دی ماه رسیدیم که در نهایت در دی ماه ۶۵ اجرا شد.
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
#شعر_مهدوی
دل ز داغ غم تو ای دوست رها خواهم کرد
گره از مشکل دیدار تو وا خواهم کرد
در دلم نیست به جز شوق نگاهت لبریز
گر که فیضم بدهی رو به خدا خواهم کرد
ز طفولی به رهت مست و هوادار شدم
بعدِ لطف تو دگر عهد وفا خواهم کرد
من جفا دیده ی دورانم و دل خون شده ام
با همین جور و جفا بین که چها خواهم کرد
نادم از کرده ی خود شرم و حیا بنموده
تا شود عفو کنون رو به شما خواهم کرد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌷