🔸 ﷽ | مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ ۚ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
🔸 برای کسانی که خدا [به سبب لجاجت و عنادشان] گمراهشان کند، هدایت کننده ای نیست؛ و آنان را در سرکشی و تجاوزشان وا می گذارد تا در [گمراهی شان] سرگردان و حیران بمانند.
«آیه ۱۸۶ سوره اعراف»
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
007186.mp3
43.9K
«آیه ۱۸۶ سوره اعراف»
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
#طنز_جبهه
🔶موشک جواب موشک
🔴مثل این که اولین بارش بود پا به منطقه عملیاتی می گذاشت. از آن آدم هایی بود که فکر می کرد مأمور شده است که انسان های گناهکار، به خصوص عراقی های فریب خورده را به راه راست هدایت کرده، کلید بهشت را دستشان بدهد.
🔴شده بود مسؤول تبلیغات گردان. دیگر از دستش ذله شده بودیم. وقت و بی وقت بلندگوهای خط اول را به کار می انداخت و صدای نوحه و مارش عملیات تو آسمان پخش می شد و عراقی ها مگسی می شدند و هر چی مهمات داشتند سر مای بدبخت خالی می کردند.
🔴از رو هم نمی رفت. تا این که انگار طرف مقابل، یعنی عراقی ها هم دست به مقابله به مثل زدند و آن ها هم بلندگو آوردند و نمایش تکمیل شد.
🔴مسؤول تبلیغات برای این که روی آنها را کم کند، نوار "کربلا، کربلا، ما داریم می آییم" را گذاشت. لحظه ای بعد صدای نعره ای از بلندگوی عراقی ها پخش شد که: "آمدی، آمدی، خوش آمدی جانم به قربان شما. قدمت روی چشام. صفا آوردی تو برام!" تمام بچه ها از خنده ریسه رفتند و مسؤول تبلیغات رویش را کم کرد و کاسه کوزه اش را جمع کرد و رفت.
منبع: کتاب «رفاقت به سبک تانک»، نویسنده: داوود امیریان، انتشارات سوره مهر
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
هیأت دولتی که صبح جمعه تشکیل میشد
✅ ما جمعه صبح هم به هیأت دولت میرفتیم و تا ساعت ۱۰:۳۰ کار میکردیم و بعد دستهجمعی به نماز جمعه میرفتیم.
❇️هرکدام هم برای خودمان یک جانماز داشتیم. یک روز آقای رجایی گفت که من میخواهم شما را به جانماز مهمان کنم و ثواب ببرم.
😍خوشحال شدیم و گفتیم که در این صورت ما فقط مُهر با خودمان میآوریم.
🌹فرشی که آقای رجایی آورد، یک گلیم کهنه و سوراخ بود که تمام پشم آن ریخته بود. این مسأله اسباب خنده دوستان شده بود که ما را به عجب فرشی مهمان کردهاید!
و او در پاسخ گفت: همین فرش را داشتیم.
بالاخره فرش را پهن کردیم و در دو ردیف نشستیم.
(راوی: موسی زرگر)
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
4- اهدای اقلام فرهنگی از قبیل مهر و جانماز، جزوات دعا، عکسهای امام، پیشانی بند، کتب مذهبی، عطر و چفیه ارزان قیمت.
5- خدمات آرایشگاهی (اصلاح سر و صورت) و خیاطی.
6- پخش آهنگهای ویژه و نوحه و سرود (بنا به مناسبتهای مختلف).
7- آماده سازی نمازخانه و اقامه نمازهای جماعت.
8- آماده سازی استراحتگاه موقت برای رزمندگان.
9- فراهم شدن خودرو برای رسیدن رزمندگان به واحدهای خود و یا بالعکس به طرف شهر.
10- ارائه خدمات پستی
۱۱- ارائه خدمات بهداشتی و کمکهای اولیه.
12- کتابخانه صلواتی.
۱۳ -حمام صلواتی
ایستگاههای صلواتی علاوه بر ماهیت خدماتی، وعده گاه رزمندگان نیز بودند و مانند منازلی آشنا و آرام بخش برای رزمندگان بهویژه نوجوانان و جوانان محسوب میشدند و فضای معنوی و روحیه بخش داشتند.
در کنار برخی از این ایستگاههای صلواتی، حمام صلواتی هم در دسترس رزمندگان بود. خیاطیهای صلواتی هم در بعضی از ایستگاهها وجود داشت.
ایستگاههای صلواتی داخل شهرهای مناطق جنگی را معمولاً مراکز پشتیبانی جبهه و جنگ آن شهرها اداره مینمودند. در این ایستگاهها افراد متدین، با تجربه و با حوصله خدمات میکردند و خود را شبانه روز وقف رزمندگان کرده بودند. ایستگاههای خارج از شهرها و یا ایستگاههای صلواتی دایر در شهرهایی که جمعیت آنها تخلیه شده بود وابسته به مراکز پشتیبانی جبهه و جنگ شهرستانهای سایر استانهای کشوربود و اقلام مورد نیاز آنها از محل کمکهای جنسی و نقدی مردم (کمک به جبهه) همان شهرستانها تامین میگردید.
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
👇👇👇