#اهل_البیت علیهم السلام
#جایگاه_اهل_البیت_در_نظام_خلقت_و_تدبیر_و_تربیت
#ائمه_واسطۀ_ارادۀ_خدا
#مجرای_ارادۀ_خدا
كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص199
#إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ #تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِقُ عَمَّا فُصِّلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَاد
ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، 1جلد، دار المرتضوية - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش.
الكافي (ط - الإسلامية) / ج4 / 577 / باب زيارة قبر أبي عبد الله الحسين بن علي ع ..... ص : 572
كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى ؛ ؛ ص650
#اراده حق تعالى در #تقدير امور بر شما فرود مىآيد، و از #بيوت شما صادر مىگردد، تفاصيل احكام عباد از بيوت شما صادر مىگردد،
#شرح این حدیث مبارک با توجه به #اختلاف_نسخه هایی که دارد، خیلی جالب و شادی آفرین است.
از جمله #ابتدای_خلقت_از_پیامبر_و_اهل_بیتش علیهم السلام.
جویندگان به فایل ذیل مراجعه کنند.
@DUROUS_ALSHABAB
#قرآن
#لغة_القرآن
#صرف_القرآن
تحلیل لغوی و صرفی #رّبّیّ و #رَبّانّیّ
#آیات:
در قرآن تنها یک مرتبه واژۀ #ربّيّون جمع #ربّیّ به کار رفته است:
1. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ» آل عمران: 146.
واژۀ #رَبّانیّ سه مرتبه در قرآن به کار رفته است:
1. «وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» آل عمران: 79.
2. «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذينَ أَسْلَمُوا لِلَّذينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ» مائده: 44.
3. «لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ » مائده: 63.
#ادبیات
دربارۀ معنای #رِبّیّ دو نظر است:
نظر اول: هم معنای ربّانی ؛ یعنی: كسى که غرق در خدا باشد و به غير خدا مشغول نشود.
نظر دوم: ربّيّون به معنى هزاران و #ربّى به معنى هزار است. (اقرب الموارد و قاموس اللغه).
دربارۀ واژۀ #ربّانیّ
نظر اول: #ربّان صفت مشبهه است مثل عطشان و سكران ؛ به معناى (تربيت كننده) {طبرسی و اقرب الموارد و قاموس اللغة}.
در نهج البلاغه حكم 147. فرموده
«النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ».
از مقابله متعلم بدست ميايد كه ربّانى وصف و بمعنى مربى است. عبارت «فَاسْتَمِعُوهُ مِنْ رَبَّانِيِّكُمْ وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ». در خطبه 106 نهج البلاغه، مؤید این نظریه است.
نظر دوم: #ربّانى منسوب به رب# و الف و نون براى تفخيم و تكثير است نه براى صفت مشبهه بودن؛ مثل #لحيانى كه به معنى كثير اللحيه است و ربّانى كسى است كه مخصوص به خدا باشد و به غير او مشغول نشود. نظریه #الميزان و اقرب الموارد و مفردات راغب .
@DUROUS_ALSHABAB
#علوم_قرآن
#قراء_سبعه
#قراء_عشره
#قُرّاء_اربعة_عشر
#ملّیّت_قراء_سبعه
#قاریان_ایرانی
#مذهب_قراء_سبعه
تاریخچۀ مختصر قرائت های هفت گانه و ده گانه و چهارده گانه:
ابن مجاهد (متوفاى 324) اولین کسی بود که قرائت های هفتگانه را به عنوان بهترین قرائت های قرآن برگزید. قابل ذکر است که هر یک از این قرائت ها دو راوی دارند.
این قاریان عبارتند از: «ابن عامر»، «ابن کثیر»، «عاصم»، «ابو عمرو»، «حمزه»، «نافع» و «کسائی».
متاخرین سه نفر دیگر بر این هفت نفر افزوده اند به نام های: «خلف»، «یعقوب» و «ابوجعفر».
همچنین قرائت چهار قاری دیگر که به قرائت شاذّ معروف بودند نیز بر این ده قاری اضافه شده است: «حسن بصری»، «ابن محیص»، «یزیدی» و «اعمش».
در واقع اين چهارده قرائت معروف كه هركدام از طريق دو راوى نقل شده، مجموعا بيست و هشت قرائت را تشكيل مى دهند.
معرفی اجمالی قُرّاء سبعه
1. «ابن عامر»: «عبدالله بن عامر يحصبى»(متوفاى 118) قارى شام؛ دو راوى او «هشام بن عمّار»(245 ـ 153) و «ابن ذكوان»(242 ـ 173) هستند كه هرگز «ابن عامر» را درك نكرده اند.
2. «ابن كثير»: «عبدالله بن كثير دارمى»(متوفاى 120) قارى مكّه؛ دو راوى او «بزّي»(250 ـ 170) و «قُنْبُل»(295 ـ 191) هستند كه هرگز او را درك نكرده اند.
3. «عاصم»: «عاصم بن ابى النَجُود اسدى»(متوفاى 128) قارى كوفه؛ دو راوى او «حفص بن سليمان» ـ پسر خوانده او ـ (180 ـ 90) و «شعبه ابوبكر بن عيّاش»(193 ـ 95) هستند. «حفص» قرائت «عاصم» را دقيق تر و مضبوط تر مى دانست و قرائت «عاصم» به وسيله او منتشر شده و تا امروز متداول است و همين قرائتى است كه امروزه در اكثر كشورهاى اسلامى رايج است.
4. «ابو عَمرو»: «زبّان ابوعَمرو بن علاء مازنى»(متوفاى 154) قارى بصره؛ دو راوى او «دورى حفص بن عمر»(متوفاى 246) و «سوسى صالح بن زياد»(متوفاى 261) هستند كه او را درك نكرده اند و به واسطه «يزيدى»، قرائت را از او گرفته اند.
5. «حمزه»: «حمزة بن حبيب زيّات»(متوفاى 156) قارى كوفه؛ دو راوى او «خلف بن هشام»(229 ـ 150) و «خلّاد بن خالد»(متوفاى 220) كه قرائت را با واسطه از او گرفته اند.
6. «نافع»: «نافع بن عبدالرحمان الليثى»(متوفاى 169) قارى مدينه؛ دو راوى او «عيسى بن ميناء»(220 ـ 120) معروف به «قالون» ـ پسرخوانده نافع ـ و «ورش»، «عثمان بن سعيد»(197 ـ 110) هستند و اين قرائت همان است كه در برخى از كشورهاى مغرب عربى امروزه رايج است.
7. «كسائى»: «على بن حمزه»(متوفاى 189) قارى كوفه؛ دو راوى او «ليث بن خالد»(متوفاى 240) و «دورى، حفص بن عمر» ـ كه راوى «ابوعمرو» هم بود ـ (متوفاى 246) هستند.
قُرّاء عشرة
متأخرين سه نفر ديگر بر اين هفت نفر اضافه كرده اند:
8. خلف: «خلف بن هشام»، راوى «حمزه»(متوفاى 229) قارى بغداد؛ دو راوى او «ابويعقوب»(متوفاى 286) و «ابوالحسن»(متوفاى 292) هستند.
9. «يعقوب»: «يعقوب حضرمى»(متوفاى 205) قارى بصره؛ دو راوى او «رُوَيس»(متوفاى 238) و «روح»(متوفاى 235) هستند.
10. «ابوجعفر»: «ابو جعفر مخزومى»(متوفاى 130) قارى مدينه؛ دو راوى او «ابن وردان»(متوفاى 160) و «ابن جَمّاز»(متوفاى 170) هستند.
قُرّاء اربعة عشر
چهار قارى ديگرى كه به قرائت شاذّ (خلاف مشهور) قرائت مى كردند؛ ولى مقبول عامّه مردم بودند، بر اين ده قارى افزوده شده اند:
11. «حسن بصرى»: «حسن بن يسار»(متوفاى 110) قارى بصره؛ دو راوى او «شجاع بلخى»(190 ـ 120) و «دورى»(متوفاى 246) كه او را درك نكرده و با واسطه از او روايت كرده اند.
12. «اِبن مُحَيصن»: «محمد بن عبدالرحمان(متوفاى 123) قارى مكّه؛ دو راوى او «بَزّى»(250 ـ 170) و «ابن شنبوذ»(متوفاى 328) هستند كه با واسطه از او روايت كرده اند.
13. «يزيدى»: «يحيى بن مبارك»(متوفاى 202) قارى بصره؛ دو راوى او «سليمان بن حكم»(متوفاى 235) و «احمد بن فرج ضرير» (متوفاى 303) هستند كه با واسطه از او روايت كرده اند.
14. «أَعمش»: «سليمان بن مهران اسدى(متوفاى 148) قارى كوفه؛ دو راوى او «شنبوذى»(388 ـ 300) و «مطوّعى»(متوفاى 371) هستند كه با چند واسطه از او روايت كرده اند.
#ملّیّت_قراء_سبعه
#قاریان_ایرانی
پنج نفر از «قُرّاء سبعه» به غير از «ابن عامر» و «ابوعمرو» ايرانى الاصل هستند.
«ابن عامر» مجهول النسب
و «ابوعمرو» از قبيله «مازن تميم» است؛ ولى قاضى «اسد يزيدى» مى گويد: «او از فارس شيراز از روستاى كازرون برخاسته است».
#مذهب_قراء_سبعه
«عاصم»، «ابوعمرو»، «حمزه» و «كسائى»، صريحا اظهار تشيّع مى نمودند؛
ولى ابن كثير و نافع از آنجا كه هر دو از فارس هستند، احتمالا شيعه بودند؛
اما «ابن عامر»، بزرگ شده خاندان اموى بود، او فردى ناشايست و بى پروا شناخته مى شد.
منابع:
التمهيد في علوم القرآن، معرفت، محمد هادى، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1415 هـ ق، چاپ دوم، ج 2، ص 240.
@DUROUS_ALSHABAB
#علوم_قرآن
#قراء_سبعه
#شعر
«قرّاء سبعه» به ترتيب سال وفات آنان عبارت اند از
1. عبداللّه بن عامر(متوفای118)
2. عبداللّه بن كثير(متوفای120)
3. عاصم بن ابی النجود(متوفای128)
4. ابوعمرو بن علاء(متوفای154)
5 . حمزة بن حبيب(متوفای156)
6 . نافع بن عبدالرحمن (متوفای169)
7. علی بن حمزه كسائى (متوفای189)
نام اين هفت تن در اين دو بيت گردآمده است:
در مكه نخست ابن كثير است امام
نافع ز مدينه، ابن عامر از شام
در بصره ابوعمرو علا دارد نام
عاصم چو كسا و حمزه از كوفه تمام
@DUROUS_ALSHABAB
May 11
#صرف
#قرآن
#آصال
وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلينَ (سوره أعراف: 205)
ترجمه آیت الله مشکینی:
و پروردگارت را در دل خويش به حال زارى و ترس و به گفتارى آرام نه بلند، در صبحگاهان و شامگاهان ياد كن و از غافلان مباش.
#آصال
آصال جمع #أُصُل، به ضم همزه و صاد می باشد.
و #أُصُل نیز جمع #أَصِيل، به فتح همزه و کسر صاد است.
بنابراین آصال #جمع_الجمع است.
و جالب اینکه #جمع_الجمع_الجمع آن #أصائِل است که جمع آصال است.
منبع:
التصریح علی التوضیح
#ترجمه
با اینکه #أصیل به معنای: #زمانی از عصر که متصل به غروب است می باشد. (اقرب الموارد) ولی بیشتر مترجمین آصال را شامگاهان ترجمه نموده اند!
«وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» احزاب: 42 یعنی: او را بامداد و آخر روز تسبيح گوئيد.
واژۀ «أَصِيل» چهار بار و «آصَال» سه بار در قرآن آمده است.
@DUROUS_ALSHABAB
آیین یارسان.pdf
645K
#فرق_و_مذاهب
#آیین_یاری
#یارسان
#نُصَیریّه
#اهل_حق
#علی_اللهی
امروز در جمع دوستان سخن از صوفیه و علی اللهیان و عرفان و فرق بین آنها شد، دیدم یادداشت هایی که چند سال قبل دربارۀ #اهل_حق یا همان #یارسان یا #آیین_یاری یا به قول برخی از صاحب نظران #نُصیریّه نوشته ام، برای دوستان جالب است. تصمیم گرفتم مختصر آن را به اشتراک بگذارم.
یادش بخیر؛ حدود 6 ماه ذهنم را مشغول کرده بود؛ و دربارۀ این مستضعفین بیچاره تحقیق کردم و حتی چند مصاحبه انجام دادم، فیلم دیدم و مقاله و کتاب خواندم.
کاش روزی برسد که #عملکرد مسئولین اداری و امنیتی ما با فرقه ها و مذاهب و #برخی خاندان ها بر پایۀ تحقیق و مطالعۀ علمی و با مشورت با صاحب نظران باشد.
برای اینکه #درد_دل این حقیر را درک کنید، حداقل بخش مربوط به فیلم ها و نیز احزاب این تحقیق را مطالعه کنید.
@DUROUS_ALSHABAB
شیخی که به آبِ دیده میکرد وضو
میبود همیشه مُنکِرِ جام و سَبو
در مجلسِ ما دوش بسی غوغا کرد
او شیشه ی ما شکست و ما توبه ی او
@DUROUS_ALSHABAB