eitaa logo
دروس الشباب
390 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهم السلام كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص199 الرَّبِّ فِي‏ مَقَادِيرِ أُمُورِهِ‏ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِقُ عَمَّا فُصِّلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَاد ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، 1جلد، دار المرتضوية - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش. الكافي (ط - الإسلامية) / ج‏4 / 577 / باب زيارة قبر أبي عبد الله الحسين بن علي ع ..... ص : 572 كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى ؛ ؛ ص650 حق تعالى در امور بر شما فرود مى‏آيد، و از شما صادر مى‏گردد، تفاصيل احكام عباد از بيوت شما صادر مى‏گردد، این حدیث مبارک با توجه به هایی که دارد، خیلی جالب و شادی آفرین است. از جمله علیهم السلام. جویندگان به فایل ذیل مراجعه کنند. @DUROUS_ALSHABAB
كامل الزيارات.docx
23K
ارادة الرب تصدر من بیوتکم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تحلیل لغوی و صرفی و : در قرآن تنها یک مرتبه واژۀ جمع به کار رفته است: 1. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ‏ رِبِّيُّونَ‏ كَثِيرٌ» آل عمران: 146. واژۀ سه مرتبه در قرآن به کار رفته است: 1. «وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ‏ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» آل عمران: 79. 2. «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذينَ أَسْلَمُوا لِلَّذينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ» مائده: 44. 3. «لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ » مائده: 63. دربارۀ معنای دو نظر است: نظر اول: هم معنای ربّانی ؛ یعنی: كسى که غرق در خدا باشد و به غير خدا مشغول نشود. نظر دوم: ربّيّون به معنى‏ هزاران و به معنى هزار است. (اقرب الموارد و قاموس اللغه). دربارۀ واژۀ نظر اول: صفت مشبهه است مثل عطشان و سكران ؛ به معناى (تربيت كننده) {طبرسی و اقرب الموارد و قاموس اللغة}. در نهج البلاغه حكم 147. فرموده‏ «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ‏ رَبَّانِيٌ‏ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ». از مقابله متعلم بدست ميايد كه ربّانى وصف و بمعنى مربى است. عبارت «فَاسْتَمِعُوهُ مِنْ‏ رَبَّانِيِّكُمْ‏ وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ». در خطبه 106 نهج البلاغه، مؤید این نظریه است. نظر دوم: منسوب به رب# و الف و نون براى تفخيم و تكثير است نه براى صفت مشبهه بودن؛ مثل كه به معنى كثير اللحيه است و ربّانى كسى است كه مخصوص به خدا باشد و به غير او مشغول نشود. نظریه و اقرب الموارد و مفردات راغب . @DUROUS_ALSHABAB
تاریخچۀ مختصر قرائت های هفت گانه و ده گانه و چهارده گانه: ابن مجاهد (متوفاى 324) اولین کسی بود که قرائت های هفتگانه را به عنوان بهترین قرائت های قرآن برگزید. قابل ذکر است که هر یک از این قرائت ها دو راوی دارند. این قاریان عبارتند از: «ابن عامر»، «ابن کثیر»، «عاصم»، «ابو عمرو»، «حمزه»، «نافع» و «کسائی». متاخرین سه نفر دیگر بر این هفت نفر افزوده اند به نام های: «خلف»، «یعقوب» و «ابوجعفر». همچنین قرائت چهار قاری دیگر که به قرائت شاذّ معروف بودند نیز بر این ده قاری اضافه شده است: «حسن بصری»، «ابن محیص»، «یزیدی» و «اعمش». در واقع اين چهارده قرائت معروف كه هركدام از طريق دو راوى نقل شده، مجموعا بيست و هشت قرائت را تشكيل مى دهند. معرفی اجمالی قُرّاء سبعه 1. «ابن عامر»: «عبدالله بن عامر يحصبى»(متوفاى 118) قارى شام؛ دو راوى او «هشام بن عمّار»(245 ـ 153) و «ابن ذكوان»(242 ـ 173) هستند كه هرگز «ابن عامر» را درك نكرده اند. 2. «ابن كثير»: «عبدالله بن كثير دارمى»(متوفاى 120) قارى مكّه؛ دو راوى او «بزّي»(250 ـ 170) و «قُنْبُل»(295 ـ 191) هستند كه هرگز او را درك نكرده اند. 3. «عاصم»: «عاصم بن ابى النَجُود اسدى»(متوفاى 128) قارى كوفه؛ دو راوى او «حفص بن سليمان» ـ پسر خوانده او ـ (180 ـ 90) و «شعبه ابوبكر بن عيّاش»(193 ـ 95) هستند. «حفص» قرائت «عاصم» را دقيق تر و مضبوط تر مى دانست و قرائت «عاصم» به وسيله او منتشر شده و تا امروز متداول است و همين قرائتى است كه امروزه در اكثر كشورهاى اسلامى رايج است. 4. «ابو عَمرو»: «زبّان ابوعَمرو بن علاء مازنى»(متوفاى 154) قارى بصره؛ دو راوى او «دورى حفص بن عمر»(متوفاى 246) و «سوسى صالح بن زياد»(متوفاى 261) هستند كه او را درك نكرده اند و به واسطه «يزيدى»، قرائت را از او گرفته اند. 5. «حمزه»: «حمزة بن حبيب زيّات»(متوفاى 156) قارى كوفه؛ دو راوى او «خلف بن هشام»(229 ـ 150) و «خلّاد بن خالد»(متوفاى 220) كه قرائت را با واسطه از او گرفته اند. 6. «نافع»: «نافع بن عبدالرحمان الليثى»(متوفاى 169) قارى مدينه؛ دو راوى او «عيسى بن ميناء»(220 ـ 120) معروف به «قالون» ـ پسرخوانده نافع ـ و «ورش»، «عثمان بن سعيد»(197 ـ 110) هستند و اين قرائت همان است كه در برخى از كشورهاى مغرب عربى امروزه رايج است. 7. «كسائى»: «على بن حمزه»(متوفاى 189) قارى كوفه؛ دو راوى او «ليث بن خالد»(متوفاى 240) و «دورى، حفص بن عمر» ـ كه راوى «ابوعمرو» هم بود ـ (متوفاى 246) هستند. قُرّاء عشرة متأخرين سه نفر ديگر بر اين هفت نفر اضافه كرده اند: 8. خلف: «خلف بن هشام»، راوى «حمزه»(متوفاى 229) قارى بغداد؛ دو راوى او «ابويعقوب»(متوفاى 286) و «ابوالحسن»(متوفاى 292) هستند. 9. «يعقوب»: «يعقوب حضرمى»(متوفاى 205) قارى بصره؛ دو راوى او «رُوَيس»(متوفاى 238) و «روح»(متوفاى 235) هستند. 10. «ابوجعفر»: «ابو جعفر مخزومى»(متوفاى 130) قارى مدينه؛ دو راوى او «ابن وردان»(متوفاى 160) و «ابن جَمّاز»(متوفاى 170) هستند. قُرّاء اربعة عشر چهار قارى ديگرى كه به قرائت شاذّ (خلاف مشهور) قرائت مى كردند؛ ولى مقبول عامّه مردم بودند، بر اين ده قارى افزوده شده اند: 11. «حسن بصرى»: «حسن بن يسار»(متوفاى 110) قارى بصره؛ دو راوى او «شجاع بلخى»(190 ـ 120) و «دورى»(متوفاى 246) كه او را درك نكرده و با واسطه از او روايت كرده اند. 12. «اِبن مُحَيصن»: «محمد بن عبدالرحمان(متوفاى 123) قارى مكّه؛ دو راوى او «بَزّى»(250 ـ 170) و «ابن شنبوذ»(متوفاى 328) هستند كه با واسطه از او روايت كرده اند. 13. «يزيدى»: «يحيى بن مبارك»(متوفاى 202) قارى بصره؛ دو راوى او «سليمان بن حكم»(متوفاى 235) و «احمد بن فرج ضرير» (متوفاى 303) هستند كه با واسطه از او روايت كرده اند. 14. «أَعمش»: «سليمان بن مهران اسدى(متوفاى 148) قارى كوفه؛ دو راوى او «شنبوذى»(388 ـ 300) و «مطوّعى»(متوفاى 371) هستند كه با چند واسطه از او روايت كرده اند. پنج نفر از «قُرّاء سبعه» به غير از «ابن عامر» و «ابوعمرو» ايرانى الاصل هستند. «ابن عامر» مجهول النسب و «ابوعمرو» از قبيله «مازن تميم» است؛ ولى قاضى «اسد يزيدى» مى گويد: «او از فارس شيراز از روستاى كازرون برخاسته است». «عاصم»، «ابوعمرو»، «حمزه» و «كسائى»، صريحا اظهار تشيّع مى نمودند؛ ولى ابن كثير و نافع از آنجا كه هر دو از فارس هستند، احتمالا شيعه بودند؛ اما «ابن عامر»، بزرگ شده خاندان اموى بود، او فردى ناشايست و بى پروا شناخته مى شد. منابع: التمهيد في علوم القرآن‏، معرفت‏، محمد هادى، مؤسسة النشر الاسلامى‏، قم‏، 1415 هـ ق، چاپ دوم‏، ج 2، ص 240. @DUROUS_ALSHABAB
«قرّاء سبعه» به ترتيب سال وفات آنان عبارت اند از 1. عبداللّه بن عامر(متوفای118) 2. عبداللّه بن كثير(متوفای120) 3. عاصم بن ابی النجود(متوفای128) 4. ابوعمرو بن علاء(متوفای154) 5 . حمزة بن حبيب(متوفای156) 6 . نافع بن عبدالرحمن (متوفای169) 7. علی بن حمزه كسائى (متوفای189) نام اين هفت تن در اين دو بيت گردآمده است: در مكه نخست ابن كثير است امام نافع ز مدينه، ابن عامر از شام در بصره ابوعمرو علا دارد نام عاصم چو كسا و حمزه از كوفه تمام @DUROUS_ALSHABAB
وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في‏ نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلينَ (سوره أعراف: 205) ترجمه آیت الله مشکینی: و پروردگارت را در دل خويش به حال زارى و ترس و به گفتارى آرام نه بلند، در صبحگاهان و شامگاهان ياد كن و از غافلان مباش. آصال جمع ، به ضم همزه و صاد می باشد. و نیز جمع ، به فتح همزه و کسر صاد است. بنابراین آصال است. و جالب اینکه آن است که جمع آصال است. منبع: التصریح علی التوضیح با اینکه به معنای: از عصر که متصل به غروب است می باشد. (اقرب الموارد) ولی بیشتر مترجمین آصال را شامگاهان ترجمه نموده اند! «وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» احزاب: 42 یعنی: او را بامداد و آخر روز تسبيح گوئيد. واژۀ «أَصِيل» چهار بار و «آصَال» سه بار در قرآن آمده است. @DUROUS_ALSHABAB
آیین یارسان.pdf
645K
امروز در جمع دوستان سخن از صوفیه و علی اللهیان و عرفان و فرق بین آنها شد، دیدم یادداشت هایی که چند سال قبل دربارۀ یا همان یا یا به قول برخی از صاحب نظران نوشته ام، برای دوستان جالب است. تصمیم گرفتم مختصر آن را به اشتراک بگذارم. یادش بخیر؛ حدود 6 ماه ذهنم را مشغول کرده بود؛ و دربارۀ این مستضعفین بیچاره تحقیق کردم و حتی چند مصاحبه انجام دادم، فیلم دیدم و مقاله و کتاب خواندم. کاش روزی برسد که مسئولین اداری و امنیتی ما با فرقه ها و مذاهب و خاندان ها بر پایۀ تحقیق و مطالعۀ علمی و با مشورت با صاحب نظران باشد. برای اینکه این حقیر را درک کنید، حداقل بخش مربوط به فیلم ها و نیز احزاب این تحقیق را مطالعه کنید. @DUROUS_ALSHABAB
شیخی که به آبِ دیده می‌کرد وضو می‌بود همیشه مُنکِرِ جام و سَبو در مجلسِ ما دوش بسی غوغا کرد او شیشه ی ما شکست و ما توبه ی او @DUROUS_ALSHABAB