eitaa logo
دروس الشباب
400 دنبال‌کننده
121 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
: كلمة در آية شريفه (وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ)، (احزاب: 33) به دو گونه قرائت شده است: 1- بيشتر قاريان آن را به قاف، 2- نافع و عاصم به فتح قاف، قرائت كرده اند. اين كلمه طبق هر دو قرائت، صيغة دوازدهم فعل امر حاضر و خطاب به زنان است و ازاين رو، در ساخت آن ميان مفسران اختلافي نيست؛ اما در ريشة اين كلمه، براساس هر دو قرائت احتمالات متعددي مطرح شده كه عبارت است از: 1. مصدر مضاعف به معناي سكونت و استقرار؛ فعل امر از اين ريشه، به فتح و كسر قاف صحيح است؛ زيرا فعل مضاعف از سه باب فَعَلَ يَفْعُلُ مثل مَدَّ يَمُدُّ و فَعَلَ يَفْعِلُ مثل فَرَّ يَفِرُّ و فَعِلَ يَفْعَلُ مثل عَضَّ يَعَضُّ آمده است (مير سيدشريف، 1376، ج1، ص133). فعل قرّ يقرّ از دو باب اخير آمده است (ر.ك: ابن سيده، 2000، ماده قرر؛ زبيدي، بي تا، ماده قرر؛ فيروزآبادي، بي تا، ماده قرر). بنابراين، كلمة طبق هر دو قرائت، از اين ريشه محتمل است. 2. وَقار مصدر معتل الفاء (مثال واوي) به معناي طمأنينه و آرامش؛ ماضي و مضارع از اين ريشه وَقَر يَقِرُ مثل وَعَدَ يَعِدُ و فعل امر آن قِرْن به كسر قاف مثل عِدْن است. احتمال اشتقاق كلمه از اين ريشه، طبق قرائت كسر قاف قِرْن (ر.ك: جوهري، 1407، ماده وقر) است، نه هر دو قرائت. 3. القُرّ مصدر مضاعف به دو معنا آمده است: يكي به معناي سردي و دوم به معناي ثبوت و قرار (ر.ك: ابن فارس، بي تا، ماده قر؛ جوهري، 1407، ماده قر). احتمال اشتقاق قَرْنَ از اين ريشه، طبق هر دو قرائت صحيح و به اعتبار معناي دوم است، نه اول. البته راغب اصفهاني معناي ثابت ماندن و قرار گرفتن را نيز از ماده قُرّ دانسته است (ر.ك: راغب اصفهاني، 1404، ماده قر). 4. قَوْر مصدر معتل العين (اجوف واوي) به معناي اجتماع؛ ماضي و مضارع آن، قار يَقارُ مثل خاف يخاف و امر آن قَرْنَ به فتح قاف مثل خَفْنَ است. اين احتمال منسوب به ابوالفتح همداني است (زمخشري، بي تا، ج3، ص535؛ اندلسي، 1422، ج7، ص 223). در برخي كتاب هاي تفسيري (ابن عجيبه، 2002، ج 6، ص 37؛ ابوالسعود، بي تا، ج 7، ص 102) و ادبي نيز بدون ذكر قايل آمده است (صبان، 1412، ج4، ص344؛ استرآبادي، 1402، ج 3، ص 245؛ مرادي، 1428، ج3، ص1637). 5. قَرْي مصدر ناقص، به معناي جمع و اجتماع (فراهيدى، بي تا، ماده قري؛ ازهرى، 1421، ماده قري؛ جوهرى، بي تا، ماده قري)؛ ماضي و مضارع اين ماده قَري يَقْري مثل رمي يرمي است. اين احتمال را خليل بن احمد براي قرائت قِرْن به كسر قاف ذكر كرده است (فراهيدي، بي تا، ماده وقر). نقد و بررسي اقوال فوق ادامه دارد.... مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
ابدال امروز یکی از دوستان در تعارفات گفتاری اش گفت: . گفتم: می دانی است؟ گفت نه. چون دیدم تعجب کرده اند گفتم داریم می گویند: و منظورشان همان می باشد. مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از دروس الشباب
در کلام عرب: و و : بین و : و همانند جمهور نحویین معتقداند که در قرار نمی گیرد. عبارت: : الاستثناء المفرّغ، و لا يقع فى كلام موجب؛ فلا تقول «ضربت إلا زيدا». : و ذلك لا يقع إلّا بعد نفي أو شبهه ك: «لا تزر إلّا فتى» ؛ «لا يتّبع إلّا الهدى» و «هل زكى إلّا الورع؟» اما معتقد است در هم می آید، اگر چه استعمالش کمتر است. الفوائد الصمدیة: ... و سمّي مفرّغا. و الكلام معه . : حداقل در 14 آیه از قرآن کریم، در قرار گرفته است، البته کسانی که وقوع آن در را انکار می کنند، برخی از این آیات را با تکلّف، برده اند هر چند از برخی از آنها عاجز شده اند و به طور غیر مستقیم، به وقوع آن در ، إعتراف نموده اند. و اما آیات: 1- وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ (سوره بقره آیه 45) 2- وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ (سوره بقره آیه 143) 3- فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ (سوره بقره آیه 2237) 4- ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ (سوره آل عمران آیه 112) 5- وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا (سوره نساء آیه 92) 6- وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ (سوره أنفال آیه 16) 7- وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (سوره أنفال آیه 72) 8- لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (سوره توبه آیه 110) (لا یزال معنای ایجاب دارد) 9- لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ (سوره یوسف آیه 66) 10- إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (سوره یوسف آیه 53) 11- يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ (سوره حج آیه 65 12- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره مؤمنون آیات5و6) 13- أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا (سوره أحزاب آیه 6) 14- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره معارج آیات29و30) و فاضل الأمّة جناب می فرماید: و تأويل النفي في غير الألفاظ المذكورة نادر، كما جاء في الشواذ: «فشربوا منه إلا قليل منهم، أي لم يطيعوه إلا قليل منهم؛ و لا يجوز: مات الناس إلا زيد، أي لم‏ يعش الناس إلا زيد، و كذا لا يجوز في الأمر و الشرط، الإبدال و التفريغ، نحو ليقم القوم إلا زيد، و إن قام أحد إلا زيد قمت، یعنی: تأویل بردن جمله موجب به جمله منفی در غیر از (أبی ، قلَّ ، أقَلَّ) نادر است. از امور : از عجایب این است که نحویین و حتی وقوع بعد از «مازال» و مشتقات آن را ممتنع می دانند، زیرا تأویل آن به نفی ممکن نیست، در حالی که این سخن در آشکار با است: لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ (سوره توبه آیه 110) https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
هدایت شده از رضا طادی
سلام علیکم و رحمة الله ببخشید استاد، آیه ۱۱۰ سوره توبه کلام غیرموجب نیست؟ لایزال به معنای عدم ایجاب در زوال نیست؟
علیکم السّلام برادر جان لا حرف نفی و یزال فعلی است که معنای نفی دارد و لذا جمع آنها کلام را موجب می کند (نفی در نفی=اثبات).
هدایت شده از رضا طادی
ببخشید استاد، اینکه این آیات رو چطور به تأویل بردن رو در کدام منابع میشود پیدا کرد؟
تفسیر البحر المحیط و کشاف و امثال اینها
هدایت شده از عزیزی
چاکر خودش یه کلمه مستقل فارسی هست و مچکرم کلا تلفظ غلط متشکرم هست کما قلت فلا یقاس علیه!
به تعیّن کلمه دیگری شده است.
یعنی منقول است.
هدایت شده از عزیزی
ر.ک دهخدا
نکته استاد عزیزی قابل تامل است برای همین در کانال به اشتراک گذاشتم
📋کمپین «کارت به کارت طلا» با هدف رواج سکۀ طلا در مبادلات اقتصادی، توسط خبرگزاری فارس تائید شد. 💡چشم انداز کمپین : انتقال شتابیِ مالکیت سکۀ امامی و رواج پرداخت طلایی در مبادلات 🏅لطفا برای حمایت از «کارت به کارت طلا» فقط 10 ثانیه وقت بگذارید👇 https://www.farsnews.ir/my/c/171620 کانال موسسه @MataNevesht
آیت‌الله سید محمدصادق روحانی درگذشت 🔹آیت‌الله سید محمدصادق روحانی از مراجع تقلید، عصر دیروز دار فانی را وداع گفت.
👓 سخنان آیت الله روحانی درباره پیمان ننگین کمپ دیوید (سازش با اسرائیل) : برای آزادی فلسطین باید !   ـ پیمان کمپ دیوید ضد اسلام است. هدف این پیمان، تقویت اسراییل است. این پیمان بر خلاف دستورات اسلامی است. کارهای انور سادات باعث تعجب است و نمی ‌دانیم او به چه علت این کار را انجام داده است. اما بدانید مردم مصر، ملت عرب و مسلمانان انشاء الله پیروز خواهند شد و سعادت الهی نصیبشان خواهد شد.   ـ مساله فلسطین، مساله تمام مسلمانان است، و ما همیشه از آن دفاع کرده ‌ایم. من همیشه برای احقاق حقوق ملت فلسطین دعا می ‌کنم. باید پرسید این تعداد یهودیان اندک چگونه می ‌خواهند بر یک میلیارد مسلمان پیروز شوند؟ 📌 پی‌نوشت: فقهای اسلام با هر عقیده و روش و منش سیاسی همیشه از مظلومیت فلسطین گفته و دفاع کرده اند! اما عده‌ای هم هستند که در قم می‌خواهند خودشان را فقیه جلوه دهند ولی تا کنون حتی یک تظاهرات روز قدس شرکت نکرده‌اند و مسئله فلسطین مسئله رده آخر آنها هم نیست! اعاذنا الله منه! @HozeTwit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 توصیه‌های پدرانه مرحوم آیت‌الله العظمی روحانی به علماء و طلاب 🔹 در روایات آمده علما بعد از انبیاء افضل افراد هستند! اما اگر با دولت جائر همکاری کنند از افسق فساق بدتر هستند! 🔹 علما همه احترامشان از دین است، مگر می‌شود در مقابل اجرا نشدن احکام بی‌تفاوت باشند؟! ❗️ خداوند روح ایشان را با اهل بیت طاهرین علیهم السلام و حضرت سیدالشهدا علیه السلام محشور کند.
: برخی از دلایل نقلی (آیات و روایات) تبعیت احکام شرعی از مصالح و مفاسد واقعی مربوط به مکلفان: 1. خداوند در وصف پیامبر اکرم9 فرموده است: مردم را به معروف امر و از منکر نهی می‏کند، طیّبات را برای مردم حلال و خبیثات را حرام می‏کند: (یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیحِلُّ لَهُمُ الطَّیبَاتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبَائِثَ)(اعراف:157). مدلول روشن آیه شریفه این است که اوامر شرعی به اموری تعلق می‎گیرد که معروف‎اند و نواهی شرعی به اموری تعلق می‎گیرد که منکرند و نیز شارع چیزهایی را حلال می‏کند که پاکیزه‎اند و چیزهایی را حرام می‏کند که پلیدند. معروف و منکر تعبیر دیگری از خیر و شر است (عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ) (بقره: 216) و مصلحت و مفسده برای بشر نیز در حقیقت همان خیر و شر است. چنان‎که در لغت نیز صلاح به خیر تعریف شده است. 2. در فرازی از خطبه پیامبر اکرم در حجة‏الوداع آمده است: آگاه باشید که چیزی نیست که شما را به بهشت نزدیک کرده و از دوزخ دور می‎سازد مگر این‎که خداوند به آن امر کرده، و چیزی نیست که شما را به دوزخ نزدیک و از بهشت دور می‎سازد مگر این‎که خداوند شما را از آن نهی کرده است (کلینی، 1388، 2: 74). مفاد روشن این حدیث شریف این است که آنچه متعلق امر شارع مقدس قرار گرفته به گونه‌ای است که انسان‌را به بهشت سوق می‎دهد و از دوزخ دور می‎سازد و آنچه متعلق نهی شارع قرار گرفته به گونه‌ای است که انسان‌ را به دوزخ نزدیک می‏کند و از بهشت دور می‎سازد، یعنی ویژگی مزبور وجه و ملاک تعلق اوامر و نواهی شرعی به امور مختلف است. 3. در فقره‌ای از وصیت‎نامه امام علی به امام حسن آمده است: انه تعالی لم یأمرک الا بالحسن و لم ینهک الا عن القبیح؛ خدای متعال تو را جز به آنچه نیکو است امر، و جز از آنچه ناپسند است نهی نکرده است (سید رضی، 1369، نامه31). این سخن امام7 به روشنی بیانگر آن‌است که متعلق اوامر الهی دارای حسن ذاتی و متعلق نواهی الهی دارای قبح ذاتی است. بنابراین، امر و نهی شرعی منشأ حسن و قبح متعلق آن دو نیست، بلکه حسن و قبح متعلق منشأ صدور امر و نهی شرعی است. این سخن امام و امثال آن راهگشای عدلیه در مسأله حسن و قبح عقلی بوده است (ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج5، ص25). 4. در کلام امام رضا7 در پاسخ محمد بن‏سنان آمده است: درنامه‎ات که به دستم رسید نوشته‎ای که برخی از اهل قبله گمان می‎کنند که خدای تبارک و تعالی چیزی را حلال و حرام نکرده است مگر برای متعبد ساختن بندگان خود. کسی که چنین عقیده‌ای دارد به گمراهی آشکاری گرفتار شده و آشکارا زیان کرده است، اگر این‎گونه بود جایز بود که با حلال کردن آنچه حرام کرده، و حرام کردن آنچه حلال کرده آنان‌را متعبد سازد، زیرا براساس عقیده مزبور تحلیل و تحریم الهی علتی جز تعبد ندارد، لازمه چنین عقیده تباهی نظام تدبیر و نابودی خلق است. ما می‎بینیم که آنچه را خداوند حلال کرده مایه صلاح بندگان و عامل بقای آنهاست و آنان به آن امور احتیاج دارند و آنچه را حرام کرده، مردم به آن نیاز ندارند، بلکه ارتکاب آن سبب تباهی و نابودی آنان است. سپس می‎بینیم که آنچه را حرام کرده در شرایط ویژه‌ای حلال نموده است مانند حلال کردن خوردن مردار، خون و گوشت خوک در شرایط اضطرار، زیرا این امر مصلحت مردم را دربر دارد (صدوق، 1385: 592). 5. در روایتی از امام باقر آمده است: خدای تبارک و تعالی به خاطر رغبت یا بی‏رغبتی، شراب، مردار، خون و گوشت خوک را بر بندگان خود حرام و امور دیگر را برای آنان حلال نکرد، بلکه خلق را آفرید و دانست که چیزهایی به صلاح آنهاست، پس آن‌را برایشان حلال و مباح کرد و دانست که چه چیزهایی به زیان آنهاست، پس از آن نهی کرد و برایشان حرام نمود (حویزی، 1384، 1: 153). مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
6. در شماری از آیات کریمه قرآن، فلسفه و حکمت بسیاری از احکام الهی مانند نماز- ر.ک:(عنکبوت:45)؛(هود:114)؛(طه:14)-؛ روزه- ر. ک: (بقره:183)- زکات – ر.ک: (توبه:103)-، حج – ر. ک: (حج:27-28)، جهاد – ر. ک: (حج:39)-، وضو و غسل – ر. ک: (مائده:6)، تعظیم کعبه –ر. ک: (مائده:97)-، قصاص – ر. ک: (بقره:179)-، حرمت میگساری و قمار بازی – ر. ک: (مائده:90)- و ... بیان شده است. با توجه به تنوع احکام مذکور در این آیات، احتمال داشتن خصوصیتی که مانع از تعمیم آن به دیگر احکام شرعی باشد، منتفی است، یعنی از نمونه‎هایی که در آیات قرآن مطرح شده می‎توان قانون کلی را کشف کرد و گفت: همه احکام شرعی حکمت‌هایی دارند که تأمین کننده مصلحت و سعادت بشر است. بدین‎جهت است که شاطبی گفته است: استقراء در این‎باره مفید علم است (شاطبی، همان: 323). 7. در کلامی از امیرالمؤمنین که فلسفه برخی از احکام شرعی بیان شده چنین آمده است: خداوند ایمان ‌را به خاطر پاکیزه کردن [قلب] از شرک واجب کرد، و نماز را برای پاک شدن از کبر، زکات را برای سبب سازی روزی، روزه را به خاطر آزمودن اخلاص مردم، حج را برای قربت دینی، جهاد را برای عزت اسلام، امر به معروف را برای مصلحت عمومی، نهی از منکر را برای بازداری بی‎خردان، صله رحم را برای کثرت افراد، قصاص را برای حفظ خون‌ها، اقامه حدود را برای بزرگداشت محارم الهی، ترک میگساری را برای حفظ عقل، دوری از دزدی را برای حفظ عفت (مالی)، ترک زنا را برای حفظ نسبت‌ها، ترک لواط را برای تکثیر نسل، شهادت و گواهی دادن را برای اظهار حق در برابر انکارها، ترک دروغ گویی را برای حفظ شرافت و راست‎گویی، اسلام را برای تأمین از خوف و خطر، امانت (امامت) را برای نظام امت، و اطاعت [ از امام] را برای تعظیم مقام امامت (نهج‏البلاغه: حکمت 252). مدلول روشن کلام امیرالمؤمنین این است که متعلق اوامر و نواهی الهی دارای خواص و آثاری است که مصلحت و سعادت افراد بشر را دربر دارد. بنابراین، احکام شرعی تابع مصالح ومفاسدی است که متعلق احکام دربر دارد. 8. در فرازی از خطبه‌ای که حضرت زهرا پس از رحلت پیامبر اکرم در مسجد النبی ایراد کرد به فلسفه برخی احکام شرعی اشاره شده است که تا حدودی همانند کلام امیرالمؤمنین است: خداوند ایمان را برای تطهیر شما از شرک مقرر داشت، و نماز را برای تنزیه شما از کبر، و زکات را برای پاکیزه کردن نفس[از بخل] و افزون شدن رزق، و روزه را برای تثبیت اخلاص، وحج را برای استواری دین، و عدل را برای تألیف دل‌ها، و اطاعت از ما را برای نظام ملت، و امامت ما را برای امنیت یافتن از تفرقه، و جهاد را برای عزت اسلام، و صبر را برای زمینه سازی واجب شدن پاداش، و امر به معروف را برای مصلحت عمومی، و نیکی به والدین را برای نگهداری از سخط الهی، و صله ارحام را برای طولانی شدن عمر و افزایش تعداد، و قصاص را برای حفظ خون‌ها، و وفای به نذر را برای عرضه مغفرت الهی، و کامل کردن کیل و وزن را برای جلوگیری از کم فروشی و نهی از میگساری را برای پاکیزه ساختن از آلودگی، و دوری از تهمت را پرده‌ای در برابر لعنت الهی، و ترک دزدی را برای عفت [مالی] و حرمت شرک را برای اخلاص در برابر ربوبیت الهی (طبرسی، 1403، 1: 99). روشن است که امیرالمؤمین و فاطمه زهرا درمقام بیان فلسفه همه احکام شرعی نبوده‎اند، و آنچه بیان کرده‎اند نمونه‎هایی از احکام اعتقادی، عبادی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی اسلامی است. و غرض بیان این مطلب بوده است که اوامر و نواهی الهی حکیمانه بوده و بر اساس خیر و صلاح بشر صادر شده است. اگر در شرع مقدس به چیزی امر شده خیر و صلاح بشر را دربر داشته و اگر چیزی نهی شده انجام آن برای بشر مفسده آمیز و ترک آن دارای مصلحت بوده است. فهرست منابع بحرانی، ابن میثم (1406)؛ قواعد المرام، قم، مکتبة آیةالله المرعشی;. حویزی، عبدعلی (1384)؛ تفسیر نورالثقلین، قم، انتشارات دارالتفسیر. سید رضی، محمد بن الحسین (1369)؛ نهج البلاغه، قم، نشر امام علی7. شاطبی، ابواسحاق (1420)؛ الموافقات فی اصول الشریعة، بیروت، دارالمعرفة. صدوق، محمد بن علی بن الحسین (1385)؛ علل الشرائع، قم، مکتبة الداوری. طبرسی، ابومنصور (1403)؛ الاحتجاج، مشهد، نشر المرتضی. کلینی، محمد بن یعقوب (1388)؛ الکافی، تهران، مکتبة الاسلامیة. Pasted from <http://www.kalamislami.ir/article_61760.html> مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
آیه 33 از سوره مائده: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ : : همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به قتل رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی و تبعید از سرزمین (صالحان) دور کنند. این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود. : سزاى كسانى كه با [دوستداران‌] خدا و پيامبر او مى‌جنگند و در زمين به فساد مى‌كوشند، جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند. اين، رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت. : کیفر آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند، و در زمین به فساد و تباهی می کوشند، فقط این است که کشته شوند، یا به دارشان آویزند، یا دست راست و پای چپشان بریده شود، یا از وطن خود تبعیدشان کنند. این برای آنان رسوایی و خواری در دنیاست، و برای آنان در آخرت عذابی بزرگ است. : با توجه به شبهه افکنی برخی و ساده انگاری برخی دیگر، به نظر می آید بررسی این آیه از است. قبل از هر چیز: از مباحث مطرح پیرامون این آیه ارائه می کنم: 1- در و در 2- آیه و یا 3- آیا این آیه بین و ( ) فرق گذاشته و حکم هر دو را بیان می کند یا اینکه ... را ادامه می داند. 4- دلالت بر یا یا ... 5- و 6- و 7- مباحث ( مثل: و ) ادامه دارد ...... مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
علیه السلام نظر علیه السلام دربارۀ : نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص504 [195] 199 وَ قَالَ ع‏ فِي صِفَةِ : : حضرت در نكوهش (انسان‏هاى شرور) فرمودند: هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا غَلَبُوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا لَمْ يُعْرَفُوا : فرمود: آنان چون گرد هم آيند پيروز شوند، و چون پراكنده شوند شناخته نگردند . وَ قِيلَ: بَلْ قَالَ ع‏لیه السلام: هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا ضَرُّوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا نَفَعُوا : (و بنابر نقلی دیگر، حضرت فرمودند:) آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند، و چون پراكنده شوند سود دهند. فَقِيلَ: قَدْ عَرَفْنَا [عَلِمْنَا] مَضَرَّةَ اجْتِمَاعِهِمْ فَمَا مَنْفَعَةُ افْتِرَاقِهِمْ : پس گفتند: زيان اجتماعشان را دانستيم ولی سود پراكندگی شان چيست؟ فَقَالَ‏ [ع‏لیه السلام]: يَرْجِعُ أَصْحَابُ [أَهْلُ‏] الْمِهَنِ إِلَى مِهْنَتِهِمْ [مِهَنِهِمْ‏] فَيَنْتَفِعُ النَّاسُ بِهِمْ كَرُجُوعِ الْبَنَّاءِ إِلَى بِنَائِهِ وَ النَّسَّاجِ إِلَى مَنْسَجِهِ وَ الْخَبَّازِ إِلَى مَخْبَزِهِ‏ : فرمود صاحبان كسب و كار، و پيشه وران به كارهاى خود باز مى‏گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند، مانند بازگشتن بنّا به ساختمان سازی، و بافنده به كارگاه بافندگى، و نانوا به نانوايى. مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از بینش ولایی
1401.09.29.pdf
533.1K
متن بیانات امام خامنه ای حفظه الله در جمع 📌بخش های آبی شده در فایل، مطالبات است. 💠آنچه باید بدانیم در 👇👇 🆔https://eitaa.com/kolehp
دروس الشباب
#محارب #دلالت_آیه_محارب آیه 33 از سوره مائده: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُ
(1) آیه 33 از سوره مائده: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ دربارۀ شأن نزول این آیه نقل های متعددی وجود دارد. یکی از نقل ها که عامه و امامیه -با اختلافات اندک محتوایی- نقل کرده اند، چنین است: تفسير نمونه ج‏4 358 در شان نزول اين آيه چنين نقل كرده‏اند كه: جمعى از مشركان خدمت پيامبر آمدند و مسلمان شدند اما آب و هواى مدينه به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بيمار شد، پيامبر ص براى بهبودى آنها دستور داد به خارج مدينه در نقطه خوش آب و هوايى از صحرا كه شتران زكات را در آنجا به چرا مى‏بردند بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آنجا از شير تازه شتران به حد كافى استفاده كنند، آنها چنين كردند و بهبودى يافتند اما به جاى تشكر از پيامبر ص چوپانهاى مسلمان را دست و پا بريده و چشمان آنها را از بين بردند و سپس دست به كشتار آنها زدند و شتران زكاة را غارت كرده و از اسلام بيرون رفتند. پيامبر ص دستور داد آنها را دستگير كردند و همان كارى كه با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات در باره آنها انجام يافت، يعنى چشم آنها را كور كردند و دست و پاى آنها را بريدند و كشتند تا ديگران عبرت بگيرند و مرتكب اين اعمال ضد انسانى نشوند. ادامه دارد ...... مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
#محارب #شأن_نزول_آیه_محاربه (1) آیه 33 از سوره مائده: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّه
(2) در تفاسیر ( ) نکاتی پیرامون این آیه وجود دارد که برخی از آنها (صلی الله علیه و آله) را زیر سؤال می برد. ترجمه تفسير الميزان ج‏5 540 طباطبایی روایات اهل سنت را در تفسیر المیزان گزارش کرده است، برخی از این گزارشها بدین قرار است: سیوطی در الدر المنثور: خداوند پیامبر را از در آوردن چشمها نهى كرد، و آيه شريفه در همين مورد نازل شده كه آن جناب را از اينكه مثله كرده مورد عتاب قرار داده و فرمود كه تنها يكى از اين چهار مجازات مشروع است و غير آن مشروع نيست. (در المنثور ج 2 ص 278) نیز نقل شده: مثلا در بعضى از آن روايات آمده كه بعد از آنكه رسول خدا (ص) بر آنان دست يافت، هم دست و پايشان را بر خلاف قطع كرد و هم چشمشان را از كاسه در آورد (مسند حنبل ج 3 ص 177 و سنن نسايى ج 7 ص 93- 86 و صحيح مسلم ج 5 ص 102- 101 و سنن ابن ماجه ج 2 ص 826 ح 2579 و سنن ابى داود ج 2 ص 445- 444.) بنابر این نقل ها، آیه برای نسخ حکم بیرون آوردن چشم از کاسه و نفی مشروعیت آن، نازل شده است. برای مطالعه بیشتر: الدر المنثور ج 2 ص 278 و سنن ترمذى ج 1 ص 49 و سنن نسايى ج 7 ص 92 این آیه در : در روایات اهل بیت، سخنی از بیرون آوردن چشم محرمین به میان نیامده است، بنابر این تمامی روایاتی که محتوی چنین مطلبی هست، مردود است. ولی اصل داستان را شيخ طوسى به سند خود از ابى صالح از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده‏ است. و عياشى هم آن را در تفسير خود از آن جناب آورده و در آخر نقل او آمده كه رسول خدا (ص) از ميان چهار مجازاتى كه در آيه آمده" بريدن دست و پايشان به خلاف" را اختيار كرد ادامه دارد ...... مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: آیا می توان از آیاتی که شأن نزول خاص دارند، استفاده کلی کرده و حکم موجود در آن را به صورت مطرح کرد؟ پاسخ: