eitaa logo
دبستان پسرانه علمی
1.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
4.4هزار ویدیو
288 فایل
ارتباط با ادمین @mortezaad سایت موسسه شهید مدنی www.shahidmadani.net سایت دبستان علمی www.elmischools.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ماموریت ششم 🔻احکام دانش آموزی 🔻این قسمت :احکام وضو 💢 دانش آموزان عزیز یک وضو کامل خود را فیلم گرفته و فردا در گروه ارسال نمایید
سلام و رحمت الهی طاعات و عبادات شما مقبول درگاه حق خانواده معظم آقا برای ایام رمضان یک راس را قربانی نموده و ضمن به ما، اجازه توزیع آن را در بین خانواده های نیازمند و مستحق را به ما دادند. خداوند به شایستگی از ایشان و همه خیرین قبول نماید ان شالله🌺🤲🌸 @DabestanElmi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌙هرشب یک داستان آموزنده 1🌙 سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند میخواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی. امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد.                      🐪🐫🐪🐫🐪🐫🐪 امام علی علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا میکنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشه، و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه میشود. امیرالمومنین (ع) فرمودند:چه کسی ضمانت تو را میکند؟ مرد به مردم نگاه کرد و گفت این مرد. امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای اباذر آیا این مرد را ضمانت میکنی؟ ابوذر عرض کرد: بله.                         🐪🐫🐪🐫🐪🐫🐪 امیرالمومنین(ع)فرمود: تو او را نمیشناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم! ابوذر عرض کرد: من ضمانتش میکنم یا امیرالمومنین. آن مرد رفت و سپری شد روز اول و دوم و سوم ... و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود... اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد. و در حالیکه خیلی خسته بود، بین دستان امیرالمومنین(ع) قرار گرفت و عرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون زیر دستانت هستم تا بر من حد را جاری کنی.                          🐪🐫🐪🐫🐪🐫🐪 امام علی (ع) فرمودند: چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟ آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند " " از بین مردم رفت... امیرالمونین(ع) از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟ ابوذر گفت: ترسیدم که بگویند " " از بین مردم رفت... اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم... امیرالمومنین(ع)علیه السلام فرمود: چرا؟ گفتند: میترسیم که بگویند " " از بین مردم رفت...                        🐪🐫🐪🐫🐪🐫🐪 و اما من این پیام را برای شما فرستادم تا نگویند " " از میان مردم رفت...                 💚التــــــماس دعـــــا💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ |🔸جلسه قرآن 🌀همخوانی موزیکال قاریان نوجوان با موضوع تلاوت و حفظ قرآن کریم و آیین جلسات سنتی قرآن ⚜اجرا: 💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠 🚧تهیه شده در: 🎙استدیو قرآنی تسنیم 🌙به مناسبت ماه مبارک رمضان، ماه بهار قرآن
تندخوانی جز7 - www.mplib.ir.mp3
4.31M
📣 تندخوانی ( تحدیر ) « جز 7 » 🎤 قاری : استاد معتز آقایی 🔺 موضوع : #قرآن
تندخوانی جز8 - www.mplib.ir.mp3
4.16M
📣 تندخوانی ( تحدیر ) « جز 8 » 🎤 قاری : استاد معتز آقایی 🔺 موضوع : #قرآن
دبستان پسرانه علمی
‍ 🌙هرشب یک داستان آموزنده 1🌙 سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند میخواهیم این مرد را که
🌃هرشب یک داستان آموزنده 2🌃 زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: "اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟" داوود(ع) فرمود: "خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟"                    🍇🍇🍇🍇🍇🍇 زن گفت: "من پیرزنی هستم که سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى‌بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرنده‌اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم."                    🍇🍇🍇🍇🍇🍇 هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه حضرت داوود را زدند.حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر به حضور حضرت داوود آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: "این پول ها را به مستحقش بدهید."حضرت داوود(ع) از آن ها پرسید: "علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به این جا آورده اید چیست؟"                     🍇🍇🍇🍇🍇🍇 گفتند: "ما سوار کشتى بودیم که طوفانى برخاست؛ کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم. ناگهان پرنده اى را دیدیم که پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت.آن را گشودیم و در آن شال بافته ای دیدیم. به وسیله آن، محل آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم. ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده‌ایم تا هر که را بخواهى صدقه بدهى.                    🍇🍇🍇🍇🍇🍇 حضرت داوود(ع)رو به سمت زن کرد و فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاه‌تر از دیگران است. ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
های سال نو جهت استفاده اعضای محترم کانال دبستان علمی 🌺🌸
تندخوانی جز9 - www.mplib.ir.mp3
4.21M
📣 تندخوانی ( تحدیر ) « جز9 » 🎤 قاری : استاد معتز آقایی 🔺 موضوع : #قرآن
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸🌸 🌸🌹 🌹 ❀بنام خدا❀ سلام‌ و عرض ادب طاعات شما مقبول درگاه حضرت احدیت، ان شاء لله بهار، خرامان می‌آید و در نو شدن هر ذره‌ی جهان ، دعوتیست ! در رقص سبزه‌ ها بر تن پوش سبز بهار ، در هلهله ی چکاوکان بر فراز آسمان ، در دامن دشت تر مست از دوش آفتاب… همه در گفتگو برای دعوت توست برای تحول دوباره قلبت در بگشای که جهان منتظر توست. پيشاپيش فرا رسیدن سال نو و فرخندۀ نوروز باستاني را تبريك گفته و سالي سرشار از تندرستي، شادي و موفقيت برايتان آرزومنــدیم. اميدوارم اين سال براي همه خانوادۀ بزرگ و محترم مجتمع علمی، سال دوستي ، فراوانی و بي نیازي، کوشش و آرامش توأم با دلخوشي ، سلامتی ، سعادت و سخاوت باشــد. ❀ نوروز ۱۴۰۳ مبارک ❀ 🌸 🌺🍃🌸🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ «روزه اولی ها» بانوای کربلایی محمد حسین پویان فر
🔹مفهوم نمادهای سفره هفت‌سین ╭•┅•🔸─────────•┅•╮ پیشاپیش عیدتان مبارک 🌺🌸
https://digipostal.ir/c2ogg3sy نوروز بر شما مبارک! هر روزتان نوروز نوروزتان پیروز سیدمحمدرضا مصطفوی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا